حقانیت شیعه

اجتماعی

زمستان 89 - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

حجت
الاسلام سید کمال حیدری
از علمای شیعه ساکن در ایران است که در یکی از
شبکه های ماهواره ای شیعه با استناد به کتب وهابیون آنان را به چالش کشیده
است ، تصویر زیر نمونه ای از درماندگی وهابیون در پاسخ به موارد مطرح شده
توسط این عالم شیعه میباشد.






تاریخ : شنبه 89/10/18 | 3:35 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
شخصی کنار امام صادق نشسته بود . می خواست چیزی بگوید حیا میکرد .



حضرت فرمودند : بگو .


عرض کرد:

من همه شما اهل بیت را دوست دارم ولی امام حسین را کمی بیشتر از بقیه دوست دارم .

امام فرمود : اذن انت مثلنا ((درست مثل ما))




تاریخ : شنبه 89/10/18 | 3:35 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

آیه تطهیر،سند معصومیت ائمه اطهار

قرآن

«آیه تطهیر سند معصومیت اهل بیت علیه السلام

آیه شریفه « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا » [احزاب/33] ؛خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد

از آیات محکم کلام‌الله مجید است که علاوه بر روایات فراوان شیعه، به گواهی احادیث بی‌شمار منقول از طریق اهل سنت نیز در شأن پنج تن آل عبا نازل شده است . این آیه روشن الهی که به « آیه تطهیر» نامبردار است، حقیقت انسان‌های والایی را ترسیم می‌کند که با گذر از عوامل مادی و خاکی، به عالی‌ترین مرزهای عصمت و طهارت دست یافته،‌گوهر انسانیت را تنها به بهای رضوان الهی و خشنودی خداوند معامله کردند ؛ به گونه‌ای که اگر فضیلت و تقوای همه انسان ها یک جا جمع شود،‌قطره‌ای در برابر دریای بی‌کران فضائل آنها بیش نخواهد بود. اینان همان مفسران حقیقی کلام‌الهی‌اند که در بیان منزلت رفیع و جایگاه بس بلندشان فرمود:« إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» [ 79ـ78] .                                                          ادامه دارد...

این آیه در سوره احزاب و در ضمن آیه‌ای قرار دارد که خطاب صدر آیه متوجه زنان پیامبر است و همین امر سبب گردیده است برخی به القای شبهه پرداخته، نزول آن را در شأن اهل بیت انکار کنند یا زنان پیامبر را نیز در زمره آنان قرار دهند. اصل آیه چنین است:

« وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ؛ و درخانه‌‌هایتان قرار و آرام گیرند و همانند زینت نمایی روزگار جاهلیت پیشین زینت نمایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خداوند و پیامبر اطاعت نمایید . همانا خداوند می‌خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی [احتمالی و شبهه] را بزداید و چنان که شاید و باید پاکیزه بدارد2

آیه 28 تا آیه 34 سوره احزاب، درباره زنان پیامبر و تکالیف و وظایف آنان سخن گفته و به صورت خطاب مستقیم و با تعبیر « یا نساء النبی » ، یا به گونه خطاب غیر مستقیم و با تعبیر « یا ایهاالنبی قل لازواجک » آنان را مخاطب قرار داده،‌ وظایف سنگین آنها را بیان فرموده است . همین امر موجب شده است تا گروهی از مفسران متعصب یا مغرض در صدد توجیه آیه برآمده، زنان پیامبر را هم مشمول اهل بیت قرار دهند؛ در حالی که با نگاهی اجمالی به آیه تطهیر و آیات قبل و بعد آن به خوبی می‌توان به این حقیقت پی برد که هر گاه مخاطب قرآن زنان پیامبر هستند ،‌تمامی ضمایر به صیغه جمع مؤنث آمده ،‌حال آن که همه ضمایر در آیه تطهیر به صورت جمع مذکر است و این خود بهترین دلیل است که مخاطبان آیه، گروهی غیر از زنان پیامبرند.

 

شأن نزول آیه تطهیر

به اجماع علمای شیعه و بسیاری دیگر از دانشمندان اهل تسنن ، آیه تطهیر نزولی خاص داشته و مخصوص پنج نفری است که در زیر یک عبا گرد آمدند و به اصحاب کسا معروف گشتند.

ابن جوزی از علمای بنام اهل سنت می‌نویسد: در شأن نزول این آیه مجموعاً سه عقیده ابراز شده است:

الف ـ برخی نظیر عکرمه و مقاتل با اصرار بسیار آن را در شأن زنان پیامبر می‌دانند؛

ب ـ گروهی همانند ضحاک ، ‌آن را شامل اهل ، خانواده ، زنان و خویشان حضرت می‌دانند؛‌

ج ـ جمعی دیگر نظیر ابوسعید خدری ، ام سلمه‌ ،‌ عایشه و انس ، نزول آیه را در شأن پنج‌تن آل عبا می‌دانند که به حقیقت و صواب نزدیک‌تر است .3

 

اهل سنت و آیه تطهیر

بسیاری از علمای عامه دخول پنج تن اصحاب کسا را در شمول آیه تطهیر انکار نمی‌کنند ؛ اما جماعتی از آنان تخصیص اجماعی شیعه را نپذیرفته ، بر این باورند که سیاق ورود آیه و چگونگی قرار گرفتنش در ضمن آیات مربوط به زنان پیامبر ،‌به همراه برخی روایات ، بهترین گواه صحت ادعای آنان و رد مدعای شیعه است. در این رابطه  چند روایت مورد استشهاد آنان را ذکر می‌کنیم:

1ـ‌ روی ابن جریر عن عکرمه انه کان ینادی فی السوق:  « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت » نزلت فی نساء النبی خاصه4 ؛ ابن جریر از عکرمه چنین روایت کرده است که او در بازارها این گونه آواز می‌داد : آیه « انما یرید الله ...» در شأن زنان پیامبر نازل شده است .

در خور یادآوری است که روایت مذکور را سعید حوی در حالی از طبری نقل می‌کند که طبری در ذیل آیه مذکور، بیش از ده روایت در اثبات شأن نزول خاص آیه تطهیر در شأن پنج‌تن آل عبا نقل کرده و تنها همین یک روایت را از عکرمه آورده است5 . مع‌الاسف ،‌ سعید حوی همه آن روایات را به یکباره به کناری می‌نهد و تنها روایت ضعیف عکرمه را دست مایه استدلال خویش قرار می‌دهد!

 آیه تطهیر سبب نزولی خاص داشته و تنها در شأن پنج نفری نازل گردید که در زیر یک عبا گرد آمده بودند و آنها عبارت بودند از : پیامبر گرامی اسلام ،‌حضرت علی ،‌ حضرت فاطمه ،‌حضرت امام حسن و امام حسین .

 

2ـ عن عکرمه انه قال : لیس بالذی تذهبون الیه. انما هو نساء النبی6 ؛ عکرمه گفته است : واقعیت آن گونه که می‌پندارید نیست، بلکه این آیه در شأن زنان پیامبر است.

3ـ عن عروه انه قال :« انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت » قال : یعنی ازدواج النبی نزلت فی بیت عایشه7 ؛ از عروه بن زبیر نیز نقل شده است که گفت: آیه تطهیر در خانه عایشه و در شأن زنان پیامبر نازل شده است.

