تصاویری از مکانهای عجیب و دیدنی روی کره زمین
- مجموعه: عجایب گردشگری
تصاویری از مکانهای عجیب و دیدنی روی کره زمین
شاید با دیدن عکس هایی که در ادامه مشاهده می کنید به نظر برسد که این مکان های شگفت انگیز در روی کره زمین نبوده و جزء سیاره های دیگر منظومه شمسی هستند، اما در واقع اینها جاذبه های دیدنی و گردشگری هستند که بر روی همین کره خاکی قرار گرفته اند.
چشمه آب گرم، نوادا، ایالات متحده آمریکا
چشمه آب گرم، نوادا/ دیدنی های جهان
کوه باورنکردنی Tianzi، چین
کوه باورنکردنی Tianzi / مکانهای دیدنی چین
پاموککاله، ترکیه
پاموککاله / مکانهای گردشگری ترکیه
Dallol آتشفشان باورنکردنی، اتیوپی
آتشفشان Dallol / عجایب طبیعت
Zhangye Danxia اراضی باورنکردنی در گانسو، چین
مکانهای دیدنی چین
Glowworms غار، نیوزیلند
عجایب گردشگری / مکانهای دیدنی نیوزلند
درختان باورنکردنی سقطرا، یمن
عجایب گردشگری
غول جاده در ایرلند شمالی
عجایب گردشگری / دیدنی های ایرلند
تپه های شنی نقاشی شده ، پارک ملی آتشفشانی لاسن، ایالات متحده آمریکا
پارک ملی آتشفشانی لاسن
دریاچه زیبا و باورنکردنی، کانادا
عجایب طبیعت
غار پسر Doong ، ویتنام
مکانهای شگفت انگیز
منشوری بهار، وایومینگ، ایالات متحده آمریکا
عجایب گردشگری/ دیدنیهای جهان
بیابان نامیب، نامیبیا
بیابان نامیب/ عجایب گردشگری
آنتلوپ کنیون، ایالات متحده آمریکا
مکانهای شگفت انگیز
Naicaمعدن ، مکزیک
دیدنی های جهان
یخ زمرد بر روی دریاچه بایکال، روسیه
دریاچه بایکال در روسیه
سالارد Uyuni، بولیوی
اماکن گردشگری
ساحل قرمز ، Panjin، چین
دیدنی های کشور چین
غار یخ در ایسلند
غار یخ در ایسلند
منطقه باورنکردنی مونت Roraima - ونزوئلا
مکانهای عجیب و دیدنی
دریاچه صورتی Retba، سنگال
دریاچه صورتی در سنگال
ساحل درخشان در مالدیو
ساحل درخشان در مالدیو
غار در آلگاروه، پرتغال
عجایب طبیعت
دریاچه Natron، تانزانیا
عجایب طبیعت
یخچال Skaftafell ، ایسلند
مکانهای شگفت انگیز
دروازه جهنم، Derweze، ترکمنستان
دروازه جهنم، Derweze، ترکمنستان
دریاچه خالدار، کانادا
عجایب گردشگری
غار یخ نزدیک Mutnovsky آتشفشان، روسیه
دیدنی های جهان
غار یخ، اورگان، ایالات متحده آمریکا
غار یخ، اورگان، ایالات متحده آمریکا
دریاچه Hillier، استرالیا
دریاچه Hillier، استرالیا
اراک- در گذر از مرکزی، محوطه های باستانی و شهرهای زیرزمینی درمناطقی چون ساوه و خمین، روزگار تاریخی را برای گردشگران روایت و موزه مفاخر اراک، بزرگان تاریخ کشور را به علاقمندان معرفی می کند.
به گزارش خبرنگار مهر، شهر اراک جایگاه موزه ها، خانه های تاریخی، کاروانسراها، امامزاده ها و همچنین جاذبه های طبیعی از جمله تالاب و کویر میقان و غارهای متعدد است.
در میان آثار تاریخی این منطقه، بازار اراک به همراه کاروانسراها و سراهای متعدد، منزل تاریخی و موزه صنایع دستی حسن پور، حمام تاریخی و موزه مردم شناسی چهارفصل، موزه سلطان آباد، منزل تاریخی خاکباز و موزه مفاخر، مدرسه امام خمینی(ره)، مقبره آقانورالدین عراقی، بنای تاریخی کاروانسرا، قنات و آب انبار ابراهیم آباد، امامزاده عبدالله و آمنه خاتون، امامزاده محمد شهسواران، امامزاده احمد هزاوه، امامزاده 72تن ساروق، بقعه پیر مراد آباد، امامزادگان سنجان، امامزاده ابراهیم(ع) و امامزاده محمد عابد(ع) از جمله جاذبه های تاریخی، مذهبی و فرهنگی این شهرستان است.
از جمله آثار تاریخی شهرستان خمین نیز می توان به بیت تاریخی امام خمینی(ره)، قلعه تاریخی سالار محتشم، شهرها و دستکندهای زیرزمینی خمین، سنگ نگاره های باستانی تیمره و منطقه تفریحی کوه بوجه در دل شهر خمین اشاره کرد.
شهرستان ساوه نیز به دلیل برخورداری از قدمت تاریخی، آثار تاریخی ارزشمندی را در خود جای داده که مسجد جامع یک هزار ساله ساوه مربوط به دوره سلجوقی، محوطه تاریخی آوه، امامزاده سیداسحق، مسجد سرخ، زیارتگاه اشموئیل نبی و مناطق گردشگری سنگستان، کهک و بالقلو از جمله این جاذبه های طبیعی و تاریخی است.
به مناسبت روز اراک؛ اراک شهر مفاخر، عالمان و جاذبههای تاریخی اراک یکی از کلان شهر های ایران اسلامی و مرکز استان مرکزی است که بر اساس سرشماری سال 85 جمعیتی برابر با 438 هزار و 338 نفر دارد؛ شهر اراک زادگاه مشاهیر و بزرگانی همچون امیر کبیر است. |
خبرگزاری شبستان: اراک/ همزمان با روز اراک برنامه های مختلفی از سوی نهاد ها و سازمان ها به ویژه شهرداری به منظور بزرگداشت این روز در شهر اراک در حال برگزاری است که این برنامه ها با استقبال خوب و گسترده مردم این شهر روبرو شد.
تورهای اراک گردی ویژه عموم مردم به ویژه دانش اموزان به منظور آشنایی هر چه بیشتر با تاریخ این شهر و مشاهیر و بزرگان، جشنواره های پیاده روی و خانواده با حضور هنرمندان برجسته و مسئولان استانی، جشنواره های غذا، همایش های مختلف و همچنین نمایشگاه بزرگ کتاب در این ایام به اجرا در آمد.
اراک یکی از کلان شهر های ایران اسلامی و مرکز استان مرکزی است که بر اساس سرشماری سال 85 جمعیتی برابر با 438338 نفر دارد؛ شهر اراک زادگاه مشاهیر و بزرگانی همچون امیر کبیر است.
*مکان های دیدنی و جاذبه های تاریخی اراک
شهر اراک دارای مکان های تاریخی و جاذبه های گردشگری بسیاری است که این قابلیت را به شهر و استان مرکزی می دهد که قطب فرهنگی و گردشگری باشند.
مجموعه بازار تاریخی اراک همچون نگینیگ در دل این شهر می درخشد و بناهای تارخی همچون مدرسه سپهداری، موزه سلطان آباد واقع در کاروانسراس کاشانی بازار ارک، سراس کاشانیف سراس مهر (پارسیان واقع در بازار اراک و دیگر سراها از جمله جاذبه های است که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند.
بنای تاریخی حمام چهار فصل یکی دیگر از جاذبه های گردشگری و تاریخی شهر اراک است؛ کلیسای ارامنه اراک واقع در خیابان نیسانیان، بنای تاریخی پیر مرداد آباد، بنای تاریخی کاروانسرای اراک، قلعه حاج وکیل، پل دو آب، منزل حاج سامان طلعتی، منزل اعیانی خاکباز، برج شیشه، ارگ حکومتی اراک، چشمه چپغلی، غار سفید خان، موزه حسن پور، شهر زیر زمین ذلف آباد و تالاب میقان از جمله جاذبه های دیدنی و تاریخی این شهر است.
* جاذبه های مذهبی:
علاوه بر جاذبه های تاریخی و دیدنی این شهر داری جاذبه های مذهبی بسیاری است که همواره میزبان زائران و مسافران و گردشگران هستند که از جمله این جاذبه ها می توان به بقعه مبارکه شاهزاده محد عابد واقع در مشهد میقان اراکف امامزاده ابراهیم، امامزاده حوا خاتوان، امامزاده شازده حسین، بقعه شاه غریب و شاه قلندر واقع در روستای گردشگری انجدان، بقعه چهل دختران انجدان، امامزاده ابراهیم، تخت سید در روستای تاریخی کرهرود، امامزاده حلیمه خاتون، امامزاده بهجت خاتون، نسب شریف امامزاده شعیب (ع)، امامزاده عبدالله، بقعه پیر مراد آباد، امامزاده آمنه خاتون، مقبره آقا نور الدین، مقبره اقای آقا سلطان، مسجد سیدها، مدرسه علمیه آبت الله ابراهیم خوانساری معروف به مدرسه حاج محمد ابراهیم از جمله این جاذبه ها است.
*اقتصاد و صنعت:
شهر اراک علاوه بر تاریخی و مذهبی بودن شهری صنعتی است که در آن کارخانجات بزرگ صنعتی در حال فعالیت هستند و چرخ های صنعت کشور در این شهر نیز می چرخد.
شرکت ماشین سازی اراک سازنده انواع دیگ های بخار فایر تیوب و واتر تیوب، پل، مخازن، فلنچ، شیرآلات سرچاهی ، هیتر و فیلتر است و همواره در حال فعالیت است.
شرکت های همچون آلومینیوم سازی ایران(ایرالکو)، شرکت واگن پارس، کابل سازی تک، کمباین سازی ایران، کارخانه هپکو، کارخانه آونگان، شرکت سازه های فلزی یاسان، کارخانه ادوات کشاورزی تاکا، کارخانه تولید نورد آلومینیوم، شرکت صنایع آذر آب، شرکت صنایع لبنی اراک، گروه صنعتی ساعی از جمله شرکت های فعال در این شهر هستند.
