حروف رمز کربلا در قرآن
طبق برخى تفاسیر، حروف رمزى کهیعص، (حروف مقطعه قرآن در اول سوره مریم)،اشاره به حوادث یا فضایل یا مسایلى دارد که اهل بیت به علم آن آگاهند.از جمله تفسیرها و تأویل هاى این حروف،انطباق آن با حادثه کربلاست.
در روایات است: حضرت زکریا نام پنج تن آل عبا را از جبرئیل فرا گرفت و چون به نام امام حسین«ع» مىرسید،اندوهگین مىشد و اشک در چشمش مىآمد،اما با نام هاى دیگر،اندوهش مىرفت.راز آن را ازخداوند پرسید.خداوند با«کهیعص» قصه آن را خبر داد.
«کاف»،نام کربلاست،«ها»،کشته شدن عترت طاهره است، «یاء» یزید ستمگر، قاتل حسین«ع»است،«عین»عطشحسین«ع»و«صاد»صبر و مقاومت اوست. زکریا سه روز در مصیبتحسین«ع»گریستو از خدا خواست که فرزندى به او عطا کند و با محبت او،آزمایشش کند و آنگونه که محمد«ص»را در سوگ فرزندش به داغ نشاند،او را هم داغدار کند.خداوند، یحیى را بهاو عطا کرد. یحیى هم همچون حسین«ع» شش ماهه به دنیا آمد. (1) میان یحیى بن زکریا و حسین بن على شباهت هاى دیگر نیز وجود دارد.سر هر دو مظلومانه بریده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پیش طاغوت زمانشان نهاده شد.
یادمان باشد که :
او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که که دلی نو بخرم .
یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .
یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند .
یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی ، من هم برایت عزیز باشم .
یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد .
یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد ، نه نگاه !
یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .
یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند .
یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست .
یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم .
یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق ، باید احمق بود !
یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!
یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم .
یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند ، هرکسی سهم خودش را می آفریند .
یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود، به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست .
یادمان باشد که : پیش ترها چیز هایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند .
یادمان باشد که : آنچه امروز برایم مهم است ، فردا نخواهد بود .
یادمان باشد که : نیازمند کمک اند آنها که منتظر کمکشان نشسته ایم .
یادمان باشد که : من « از این به بعد » هستم ، نه « تا به حال » .
یادمان باشد که : هرگر به تمامی نا امید نمی شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی .
یادمان باشد که : غیر قابل تحمل وجود ندارد .
یادمان باشد که : گاهی مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد .
یادمان باشد که : خوبی آنچه که ندارم اینست که نگران از دست دادن اش نخواهم بود .
یادمان باشد که : با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل های نازک .
یادمان باشد که : بجز خاطره ای هیچ نمی ماند .
یادمان باشد که : وظیفه ی من اینست: «حمل باری که خودم هستم» تا آخر راه .
یادمان باشد که : منتظر ِ تنها یک جرقه است ، انبار مهمات .
یادمان باشد که : کار رهگذر عبور است ، گاهی بر می گردد ، گاهی نه .
یادمان باشد که : در هر یقینی می توان شک کرد و این تکاپوی خرد است .
یادمان باشد که :همیشه چند قدم آخر است که سخت ترین قسمت راه است .
یادمان باشد که : امید ، خوشبختانه از دست دادنی نیست .
یادمان باشد که : به جستجوى راه باشم ، نه همراه .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
.
40 حدیث نورانی درباره امام حسین (ع)
برای مشاهده به قسمت ادامه ی همین بخش بروید
پیامبر اسلام (ص) فرمود: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است و الحق که کربلا از بساطهاى بهشت است.
شخصیت، قیام و نهضت امام حسین (ع) همیشه در کلام معصومین (ع) وجود داشته است و عجب آنکه حتی معصومین پیش از امام حسین (ع) نیز اشاراتی به این واقعه و سرزمینی که در آن مصائب عاشورا رخ داد، داشتهاند. در این نوشتار 40 حدیث در باره امام حسین (ع) که در سایت آیتالله محمدتقی بهجت آمده، منتشر میشود.