قرآن

این اقاویل بخشی از مهم‌ترین روایاتی است که اهل سنت در این باب بدان استناد می‌کنند. نکته جالب این است که راویان بسیاری از این روایات اشخاصی همچون عکرمه ، ‌مقاتل و عروه هستند که همگی به دشمنی و خصومت با اهل بیت به ویژه شخص حضرت علی معروفند. در پاره‌ای موارد، از دیگران ، نظیر ابن عباس هم به عنوان یکی از راویان یاد می‌شود؛ اما تردیدی نیست که چنین نسبت‌هایی از سوی افرادی مانند عکرمه ، غلام ابن عباس انجام گرفته است تا از این طریق بتوانند برای ادعای دروغین و ساختگی خویش در بین مردم مقبولیتی دست و پا کنند . از ابن عباس احادیث بسیاری در تأیید نزول خاص آیه در شأن اهل بیت نقل شده است که اگر از صحت و استحکام بیشتری نسبت به آنچه اهل سنت ادعا می‌کنند برخوردار نباشد ، به طور قطع کمتر از آن هم نخواهد بود و در تعارض اخبار، خبرهای ضعیف از اعتبار ساقط است. روایات مربوط به نزول خاص آیه، مرجح است ؛ زیرا حداقل ترجیح این است که ابن عباس از صحابه و شاهد نزول آیه بود، و این دسته روایات از نظر کمیت و تعداد به مراتب بیشتر از آن چیزی است که از عکرمه نقل شده است . ولی عکرمه از تابعین است و روایات ادعایی او از نظر تعداد،‌کمتر از احادیثی است که از ابن عباس نقل گردیده است.

درباره این سه نفر هم خواب است اشاره شود که عکرمه سردسته طایقه‌ای از خوارج بود که در راه منصرف ساختن مردم از علی از هیچ کوشش فروگذار نمی‌کرد . علاوه بر این که متهم به کذب و جعل حدیث بود؛ به گونه‌ای که مولای او،‌ابن عباس،‌ به صراحت اعلام کرد که عکرمه به او دروغ‌ها نسبت داده است. 8

معاویه گروهی از صحابه و جمعی از تابعین را گرد خود جمع کرده ، برای آنها پاداش و مقرری فراوانی تعیین نمود و به آنان دستو رداد تا می‌توانند اخبار نادرستی درباره علی جعل کنند و آنها نیز برای رضایت و خشنودی وی و کسب مزد و پاداش بیشتر ، ‌در انجام این کار از یکدیگر سبقت می‌گرفتند. از جمله این اشخاص: ابوهریره ، ‌عمروبن عاص و مغیره‌ بن شعبه از صحابه و عروه‌بن زبیر از تابعین بوده‌اند. 9

آیا واقعاً می‌توان به روایات چنین اشخاصی اعتماد کرده ، شأن نزول آیه تطهیر را در شأن اهل بیت عصمت و طهارت به این راحتی انکار کرد ؟!

 

رد دیدگاه اهل سنت

اینک دلایل مردود بودن ادعای اهل سنت بازگو می‌کنیم:

1ـ بحث از تناسب آیات و ارتباط میان بخش های مختلف کلام الهی به ویژه آن دسته آیاتی که به یکباره نازل گردیده ،‌امری قابل قبول و مورد اعتناست؛ اما نباید فراموش کرد که نظم فعلی آیات، بر اساس ترتیب نزول آن نبوده، به دستور پیامبر انجام پذیرفته است که اصطلاحاً به آن توقیفی می‌گویند؛‌ بنابراین صرف قرار گرفتن آیه‌ای در ضمن آیات یا آیه‌ای دیگر به تنهایی نمی‌تواند وابستگی صددرصد آن را با آیات قبل و بعد به اثبات رساند.

تنها نکته‌ای که می‌توان از سیاق قبل و بعد آیه تطهیر به دست آورد، ‌این است که آیه مذکور در ضمن آیات مربوط به زنان پیامبر قرار دارد ؛ اما در این که حتماً باید آن در ارتباط باشد،‌امری نیست که به راحتی قابل اثبات بوده یا بتوان بر آیه تحمیل کرد؛ به ویژه اگر بر این واقعیت اعتقاد داشته باشیم که در پاره‌ای موارد ، صدر آیه در خصوص یک مطلب است و میانه آن درباره مطلبی دیگر و ذیل آن بیانگر نکته‌ای سوم است . 10

2ـ با تدبر در ظاهر آیه تطهیر این حقیقت به دست می‌آید که در خود آیه قرینه صارفه و معارضی موجود است که مانع از ورود زنان پیامبر یا دیگر نزدیکان حضرت ، در شمول اهل بیت می‌شود؛ زیرا تمامی ضمایری که در آیات مورد بحث به زنان پیامبر بر می‌گردد ،‌ به صیغه جمع مؤنث آمده است ؛ حال آن که همه ضمایر جمله « انما...» به صورت جمع مذکر است. اگر واقعاً این آیه زنان پیامبر را هم شامل می‌شد ،‌ چه انگیزه‌ای سبب شده است همه ضمیرها به یکباره از جمع مؤنث به صیغه جمع مذکر برگردانده شود؟

3ـ در مواردی از قرآن پیش آمده است که به هنگام بیان مطلبی ، به صورت جمله‌ای معترضه ،‌ مطلب دیگری را بیان فرموده است که بعنوان نمونه ، تنها به ذکر دو آیه بسنده می‌شود:

الف ـ در داستان حضرت یوسف آمده است :‌ « فَلَمَّا رَأَى قَمِیصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَـذَا وَاسْتَغْفِرِی لِذَنبِکِ إِنَّکِ کُنتِ مِنَ الْخَاطِئِینَ » [یوسف/29 ـ 28] ؛  چنانکه ملاحظه می‌شود، در اثنای سخن از کید زلیخا و مکر زنانه وی ،‌ جمله معترضه « یوسف اعراض عن هذا» آمده است که به قبل و بعد خود ارتباطی ندارد ، ‌بلکه خود جمله مستقل و مجزایی به شمار می‌آید.

عکرمه سردسته طایقه‌ای از خوارج بود که در راه منصرف ساختن مردم از علی از هیچ کوشش فروگذار نمی‌کرد . علاوه بر این که متهم به کذب و جعل حدیث بود؛ به گونه‌ای که مولای او،‌ابن عباس،‌ به صراحت اعلام کرد که عکرمه به او دروغ‌ها نسبت داده است

ب ـ‌ صریح‌تر و روشن‌تر از مورد فوق ، آیه سوم سوره مائده است که می‌فرماید:

قرآن

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ [مائده 3] ؛ حرام شد بر شما مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که به هنگام کشتنش ، نام دیگری جز الله را بر او بگویند ، و آنچه خفه شده باشد یا به سنگ زده باشند یا از بالا در افتاده باشد یا به شاخ حیوانی دیگر بمیرد یا درندگان از آن خورده باشند ، مگر آنکه ذبحش کنید و نیز هر چه بر آستان بتان ذبح شود و آنچه به وسیله تیرهای قمار قسمت کنید که این کار خود نافرمانی است امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده اند از آنان مترسید از من بترسید امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خودبر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم پس هر که در گرسنگی بی چاره ماند بی آنکه قصد گناه داشته باشد ، بداند که خدا آمرزنده و مهربان است

علامه طباطبائی می‌فرمایند:

اگر در صدر و ذیل آیه با دقت و تأمل ژرف‌تری نظر شود ، ‌این حقیقت به دست می‌آید که در افاده معنا ،‌ خود کلامی تام است و کامل شدن معنایش متوقف بر « الیوم یئس الذین کفروا...» یا « الیوم اکملت لکم دینکم ...» نیست. و اساساً به هیچ وجه نمی‌توان میان آغاز و انجام این آیه و آنچه در میانه آن قرار گرفته است ، ارتباطی از جهت معنا پیدا کرد. بلکه باید گفت « الیوم یئس الذین کفروا ...» خود ،‌ آیه کامل و مستقلی است که به عنوان یک جمله معترضه در وسط آیه مذکور قرار گرفته است و در دلالت و بیان خویش ابداً نیازمند قبل و بعد خود نیست؛ بنابراین چه بگوییم این آیه به یکباره نازل گردیده ،‌ یا گفته شود که آیه « الیوم یئس الذین کفروا ....» نزولی مستقل داشته و به دستور پیامبر در این بخش از آیه سوره مائده قرار گرفته است ،‌ از یک حقیقت نمی‌توان غافل ماند و آن این که دو جمله مذکور آیه‌ای مستقلی به شمار می‌آید و هیچ یک در افاده معنا به دیگری وابسته نیست.

دلیل بارز این مدعا هم روایات فراوانی است که از طریق شیعه و سنی در شأن نزول خاص آیه « اکمال دین» نقل شده است.11 در بسیاری از این روایات بدون هیچ اشاره‌ای به قبل و بعد آیه « الیوم یئس الذین کفروا ...» به شأن نزول اختصاصی آن پرداخته شده است. 12

بیشترین روایات این باب از ام سلمه، ‌همسر با وفای پیامبر ، نقل شده است که جملگی بیانگر نزول خاص نزول خاص آیه در خانه او و در شأن پنج‌تن آل عبا است .

 با بررسی اقوال و اراء مختلف به این نتیجه میرسیم که آنچه در نزول عام آیه،‌روایت شده است، ‌به هیچ وجه با واقعیت سازگاری نداشته،‌ بدون تردید دنبال کننده همان سیاستی است که موجبات خانه‌نشین شدن اهل بیت را فراهم ساخت و آنها را از حق خویش محروم نمود. واقعیت غیر قابل انکار آن است که آیه تطهیر سبب نزولی خاص داشته و تنها در شأن پنج نفری نازل گردید که در زیر یک عبا گرد آمده بودند و آنها عبارت بودند از : پیامبر گرامی اسلام ،‌حضرت علی ،‌ حضرت فاطمه ،‌حضرت امام حسن و امام حسین .

 

نویسنده : دکتر نادعلی عاشور

تلخیص: محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان

 


پی نوشت ها :

 

[1] غفاری ،‌حاج میرزا حسین، کاوشهای علمی در رجال واساتید روایات اهل سنت، ص 210.

[2] خرمشاهی، بهاء الدین ، ترجمه قرآن، ص 422.

[3] زادالمسیر، ج 6،‌ص 381، نیز بنگرید به : البحر المحیط، ج 7، ص 232 ـ 231، روح‌المعانی ،‌ج 22،‌ص 13.

[4] الاساس فی التفسیر، ج 8، ص 4437؛ نیز بنگرید به : شوکانی، فتح‌القدیر ،‌ج 4، ص 378.

[5] جامع‌البیان عن تأویل آیات القرآن،‌ج 12، ص 8؛ نیز بنگرید به : الدرالمنثور ،‌ج 5، ص 198.

[6] روح‌المعانی، ج 22،‌ص 13؛ الدرالمنثور ، ج 5، ص 198؛ فتح‌القدیر، ج 4، ص 278.

[7] الدر المنثور، ج 5، ص 198؛ فتح‌القدیر،‌ج 4،‌ص 279.

[8] اشراقی، شهاب‌الدین ،‌اهل بیت یا چهره‌های درخشان،‌ص 40.

[9] شرح نهج‌البلاغه ، ج 4، ص 358.

[10] فخر رازی ،‌تفسیر کبیر، ج 13، ص 210.

[11] در جوامع روائی شیعه از امام باقر نقل شده است که فرمود: لیس شیء أبعد من عقول الرجال من تفسیر القرآن، ان الایة ینزل اولها فی شیء و أوسطها فی شیء و‌اخرها فی شیء.

[12] تفصیل منابع این روایات را در کتب ذیل بنگرید: حویزی، نورالثقلین،‌ج 4،‌ص 272ـ270 ؛ فیروزآبادی ، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج 1، ص 242 ـ 241؛ حسکانی،‌شواهد التنزیل ، ج 2، ص 15ـ14؛ اهل البیت فی القرآن، ص 248ـ242؛ تفسیر آیة المودة ،‌ص 105 ـ 104.


 
طبقه بندی: .:: حقانیت ائمه اطهار(ع) ::.،  .:: پاسخ به شبهات دینی ::.،  .:: موضوعات قرآنی::.،  .:: چرا به ما میگن شیعه؟! ::.، 
برچسب ها: شیعیان، شیعه، shia، حقانیت، حقیقت، ائمه اطهار، ولایت، آیه تطهیر، اهل بیت، امامان، دین اسلام،   




تاریخ : شنبه 89/10/18 | 3:20 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()



 از حضرت آیت‌الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است که: در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام درصحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید درحدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می گوید: من درحال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می آید و می گوید چه کار دارید؟
امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (ع) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و درهر جائی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی توانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد وفرمود: حالا که نمی توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می دهم و آن این که:
بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هوالعلی العظیم» می خوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(س) را می گویی.
وبعد سه بار سوره توحید «قل هوالله احد» را می خوانی.
و بعد سه بار صلوات می گویی:اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: و من یتق الله یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله، بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدراً؛ (طلاق/2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جائی که گمان ندارد روزی می دهد، و هرکس برخداوند توکل کند کفایت امرش را می کند، خداوند فرمان خود را به انجام می رساند، و خدا برای هرچیزی اندازه ای قرار داده است.) را می خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.



منبع: مجله بشارت، ش 58، صادق زینی لشکاجانی.




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 11:55 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()


کتاب شریف شبهای پیشاور مجموعه مناظراتی است که میان مرحوم سلطان الواعظین شیرازی (رحمة الله علیه) و چند نفر از علمای اهل سنت در شهر پیشاور پاکستان صورت گرفته است. در این مناظرات که در طول 10 شب متوالی برگزار می شده است، مرحوم سلطان الواعظین از مکتب مقدس تشیع (با استدلالاتی بسیار قوی از کتب خود اهل سنت) دفاع می کرده است. و در پایان مناظرات چند نفر از علمای آنها اعتراف به حقانیت تشیع می کنند و شیعه می شوند.
در اینجا نمایشنامه صوتی (رادیویی) شبهای پیشاور به صورت 9 بخش با حجم پایین و آسان برای دانلود با فرمت mp3 قرار داده شده است. 


 














 





تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 11:55 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()


عکس العمل شیطان هنگام نزول آیه الکرسی

امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی که آیت الکرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الکرسی آیه ای است که از گنج عرش نازل شده و زمانی که این آیه نازل گشت هر بتی که در جهان بود با صورت به زمین خورد.