شرکت صنعتی لجور، صنایع شیر سازی گدازش، تاحیه صنعتی خیر آباد، شهرک صنعتی ناحیه دو ایبک باد، شهرک صنعتی ناحیه یک واقع در ضلع شرقی اراکف شرکت رنگ روناس، شرکت پتروشیمی ایران، شرت پالایشگاه ایران، صنایع شیر نیروگاه برق حرارتی، ارتعاشات صنعتی اراک و بیش از 2000 واحد صنعتی بزرگ و کوچک از دیگر صنایعی است که اقتصاد این شهر را به گردش در اورده است.
*مشاهیر و علمای اراک:
شهر اراک شهر عالم پرور است که از دیرباز محل پرورش عالمان و بزرگانی بوده که در کشور سرآمد بوده اند و در علم و دانش، عرفان، موسیقی و کلام پیشتاز.
بزرگانی همچون عباس خان بادکوبه، عبدالله دوامی، استاد بزرگ موسیقی، آقا نورالدین عراقی، مرتضی قلی بیات، بهجت صدر (نقاش) احمد پارسا حاج میرزا علی نقی خان ملک(ملک التجار عراق عجم)، عباس سحاب پدر علم جغرافیای ایران، میرزا مهدی بدایع نگار، دولتمرد و ادیب دوره قاجار، ادیب الممالک، احمد ارجمندی، اجمد پزشکی، حاج ملا علی عراقی، محمد خزائلی، ابراهیم دهگان (مورخ و مصحح کتاب های تاریخ، یوسف شکرایی، میرزا حسین مدنی ، محمد یوسف مجد زرین قلم عراقی و بسیاری دیگر از علما و مشاهیر این آب و خاک عالم خیز اراک بودند.
عبدالله مستوفی، منصور بهرامی، تنیسور حرفه ای ایرانی الاصل مقیم کشور فرانسه، نبی الله البرزی عراقی اولین عکاس اراک، جهانگیر رزمی عکاس برنده جایزه پولیتزر، واروژه کریم مسیحی کارگران برنده سیمرغ بلورین، احد حلت، رضا بدیع کارگردان، محمد مهدی فولادوند، شیخ محمد علی اراکی، آیت الله العضمی فتحعلی سلطان آبادی، آیت الله عظمی آثا ضیا الدین عراقی، آیت الله العظمی حاج شیخ محمد سلطان العلما، آیت الله آقا سید محسن عراقی، علامه حبیب الله ذوالفنون اراکی و اسمعیل عراقی از دیگر مشاهیر، مفاخر و عالمان این خطه بودند که در کشور خوش درخشیدند.
وجود این بزرگان و عالمان برگ زرینی در تاریخ این دیار است و باید با معرفی هر چه بیشتر آنان و کارها و خدمات شایسته شان به نسل جوان و نوجوان ایران اسلامی و شهر اراک سبب حرکت نسل جوان به سمت و سوی پیشرفتف تعالی و درخشش شویم.
انسان با شناخت سنت های الهی، متوجه می شود که بروز حوادث در عالم بی جهت و از روی جبر و لزوم تسلیم در برابر خداوند نبوده است؛ بلکه سنن و قوانینی بر حوادث تلخ و شیرین روزگار، حاکم است و برای اینکه انسان بتواند بر سرنوشت خود حاکم شود، باید این قوانین و سنت ها را بشناسد. بنابراین مهم ترین هدف و فایده شناخت سنن الهی، حاکم شدن بر سرنوشت خود و عبرت پذیری از تاریخ می باشد تا در پرتو این شناخت، آینده ای روشن و همراه با سعادت برای خود رقم بزند.
در شماره پیشین بیان شد که: خداوند متعال ضمن قرار دادن پاداش و کیفر برای اعمال نیک و بد انسان ها در آخرت، در دنیا نیز پاداش و کیفری برای اعمال او وضع نموده است تا آن ها را به انجام اعمال نیک تشویق کند. پاداش های دنیوی الهی نیز به دو بخش مادی و معنوی تقسیم شد که هر یک را با مصادیق خود به طور اجمال مورد بررسی قرار دادیم. اینک در ادامه بحث به هدف و انواع کیفرهای دنیوی می پردازیم.
سنت های الهی در کیفر دنیوی
امروزه در اثر بی توجهی به دستورات الهی و سنت های خداوندی در زمینه های مختلف، فضای نامناسبی بر جامعه ما و دیگر جوامع بشری حاکم شده است؛ به طوری که باعث دوری انسان ها از معنویت و اخلاق گردیده است همچنانکه خداوند متعال در دنیا، پاداش هایی بر اعمال نیک افراد مترتب ساخته، سنت ها و قوانینی هم برای کیفر افراد در دنیا نسبت به گناه و معصیت آنان قرار داده است که از اهمیت خاص خود برخوردار است.
هدف کیفرهای دنیوی
بخشی از نظام کیفری الهی در ظرف دنیا، به منظور تنبیه، تربیت، عبرت آموزی و نیز بیداری اقوام سرکش، متذکر شدن آن ها و بازگشتشان به سوی خدا، صورت می گیرد. همچنین این کیفرها نه تنها درس عبرتی برای مردم همان زمان است؛ بلکه مایه تذکر و عبرت برای آیندگان نیز خواهد بود. از سویی این کیفرها پند و اندرزی برای پرهیزکاران است که در آیات قرآن به آن اشاره شده است.[1]
انواع کیفرهای دنیوی
کیفرهای دنیوی به دو نوع تکوینی و تشریعی قابل تقسیم است و کیفرهای تکوینی نیز خود به دو نوع مادی و معنوی تقسیم می شوند.
الف) کیفرهای تکوینی
کیفرهای تکوینی در واقع همان سختی ها، گرفتاری ها و بلاهایی است که به دلیل اعمال ناشایست ملتی، ممکن است دامنگیر آن ها شود.
1. کیفرهای مادی تکوینی
کیفرهای مادی تکوینی که خود شامل کیفرهای فردی و کیفرهای اجتماعی هستند، عبارتند از:
الف) کیفرهای فردی:
1. ایجاد سختی و تنگنا در زندگی
از جمله کیفرهای بدکاران در دنیا، سختی و وارد شدن فشار و تنگنا در زندگی دنیوی آنان است. قرآن کریم این کیفر را به صراحت بیان می فرماید: ((وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکری فَإِنّ لَهُ مَعیشَه ضَنْکا وَ نَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَه أعْمی ))[2]؛ «هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور می کنیم».
این آیه شریفه، تکلیف کسانی را که فرمان حق را فراموش می کنند و از یاد خدا غافل می شوند، مشخص کرده که علاوه بر اینکه در قیامت کور محشور می شوند، در دنیا نیز زندگی سختی خواهند داشت.
گاه در زندگی انسان دست به هر کاری می زند، با درهای بسته رو به رو می گردد و گاهی نیز به هر جا روی می آورد، خود را در برابر درهای باز و گشوده می بیند، مقدمات هر کار فراهم است و بن بست و گرهی در برابر او نیست؛ از این حال به «وسعت زندگی» و از اولی به «ضیق یا تنگی معیشت» تعبیر می شود. منظور از «معیشت ضنک» در آیه نیز همین است. البته نمی توان گفت علت ایجاد هر مشکلی اعراض از یاد خداست، اما مسلماً غفلت از یاد خدا و غرق شدن در امور دنیوی، یکی از عوامل ایجاد تنگنا در زندگی است. برخی مفسرین[3] معتقدند گاهی تنگی معیشت، به کمی درآمد نیست و انسان به فقر مبتلا نشده؛ بلکه پول و درآمد هنگفتی دارد، اما بخل، حرص و آز زندگی را بر او تنگ می کند، نه تنها میل ندارد در خانه اش باز باشد و دیگران از او استفاده کنند؛ بلکه گویی نمی خواهد حتی آن را به روی خودش بگشاید. آیه علت این امر را اعراض از یاد خدا می داند؛ زیرا یاد خدا مایه آرامش جان و شهامت و تقوا و فراموش کردن یاد او، مایه اضطراب و ترس و نگرانی است. انسان به دنبال فراموش کردن یاد خدا، در شهوات و حرص و طمع غرق می گردد و در این صورت معیشت ضنک (زندگی سخت و تنگ) نصیب او خواهد بود، نه قناعتی که جان او را پر کند؛ نه توجه به معنویتی که به او غنای روحی دهد و نه اخلاقی که او را در برابر طغیان و شهوت باز دارد.
رابطه اعراض از یاد خدا با زندگی سخت
علامه طباطبایی(ره) در بیان اینکه چگونه اعراض از یاد خدا باعث ایجاد تنگنا در زندگی می شود، در تفسیر این آیه می فرماید: «کسی که از یاد خدا اعراض کند، معیشتی تنگ دارد و این برای این است که، کسی که خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید، دیگر چیزی غیر دنیا نمی ماند که به وی دل ببندد و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد؛ در نتیجه همه کوشش های خود را در آن منحصر می کند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش می پردازد و روز به روز آن را توسعه بیشتری داده، به تمتع از آن سرگرم می شود و این معیشت او را آرام نمی کند؛ چه کم باشد و یا زیاد، برای اینکه هر چه از آن به دست آورد، به آن حد قانع نگشته و به آن راضی نمی شود و همواره چشم به زیادتر از آن می دوزد؛ بدون اینکه این حرص و تشنگی اش به جایی منتهی شود. چنین کسی همیشه در فقر و تنگی به سر می برد و دلش علاقمند به چیزی است که ندارد؛ همواره در میانه آرزوهای برآورده نشده و ترس از فراق آنچه برآورده شده، به سر می برد. در حالی که اگر مقام پروردگار خود را می شناخت و به یاد او بود و او را فراموش نمی کرد، یقین می کرد که نزد خدا حیاتی دارد که آمیخته با مرگ نیست، ملکی دارد که زوال ناپذیر است و عزتی دارد که مشوب با ذلت نیست. همچنین یقین می کرد که دنیا، دار گذر و حیاتش، در برابر آخرت پشیزی است. اگر او این را بشناسد، دلش به آنچه خداوند برایش تقدیر کرده، قانع می شود و معیشتش هر چه باشد، برایش فراخ گشته، دیگر روی تنگی و ضنک را نمی بیند».[4]
2. سختی ها و گرفتاری های فردی
سختی ها و گرفتاری هایی که در دنیا برای گناهکاران پیش می آید، از جمله عقوبت و کیفر دنیوی آنان است که گریبانگیر آن ها می شود: ((وَ ما أصابَکمْ مِنْ مُصیبَه فَبِما کسَبَتْ أیدیکمْ وَ یعْفُوا عَنْ کثیرٍ))[5]؛ «هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند».