1- حریم پاک
عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (1)
پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مىفرماید: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.
2- سرزمین نجات
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. (2)
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.
3- مسلخ عشق
قال على علیه السلام: هذا ... مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم. (3)
حضرت على علیه السلام روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمىرسند.
4- عطر عشق
قال على علیه السلام: واها لک ایتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب. (4)
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بىدرنگ به بهشت روند.
5- ستاره سرخ محشر
قال على بن الحسین علیه السلام: تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة. (5)
امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مىدرخشد و ندا مىدهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.
6- کربلا وبیت المقدس
قال ابوعبدالله علیه السلام: الغاضریة من تربة بیت المقدس. (6)
امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است.
7- فرات و کربلا
قال ابوعبدالله: ان أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى... (7)
امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.
8- کربلا کعبه انبیاء
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس نبى فى السموات والارض و الا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (8)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند.
9- کربلا، مطاف فرشتگان
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس من ملک فى السموات والارض إلا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (9)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشتهاى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند.
10- راه بهشت
قال ابوعبدالله علیه السلام: موضع قبرالحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة. (10)
امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است.
11- کربلا حرم امن
قال ابوعبدالله علیه السلام: ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکة حرماً. (11)
امام صادق (ع) فرمود: به راستى که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد. (شایان ذکر است منظور از این روایت درعالم بالا است که قبل از مکه، کربلا حرم امن الهی قرار گرفت)
12- زیارت مداوم
قال الصادق علیه السلام: زوروا کربلا ولا تقطعوه فان خیر أولاد الانبیاء ضمنته... (12)
امام صادق (ع) فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.
13- بارگاه مبارک
قال الصادق علیه السلام: «شاطىء الوادى الایمن» الذى ذکره الله فى القرآن،( قصص/30) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هى کربلا. (13)
امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است.
14- شوق زیارت
قال الامام باقرعلیه السلام: لو یعلم الناس ما فى زیارة قبرالحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقاً. (14)
امام باقرعلیه السلام فرمود: اگر مردم مىدانستند که چه فضیلتى در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت مىمردند.
15- حج مقبول و ممتاز
قال ابوجعفرعلیه السلام: زیارة قبر رسول الله صلى الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبرالحسین بن على علیهما السلام تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلى الله علیه و آله. (15)
امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولى که همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.
16- تولدى تازه
عن حمران قال: زرت قبرالحسین علیه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على علیه السلام ... فقال علیه السلام ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (ص) یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه. (16)
حمران مىگوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین (ع) برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مىدهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون مىآید مانند روزى که مادرش او را زاده است.
17- زیارت مظلوم
عن ابى جعفر و ابى عبدالله علیهماالسلام یقولان: من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم. (17)
از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده که فرمودند: هر کس که مىخواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم ـ امام حسین ـ را ترک نکند.
18- شهادت و زیارت
قال الامام الصادق علیه السلام: زوروا قبرالحسین علیه السلام ولا تجفوه فانه سید شباب أهل الجنة من الخلق و سید شباب الشهداء. (18)
امام صادق (ع) فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید، چرا که او سید جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهید است.
19- زیارت، بهترین کار
قال ابوعبدالله علیه السلام: زیارة قبرالحسین بن على علیهماالسلام من أفضل ما یکون من الأعمال. (19)
امام صادق (ع) فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که مىتواند انجام یابد.
20- سفرههاى نور
قال الامام الصادق علیه السلام: من سره ان یکون على موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوارالحسین بن على علیهماالسلام. (20)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفرههاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین علیه السلام باشد.
21- شرط شرافت
قال الصادق علیه السلام: من اراد ان یکون فى جوار نبیه و جوارعلى و فاطمه علیهم السلام فلا یدع زیارة الحسین علیه السلام. (21)
امام صادق (ع) فرمود: کسى که مىخواهد در همسایگى پیامبر (ص) و در کنارعلى (ع) و فاطمه (س) باشد زیارت امام حسین (ع) را ترک نکند.