در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.

ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال کرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"

مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد که بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.

پاداش کسی که آیت الکرسی را زیاد می خواند

عبدالله بن عوف گفته است:" شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.

بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم.

صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم.

او گفت : معلوم است که تو آیه الکرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از کجا فهمیدی. گفت برای اینکه این آیه 50 کلمه و 175 حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم. آنگاه به من گفت : هر که آیه الکرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.

=========

داستان نزول

رسول اکرم (ص) فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (18و19 آل عمران) و قل اللهم (26-27آل عمران) و سوره توحید و آیه الکرسی را به زمین نازل کندهمگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی که بین آن ها و خداوند حجابی نبود.

سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی کسانی که عصیان و گناه می کنند می فرستی ؛ در حالی که ما پاک و مطهر هستیم.

سپس خدای متعال فرمود :" به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ کس شما را بعد از نماز نخواند مگر این که او را در مرتبه بالای قدس جای دهم که از نعمت های آن استفاده کنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحکت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند که بسیار گناه کرده باشد که کمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)

====================

آیت الکرسی برای حفظ چشم

بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الکرسی بگویید:"اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(ع)"

==========

امان نامه الهی

امام کاظم (ع) فرمود: از بعضی پدران بزرگوارم شنیدم که کسی داشت سوره حمد را می خواند پس حضرت فرمود: هم شکر خدا را به جای آورد و هم به پاداش رسید. بعد حضرت شنید که سوره توحید می خواند فرمود: ایمان آورد و ایمنی به دست آورد و سپس شنید که سوره قدر می خواند فرمود: راست گفت و آمرزیده شد و بعد شنید که آیت الکرسی می خواند فرمود: خداوند خالق امان نامه برایش فرو فرستاد.

================

قرآن برتر است یا تورات؟

روایت شده که از پیامبر (ص) پرسیدند: قرآن برتر است یا تورات؟ فرمودند: در قرآن آیه ای است که از تمام کتابهایی که خداوند بر پیامبرانش نازل فرموده بهتر و برتر و والاتر است و آن آیه الکرسی است.

پیامبر فرمودند با فضیلت ترین آیه ای که بر من نازل شد آیه الکرسی است.

پیامبر فرمودند آیه الکرسی وسوره توحید عظیم تر از همه چیزهایی است که دون و پست تر از خداست.

پیامبر (ص) فرمودند: دانش بر تو گوارا باد. سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست این آیه دارای دو زبان و دو لب است که در عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا می گوید.

رسول خدا (ص) فرمود: در شب معراج دو لوح را دیدم ، که در یک لوح سوره حمد و در لوح دیگر کل قرآن قرار داشت که سه نور از آن می درخشید . پس گفتم ای جبرئیل این نوره چیست؟ جبرئیل در جواب گفت : آن سه نور یکی سوره توحید و یکی سوره یاسین و دیگری آیه الکرسی می باشد.

پیامبر (ص) فرمودند: در معراج در آـسمان هفتم دیدم که ملائکه حجب سوره نور را می خوانند ، خزان کرسی آیه الکرسی و حمله عرش سوره مومن را می خوانند.

امام صادق (ع) فرمود: همانا من از آیه الکرسی برای بالا رفتن درجات استفاده می کنم.

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه سوره حمد و توحید و قدر را با آیه الکرسی بخوانید و بعد از آن برخیزید و و رو به قبله حاجات خود را از خدا بخواهید که حاجاتتان بر آورده خواهد شد زیرا اسم اعظم هستند.

امام علی (ع) فرمودند اگر شما از آثار معنوی آیه الکرسی آگاه بودید در هیچ حال خواندن آن را ترک نمی کردید.

امام محمد باقر (ع) فرمودند: هر کس یک بار آیه الکرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و هزار سختی آخرت رااز او دور می کند که کمترین ناراحتی دنیا فقر و کمترین سختی آخرت فشار قبر است.

رسول خدا در خواب به دختر خویش فرمودند: ترازوی اعمال خویش را با آیه الکرسی سنگین گردان. زیرا هرکس آن را قرائت نماید آسمان وزمین با فرشتگانش به جنبش و حرکت در آیند و خداوند را با صدای بلند به پاکی یاد کنند و او را بزرگ بدارند و تسبیح گویند. پس از آن تمامی فرشتگان از خداوند می خواهند که گناه خواننده آیه الکرسی را ببخشد و از خطا و لغزشش در گذرد.

رسول خدا (ص) فرمودند: هرکس آیه الکرسی را یک بار بخواند اسم او از دیوان اشقیا و انسان های بد محو می شود.

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر فرمودند: هر کس 100 مرتبه آیه الکرسی را بخواند چنان باشد که همه عمر خود را عبادت کرده باشد.

=======

بعد از نماز

پیامبر فرمودند: هر کس آیه الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.

رسول اکرم (ص) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید کسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی کند و هر کس بعد از هر نماز آیه الکرسی را بخواند به جز خداوند متعال کسی او را قبض روح نمی کند و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد کسی بر خواندن آیه الکرسی مواظبت نمی کند.

در روایتی از امام باقر آمده است:" هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگیدر امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد."

رسول اکرم فرمودندک هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد.

جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آیه الکرسی بخواند و بگوید :" اعیذ نور بصری بنور الله الذی لا یطفی"

خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: کسی که بعد از نماز واجبش آیه الکرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاکرین – اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا کسی که از او راضی شده ام و یا شخصی که شهادت را روزی او می نمایم.

=============

زیادی علم وحافظه

پیامبر (ص) روایت کرده است که فرمودند : 5 چیز حافظه را قوی می گرداند: خوردن شیرینی – گوشت نزدیک گردن – عدس – نان سرد و خواندن آیت الکرسی

عالمی گوید : هر که علم می خواهد بر پنج چیز مواظبت می کند:

1- پرهیزکاری در آشکارا و پنهان 2- خواندن آیت الکرسی 3- همیشه با وضو بودن 4- نماز شب خواندن حتی اگر دو رکعت باشد. 5- غذا خوردن به منظور نیرو گرفتن نه شکم پر کردن.

===

سفر

امام صادق (ع) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیت الکرسی آغاز کنید. کسی که در سفر هر شب آیه الکرسی را بخواند هم خودش در سلامت باشد و هم چیزهایی که همراه اوست.

====

حاجت

اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و 70 بار آیه الکرسی را بخواند . بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود . این کار تجربه شده است و شکی در آن نیست.

رسول اکرم (ص) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه ی خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.

امام علی (ع) فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْ عمران ( آیه 190تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود. 

در روایت آمده است هر کس آیت الکرسی را در وقت غروب بخواند حاجتش برآورده گردد.




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 10:58 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

 

منتقم خون امام حسین علیه السّلام

منتقم خون امام حسین علیه السّلام

 

 

امام زمان علیه السّلام ولیّ دم پدر بزرگوارشان سیّدالشّهداء علیه السّلام هستند در حالی که هنوز انتقام خون پدر را از قاتلان ایشان نگرفته اند و از این جهت، مورد عظیم ترین ظلم ها واقع شده اند. یکی از مأموریّت های حضرتش پس از ظهور، انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین علیه السّلام است و لذا حضرت مهدی علیه السّلام با لقب « ثائر دم الحسین و الشّهداء معه صلوات اللّه علیهم» (4) خوانده می شوند.