این آیه شریفه بیانگر آن است که برخی از مصائبی که دامنگیر انسان می شود، نوعی مجازات الهی و هشدار است. به این ترتیب یکی از فلسفه های حوادث دردناک و مشکلات زندگی روشن می شود.
علامه طباطبایی(ره)، ضمن احتمال اینکه آیه پیرامون بلاهای فردی است، می فرماید: «ممکن هم هست خطاب در آیه متوجه فرد فرد بشر باشد؛ در این صورت مراد از مصیبت، ناملایماتی است که متوجه جان و مال و فرزند و تک تک افراد می شود و ناشی از گناهانی است که هر کسی خودش مرتکب شده و خدا از بسیاری از آن ها می گذرد».[6]
در روایات درباره فلسفه بلاها و مصیبت ها، نکات قابل تعمقی بیان گردیده و فلسفه بلاها نسبت به افراد متفاوت دانسته شده است؛ اما آنچه درباره فلسفه بلاها نسبت به گناهکاران و خطاکاران آمده، همان جنبه تنبیه و هشدار به آنان و دیگران است. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «این آیه (آیه مورد بحث) بهترین آیه در قرآن مجید است. ای علی! هر خراشی که از چوبی بر تن انسان وارد می شود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر زده و آنچه خداوند در دنیا عفو می کند، گرامی تر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید و آنچه در این دنیا عقوبت فرموده، عادل تر از آن است که در آخرت، بار دیگر کیفر دهد».[7]
3. سلب نعمت ها
از دیگر کیفرهای مادی دنیوی خداوند نسبت به بدکاران، سلب نعمت ها از آنان می باشد که در آموزه های روایی به آن اشاره شده است. امام علی(ع) فرموده است: «ای مردم! خدا را در هر نعمتی حقی است؛ هر که آن حق را بگذارد، خداوند بر نعمت او بیفزاید و هر که از ادای آن حق فروگذاری کند، نعمت را در خطر زوال قرار داده و به فرا رسیدن کیفر شتاب بخشیده است. پس باید که خداوند شما را از نعمت ها نگران ببیند، همان گونه که از گناهان ترسانتان می بیند».[8]
4. کوتاه شدن عمر
کوتاه شدن عمر نیز از جمله کیفرهای دنیوی است که بر اعمال زشت و گناه آلود مترتب می باشد. همچنان که در روایات از برخی اعمال مانند صله رحم، دستگیری از مستمندان و مانند آن، به عنوان اعمالی که باعث طولانی شدن عمر می شوند، یاد شده است. انجام گناهان نیز در کوتاه شدن عمر انسان مؤثر است. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالاجال< a href="#_edn9">[9]؛ آن ها که به وسیله گناه از دنیا می روند، بیش از کسانی هستند که به مرگ طبیعی می میرند».
دسته ای دیگر از کیفرهای دنیوی، کیفرهای اجتماعی هستند؛ به این معنا که وقتی اعراض از یاد خدا و گرفتاری در دامان گناهان و آلودگی ها، درد فراگیر یک جامعه شد و همگان به آن مبتلا شدند، جوامع از یاد و توجه به خدا غافل شده و راه معصیت، کفر و ناسپاسی را در پیش گرفتند، خداوند آن جوامع را گرفتار برخی بلاهای عمومی می نماید که این کیفرها عبارتند از:
ب) کیفرهای اجتماعی:
دسته ای دیگر از کیفرهای دنیوی، کیفرهای اجتماعی هستند. وقتی جوامع از یاد خدا غافل شده و راه ناسپاسی و معصیت را در پیش می گیرند، خداوند آن ها را به بلاهای عمومی گرفتار می کند. این بلاها یا همان کیفرها عبارتند از:
1. بلاهای عمومی تکوینی:
بلاهای عمومی، از جمله کیفرهایی است که جوامع بر اثر کفر و طغیان به آن دچار می شوند که در قرآن کریم به این موضوع اشاره شده است: ((ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أیدِی النّاسِ لِیذیقَهُمْ بَعْضَ الّذی عَمِلُوا لَعَلّهُمْ یرْجِعُونَ))[10]؛ «فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند، آشکار شده است؛ خدا می خواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید باز گردند».
مراد از فساد در این آیه، معنای اعم از فساد اخلاق است و شامل هر گونه امری که نظام جاری را بر هم می زند، مانند سیل، زلزله، نیامدن باران، قحطی، بیماری های مسری و... می شود و نیز مراد از برّ و بحر، همه روی زمین را شامل می شود؛ یعنی هر جا فسادی ظاهر شود، بازتاب اعمال مردم است.[11]
رابطه گناهان و اعمال سوء با به وجود آمدن بلاهای عمومی
بی شک هر کار خلافی در وضع جامعه و از طریق آن در وضع افراد، اثر می گذارد و موجب نوعی فساد در سازمان اجتماعی می شود. آیات دیگری[12] نیز وجود دارد که بر این دلالت دارند که میان اعمال آدمی و نظام عالم ارتباطی خاص برقرار است؛ به طوری که اگر جوامع عقاید و اعمال خود را بر طبق آنچه که فطرت اقتضا دارد، وفق دهند؛ خیرات به سویشان سرازیر و درهای برکات به رویشان باز می شود و اگر در این دو مرحله به فساد بگرایند، زمین و آسمان هم تباه می شود و زندگیشان را تباه می کند. بنابراین گناه همانند غذای مسموم و ناسالم است که در سازمان بدن انسان تأثیر نامطلوب می گذارد و او را گرفتار واکنش طبیعی آن می کند.
روایات نیز به بیان ارتباط گناهان با پیامدهای بد آن پرداخته اند.[13] هر گناهی می تواند اثری در عالم به دنبال داشته باشد؛ برای مثال در روایات آمده قطع رحم، عمر را کوتاه[14] و شیوع زنا سبب فنای انسان ها می شود، روزی را کم می کند[15] و شرابخواری، ریختن آبرو[16] و ظلم عقوبت را به دنبال دارد.[17]همچنین یکی از آثار گناه انسان ها، قطع نعمت ها و نزولات آسمانی است که در این صورت خشکسالی و به دنبال آن از بین رفتن درختان، گیاهان و حیوانات، از عواقب حتمی آن خواهد بود.
امام صادق(ع) در تفسیر فساد در این آیه شریفه فرموده است: «زندگی موجودات دریا به وسیله باران است؛ هنگامی که باران نبارد، هم خشکی ها به فساد کشیده می شود و هم دریا و این، هنگامی است که گناهان فزونی می گیرد».[18]
2. درگیری های داخلی و اختلافات درونی
اعراض از یاد خدا و توجه نکردن به فرامین الهی و رهنمودهای انبیا و اولیا سبب می شود به تدریج کینه و دشمنی نسبت به یکدیگر در دل ها به وجود بیاید که در نتیجه وحدت میان جامعه ها از بین خواهد رفت و به جای صلح و صفا، جنگ و خونریزی حاکم خواهد شد و این خود، از کیفرهای الهی است که قرآن کریم در آیاتی[19] به آن اشاره نموده است: ((قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أنْ یبْعَثَ عَلَیکمْ عَذابًا مِنْ فَوْقِکمْ أوْ مِنْ تَحْتِ أرْجُلِکمْ أوْ یلْبِسَکمْ شِیعًا وَ یذیقَ بَعْضَکمْ بَأْسَ بَعْضٍ))[20]؛ «بگو او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد؛ یا به صورت دسته های پراکنده شما را با هم بیامیزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند».
خداوند در این آیه به یکی دیگر از عذاب های دنیوی که بر اثر گناهان پدید می آید، اشاره نموده و این عقوبت را شامل عذاب از بالا و پایین و نیز به وجود آمدن تفرقه در میان انسان ها می داند.
مفسران درباره عذاب از بالا یا پایین، اقوال گوناگونی بیان کرده اند که به جهت رعایت اختصار متذکر آن ها نمی شویم،[21] اما در هر حال نزول عذاب هایی چون طوفان شدید، فرو رفتن در زمین، زلزله و مانند آن که در اقوام گذشته رخ داده و باعث هلاکت آن ها گردیده است، از نتایج اعراض از یاد خدا و زیر پا گذاشتن دستورات او می باشد. این کیفرها مختص به اقوام گذشته نبوده و ممکن است در هر امتی که از یاد خدا غفلت نموده و از دستورات او سرپیچی نمایند، رخ دهد. کیفرهای الهی در دنیا منحصر در این انواع نبوده و گاه کیفرها به تناسب زمان و مکان، شکل دیگری پیدا می کند، مانند به وجود آمدن اختلاف و تفرقه در میان قوم، گروه و یا ملتی.