22- زیارت، فریضه الهى
قال ابوعبدالله علیه السلام: لو ان احدکم حج دهره ثم لم یزرالحسین بن على علیهماالسلام لکان تارکا حقا من حقوق رسول الله (ص) لان حق الحسین فریضة من الله تعالى واجبه على کل مسلم. (22)
امام صادق (ع) فرمود: اگر یکى از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند حقى از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است؛ چرا که حق حسین (ع) فریضه الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است.
23- کربلا کعبه کمال
قال ابوعبدالله علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام حتى یموت کان منتقص الایمان منتقص الدین، ان ادخل الجنة کان دون المؤمنین فیها. (23)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین (ع) نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود به بهشت هم که برود پایینتر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.
24- از زیارت تا شهادت
قال ابوعبدالله علیه السلام: لا تدع زیارة الحسین بن على علیهماالسلام و مُرّ أصحابک بذلک یمدالله فى عمرک و یزید فى رزقک و یحییک الله سعیدا ولا تموت الا شهیدا. (24)
امام صادق (ع) فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیرى مگر با شهادت.
25- حدیث محبت
عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته. (25)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مىاندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مىاندازد.
26- نشان شیعه بودن
قال الصادق علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتى یموت فلیس هو لنا شیعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة. (26)
امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد او شیعه ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد از میهمانان اهل بهشت خواهد بود.
27- سکوى معراج
قال الصادق علیه السلام: من اتى قبرالحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله عزوجل فى اعلى علیین. (27)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترین درجه عالى مقامان ثبت مىکند.
28- مکتب معرفت
قال ابوالحسن موسى بن جعفرعلیه السلام: أدنى ما یثاب به زائر ابى عبدالله علیه السلام بشط فرات إذا عرف حقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخز. (28)
حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات داده مىشود این است که تمام گناهان بخشوده مىشود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد.
29- همچون زیارت خدا
قال الرضا علیه السلام: من زار قبرالحسین (ع) بشط الفرات کان کمن زار الله. (29)
امام رضا علیه السلام فرمود: کسى که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسى است که خدا را زیارت کرده است.
30- زیارت عاشورا
قال الصادق علیه السلام: من زارالحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة. (30)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند بهشت بر او واجب مىشود.
31- بالاتر از روسپیدى
قال ابوعبدالله علیه السلام: من باب عند قبرالحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقى الله یوم القیامة ملطخا بدمه کأنما قتل معه فى عرصة کربلا. (31)
امام صادق (ع) فرمود: کسى که شب عاشورا در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند روز قیامت در حالى به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسى که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد.
32- نشانههاى ایمان
قال ابو محمدالحسن العسکرى علیه السلام: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، والتختم فى الیمین، و تعفیر الجبین والجهر ببسم الله الرحمن الرحیم. (32)
امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: نشانههاى مؤمن پنج چیز است: 1 ـ پنجاه رکعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتر به دست راست کردن 4 ـ بر خاک سجده کردن 5 ـ بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن.
33- رواق منظر یار
قال رسول الله (ص): الا و ان الإجابة تحت قبته والشفاء فى تربته، و الائمة علیهم السلام من ولده. (33)
پیامبر خدا(ص) فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست.
34- تربت و تربیت
قال الصادق علیه السلام: حنکوا اولادکم بتربة الحسین (ع) فإنها امان. (34)
امام صادق (ع) فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (ع) بردارید چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه مىکند.
35- بزرگترین دارو
قال ابوعبدالله علیه السلام: فى طین قبرالحسین علیه السلام الشفاء من کل داء و هو الدواء الاکبر. (35)
امام صادق (ع) فرمود: شفاى هر دردى در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست.
36- تربت و هفت حجاب
قال الصادق علیه السلام: السجود على تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع. (36)
امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مىکند.