 

مام غریبدر خاتمه ی این بخش به نقل حدیثی از امام کاظم علیه السّلام تبرّک می جوئیم که همه ی آن چه گذشت، به نحوی توضیح این حدیث شریف است.
داوود بن کثیر رقّی می گوید:
از امام ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السّلام درباره ی صاحب این امر پرسیدم. ایشان فرمودند: «هو الطّرید الوحید الغریب، الغائب عن أهله، الموتور بأبیه علیه السّلام»؛ او طرد شده ی تنها، غریب، پنهان از نزدیکانش و به خاطر کشته شدن پدرش مظلوم است. (1)
«طرید» یعنی طرد شده و این معنا برای هر کس متناسب با شأن و مقامش مورد ملاحظه قرار می گیرد. در مورد امام زمان علیه السّلام چون از آن منزل و جایگاهی که در خور شأن ایشان است، طرد شده اند و حقوقشان آن گونه که باید ادا نمی گردد، به ایشان اطلاق، «طرید» می شود.
«وحید» به معنای تنهاست و به کسی اطلاق می شود که متناسب با مقامش به او مراجعه نشود و یاران همراه نداشته باشد.
«موتور» در لغت به معنای کسی است که یکی از نزدیکانش کشته شده و هنوز به خونخواهی او برنخاسته است. (2) «الموتور بابیه» یعنی کسی که به خاطر جنایت نسبت به پدرش مورد ظلم واقع شده است. (3)

خونخواه سیّدالشّهدا علیه السّلام

امام زمان علیه السّلام ولیّ دم پدر بزرگوارشان سیّدالشّهداء علیه السّلام هستند در حالی که هنوز انتقام خون پدر را از قاتلان ایشان نگرفته اند و از این جهت، مورد عظیم ترین ظلم ها واقع شده اند. یکی از مأموریّت های حضرتش پس از ظهور، انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین علیه السّلام است و لذا حضرت مهدی علیه السّلام با لقب « ثائر دم الحسین و الشّهداء معه صلوات اللّه علیهم» (4) خوانده می شوند.
صاحب مکیال المکارم در توضیح معنای «ثائر‌» فرموده اند:
ثائر، کسی است که تا وقتی خونخواهی نکرده، قرار و آرام ندارد. (5)
خون امام حسین علیه السّلام به ناحقّ ریخته شده است و صاحب این خون، پیامبر صلی الّه علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السّلام هستند و خداوند متعال وعده فرموده که قائم آل محمد علیهم السّلام از قاتلان پدر خویش خونخواهی کند. در قرآن کریم آمده است:
«من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه سلطانا. » (6)
کسی که مظلوم کشته شود، ما برای او (نسبت به قاتل) سلطه قرار داده ایم. 
امام باقر علیه السّلام در تفسیر آیه ی شریفه فرموده اند:
مقتول (در این آیه) حسین بن علی علیهما السّلام است که مظلومانه کشته شد، و ما صاحبان خون ایشان هستیم و قیام کننده ی از ما اهل بیت، وقتی قیام کند، خونخواهی حسین علیه السّلام را می نماید. (7)
همه ی اهل بیت علیهم السّلام و حتّی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم در انتظار روزی هستند که چنین امری عملی گردد.
امام باقر علیه السّلام فرموده اند:
وقتی جدّم امام حسین علیه السّلام به شهادت رسیدند، فرشتگان الهی به ضجّه و گریه آمدند و عرضه داشتند: ای پروردگار و آقای ما! آیا از کشندگان برگزیده ی آفریدگانت در می گذری؟ خدای عزّوجلّ در پاسخ به آنها فرمود: آرام باشید! قسم به عزت و جلال خود، من از ایشان- هر چند بعد از گذشت مدّت زمانی - قطعاً انتقام خواهم گرفت. سپس خداوند، امامان از فرزند امام حسین علیه السّلام را به فرشتگان شناساند و آنها با دیدن ائمّه علیهم السّلام مسرور شدند.
در میان آنها یک نفر ایستاده مشغول نماز خواندن بود، خدای عزّوجلّ فرمود: «بذلک القائم أنتقم منهم»؛ با همین کسی که ایستاده است، از آنها انتقام می گیرم. (8)