نکته مهم این است که مسئله اختلاف و پراکندگی در میان جمعیت ها، به قدری خطرناک است که در ردیف عذاب های آسمانی، صاعقه ها و زلزله ها قرار گرفته است؛ بلکه گاهی ویرانی های ناشی از اختلاف و پراکندگی به مراتب بیشتر از ویرانی های ناشی از صاعقه ها و زلزله هاست. اینکه آیه می فرماید: خداوند در میان شما تفرقه می افکند، نه به این معناست که خداوند بی جهت مردم را گرفتار اختلاف و نفاق می کند؛ بلکه این نتیجه اعمال سوء مردم و خودخواهی ها، خودپرستی ها و سودجویی های شخصی است که نتیجه آن به صورت نفاق و تفرقه بروز می کند. در دچار شدن به این کیفر، تفاوتی میان جوامع مشرک و مسلمان وجود ندارد؛ بنابراین هرگاه مسلمانان نیز از مسیر توحید انحراف یابند و خودخواهی و خودپرستی، جای اخوت اسلامی را بگیرد، هر کس به فکر خویش باشد و دستورات خدا به فراموشی سپرده شود، آن ها نیز گرفتار چنین سرنوشتی خواهند شد.[22]
مصداق حقیقی این کیفر را می توان در دنیای امروز و در کشورهای مختلف از جمله کشورهای مسلمان مشاهده کرد که نتیجه عدم اتحاد آن ها در برابر جنایت های آمریکا و اسرائیل و متحدانشان در فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان، یمن و دیگر نقاط دنیا و نیز وجود برخی عناصر ضد انقلاب و افراد فاقد دین، یا دین داران بی بصیرت در نظام اسلامی می باشد که به دلیل خودخواهی و زبونی و قدرت طلبی آنان و بعضی از سران کشورهای مسلمان و نبود اتحاد و همبستگی میان مسلمانانِ سراسر عالم که یک سوم جمعیت روی زمین را تشکیل می دهند، متأسفانه روز به روز شاهد کشتار و رنج و آوارگی بیشتر مسلمانان در سراسر عالم هستیم؛ در حالی که اگر متحد و یکپارچه می شدند، قادر بودند قوی ترین دشمنانشان را شکست داده و به سلطنت پوشالی آنان در سراسر عالم خاتمه دهند و به این وعده الهی تحقق بخشند که: ((وَ لاتَهِنُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ أنْتُمُ اْلأعْلَوْنَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنینَ))[23]؛ «و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید، اگر ایمان داشته باشید».
3. عذاب استیصال
یکی دیگر از مجازات هایی که خداوند برای جوامع مشرک و بی توجه به دستورات الهی در نظر گرفته است، «عذاب استیصال» می باشد. مراد از «عذاب استیصال»، « همان کیفرهای ریشه کن کننده و مجازات هایی است که برای نابودی اقوام سرکش، به هنگامی که دیگر هیچ وسیله بیداری در آن ها مؤثر واقع نگردد، نازل می شود».[24]
حتمیت عذاب استیصال
قرآن کریم در آیات زیادی به این موضوع اشاره فرموده است: ((وَ لَقَدْ أهْلَکنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکمْ لَمّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیناتِ وَ ماکانُوا لِیؤْمِنُوا کذلِک نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمینَ))[25]؛ «ما امتهای پیشین از شما را هنگامی که ظلم کردند، هلاک نمودیم؛ در حالی که پیامبرانشان دلایل روشن برای آن ها آوردند، ولی آن ها ایمان نیاوردند؛ این گونه گروه مجرمان را کیفر می دهیم».
این آیه شریفه و آیاتی مانند آن، به مجازات های افراد ستمگر و مجرم در این جهان اشاره می کند که گروهی با طوفان(قوم عاد)، گروهی با زلزله های ویرانگر (قوم ثمود)، گروهی با صاعقه و مانند آن (قوم شعیب) ریشه کن شدند و شهرها و دیار ویران شده آنان به صورت درس عبرتی برای آیندگان باقی ماند تا آیندگان از سرنوشت آن ها درس گرفته و دست از معصیت بردارند. بنابراین با ذکر تاریخ گذشتگان، به مسلمانان گوشزد می نماید که اگر راه آنان را بپویند، به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد. علت نابودی آنان را نیز ظلم و ستم بیان می کند و این، به خاطر آن است که واژه ظلم، مفهوم جامعی دارد که هر گونه گناه و فسادی را در بر می گیرد.[26]
قانون کلی در عذاب استیصال
قرآن کریم قانون کلی برای عذاب استیصال ذکر فرموده است: ((وَ لَقَدْ أرْسَلْنا إِلی أُمَمٍ مِنْ قَبْلِک فَأخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضّرّاءِ لَعَلّهُمْ یتَضَرّعُونَ * فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرّعُوا وَ لکنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَینَ لَهُمُ الشّیطانُ ما کانُوا یعْمَلُونَ * فَلَمّا نَسُوا ما ذُکرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیهِمْ أبْوابَ کلّ شَی ءٍ حَتّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أخَذْناهُمْ بَغْتَه فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ * فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الّذینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبّ الْعالَمینَ))[27]؛ «ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند)، آن ها را با شدت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید خضوع کنند و تسلیم گردند. چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، تسلیم نشدند؟! بلکه دل های آنان قساوت پیدا کرد و شیطان هر کاری را که می کردند، در نظرشان زینت داد. هنگامی که آنچه را به آن ها یادآوری شده بود، فراموش کردند؛ درهای همه چیز را به روی آن ها گشودیم تا خوشحال شدند؛ و ناگهان آن ها را گرفتیم، در این هنگام همگی مأیوس شدند و (به این ترتیب) دنباله جمعیتی که ستم کرده بودند، قطع شد و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است».
خداوند در این آیات قانونی کلی را در زمینه عذاب استیصال برای همه امت ها، ذکر می کند که مشتمل بر چهار مرحله است:
1. ابلاغ و اتمام حجت بر امت ها؛
2. مبتلا نمودن آن ها به سختی ها؛
3. مهلت دادن به آن ها؛
4.انتقام.[28]
در صورتی که امت ها پس از طی سه مرحله ایمان نیاوردند و متذکر نشدند، آن وقت نوبت به مرحله چهارم و هلاکت آن ها می رسد.
ابزار و ادوات استیصال
خداوند قادر حکیم هر یک از اقوام گذشته را که از مواعظ پیامبرشان سرپیچی کردند، به گونه ای خاص عذاب نموده که در آیات متعددی به ابزار و ادوات این عذاب ها اشاره شده است: ((فَکلاّ أخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أرْسَلْنا عَلَیهِ حاصِبًا وَ مِنْهُمْ مَنْ أخَذَتْهُ الصّیحَه وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ اْلأرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أغْرَقْنا))[29]؛ «ما هر یک از آنان را به گناهشان گرفتیم، بر بعضی از آن ها طوفانی از سنگریزه فرستادیم و بعضی از آنان را صیحه آسمانی فرو گرفت و بعضی دیگر را در زمین فرو بردیم و بعضی را غرق کردیم».
با استفاده از این آیات می توان این ابزار را به شکل زیر بر شمرد:
ـ طوفان شدید توأم با سنگریزه (قوم عاد)،[30] صیحه آسمانی (قوم ثمود)،
فرورفتن در زمین (خسف) (قارون)،[غرق شدن (فرعون، هامان و اتباع آن ها
و (قوم نوح(ع))،بارانی از سنگ (قوم لوط)
و عذاب یوم الظلّه (قوم حضرت شعیب(ع))
ایمن بودن اهل ایمان واقعی از عذاب استیصال
پس از اینکه خداوند پیرامون عذاب استیصال اقوام طاغی سخن به میان آورد، یک گروه را از واقع شدن در این عذاب استثناء می کند که آن ها اهل ایمانند؛ کسانی که واقعاً و حقیقتاً ایمان آورده اند و خداوند آن ها را از این عذاب نجات می دهد:((وَ نَجّینَا الّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یتّقُونَ))؛ «و کسانی را که ایمان آوردند و پرهیزگار بودند، نجات بخشیدیم».
از این آیه بر می آید که علت نجات آن ها، ایمان و تقوایشان بود و این، رحمت الهی است که ایجاب می کند بی گناهان به آتش گناهکاران نسوزند و مؤمنان به خاطر افراد بی ایمان گرفتار نشوند.
بسته بودن باب توبه به هنگام نزول عذاب
از آیات متعددیاستفاده می شود که پس از شروع عذاب، درهای توبه به کلی بسته می شود و هیچ گونه راه بازگشت در آن نیست. دلیل آن نیز معلوم است؛ زیرا هیچ یک از این تقاضاها جنبه واقعی و جدی ندارد؛ بلکه عکس العمل آن حالت اضطرار و پریشانی فوق العاده است که در بدترین اشخاص نیز پیدا می شود و هرگز دلیل بر دگرگونی و انقلاب درونی و تصمیم واقعی بر تغییر مسیر زندگی نیست، مانند حالت مشرکانی که به هنگام گرفتاری در گرداب های هولناک دریاها خدا را مخلصانه می خواندند، ولی به مجرد اینکه طوفان فرو می نشست و به ساحل نجات می رسیدند، همه چیز را فراموش می کردند.
اما با توجه به بسته بودن باب توبه هنگام نزول عذاب، این اشاره قرآن به اینکه توبه قوم یونس(ع) قبل از نزول عذاب پذیرفته شد،[چگونه توجیه می شود؟
باید توجه داشت که پس از آنکه حضرت یونس(ع) در حق قوم خود نفرین نمود و از شهر خارج شد، هنوز فرمان قطعی عذاب فرا نرسیده بود؛ ولی آثار آن کم و بیش به چشم می خورد. آن ها(آن قوم) موقعیت را غنیمت شمرده و به رهبری عالمی که در میان آن ها بود، از شهر بیرون رفتند؛ در حالی که دست به دعا و تضرع برداشته و اظهار ایمان و توبه کردند. این ایمان و توبه که به موقع انجام یافته و با آگاهی و اخلاص توأم بود، تأثیر خود را نهاد، نشانه های عذاب برطرف شد و آرامش به سوی آن ها بازگشت.
بنابراین قوم یونس(ع)، هرگز در برابر مجازات قطعی قرار نگرفته بودند، در غیر این صورت توبه آنان نیز پذیرفته نمی شد. اخطارها و هشدارهایی که به طور معمول قبل از مجازات نهایی می آمد، برای آن ها به قدر کافی بیدار کننده بود و باعث شد که به صورت دسته جمعی ایمان بیاورند؛ در حالی که در اقوام دیگر و برای مثال فرعونیان، بارها این اخطارها را دیده و شنیده بودند، ولی هیچ گاه این اخطارها را جدی نگرید
عذاب، جزا، پاداش و .. همه اینها حاصل اعمال خود آدمی است که در حق خود انجام میدهد.
عذاب، جزا، پاداش و .. همه اینها حاصل اعمال خود آدمی است که در حق خود انجام میدهد، چه خوب باشد و خیر و چه بد باشد و شر، چه مطابق با دستورات پروردگار باشد یا خیر.
خداوند ارحم الراحمین، بخشنده و بسیار مهربان است.