37- سجده بر تربت عشق
کان الصادق (ع) لا یسجد الا على تربة الحسین (ع) تذللا لله و إستکانة الیه. (37)
رسم حضرت امام صادق (ع) چنین بود که: جز بر تربت حسین (ع) به خاک دیگرى سجده نمىکرد و این کار را از سر خشوع و خضوع براى خدا مىکرد.
38- تسبیح تربت
قال الصادق (ع): السجود على طین قبرالحسین (ع) ینور الى الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبرالحسین (ع) کتب مسبحا و ان لم یسبح بها ... (38)
امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران مىکند و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مىشود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.
39- تربت شفا بخش
عن موسى بن جعفرعلیه السلام قال: ولا تأخذوا من تربتى شیئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسین بن على علیهماالسلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا. (39)
حضرت امام کاظم (ع) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبر مىداد، فرمود: چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید؛ چرا که خوردن هر خاکى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.
40- یکى از چهار نیاز
قال الامام موسى الکاظم (ع): لا تستغنى شیعتنا عن أربع: خمرة یصلى علیها و خاتم یتختم به و سواک یستاک به و سبحة من طین قبر أبى عبدالله علیه السلام ... (40)
حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند: 1 ـ سجادهاى که بر روى آن نماز خوانده شود2 ـ انگشترى که در انگشت باشد 3 ـ مسواکى که با آن دندانها را مسواک کنند 4 ـ تسبیحى از خاک مرقد امام حسین (ع)
------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1- بحارالانوار، ج 98، ص 115/ کامل الزیارات، ص 264.
2- کامل الزیارات، ص269، باب 88، ح 8 .
3- تهذیب، ج 6، ص73 / بحارالانوار، ج 98، ص 116.
4- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 4، ص 169.
5- ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 268.
6- کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح7 .
7- بحارالانوار، ج 98، ص 109/ کامل الزیارات، ص 269 .
8- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244 به نقل از کامل الزیارات، ص 111.
9- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244 به نقل از کامل الزیارات، ص 111.
10- کامل الزیارات، ص 271، باب 89، ح 1.
11- کامل الزیارات، ص 267/ بحارالانوار، ج 98، ص 110.
12- کامل الزیارات، ص 269.
13- بحارالانوار، ج 57، ص 203؛ به نقل از تهذیب.
14- ثواب الاعمال، ص 319؛ به نقل از کامل الزیارات.
15- مستدرک الوسائل، ج 1 ص 266/ کامل الزیارات، ص 156.
16- امالى شیخ طوسى، ج 2، ص 28، چاپ نجف/ بحارالانوار، ج 98، ص 20.
17- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 253.
18- مستدرک الوسائل ج 10، ص 256 / کامل الزیارات ، ص 109.
19- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 311.
20- وسائل الشیعه، ج 10، ص 330/ بحارالانوار، ج 98، ص 72.
21- وسائل الشیعه، ج 10، ص 331، ح 39.
22- وسائل الشیعه، ج 10، ص 333.
23- وسائل الشیعه، ج 10، ص 335.
24- وسائل الشیعه، ج10، ص335.
25- وسائل الشیعه، ج 10، ص 388/ بحارالانوار، ج 98، ص 76 .
26- کامل الزیارات، ص 193/ بحارالانوار، ج 98، ص 4.
27- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص581.
28- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 138.
29- مستدرک الوسائل، ج 10، ص250؛ به نقل از کامل الزیارات.
30- اقبال الاعمال، ص 568.
31- وسائل الشیعه، ج 10، ص 372.
32- وسائل الشیعه، ج 10، ص 373 / التهذیب، ج 6، ص 52 .
33- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 335.
34- وسائل الشیعه، ج 10، ص 410.
35- کامل الزیارات، ص 275 / وسائل الشیعه، ج 10، ص 410.
36- مصباح التمهجد، ص 511/ بحارالانوار، ج 98، ص 135.
37- وسائل الشیعه، ج 3، ص 608.