انتقام الهی از قاتلان امام حسین علیه السّلام

انتقام گرفتن حضرت مهدی علیه السّلام یک مسأله ی شخصی نیست بلکه مسأله ی دین خدا مطرح است. آن چه در کربلا رخ داد، از نظر اعتقادی، ستیز همه ی اسلام با همه ی کفر بود؛ چراکه معرفت امام علیه السّلام میوه و ثمره ی درخت توحید است. کسانی که با امام حسین علیه السّلام جنگیدند، در حقیقت با ادّعای مسلمانی، به انکار توحید و ردّ نبوّت برخاستند. این نفاق، به مراتب از کفر صریح کافران صدر اسلام بدتر و خطرناک تر بوده و هست. امام زمان علیه السّلام هنگام ظهور از دشمنان امام حسین علیه السّلام که در واقع دشمنان خدا هستند، انتقام می گیرند.
متأسّفانه برخی از افرادی که شناخت درستی از دین ندارند، این امر را صرفاً یک مسأله‌ی عاطفی قلمداد کرده اند که منشأ کینه توزی بین مسلمانان می شود و یک مغالطه ی به ظاهر برهانی را به عنوان دلیل این مدّعا مطرح کرده اند که اکنون بیش از سیزده قرن از زمان جنایت امویان گذشته است و از کشندگان بالفعل و نسل های بعد از آنها هیچ کدام در صحنه ی وجود نیستند و لذا زنده نگه داشتن عنصر انتقام و کینه توزی و خشونت از طریق تحریک عواطف و تراشیدن دشمنان موهوم، در حقیقت جفا کردن نسبت به واقعه ی زیبای انسانی (شهادت) است. حتّی مدّعی شده اند که دعاها و زیارتنامه هایی که متضمّن چنین سخنانی هستند نیز در همان زمان ها ساخته شده اند و اکنون دیگر فلسفه ی خود را از دست داده اند. بنابراین، یکی از وظایف متفکّران و رهبران دینی در دوران ما تجدید نظر در مضامین آن دعاها و زیارتنامه هاست!! این سخنان واهی وقتی با رنگ و لعاب روشنفکر مآبانه بیان شود، می تواند باعث فریب خوردن افراد بی اطّلاع گردد.
در این جا بدون تفصیل، به بیان عقیده ی صحیح و مستدلّ در این موضوع اکتفا می‌کنیم: 
حادثه ی عاشورای سال 61 هجری فقط به زمان وقوعش مربوط نیست. ریشه های اصلی این مصیبت بزرگ به صدر اسلام و دشمنی های منافقان با پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم برمی گردد. از آن زمان کسانی به نام اسلام، ظلم به عترت و پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم را پی ریزی کردند (9) که بیزاری از این افراد وسیله تقرّب به خدا و پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السّلام است:
« یا أبا عبداللّه! إنّی أتقرّب إلی اللّه و إلی رسوله و إلی أمیر المؤمنین و إلی فاطمه و إلی الحسن و إلیک... بالبرائه ممّن أسّس أساس الظّلم و الجور علیکم. » (10)
مصیبت روز عاشورا برای همه ی اهل بیت علیهم السّلام بسیار جانگداز است و گذشت زمان، چیزی از اندوه آن نمی کاهد.
امام رضا علیه السّلام فرموده اند:
روز امام حسین علیه السّلام (عاشورا) پلک های ما را زخم نموده، و اشک های ما را ریزان ساخته و عزیز ما را در سرزمین گرفتاری و بلا (کربلا)، به ذلّت انداخته است و (این مصیبت) باعث شده که ما - تا پایان (دنیا یا عالم) - در اندوه و گرفتاری باقی بمانیم! پس گریه کنندگان باید بر مانند حسین علیه السّلام بگریند. (11)
مصیبت عاشورا بیش از آن که معلول ظلم و ستم بنی امیّه در حقّ اهل بیت علیهم السّلام باشد، برخاسته از اساس منحرف و باطلی بود که پایه گذاران سقیفه و کشندگان محسن فاطمه علیهما السّلام پی ریزی کردند؛ همان کسانی که در زیارت شریفه ی عاشورا از خداوند می خواهیم که آنها را به طور خاص مورد لعنت خود قرار دهد. (12)
آگاهی از پایه گذاران ظلم کاملاً جنبه اعتقادی دارد و تنها اطّلاع یافتن از یک امر تاریخی نیست؛ زیرا هدف از این پایه گذاری، محو کامل اسلام محمّدی و قرار دادن یک سلسله بدعتها به نام دین بود. از سوی دیگر، رسالت ائمّه علیهم السّلام مبارزه با همین بدعتها بوده است. این رویارویی جبهه ی حقّ و باطل از زمان پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم تا به امروز ادامه داشته است خلفای جائر چنان بدعت های مختلفی در دین وارد کرده اند که در اصول دین بین مکتب اهل بیت علیهم السّلام و مکتب خلافت جز اشتراک در الفاظ چیزی نمانده است. و در فروع هم به کمتر اشتراکی از جزئیات احکام برخورد می کنیم.
بنابراین، هیچ کس نمی تواند بدون اطّلاع درست از تاریخ صدر اسلام به دین شناسی صحیح دست یابد و نتیجه ی این شناخت صحیح آن است که انسان از نیّت و عقیده‌ی قاتلان اباعبداللّه علیه السّلام آگاهی یابد و با اظهار نفرت از آنها بر همه ی پیروانشان - تا قیام قیامت - نفرین فرستد و این عمل خویش را وسیله ی تقرّب به خداوند بداند و در این وظیفه به پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم اقتدا کند که فرمود:
« لعن اللّه قتله الحسین علیه السّلام و محبّیهم و ناصریهم، و السّاکتین عن لعنهم نت غیر تقیّه یسکتهم. » (13)
خدا لعنت کند کشندگان حسین علیه السّلام و دوستداران آنها و یاری کنندگان ایشان را و آن کسانی که بدون وجود شرایط تقیه - که سبب سکوت آنها (از لعن) بشود - از لعن کردن آنها ساکت هستند.
باید بدانیم که هر کس در هر زمان و مکانی به کشتن سیّدالشّهداء علیه السّلام و یاران با وفای ایشان قلباً راضی و خشنود باشد، خود جزء قاتلان آن حضرت محسوت می شود. به همین جهت است که امام زمان علیه السّلام انتقام سیّدالشّهداء علیه السّلام را از فرزندان کشندگان ایشان می گیرند. آنها به واسطه ی عمل پدران خود مورد عذاب الهی قرار می گیرند. امام صادق علیه السّلام به این مطلب تصریح کرده اند:
وقتی قائم علیه السّلام ظهور کند، فرزندان کشندگان حسین علیه السّلام را - به سبب اعمال پدرانشان - به قتل می رساند. (14)
امام رضا علیه السّلام در بیان علّت این امر فرموده اند:
... هر کس به انجام چیزی راضی و خشنود باشد مانند کسی است که آن را انجام داده است، تا آنجا که اگر کسی در مشرق کشته شود و فرد دیگری در مغرب به کشتن او راضی باشد، رضایت دهنده نزد خدای عزّوجلّ شریک قاتل محسوب می شود و حضرت قائم علیه السّلام وقتی ظهور می فرمایند صرفاً به دلیل رضایت آنها نسبت به عمل پدرانشان آنها را به قتل می رسانند. (15)
افراد معدودی به عنوان قاتلان مستقیم امام حسین علیه السّلام مباشرت به این جنایت کردند، امّا تمام خاندانشان به عمل آنها راضی بودند و از این رو مستحقّ لعن الهی می باشند. پیروان آنها نیز در همه ی زمانها بوده و هستند و طلب لعن برای آنها عین عدالت و حق طلبی است؛ چرا که به دلیل رضایت قلبی، در جنایت آنها سهیم هستند و هنگام ظهور امام عصر علیه السّلام انتقام خون شهدای کربلا از آنها گرفته می شود و توسط حضرتش به قتل می رسند.
در ذیل آیه ی شریفه ی «من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه سلطاناً فلا یسرف فی القتل انّه کان منصوراً». (16) امام باقر علیه السّلام تصریح فرموده اند:
قیام کننده از ما (اهل بیت علیهم السّلام) وقتی قیام کند از حسین علیه السلام خونخواهی می کند. سپس، تا آن جا می کشد که گفته می شود ایشان در کشتن زیاده روی کرده است.
سپس خود حضرت علیه السّلام آیه ی شریفه را توضیح می دهند: 
کشته شده، امام حسین علیه السّلام و ولیّ (خون) ایشان، امام قائم علیه السّلام و زیاده روی در کشتن، به این است که غیر قاتل را به جرم کشتن مقتول بکشد. (17)
کسانی که در زمان ظهور، امام زمان علیه السّلام را متّهم به اسراف در قتل می کنند، نمی دانند که ایشان، غیر قاتلین را به دلیل رضایت و شادی آنها از جنایت قاتلین، به قتل می رسانند. این کوته نظران، چون دلیل آن گونه انتقام حضرت را نمی دانند، می پندارند که ایشان در کشتن زیاده روی کرده اند. آنها چون می بینند امام عصر علیه السّلام کسانی را می کشند که در زمان کشتن امام حسین علیه السّلام نبوده اند و در این امر، فعالیّت مستقیم نداشته اند، حکم به اسراف ایشان در قتل می کنند. امّا در واقع، اسرافی در کار نیست؛ چون آنها به خاطر کار خودشان (یعنی رضایت و شادی قلبی و افتخار کردن به جنایت قاتلان) کشته می شوند. در گذشته به تفصیل گفتیم که عمل قلبی، همانند عمل خارجی، مورد محاسبه است و این امر، عدّه ی کثیری را شریک قتل سیّدالشّهداء علیه السّلام می گرداند و امام زمان علیه السّلام هم از آنها انتقام خواهند گرفت.
در این جا باید به دو نکته ی مهم توجّه کرد:
اوّل این که چنین برخوردی با شخص خطاکار برای ما در دنیا جایز نیست. کسی حقّ ندارد به استناد عمل امام عصر علیه السّلام پس از ظهور، کسانی را که به انجام ظلم و جنایتی راضی هستند، به سبب رضایت قلبی، مجازات نماید. این امر، خاصّ آن حضرت در زمان ظهورشان است. 
دوم این که این اقدام حضرت پس از ظهور با روش معمول امامان گذشته تفاوت دارد. قائم آل محمد علیهم السّلام به فرمان خداوند دیگر عفو و بخشش نسبت به مجازات آنها در دنیا نخواهند داشت.
به هر حال مهم این است که انتقام گیری امام زمان علیه السّلام یک عمل عاطفی و از روی کینه توزی نیست؛ چرا که این مظهر رحمت الهی دارای عصمت بوده، رذیلت هایی مثل کینه توزی هرگز در روح پاک ایشان راه ندارد. امّا وقتی حساب دین خدا و رضا و سخط الهی پیش می آید، ایشان اهل مسامحه و گذشت نیستند و با قاطعیت احکام الهی را اجرا می کنند.
هر چند امام عصر علیه السّلام (رحمه للعالمین) (18) هستند، امّا باید دانست که همچون رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم (اشدّاء علی الکفّار) (19) ولی (بالمؤمنین رءوف رحیم) (20) هستند. از این رو فقط دشمنان خدا در زمان ظهور، طعم تلخ انتقام الهی را به دست ایشان خواهند چشید. این انتقام گرفتن، مانند دیگر عذاب های الهی، عین عدل است و معلول کینه توزی و خشونت طلبی نیست.
خداوند متعال وقتی حضرت موسی علیه السّلام برای برادرش هارون طلب مغفرت کرد، به او وحی فرمود:
ای موسی! اگر درباره ی اولین و آخرین از من چیزی بخواهی، تو را اجابت می کنم، جز قاتل حسین بن علیّ بن ابیطالب علیه السّلام که «من» از او انتقام می گیرم. (21)
این جا سخن از انتقام گرفتن «خدا» است؛ یعنی انتقام از قاتلان امام حسین علیه السّلام یک کار الهی است و احکام و لوازم بشری بر آن بار نمی شود و تنها موازین الهی در مورد آن راهگشا می باشد.
 