یک مادر هیچگاه دلش نمیآید فرزندش را مورد عذاب قرار دهد و تنبیه کند، حال به این فکر کنید که خداوند چطور میتواند این کار را انجام دهد.
کارهای ما و در امتدادش تاثیراتی که در زندگی ما بر اثر عملی که انجام داده ایم همانند آیینهای است که در جلوی ما قرار گرفته است، وگرنه در غیر اینصورت خداوند اصلا چه نیازی به عبادت و یا کارهای خیر و نیک ما دارد؟!
حال با توجه به این صحبتها باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا به فلسفه عذاب الهی و راههایی برای کمتر شدن آن بپردازد، پس پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
فلسفه عذاب الهی
چرا خداوند انسانها را عذاب میکند؟
خداوند متعال هیچ نیازى به عبادت ما ندارد و گناهان ما هیچ ضررى به او نمى زند؛ ولى از آنجا که اراده کرده ما را تربیت کند و به سوى تکامل رهنمون نماید، بدین جهت برنامه هاى تربیتى انبیاء را براى ما فرستاده و بهشت و جهنّم را ضامن اجراء این برنامه هاى سعادت آفرین قرار داده است. پاداش، مردم را به سوى تعلیم و تربیت تشویق مى کند؛ و کیفر، آنها را از مسیرهاى خلاف تعلیم و تربیت باز مى دارد و اگر این دو نیرو نباشد تعلیم و تربیت امکانپذیر نیست.
همانگونه که حضرت على علیه السلام در خطبه همّام فرموده، خداوند نه نیازى به عبادات ما دارد، و نه گناهان ما ضررى به او مى زند و به قول شاعر:
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
ولى بدون شک براى تعلیم و تربیت دو نیروى محرّک و باز دارنده لازم است.
بیشتر بدانید: دعایی برای رفع مشکلات و گشایش برای کارهای روزمره
پاداش، مردم را به سوى تعلیم و تربیت تشویق مى کند؛ و کیفر، آنها را از مسیرهاى خلاف تعلیم و تربیت باز مى دارد. اگر این دو نیرو نباشد تعلیم و تربیت امکانپذیر نیست؛ و روشن و بدیهى است که نه پاداش نفعى براى مربّى دارد، و نه کیفر ضررى را از او برطرف مى کند. نه حرکت در مسیر تعلیم و تربیت سودى براى مربّى دارد، و نه تخلّف از آن ضررى به او مى زند.
اگر بخواهیم تشبیه ساده اى براى این مطلب داشته باشیم، مى توانیم تعلیم و تربیت را به اتومبیلى تشبیه کنیم که براى حرکت به سوى مقصد و کنترل آن در مواقع انحراف از مسیر جادّه، هم نیاز به پدال گاز مى باشد و هم نیروى بازدارنده ترمز.
نقش این دو آن قدر مهم است که اگر اتومبیل هیچ کدام را نداشته باشد به مقصد نمى رسد، همانگونه که اگر یکى از این دو نباشد، باز هم به مقصد نخواهد رسید.
عوامل مصونیتیابی از عذاب
آخرت بستری برای ایمان و توبه و استغفار و عمل نیست؛ چرا که در آخرت دست عمل انسان بسته است و تنها باید پاسخگوی اعمال باشد و در جایگاه حسابرسی اعمال قرار گیرد، ولی در دنیا میتواند با اعمالی، چون ایمان و عمل صالح، خود را از عذابهای دنیوی و اخروی حفظ کند.
وی میتواند در زندگی دنیا کاری کند که از عذابهای دنیوی و اخروی در امان ماند و گرفتار مجازات و کیفر نشود.
خداوند در قرآن بیان میکند که بهشتیان از عذاب الهی به طور همیشگی مصون خواهند ماند. (صافات، آیات 43 تا 59) این بهشتیان کسانی هستند که با عناوینی، چون اولیای الهی (انفال، آیه 34)، ابرار و نیکان (انسان، آیات 5 و 11)، اهل تقوا (طور، آیات 17 و 26 و 27) و مانند آن در آیات قرآن معرفی شدهاند.
بیشتر بدانید: خطرناکترین نوع فراموشی در دنیا را بشناسید
پس کسانی که گرفتار کفر (مزمل، آیه 17)، گمراهی (رعد، آیات 33 و 34)، گناه (هود، آیه 63)، نافرمانی و عصیان (جن، آیات 22 و 23) و مانند آن هستند، نمیتوانند خود را مصون از عذابهای الهی حتی در دنیا بدانند، با آنکه خداوند مهلت میدهد و حسابرسی کامل را به آخرت میاندازد، ولی گاه به علل و اهدافی در همین دنیا افراد را گرفتار عذاب استیصال میکند و ریشه آنان را میکند.
برای این که از عذابهای الهی در دنیا و آخرت مصون باشیم باید به این علل و عواملی که خداوند در قرآن بیان کرده توجه پیدا کرده و از آن غفلت نورزیم.
از مهمترین علل و عوامل مصونیتیابی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- اجابت دعوت خدا: خداوند پیامبران را فرستاده تا مردم را به دین اسلام دعوت کنند و در صراط مستقیم هدایت قرار داده و آنان را به کمال برسانند. از مهمترین علل مصونیت یابی از خشم و عذاب الهی، اجابت این دعوت الهی است. (ابراهیم، آیه 44؛ احقاف، آیه 31)
2- احسان: احسان و نیکوکاری نسبت به دیگران از دیگر عوامل مصونیتبخش است که در قرآن از جمله آیه 58 سوره زمر به آن اشاره شده است. خداوند در این آیه بیان میکند که وقتی کافران عذاب الهی را مشاهده میکنند از خداوند میخواهند تا آنان را به دنیا بازگرداند تا با احسان، خود را از عذاب برهانند.
3- استغفار: طلب غفران از خداوند زمانی معنا پیدا میکند که انسان به گناه و خطای خود آگاه باشد و آن را بپذیرد و درصدد برطرف کردن آن باشد.
خداوند در آیاتی چند از جمله 33 سوره انفال بیان میکند که یکی از مهمترین عوامل مصونیتیابی انسان از هر گونه عذاب الهی استغفار است؛ به این معنا که اگر خطایی کرد توبه کرده و استغفار نماید تا عواقب گناه گریبانگیر او نشود. خداوند در آیات دیگر قرآن به انسانها هشدار میدهد تا پیش از وقوع عذاب از هر گونه خطا و گناهی استغفار کنند تا از عقوبت الهی مصون شوند. (مائده، آیات 73 و 74؛ کهف، آیه 55)
4- اطاعت از پیامبران: از دیگر عوامل مصونیت بخش از عذاب الهی، اطاعت از پیامبران است. کسانی که سرتسلیم در برابر پیامبران فرود میآورند و به دستورهای آنان گوش میدهند از عذابهای الهی مصون خواهند ماند. (ابراهیم، آیه 44؛ طه، آیه 134؛ قصص، آیه 47؛ احزاب، آیه 66)
بیشتر بدانید: چه کسانی از رحمت خدا مایوس می شوند؟
5- اطاعت از قرآن: پیروى از بهترین کتاب الهی یعنی قرآن، عامل حفظ انسان از عذاب ناگهانى است که خداوند در آیه 55 سوره زمر به آن توجه داده است.
6- تسلیم و انابه: بازگشت همراه با تضرع و انابه به سوى درگاه پروردگار و تسلیم در برابر امر و مقدراتش از دیگر عوامل محفوظ ماندن شخص از عذاب الهی است. (زمر، آیه 54)
7- ایمان: شکی نیست که از مهمترین و اصلیترین عوامل مصونیت انسان از عذاب و عقوبت الهی ایمان و اسلام است. خداوند در آیات بسیاری به ایمان، به عنوان مهمترین عامل مصون ماندن از عذاب الهى توجه داده است. (نساء، آیه 147؛ انعام، آیات 82 و 158؛ اعراف، آیه 96)
8- تقوا: از آیه 96 سوره اعراف این معنا به دست میآید که ایمان و تقواى جوامع انسانى، سبب حفظ آنان از عذاب الهى خواهد بود.
9- توبه: کسی که گناهی کرده میبایست توبه و استغفار کند تا عواقب گناه گریبان او را نگیرد. از این رو در قرآن، استغفار و توبه به درگاه خداوند به عنوان یکی از اسباب حفظ انسان از گرفتار شدن به عذاب پروردگار مطرح شده است. (مائده، آیات 73 و 74) همچنین از آیات 88 و89 سوره آل عمران و 11 سوره نمل به دست میآید که توبه بعد از نافرمانى و اصلاح رفتار نادرست نیز سبب محفوظ ماندن از عذاب الهی خواهد بود.
10- دعا: نقش دعا در محفوظ ماندن مؤمنان از عذاب الهى در آیاتی، چون 201 سوره بقره و 16 و 191 سوره آل عمران مورد تاکید قرار گرفته است.
11- عمل صالح: هر چند که از نظر آموزههای قرآنی خود ایمان یک عمل صالح است که حافظ انسان از عذاب الهی است، ولی عمل صالح دامنه وسیعی دارد که شامل هر کار خیر و نیک به هدف تقرب و نیت خوب میشود. از این رو در قرآن عمل صالح، عامل حفظ انسان از کیفر معرفی و بر آن توجه داده شده است. (کهف، آیات 87 و 88؛ فرقان، آیات 69 و 70؛ صافات، آیات 59 تا 61)
12- فضل و رحمت الهی: فضل و عنایت پروردگار و رحمت بیپایان و مستمر او، سبب محفوظ ماندن متّقیان و مومنان از عذاب خواهد بود. (دخان، آیات 51 تا 55؛ نور، آیات 14 تا 20)
13- نهی از گناه: از آیات قرآن این معنا به دست میآید که بازداشتن دیگران از بدیها و نهی از منکر سبب در امان ماندن از عذاب الهی است؛ چنانکه گروهی از مومنان نسبت به عملکرد برخی از یهودیان که معروف به اصحاب سبت بودند و ماهیگیری در روز شنبه را ترک نمیکردند، هشدار میدادند و آنان را از عمل خلاف قانون الهی بازمیداشتند. همین امر باعث شد که آنان از عذاب مصون شوند، ولی گناهکاران و ساکتین، گرفتار عذاب الهی شدند. پس نهی از منکر عامل مصونیتیابی از عذاب الهی است. (اعراف، آیات 164 و165)
رفع عذاب
در آیات قرآن دو عامل مشیت الهی (انعام، آیات 40 و 41) و دعا (همان؛ زخرف، آیات 46 تا 50) به عنوان عوامل رفع عذاب معرفی شدهاند.