38- من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 268/ وسائل الشیعه، ج 3 ص 608.
39- جامع الاحادیث الشیعه، ج 12، ص 533.
40- تهذیب الاحکام، ج 6، ص 75.
کلمات کلیدی : 40 حدیث نورانی درباره امام حسین (ع)
به گزارش رحماء گاهی عدم اطلاع کافی از دیدگاه یک مذهب و یا یک شخص موضعگیریهای سرسختانه و غیر منطقی را به دنبال دارد که منجر به اتهام و نزاع میشود. این امر ناپسند درحادثه کربلا نیز نمایان است.
مطلب زیر به بررسی دیدگاه اهل سنت نسبت به واقعه کربلا میپردازد تا به این وسیله به رفع پندارهای ناروا در این زمینه کمک نماید:
?. تاریخ حادثه کربلا از دیدگاه اهل سنت
از دیدگاه اهل سنت، معاویه در مقابل حضرت علی (ع) که به عنوان خلیفه واجب الاطاعه انتخاب شده بود، از در مخالفت وارد شد. جنگهای مختلف به راه انداخت و «حسنبن علی» را که بعد از پدرش به عنوان خلیفه انتخاب گردیده بود، با فشار کنار زد و خود را به قدرتی که تشنه آن بود، رسانید. ولی او به این هم اکتفا نکرد خلافت را که یک امر خدایی، معنوی و دینی بود به یک امر موروثی و سلطنتی تبدیل نمود، در زمان حیات خود یزید را به عنوان خلیفه بعد از خودش معرفی نمود. بر همین اساس با از دنیا رفتن معاویه در رجب سال ?? هجری، یزید خود را به عنوان خلیفه مسلمین قلمداد کرد و در صدد بر آمد که مخالفین خود از جمله حسینبن علی(ع) را که عمده ترین مخالف برای خود میپنداشت، به بیعت وادارد. به این منظور، از والی مدینه «ولید بن عتبه» با جدیت تمام خواست تا از حسین (ع) بیعت بگیرد[?].
«حسینبن علی(ع)» وقتی خود را در مقابل درخواست یزید و عمال او میبیند برای مخالفت با این امر، مدینه را به قصد مکه ترک میکند و از آنجا هم رهسپار کربلا میشود، در آنجا هم با قربانی کردن جان خود و?? تن از یارانش در محرم سال?? هجری، داستان اجمالی ذبح اسماعیل را تفصیل میدهد.
? . عوامل نهضت امام حسین(ع) از دیدگاه اهل سنت
از دیدگاه اهل سنت، سه امر را میتوان به عنوان عوامل عمده قیام امام به حساب آورد[?]:
الف) یکی از عوامل نهضت امام حسین(ع) نپذیرفتن خلافت یزید است. زیرا امام اولاً رسیدن به خلافت از این طریق را نامشروع میداند چون گزینش خلیفه با این کیفیت، خلافت را به یک امر موروثی تبدیل میکند. که معاویه در پی همین امر بود و میخواست خلافت در خاندان بنیامیه دست بدست شود.
ثانیاً یزید فردی نیست که بتواند به عنوان خلیفه و امیرالمؤمنین مطرح شود. معاویه با صراحت کامل این نکته را ابراز داشته است: «ولن یأتیکم بعدى إلاّ مَن اَنا خیرٌ منه، کما أنّ من کان قبلی خیرٌ منّی [?]» یعنی رهبری شما مردم را بعد از من کسی به عهده خواهد گرفت که بدتر از من است چنانچه من بدتر از آنهایی هستم که قبل از من بودند.
ب) دعوت مردم کوفه از امام را میتوان به عنوان عامل دوم نهضت او به شمار آورد. از زمان رفتن امام در مکه، مردم کوفه در مراحل مختلف به امام نامه نوشته و اطاعت خود را از امام اعلام میدارند، بر همین اساس، امام نمایندگان خود را به سوی آنان میفرستد، ولی آنان ناجوانمردانه به جای استقبال از نمایندگان امام آنان را به عنوان یک فرد غریب درکوچهها تنها میگذارند.