پی نوشت :

1. کمال الدین: ج2 ص361 باب 34 ح4.
2. منجد الطلّاب: ص899.
3. لسان العرب: ج15 ص147.
4. مکیال المکارم: ج1 ص63.
5. همان: ج1 ص63.
6. سوره ی اسراء، آیه ی 33.
7. تفسیر عیاشی: ج2 ص290 ح 67.
8. مکیال المکارم: ج1 ص64.
9. در زیارت مأثوره ی عاشورا می خوانیم: «لعن الله أمه أسست أساس الظلم و الجور علیکم أهل البیت». (بحارالانوار: ج101 ص ،294 به نقل از المصباح شیخ طوسی).
10. بحارالانوار: ج101 ص294.
11. بحارالانوار: ج44 ص284.
12. أللهم خص أنت أول ظالم باللعن منی، و ابدأ به أولاً ثم الثانی و الثالث و الرابع. أللهم العن یزید بن معاویه خامسا و العن عبیدالله بن زیاد و ابن مرجانه و عمر بن سعد و شمرا. (بحارالانوار: ج102 ص296)
13. بحارالانوار: ج44 ص304.
14. عیون اخبار الرضا علیه السلام: ج1 ص 273.
15. همان.
16. سوره ی اسراء آیه ی 33.
17. تفسیر عیاشی: ج2 ص290 ح67.
18. اصول کافی: کتاب الحجه، باب ما جاء فی الأنثی عشر و النص علیهم، ح3.
19. سوره ی فتح آیه ی 29.
20. سوره ی توبه آیه ی 128.
21. عیون اخبار الرضا علیه السلام: ج2 ص 47 ح179.

منبع: کتاب آشنای غریب

 




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 10:43 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

2
 

توقیت چیست ؟!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

...مقوله مهم و بسیار پیچیده " توقیت " بسان شمشیری است دو لبه که میتواند از یک سوی راه بر محققان و منتظران ببندد تا مبادا  ظهور به " بداء " گرفتار شود و جراحت این ضربه مرگ آور جز بی خبری از جریان ظهور که روز به روز گسترده تر و جهانگیرتر میشود نیست در حالیکه میتوان با سوی دیگر آن ، راه علمی و عملی تمهیدات ظهور را مشخص و هموار نمود تا بختک سنگین و سیاه آوار شده بر قلم ها و زبان های محققان را با نور بصیرت به نیستی سپرد و به دور از هر انحرافی که به " تقدّم " یا " تاخّر" از حرکت ولی الله الاعظم می انجامد ، رسالت مجاهدانه خویش را انجام داده و دلهای مشتاق منتظران را به مطلع الفجر رهنمون شد  …

توقیت چیست ؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

قل لِلذینَ آمنوا یَغفِروا لِلذینَ لایَرجُونَ اَیّامَ اللهِ لِیَجزِیَ قَوماً بِما کانوا یکسِبونَ 1  الجاثیه/14