به این معنا که اگر عذابی بر شخص یا قومی وارد شده میتوان با این دو عامل آن را برداشت. البته استغفار نیز همین نقش را ایفا میکند؛ زیرا استغفار کارکردهای سهگانهای، چون رفع و دفع عذاب و جلب منفعت دارد. (بقره، آیه 222؛ هود، آیه90)
به هر حال، انسانها میبایست مواظب باشند تا گرفتار عذاب الهی در دنیا و آخرت نشوند و با استفاده از عوامل مصونیتیابی از عذاب، خود را در دژی قرار دهند که دافع عذاب باشد. اگر عذابی آمد آن را با این روشها بردارند و از خود
رفع نمایند.
چگونگی رفع عذاب الهی در کلام آیت الله بهجت
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت میفرمود: جهت رفع این گرفتاریها، اگر آقایان چیزی به نظرشان میرسد که امر نافعی باشد که امروز مسلمانان بدان مشغول شوند تا بلاها از آنها مرتفع شود، تذکر دهند.
قرآن میفرماید:
و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون.
مادام که تو در میان ایشان هستی، خداوند آنان را عذاب نمیکند، هم چنین مادام که استغفار میکنند، خداوند آنان را عذاب نخواهد نمود؛ و میفرماید:
فلولا اذ جاءهم باسنا تضرعوا.
پس چرا هنگامی که عذاب ما به سراغشان آمد، تضرع و زاری نکردند.
بیشتر بدانید: چه کار کنیم تا سفر «حج» نصیبمان شود؟
هم چنین میفرماید:
لما ءامنو اکشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیواة الدنیا و متعنهم الی حین.
هنگامی که ایمان آوردند، عذاب رسواگر را در زندگانی دنیوی از آنان برداشتیم و آنان را تا زمانی (معین) بهرهور ساختیم.
در امم سابقه اتفاق که عذاب الهی به همان ترتیبی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنان را خبر داده بود، بر بالای سرشان آمده، به طوری که همه یقین کرده و فهمیدهاند که عذاب خدا نازل خواهد شد؛ ولی با تضرع و ابتهال آن را بر طرف کردهاند.
عذاب خداوند از طرف غیب به توسط ملایکه، با توبه و رجوع الی الله و تضرع رفع میشود چه استبعاد دارد که عذاب از ما نیز رفع شود
فناوری اطلاعات به عنوان فناوری محوری در عصر اطلاعات محسوب میشود که بر همه ابعاد جامعه اعم از زمینه های اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تاثیراتی شگرف خواهد داشت.توسعه اطلاعاتی که محصول بهرهمندی مناسب از فناوری اطلاعات است منجر به تقویت نقش و شان انسان در ساختوساز جامعه خواهد شد به گونهای که با محوریت دانش و دانایی،فعالیتهای فیزیکی به ماشینها اگذار شده و بر تلاش مغزافزاری،خلاقیت و ظرفیت علمی بشرافزوده میشود.تغییر و تحولات عصر جدید حکایت از رشد و تکامل بینش بشر و پذیرش رهبری واحد الهی دارد که خود طلیعهای بر حکومت جهانی مهدی موعود است. در این صفحه ضمن بررسی ویژگیهای جامعه پس از ظهور نقش فناوری اطلاعات در رخداد چنین جامعهای مورد بررسی قرار میگیرد.ناگفته نماند که توصیف عصر ظهور،با استفاده از روایاتی که در دسترس بوده میسر است اگر چه نظرات راویان در بعضی از آنها دخیل بوده است
امام علی (ع):همانا دین خدا به وسیله اشخاص و مردان سرشناس شناخته نمی شود بلکه به نشانه ها و آیات الهی شناخته می گردد بنابراین دستورات و نشانه های حق را بشناس تا در شناخت صاحبان حق گمراه نشوی. گفتار دلنشین صفحه 68
امام علی (ع):چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد که چون از پیامبر پرسیدند:در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمودند: قرائت قرآن و اینکه در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد. الحیاه جلد 2 صفحه 113
امام علی (ع):عبور امام (ع)به مردی افتاد که سخنان بیهوده بسیار می گفت.امام (ع)در کنار مرد ایستاد و فرمود :ای مرد تو با این گفتار زیادت توسط فرشتگان محافظ اعمال نامه ای را برای پروردگار املاء می کنی پس سخنی بگو که سودت برساند نه که زیانت دهد. آثار الصادقین جلد 9 صفحه 25
امام علی (ع):سعی و کوشش نما که خداوند تو را در حال نافرمانی اش و ارتکاب گناه نبیند و بکوش که خداوند تو را در حال انجام طاعت خود مشاهده کند که اگر این گونه نباشی از زیانکاران خواهی بود. وسائل الشیعه جلد 15 صفحه 79
امام علی (ع) :همانا خدای تعالی خطاب به فرزند آدم می فرماید :ای پسر آدم هرگاه چشمان تو با تو در دیدن حرام منازعه کند برای رفع آن دو پلک قرار دادم که آنها را در هنگام مشاهده حرام در هم کنی و حرام را مشاهده نکنی و اگر زبانت با تو در مورد صحبت از محرمات منازعه کرد دو لب برایت قرار دادم آنها را روی هم ببند و سخن حرام مگو. وسائل الشیعه جلد 15صفحه 90
امام علی (ع):نتیجه دوستی با اشرار جذب بدی و شر است مانند باد که از گذر گاه متعفن می گذرد با خود بوی تعفن می آورد و نتیجه دوستی با نیکان جذب خیر و نیکی است همچون باد که از محل خوشبو و عطر داری که می گذرد با خود بوی خوش می آورد. مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 64
امام علی (ع):خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ می زند بزایید برای مردن و فراهم آورید برای نابود شدن و بسازید برای ویران گشتن.نهج البلاغه حکمت 132
امام علی (ع):ای مردم در کسب اعمال نیکو و خیر بکوشید و از فرا رسیدن مرگ ناگهانی بترسید زیرا آنچه از مال و روزی که از دستتان رفته امید بازگشت آن وجود دارد اما عمر گذشته را نمی توان باز گرداند. نهج البلاغه خطبه 114
مولا علی (ع):هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند (در شهوات فرو برد)آن در حکم قمار است. وسائل الشیعه جلد 12 صفحه 235
امام علی (ع) :به فرزندش امام حسین (ع)فرمود : پسر جانم هرسختی و بد حالی که دنبالش بهشت باشد بدحالی نیست و هیچ خوشی و لذتی که پایانش جهنم باشد خوشی نیست بدان پسرم هر نعمتی و لذتی در دنیا در مقابل بهشت جهنم است و تمام بلاها و سختی های دنیا در مقابل جهنم عافیت است . تحف العقول صفحه 215
امام علی (ع) :خداوند چهار چیز را در چهار چیز مخفی نموده :1.رضای خود را در طاعت ها پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد 2.غضبش را در گناهان پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد 3.استجابت خود را در دعاها پس هیچ دعایی را اندک مپندارید شاید همان مستجاب باشد 4.ولی و دوست خود را در میان بندگانش پس به هیچ بنده ای بی اعتنایی نکنید شاید هم او ولی خدا باشد و شما نشناسیدش . تحف العقول صفحه 182
امام علی (ع) :خداوند به حضرت موسی وحی فرمود :ای موسی سفارش مرا در مورد چهار چیز بخاطر بسپار :1.تانفهمیدی که گناهانت را آمرزیده ام به گناه دیگری مپرداز 2.تا ندانی گنج های خزائنم تمام شده غم روزی مخور 3.تانبینی ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امید مبند 4.تا مرده شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش. نصایح صفحه 183
امام علی (ع) :کسی که شش خصلت داشته باشد همه درهای بهشت بر رویش گشوده است و تمام درهای جهنم بر رویش بسته است :1.خدا را بشناسد و اطاعتش نماید 2.شیطان را بشناسد و مخالفتش کند . 3. راه حق و اهلش را بشناسد و دنبالش برود 4.باطل و اهل آن را بشناسد و ترکشان گوید .5.دنیای حرام را بشناسد و رهایش سازد 6.آخرت را بشناسد و طلبش کند .نصایح صفحه 248
امام علی (ع) :ریاکار چهار نشانه دارد 1-هنگامی که تنهاست در عبادت خدا و ذکرش خیر تنبل و کسل است 2-در میان مردم و جمع در عبادت خدا و اعمال خیر کوشاست 3-چون از او تعریف کنند بیشتر کار می کند 4-هرگاه از عمل او تمجید و تعریفی نکنند کار خیر را ترک کند. نصایح صفحه 187
امام علی (ع) :راستی اهل خیر و شر را نمیتوان تشخیص داد مگر به مردم اگر می خواهی اهل خیر را بشناسی کار خیری را شروع کن کسانی که آن کار را تایید می کنند و دنباله روی از آن میکنند اهل خیرند و اگر می خواهی شر و اهلش را بفهمی کار بدی را شروع کن همان کسانی که از آن پیروی می کنند اهل شرند . تحف العقول صفحه 215
امام علی (ع) :مردی به امام (ع) عرض کرد سفارشی به من نمایید فرمود : سفارش من به تو این است که کار خیر و نیک خود را هر قدر زیاد هم باشد هرگز بسیار مشمار و گناه خود را هر قدر هم کم باشد اندک مشمار . تحف العقول صفحه 202
امام علی (ع) :همه خوبی ها در سه عمل جمع شده 1-نگاه کردن 2-سکوت نمودن 3-صحبت کردن اما هر دیدنی که در آن عبرت و پند آموزی نباشد بیجا و مهمل است و هر سکوتی که در آن اندیشیدن نباشد بیهوده است و هر سخن گفتنی که در آن ذکر و یادی از خدا نباشد بیهوده است . تحف العقول صفحه 210