ج) امر به معروف و نهی از منکر عمدهترین عامل برای قیام امام حسین به شمار میآید، و او را مصمم ساخته تا آخر خط، به راه خود ادامه دهد چون او در جامعه بدعتها، بیبندوباریها و انحراف از راه راست را مشاهده میکند و اهل بیت را سزاوارترین افراد جامعه برای موضع گیری در قبال این انحرافات میداند. او وقتی برای مردم کوفه جواب نامههایش را میفرستد چنین اظهار میدارد: «فلعمری ما الامام الاّ العامل بالکتاب والقائم بالقسط والدائن بدین الحق[?]» یعنی ای مردم امام و رهبری میتواند درد جامعه را دوا کند که کتاب خدا سرمشق زندگی او، پیاده کردن عدل و داد از اهداف او، و تدین به دین حق از اعتقادات او باشد.
در جای دیگر از نامههای امام به سران کوفه چنین آمده است: «یدعوهم الی کتاب الله و سنة رسوله، واَنّ السنة قد ماتت والبدعة قد أحییت[?]» یعنی دعوت من به سوی کتاب وسنت است چون درچنین زمانی سنت مرده و بدعتها زنده شده است.
?. جایگاه امام حسین(ع) در میان اهل سنت
امام حسین(ع) جدش رسول خدا، خاتم النبیین(ص)، پدرش علی خلیفه مسلمین و مادرش فاطمه سیدةالنساء اهل الجنة است. در روایاتی که از رسول الله روایت شده به خوبی جایگاه امام را نشان میدهد: «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة و اَنّ فاطمة سیدة النساء أهل الجنة[?]» یعنی در این روایت حسن و حسین (ع) به عنوان سید جوانان اهل بهشت و فاطمه زهرا سیده زنان بهشت معرفی شده اند. در جای دیگر دارد: «الحسن والحسین مَن اَحبّهما اَحببتُه ومَن اَحببتُهُ أحبّه الله و من أحبّه الله أدخله جنات المقیم، ومن أبغضهما أو بَغی علیهما اَبغضتُه و من أبغضتُه اَبغضه الله ومن أبغضه الله أدخله نار جهنم و له عذاب مقیم[?]»
در این روایت دوستی امام حسن و امام حسین (ع) زمینه ساز دوستی خدا و رسولش معرفی شده است و به دنبال آن خلود در بهشت برین خواهد بود، کما این که دشمنی با آنها زمینه دشمنی خدا و رسول را فراهم میکند و انسان را به سوی زندگی همیشگی جهنم میکشاند.
?. کرامات امام(ع) ازدیدگاه اهل سنت
برای امام حسین (ع) کراماتی زیادی در کتب اهل سنت آمده است که چند مورد به عنوان نمونه ذکر میشود:
?) روز جنگ در کربلا، امام به شدت تشنه بود، "عبدالله بن الحصین الأزدی" بین امام و آب فرات حایل میشود و با اشاره به سوی آب، خطاب به حضرت میگوید: به این آب نگاه کن و قطرهای از آن نخواهید نوشید. امام در حق او چنین میگوید: «اللّهم اقتله عطشاً ولا تغفرله ایداً[?]» گفته میشود که بعد از آن هیچ وقت تشنگی آن مرد برطرف نشد، آنقدر آب مینوشید که بیتاب شده آن را بر میگرداند، دوباره تشنگی به او روی میآورد تا اینکه در حالت تشنگی جان باخت.
?) مهمتر از همه اینکه حضرت رسول(ص) سالها پیش، از حادثه کربلا خبر میدهد. حضرت خاکی را که جبرئیل برایش داده بود به «امسلمه» میدهد و میفرماید: جبرئیل به من خبر داد که روزی امت تو حسین (ع) را به قتل خواهند رساند، این خاک را با خود داشته باش تا اینکه خاک رنگ خون را به خود بگیرد. آن وقت بدان که حسین به شهادت رسیده است. امسلمه در روز شهادت امام با دیدن خاک خون آلود از شهادت امام به مردم خبر میدهد[?].
?. چرا امام به شهادت میرسد؟
آخرین مطلبی که باید مطرح شود، پاسخ به این سؤال است که با توجه به چنین جایگاهی که امام در میان اهل سنت دارد و جایگاه خاصی که در بین تشیع دارد، پس چرا آنچنان مظلومانه درصحرای کربلا به شهادت میرسد؟
جواب سؤال با تأمل در منویات ابوسفیان پایه گذار حکومت اموی و رفتار معاویه و یزید از سران بنی اُمیه به خوبی روشن میشود. چون آنان آنچه را دنبال میکردند، حکومت، ریاست ومملکتداری بود. آنان حتی به مقام نبوت از دیدگاه مملکتداری مینگرستند. ابوسفیان در توصیههای که به بازمندگان خود دارد تصریح دارد به اینکه امارت، ریاست و مملکت برای شما آماده شده است، مبادا به راحتی از دست دهید چون مهم همین است و از بهشت و جنت خبری نیست.
در جای دیگر با گذر از روی قبر "حمزه سیدالشهدا" عموی پیغمبر او را مورد خطاب قرار داده میگوید: آنچه را که تو چوبش را خوردی امروز در دست بنی اُمیه قرار گرفته است.
و یا در جای دیگر خطاب به عباس عموی پیغمبر میگوید: برادر زاده شما عجب شوکت و سیادت دارد «لقد أصبح ملک ابن اخیک عظیماً[??]» عباس به او یادآور میشود که آنچه در حق پیغمبر میگوید درست نیست چون آنچه را شما میبینید نبوت است نه ملک.
نمونه دیگر رفتار عمر سعد از عمال ابن زیاد است؛ او برای سرزمین ری عاقبت خود را فروخت و دست خود را به خون امام و یاران و اصحاب او آغشته نمود.
پی نوشتها :
?) ابن خلدون، عبدالرحمن، «تا ریخ ابن خلدون»، ج?، ص??-??، لبنان، انتشارات اعلمی، ????ه؛ و طبری، محمد، «تا ریخ طبری»، ج.?، بیروت، ????م.، ص.???. و ابن اثیر، علی، «الکامل»، ج.?، ص??-??، بیروت، ????ه.ق.
?) ابن خلدون، همان، ص??؛ و طبری، همان، ص.???.و یعقوبی، احمد، «تاریخ یعقوبی»، ج?، ص???، قم، نشر فرهنگ اهلبیت.
?) ابن اثیر، علی، «الکامل فی التاریخ»، ج?، ص?، بیروت، ????ه.ق.
?) همان، ص??.
?) همان، ص??.
?) ابن حنبل، احمد، «مسند»، ج?. ص???، بیروت، دارالاماره.
?) متقی هندی، علاء الدین، «کنز العمال»، ج??، ص???، بیروت، موسسه الرساله، ????ه.ق.
?) ابن اثیر، همان، ص??.
?) یعقوبی، همان، ص???.
??) محمد خالد، خالد، «ابناء الرسول فی کربلا»، ص??-??، چاپ پنجم، شعبان????ه. ق.
عبدالله بن مسعود از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
«لو لم یبق من الدنیا یوم لطول الله ذالک الیوم حتّی یبعثَ فیه رجلا منّی أوْ من أهل بیتی یملأ الارض قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً و جوراً: اگر از دنیا، فقط یک روز باقی بماند، خداوند، آن روز را طولانی می کند تا در آن روز، مردی از من یا از اهل بیت من، مبعوث شود و زمین را پر از قسط و عدل کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود». آدرس: سنن ابی داود، ج 4، ص 106 و 107
اوصافی که در کتاب های اهل سنّت برای امام مهدی(علیه السلام) ذکر شده، بر گرفته از احادیثی است که آنان از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نقل می کنند و در کلیات، با اوصاف ذکر شده در کتاب های علمای شیعه، فرقی ندارد. ما به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد.