امام علی (ع) :در سفارش خود به فرزندش امام حسین (ع) فرمودند :پسر جانم عافیت ده جزء است نه جزء آن در خاموشی است جز به ذکر خدا و یکی هم در ترک هم نشینی نابخردان . تحف العقول صفحه 145
امام علی (ع) :از امیر المومنین (ع) سوال شد :دانشمند تر از همه مردم کیست :فرمود کسی که سخن خیر و حکمت را از هر شخصی که شنید قبول کند و آن را به معلومات و دانش خویش بیفزاید . خصال الصدوق صفحه 6
امام علی (ع) :هرکس که قرائت قرآن را وسیله اخاذی و گرفتن پول از مردم قرار دهد روز قیامت به محشر می آید در حالی که گوشت صورتش ریخته و تنها استخوانهایش باقی مانده و به این شکل آبرویش در نزد مردم می رود . آثار الصادقین جلد (17) صفحه 321
امام علی (ع) : تا وقتی که گرسنه نشدی اقدام به خوردن غذا مکن و وقتی به خوردن اقدام کردی قبل از آنکه کامل سیر شوی دست از غذا خوردن بردار.غذا را با آرامش و خوب بجو تا هضم آن آسان شود و پیش از خوابیدن و به رختخواب رفتن به توالت برو و خود را تخلیه کن چون این سفارشات را به کار بندی از از پزشک بی نیاز شوی. آثارالصادقین جلد 2 صفحه 387
امام علی (ع) :از پرخوری پرهیز کنید زیرا هرکه پرخوری کند دردهای درونی اش بسیار گردد و خواب های فاسد و پریشان بیند و نیز موجب سنگدلی شخص و سبب کسالت و تنبلی در خواندن نماز میشود . آثارالصادقین جلد 9 صفحه 970
امام علی (ع) :آن کس که با بدان و شروران رفاقت کند همچون مسافر دریاست که اگر از غرق شدن سالم بماند از ترس و بیم سالم نمی ماند. آثارالصادقین جلد 10 صفحه 366
امام علی (ع) :در میان گناهان چیزی سخت تر از پیروی شهوات نفسانی و لذت نامشروع جنسی نیست پس فرمان نفس را در این موارد نبرید تا شما را از یاد خدای تعالی باز ندارد . آثار الصادقین جلد 10 صفحه 114
امام علی (ع) : انسان عاقل بوسیله پندیات و اخلاقیات الهی اصلاح میشود و این حیوانات هستند که جز از راه کتک و ضرب و شتم مطیع و فرمانبر نمی شوند. اخلاق فلسفی جلد 1 صفحه 131
امام علی (ع) :چون دیدی که خداوند پیاپی بر تو بلا فرستاد سپاس و شکر او را به جای آور و چون ملاحظه کردی که خداوند در پی گناهانت پی در پی به تو نعمت داد از مکر او با خودت بترس . آثار الصادقین جلد 13 صفحه 210
امام علی (ع) :راستی بزرگترین افسوس در روز قیامت حسرت و افسوس مردی است که در نافرمانی خداوند مالی بدست آورد و آنرا برای وارثین خود قرار دهد و شخص وارث آن مال را در راه فرمان خدای سبحان انفاق کند و به بهشت رود و مرد نخستین که صاحب مال بود به سبب همان مال به دوزخ رود. آثارالصادقین جلد 2 صفحه 148
امام علی (ع) : هرکه دوست دارد بدون ثروت غنی شود و بر سلطه و قدرت عزت یابد و بدون فامیل و خویشاوند فزونی یابد باید از ذلت معصیت خدا به سوی عزت طاعت او خارج شود . که اگر این طور شد همه آن مطالب را خواهد یافت. آثارالصادقین جلد 13 صفحه 251
امام علی (ع) : آن کس که گفتار حکیمانه مومنان دانا را نشوند و از دانش علمای ربانی بهره نگیرد رفته رفته عقلش می میرد. گفتار فلسفی جلد 1 صفحه 187
امام علی (ع) : در خاتمه تورات پنج جمله است که دوست دارم هر روز بامداد آن را مطالعه کنم : 1. عالم بی عمل با شیطان برابر است 2. سلطان بی عدالت با فرعون برابر است 3. فقیر طمعکاری که در برابر توانگران خضوع کند با سگ همانند است 4.ثروتی که از آن در امور خیر سودی نبرند با سنگ و آجر یکسان است . 5 . زنی که بدون ضرورت و نیاز از خانه بیرون رود با کنیز برابر است . نصایح صفحه 223
امام علی (ع) : به کودکان خود نماز را بیاموزید و چون به هشت سال رسند آنها را مسئول آن بدانید و از آن باز خواستشان کنید . تحف العقول صفحه 110
امام علی (ع) :از جمله حقوق استاد بر شاگر این است که چون بر او وارد شدی و گروهی نزد او بودند به همه سلام کن و او را به تحیت مخصوص گردان 2. در محضرش صحبت مکن و با دست اشاره نکن و مگو فلانی و فلانی بر خلاف نظر او چنین گفته اند 3 . از طولانی شدن مجلسش دلتنگ مشو زیرا مثل عالم مثل درخت خرماست باید در انتظار آن باشی که چیزی از آن بر تو فرو ریزد . اصول کافی جلد 1 صفحه 46
امام علی (ع) : هر سخن و گفتاری که در آن ذکری از خدا نباشد لغو و باطل است و هرسکوتی که در آن فکر و اندیشه نباشد لهو و بیهوده است و هرنگاهی که در آن عبرت گیری و پند نباشد بازی و بیهوده است . آثار الصادقین جلد 6 صفحه 291
امام علی (ع) :خداوند شش طایفه را به خاطر شش صفت ناپسند عذاب سختی میکند : 1 . علماء را به خاطر حسادت 2. مالکان ثروت و سرمایه را به خاطر خودپسندی و تکبر 3. سلاطین و روسا را به خاطر ستم گری به مردم 4.اعراب را به خاطر تعصب و نژاد پرستی 5. کاسبان و تجار را به خاطر خیانت 6. وروستاییان را به خاطر نادانی و جهالت در یادگیری احکام و دستورات دین . تحف العقول صفحه 200
امام علی (ع) :آنچنان با مردم آمیزش و رفت و آمد کنید که اگر مردید برایتان بگریند و اگر ماندید شوق دیدار شما را داشته باشند . نهج البلاغه
امام علی (ع) : هیچ روزی بر فرزند آدم نمی گذرد مگر اینکه به او میگوید من روز تازه ای هستم و درباره تو گواهی میدهم در من کار نیک کن و عمل خیر بجا آورد تا در روز قیامت به نفع ات گواهی دهم زیرا بعد از این هرگز مرا نخواهی دید. تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 41
امام علی (ع) :هرکه زیاد به کاری دست بزند به آن معروف می شود کسی که شوخی اش زیاد گشت سبک میگردد و هرکه خنده اش فراوان شد هیبت و وقارش از بین میرود . روضه کافی جلد 1 صفحه 30
امام علی (ع) : در نامه خود به امام حسن (ع) فرمودند : بپرهیز از غیرت کردن بی مورد و سخت گیری بیش از حد در مورد زنان زیرا این کار زنان سالم را سوی گناه و خطا کاری سوق میدهد. نهج البلاغه نامه 34
امام علی (ع) :هر یک از شما وقتی وارد خانه ای شد به اهل آن سلام نماید و اگر کسی در خانه نبود باز هم سلام کند زیرا خداوند که حاضر است و سوره قل هوالله را بخواند که فقر را از خانه بیرون ببرد . تحف العقول صفحه 110
امام علی (ع) :خدا رحمت کند بنده ای را که به دنبال علوم و معارف الهی می رود و پندیات و مواعظ الهی را بشنود و حفظ نموده و عمل نماید و مراقب احکام دینی و وظایف شرعی خود باشد و چون به کار خیری دعوت شد اجابت نماید و چون به گناه و معصیت خدا رسید اجتناب نماید. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 317
امام علی (ع) :از کسانی مباش که عیب ظاهری و واضح خود را نمی بیند ولی کوچکترین عیب دیگری برایش بزرگ است و نیز از کسانی مباش که گناه بسیار خویش را ناچیز می شمارد و اندک گناه دیگری در چشمان او بسیار است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 353
امام علی (ع) :هرکس نهال دوستی غذاهای گوناگون را در نفس اش بنشاند میوه آن بیماریهای گوناگون است که از آن درو کند. غررالحکم صفحه 794
امام علی (ع) :کسی که به واسطه پیروی کور کورانه از مردم و همرنگ شدن با جماعت امری را انجام دهد که نافرمانی و معصیت خداست اصلا دین ندارد و مشرک است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 353
امام علی (ع) :کسی که در انفاق نمودن و احسان به مردم یقین به جبران و عوض پروردگار دارد احساس و بخشش اش در راه خدا بیشتر خواهد شد چنانچه خدای متعال در سوره سباء آیه 38 فرمود : و خدا در وعده خود برای جبران احسان شما تخلف نمی ورزد. طرائف الحکم جلد1 صفحه 356
امام علی (ع) :خودخواهی و تکبر به هنگام ریاست و حکمرانی خواری و ذلت به هنگام بر کنار شدن از آن پست را در بر دارد. غررالحکم صفحه 64
امام علی (ع) : 1 .خودخواهی اساس نابودی است 2. فروتنی و تواضع نردبان بزرگواری است 3. نگاه بد دیده بان فتنه ها و سختی هاست 4. اسرافکاری هم نشین فقر است 5. وفاداری قلعه سروری میان مردم است و اطاعت از دستورات خدا سبب آبرومندی و عزت میان مردم است. غررالحکم صفحه 66
امام علی (ع) :ستایش بی اندازه از شخص تکبر را در او پدید می آورد و پستی را در شخص ستایش کننده به بار آورد و نکوهش بی اندازه درباره خطای شخص کینه و دشمنی را بین دو طرف بیشتر می کند. غررالحکم صفحه 83
امام علی (ع) :هرکس که رفیق اهل معرفت و برادر دینی خود را از دست دهد مانند این است که شریفترین اعضای بدنش را از دست داده است. غررالحکم صفحه 795
امام علی (ع) :کسی که گناه و امر قبیحی را که دیگری انجام داد نیکو شمارد مانند این است که آن کار زشت را انجام داده و در آن شرکت داشته است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 341