عن النبی(صلی الله علیه وآله) أَنّه قال: «لا تذهب الدنیا حتّی یملک العرب رجلٌ من أهل بیتی یواطیء اسمه اسمی: دنیا به پایان نمی رسد، مگر آن که مردی از اهل بیت من که اسمش اسم من است، مالک عرب شود». آدرس : مسند احمد، ج 1، ص 377،
عن النبی(صلی الله علیه وآله): «لا تقوم الساعهُ حتّی تملأ الأرض ظلماً و جوراً و عدواناً ثم یخرج من أهل بیتی مَن یملأها قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً و جوراً: قیامت بر پا نمی شود تا این که زمین پر از ظلم و جور و دشمنی شود و سپس از اهل بیت من، شخصی ظهور می کند که زمین را پر از عدل و قسط می کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود». آدرس : مسند احمد، ج 3، ص 36
قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- :
(أَنَّ الاَْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّه إِمّا ظاهِراً وَإِمّا مَغْمُوراً) بحارالأنوار، ج53، ص191، ح19 .
زمین، هیچ گاه، از حجّت خالی نخواهد بود; چه آن حجّت ظاهر باشد و چه پنهان.
این حدیث نورانی، قسمتی از توقیعی است که امام زمان(علیه السلام) به عثمان بن سعید عمری و فرزندش محمّد مرقوم داشته اند. حضرت(علیه السلام)بعد از سفارش های زیاد، به مطلبی اشاره می کند و می فرماید: باید همیشه، در روی زمین، حجّت الهی باشد، ونمی توان حتّی لحظه ای را تصوّر کرد که امام معصوم نباشد.
احتیاج انسان و دیگر موجودات به امام، ادامه ی احتیاج آنان به پیامبر است. یکی از این وجوه، نیاز به قانون الهی و تفسیر آن از سوی معصوم است. در کتاب های کلام، با دلیل های عقلی ثابت شده است که بشر برای اصلاح زندگی دنیوی خود و رسیدن به سعادت ابدی و اخروی، نیازمند پیامبر است. نیاز بشر به دین و تفسیر صحیح از آن، ابدی است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم)دین اسلام را به عنوان آخرین دین الهی، آورد و همه ی احکام و مسائل آن را بازگو کرد. پس از وفات پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)به همان دلیل های عقلی، باید کسانی مانند پیامبر در علم و عصمت و ... وجود داشته باشند. اینان کسانی نیستند جز امامان بزرگوار(علیهم السلام).
علی علیه السلام شخصیتی چند بعدی
ابن ابی الحدید معتزلی می گوید:
به فصاحت بنگر که چه سان سخنان خود را در اختیار علی )علیه السلام ) نهاد و زمامش را به دست او سپرد! منزه خدایی که این مرد را چنین مزایای پر بها و ویژگیهای گرانمایه بخشید! نوجوانی از فرزندان عرب مکه با آن که آمیزشی با حکیمان نداشت ، در آشنائی به حکمت از افلاطون و ارسطو سر آمد، و گر چه معاشرتی با دانشمندان علم اخلاق ننمود از سقراط به مسائل اخلاقی آگاه تر شد، و هر چند در میان دلاوران نبالید - که مکیان تاجر بودند نه جنگجو - اما دلاورترین بشر روی زمین گردید! به خلف احمد گفتند: کدام دلیرترند، علی یا عنبسه یا بسطام ؟ پاسخ داد: عنبسه و بسطام را با افراد بشر و آدمیان سنجند نه با آن کس که از حد بشریت فراتر است . گفتند: به هر حال چیزی بگو. گفت : خدا را سوگند، اگر علی نهیبی به روی آنان زند هر دو قالب تهی کنند پیش از آن که به آنان بتازد
امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام )، ص 136 - 137، نقل از شرح نهج البلاغه ، ج 16، ص 146
عید سعید غدیر و عید امامت و ولایت برتمامی مسلمانان و شیعیان و شیفتگان اهل بیت و عصمت و طهارت علیهم السلام مبارک باد