امام علی (ع) :به خدا سوگند اگر همانند شتران بچه مرده بنالید و همچون کبوتران جفت از دست داده بانگ بر آورید و همچون راهبان تارک دنیا زاری کنید و در راه خدا از اموال و فرزندان خویش ببرید تا گناهی که در نامه اعمالتان ثبت گشته و فرشتگان آن را ثبت نموده اند بخشوده شود در مقابل عذابی که بابت آن گناه بر شما از آن ترسناکم اندک و کم است. نهج البلاغه خطبه 52
امام علی (ع) :گناهکار خندانی که به گناه خود اعتراف دارد و شرمنده خداست از شخص عبادت کننده گریانی که به عمل خود بر پروردگار مغرور گشته بهتر است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 364
امام علی (ع) :تباهی و فساد اخلاق انسان به سبب هم نشینی با مردم گمراه و بی دین است و اصلاح اخلاق انسان در معاشرت و دوستی با نیکان و صالحان می باشد. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 342
امام علی (ع) :روز بازپرسی و انتقامگیری شخص مظلوم از ظالم در محکمه عدل الهی بسیار سخت تر است از روز ستم شخص ظالم بر مظلوم. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 341
امام علی (ع) :برترین پاسخ به ابله خاموشی و سکوت است و سخت ترین سرزنش و نکوهش خردمند و عاقل کنایه زدن به اوست. غررالحکم صفحه 71
امام علی (ع) :دورترین حالتی که بنده از خدا دارد این است که تمام همت و توجهش به پر کردن شکمش و استفاده از شهوت جنسی اش باشد. خصال الصدوق صفحه 10
امام علی (ع) :سرگرم شدن به چیزهای فانی و بیهوده که ارزش آخرتی ندارد عمر گرانبها را تباه می سازد و تفکر و اندیشه در غیر حکمت و پندیات الهی پیروی از هوی و هوس است.غررالحکم صفحه 77
امام علی (ع) :محبت و دوستی ما اهل بیت (ع) در سه جا برای شیعیانمان سودمند خواهد بود :1. هنگام نزول ملک الموت 2. هنگام وارد شدن دو ملک سوال و جواب نکیر و منکر در شب اول قبر 3. هنگام ایستادن در مقابل پروردگار برای حساب اعمال . بحارالانوار جلد 7
امام علی (ع) :دور اندیشی و تفکر در مورد جوانب کار قبل از انجام آن تو را از پشیمانی و ندامت پس از انجام کار ایمن می کند. 338 بحارالانوار جلد 71 صفحه
امام علی (ع) :هرکه بدی را واگذارد درهای نیکی بر رویش باز می شود و هرکه شوخی اش زیاد گشت شخصیت و هیبت و وقارش نابود شود. غررالحکم صفحه 821
امام علی (ع) :صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلاها و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به انحراف و مریضی می کشاند.تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 532
امام علی (ع) :هرکس عاشق چیزی شود محبت آن چیز چشم و گوش او را از حقیقت کور و کر می سازد پس شخص عاشق نگاه میکند با چشمی که سالم نیست و گوش میکند با گوشی که شنوائی درستی ندارد و شهوات پرده عقل او را پاره کرده. نهج البلاغه خطبه 198
امام علی (ع) : همانا انسان تا وقتی که در نماز است جسم او و لباسش و فرش زیر پایش و در و دیوار اطرافش و هرچه در اطراف او می باشد تسبیح خدا میگوید پس چه زشت است که انسان در نماز متوجه خدای عزوجل نشود و از فرش زیر پایش پست تر گردد. میزان الحکمه جلد 5 صفحه 377
امام علی (ع) :هر دوستی که بنا و سبب آغازش غیر خدائی باشد ضلالت و گمراهی است و دوام آن محال و غیر ممکن است.میزان الحکمه جلد 1 صفحه 47
امام علی (ع) :از آقا امیرالمومنین (ع) سوال شد کدام دوست و هم نشین از همه بدتر است ؟ فرمود آنکس که نافرمانی خدا در نظرشما خوب و زیبا جلوه می دهد. بحارالانوار جلد 74 صفحه 190
امام علی (ع) :هرگاه خدای سبحان مصلحت بنده ای را بخواهد به او الهام میفرماید که کم صحبت کند و کم بخورد و کم بخوابد.مستدرک الوسائل جلد 3 صفحه 61
امام علی (ع) :شخض بخیل صندوق دار و خزانه دار ورثه خویش است. میزان الحکمه جلد 1 صفحه 375
امام علی (ع) :نگاه کردن به شخص بخیل و خسیس قلب را سخت و انسان را سنگدل میکند و خوردن غذای او انسان را مریض می سازد.بحارالانوار جلد 78 صفحه 53
امام علی (ع) :هرکس به شخص پاک و بیگناهی نسبت دروغ گناهی میدهد و به او تهمتی ناروا زند این کارش از آسمان ها و زمین سنگین تر است. بحارالانوار جلد 77 صفحه 31
امام علی (ع): بها و ارزش جان تو ای انسان بهشت است پس مراقب باش به واسطه اعمال و کردارت خودت را به چیزی جز بهشت نفروشی.بحارالانوار جلد 78 صفحه 73
امام علی (ع) :کمترین چیزی که بر انسان لازم است در مقابل خداوند بزرگ آن است که کمک نگیری و یاری نجویی از اعضای بدنت که نعمتهای الهی بر تو اند در راه گناه و ارتکاب معاصی و نافرمانی او.طرائف الحکم جلد 1 صفحه 215
امام علی (ع) :چهار چیز اگر به کسی داده شود خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است 1. راستی در گفتار 2. اداء امانت 3. مواظبت در غذا خوردن که حرام و شبه ناک نخورد 4. اخلاق خوش میزان الحکم جلد 3 صفحه 206
امام علی (ع) : روز خود را به گفته های چنین و چنان و یا اینکه چها و چها کردیم به سر نبرید زیرا با شما نگهبانانی هستند که سخنانتان را می نویسند و خدای عزوجل را در هر مکانی یاد کنید و زیاد بر پیغمبر (ص) و آلش صلوات بفرستید که خدای متعال دعای شما را به واسطه درود بر محمد و آلش محمد (ص) می پذیرد. تحف العقول صفحه 97
امام علی (ع) : به سبب اعمال زشتی که انجام می دهید ما را از شفاعت خود در قیامت درمانده نکنید همانا چه زشت است که مومن به بهشت رود و پرده دریده و بی آبرو باشد. تحف العقول صفحه 98
امام علی (ع) : به کودکان خود نماز را بیاموزید و چون به هشت سال برسند آنها را مسئول آن بدانید. منبع : تحف العقول صفحه 110
امام علی (ع) : هرکه میخواهد بداند نزد خدا چه مقامی دارد پس بنگرد در نزد گناهان چگونه است . تحف العقول صفحه 108
امام علی (ع) : انواع بلا را با دعا برطرف کنید سوگند به آنکه دانه را شکافت و جاندار را جان داد بلاء شتابان تر است به مومن از سیلی که از سرازیری تپه پایین رود و در دعا هایتان عافیت از بلاء ها و سختی ها را بخوانید. تحف العقول صفحه 106
امام علی (ع) : هرکس بداند که کلام او جزء کردارش ثبت میشود کمتر سخن می گوید در آنچیزی که سودش دهد و هرکه زبانش را حفظ کند مردم ازاو آسوده خیالند و او به حاجتش برسد. تحف العقول صفحه 91
امام علی (ع) : هرکه چیزی را زیاد اظهار کند به آن معروف میشود و هرکه زیاد شوخی کند سبک گردد و هرکه زیاد بخنندد هیبت و وقارش از بین می رود. تحف العقول صفحه 91
امام علی (ع) : هرکه پرده آبروی دیگری را پاره کند عیوب خانه خود را پرده دریده . تحف العقول صفحه 89
امام علی (ع) : هرکس از خود بدگویی و انتقاد کند خودش را اصلاح کرده و هرکه خود ستایی کند و خودش را پاک شمرد خودش را نابود نموده است. غررالحکم صفحه 399
امام علی (ع) : هیچکس مزه ایمان را نمی چشد تا این که دروغ را ترک کند چه کوچک باشد چه بزرگ و چه شوخی باشد یا جدی . اصول کافی جلد 2 صفحه 34
امام علی (ع) : در ضمن وصایای خود به امام حسین (ع) فرموده باشند : خوشبخت و رستگار کسی است که علمش و عملش دوستی و دشمنی اش گرفتن و رها کردنش سخت گفتن و سکوتش رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضای الهی استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمی بر ندارد. تحف العقول صفحه 91
امام علی (ع) : کاش میدانستم کسی که از علم الهی بی نصیب مانده چه چیز بدست آورده و آنکس که از علم الهی بهره مند شده چه چیزی به دست نیاورده است. الحدیث جلد2 صفحه 1
امام علی (ع) : علم و دانش بیش از مقداری است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمی تواند بر همه آنها واقف گردد پس سعی کنید از هر علمی بهتر و شایسته اش را فرا گیرید. الحدیث جلد2صفحه 15
امام علی (ع) : مرد با ایمانی را مخاطب ساخت و فرمود علم و ادب الهی ارزش وجود تو است پس در یادگیری آن کوشش نما چه هر مقداری که دانش و علم دینی تو افزوده شود بها و ارزش تو افزایش می یابد. مشکوة الانوار صفحه 135
امام علی (ع) : هواهای نفسانی و شهوانی مانند دشمن ترین دشمنان توست که قصد دارد خون تو را بریزد پس سعی کن که بر آن غالب و پیروز گردی و گرنه هلاکت خواهد کرد. غررالحکم صفحه 797
امام علی (ع) : هزار دوست و هم نشین بسیار نیست ولی یک دشمن برای آدمی البته بسیار است. بحارالانوار جلد 14 صفحه 264
امام علی (ع) : دنیا برای تو دو روز است یک روز به نفع تو و طبق تمایلات توست و یک روز به ضرر تو و بر خلاف خواهشهای تو است روزی که به نفع تو است و نعم الهی را در اختیار داری تکبر و سرکشی نکن و روزی که به ضرر تو است و گرفتار ناملایماتی صابر و بردبار باش . نهج البلاغه حکمت 390
|