اشاره ؛
در سالهای اخیر و پس از رهنمودهای مکرر رهبر حکیم انقلاب اسلامی ، شروع نهضت نرم افزاری که به تولید علم و فکر می انجامد حوزه علوم اسلامی و علی الخصوص بحث مهدویت ، که بستگی انکارناپذیر و هدفداری با انقلاب اسلامی ایران دارد را نیز رفته رفته از زیر غبار سنگین روزمرگی علمی و انفعال و از هم گسیختگی رها می سازد تا در طلیعه درخشش خورشید جهانگستر حکومت مهدوی عهده دار حرکت فکری – فرهنگی آن انقلاب جهانی باشد . بر این اساس و در پی موج جدید گرایش به مهدویت و انتشار عطر دل انگیز نزدیکی ظهور در ایران اسلامی و بسیاری از ممالک اسلامی و حتی غیر اسلامی  ، محققان بسیاری با تکیه بر مجاهدتهای عالمانه و خالصانه متقدمین ، افق نو و گسترده ای را در مقوله انتظار ایجاد نموده اند . تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات مستند در ضمن بهره بردن از اصول فکری و فلسفی ، ویژگی تعمق آفرین بسیاری از این تحقیقات است که با ادبیاتی محققانه و واقعگرا عرصه جامعه جهانی را به خود معطوف نموده است  .
مقوله مهم و بسیار پیچیده " توقیت " بسان شمشیری است دو لبه که میتواند از یک سوی راه بر محققان و منتظران ببندد تا مبادا  ظهور به " بداء " گرفتار شود و جراحت این ضربه مرگ آور جز بی خبری از جریان ظهور که روز به روز گسترده تر و جهانگیرتر میشود نیست در حالیکه میتوان با سوی دیگر آن ، راه علمی و عملی تمهیدات ظهور را مشخص و هموار نمود تا بختک سنگین و سیاه آوار شده بر قلم ها و زبان های محققان را با نور بصیرت به نیستی سپرد و به دور از هر انحرافی که به " تقدّم " یا " تاخّر" از حرکت ولی الله الاعظم می انجامد ، رسالت مجاهدانه خویش را انجام داده و دلهای مشتاق منتظران را به مطلع الفجر رهنمون شد . 
این نوشتار با اتکاء به مباحث عرفانی – فلسفی شیعه و استناد به آیات و روایات متعدد و رعایت مرز دقیق تطبیق و واقعگرائی ، تلاش ناچیزی است برای نیل به این مقصود . ان شا الله 
مقدمه ؛
بر اساس تعالیم اسلام همواره دو دشمن بزرگ از بیرون و درون فرد و جامعه مسلمان را تهدید میکنند که شناخت این دو به موازات شناخت آفریدگار هستی راه نجات بشر را هویدا و هموار خواهد نمود . "نفس" دشمن بزرگتر 2  که درونیست و سختتر شناخته میشود و "شیطان" که دشمن بیرونیست 3  و در اثر وسوسه انگیزی های خود دیو خفته ی نفس را نیز علیه نورانیت و فطرت و پاکی درون میشوارند . پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم از بدو بعثت و با ظهور دین اسلام و تسرّی قوانین کامل الهی به جامعه بشری ، همواره فرد و جامعه اسلامی را از این دو دشمن برحذر داشته و به استناد آیات متعددی از قرآن کریم نیز شناخت این دو دشمن و دشمنی با آنها از لوازم اسلام و ایمان و موتور پیشبرنده در سیر الی الله است .
در نگرشی تاریخی دشمن بیرونی جامعه ی نوپای اسلامی از سه گروه مختلف تشکیل شده بود که به تصریح آیاتی از کتاب الله و فرمایشات متعددی از رسول مکرم ، در ضمن رویارویی مستقیم و نرم با اسلام در صدد بیدار نگاه داشتن دشمن درونی جامعه اسلامی ، از هیچ کوششی فروگذار ننمود. منافقین  و تظاهر کنندگان به اسلام که در قلب و جانشان اعتقادی به تعالیم حقه دین مبین اسلام ندارند ، دشمن درونیِ جامعه اسلامی و مسیحیت تحریف شده ، یهود تحریف شده و مشرکین ، دشمنان ظاهری و بیرونی اسلام بودند که یهود از آن دو ، دشمنتر و دشمنی اش ماندگارتر و ویرانگر تر بوده است اما آنچه نکته راهبردی در شناخت این دشمنان است و صریحا در رهنمودهای پیامبر اعظم تبیین گردیده نفوذ دشمنترین دشمنان بیرونی در بدنه جامعه و بلکه در ساختار حکومتی اسلام و ایجاد اتحادی شوم با دشمن درونی ( منافقین ) برای خشکاندن شجره طیبه اسلام مبین است .
"یهود امّت" 4 که در کلام پیامبر عظیم الشان تصریح گردیده ، نقش " نفس اماره " جامعه اسلامی را ایفا میکند و حتی اگر دشمن بیرونی در ظاهر از تعدّی و تقابل دست بکشد بواسطه این نفوذی ِ خطرناک ، پس از مدتی به اهداف شوم خویش نائل خواهد آمد و از این روی اهمیت هشدارهای پیامبر و دیگر معصومان علیهم السلام درباره شناخت نفس و تقابل با آن ، چه برای فرد چه برای جامعه اسلامی بهتر و بیشتر درک خواهد شد . 
در حالیکه از عمق یکتاپرستی سنتی و محجور ، یهود تحریف شده و اندکی از یهودیان یکتا پرست و همچنین مسیحیت تحریف شده و معدودی از مسیحیان خداجو به همراه انواع چندگانه پرستان و مشرکان و برخی دیگر از جهان بینی های زمینی ، اسلام به عنوان دین کامل و آخر خداوند متعال ظهور پیدا کرد ، دو جبهه بزرگ در برابر یکدیگر شکل گرفتند یکی جبهه حق که بر اساس یکتا پرستی و با محوریت اسلام و مشارکت موحدان مسیحی ، یهودی و همه خداجویان و حق طلبان شکل گرفت و در نقطه مقابل آن جبهه باطل که متشکل از مشرکین و پیروان ادیان تحریف شده قبل و دیگر ادیان بشری و زمینی و با محوریت متظاهرین به اسلام(منافقین) بود .
گرچه رویارویی حق و باطل از بدو هبوط آدم علیه السلام و شروع اغواگری ابلیس آغاز گشته بود اما با ظهور اسلام وعده خداوند متعال در اکمال دین و شکست شیطان و اثبات برتری انسان بر دیگر مخلوقات رفته رفته نمایان گشت و از اینرو تکاپوی همه دشمنان درونی و بیرونی حق برای خاموش کردن نور خدا افزون گشت تا به اتحادی نانوشته و انسجامی شوم بدل گردید .
خطر نفاق فردی و اجتماعی که عمدتا تحت تاثیر تفکرات انحرافی یهودیان و مشرکین و در درجه بعد مسیحیت تحریف شده و دیگر عقاید باطل بوجود آمده بود در اولین حرکت راهبردی و ویرانگر خود بلافاصله بعد از رحلت پیامبر اسلام ، خلافت الهی را در کودتای سقیفه 5  از مجرای اصلی و حقیقی اش خارج و بنای مردمسالاری بشری و ضد الهی را برافراشت تا جامعه اسلامی و آحاد مسلمین را از هدایتهای آسمانی و نجات بخش امیر المومنین امام علی علیه السلام محروم گرداند . در گام بعدی بسیاری از تعالیم اسلام در فرایند بدعت گذاری رسمی خلفا ، از محتوا تهی گردید و چهره یی خشن از دین  اسلام به نمایش گذاره شد و مهمترین نمود اکمال دین برای تربیت انسان و جامعه متعالی یعنی "حکومت اسلامی" از دوناحیه نظری و عملی مورد هجمه قرا گرفت ؛ نظریه پردازان که عموما غاصبان حق اوصیاء الهی و یا وابستگان آنها بودند رای و خواست مردم را در برابر اراده الهی تعریف نموده و با تداعی استقلالی کاذب برای فرد و جامعه اسلامی ، تایید آسمانی حاکم اسلامی را حذف و سلطنت خودکامه را جایگزین خلافت الهی نمودند .
در بعد نظری ، تئوری جدایی دین از سیاست و اخلاق از حکومتداری وجه یی دینی و حتی اسلامی به خود گرفت و افراط و انحراف در این تفکر بجایی رسید که نشانه ی تقوا و زهد و آراستگی درونی و تقرب الی الله شد . در بعد عملی نیز خلافت به سلطنت نزول یافته و اراده امت اسلام که مظهر و مجرای تحقق اراده خداوند متعال است به  ابزاری برای مخالفت با خدا و تقابل با تعالیم ناب اسلامی بدل گردید .
در این کارزار هرچقدر که موحدان و اسلام آوردگان حقیقی حول محور توحید در اندیشه بسط تعالیم قرآنی بوده و برای اجرای یکایک منویات حضرت حق تعالی بدنبال ایجاد زمینه و استقرار حکومت اسلامی توسط ولی الله بودند ، جبهه باطل از ترس رسیدن به پایان عمر منحوس خویش در تلاشی مضاعف در صدد از بین بردن هر نوع زمینه سازی برای حکومت اسلامی برآمد تا جایی که امام علی علیه السلام مظلومانه به شهادت رسید و امام مجتبی علیه السلام به صلحی ناخواسته مجبور گشت و سر مقدس امام حسین علیه السلام بر روی نیزه ها ، پیروزی ظاهری جبهه باطل را به نمایش گذارد و پس از آن آحاد ائمه هدی و جانشینان برحق رسول الله صلی الله علیهم اجمعین در مشقات فراوان محصور گردیده و از برقراری حکومت اسلامی باز ماندند .
با نگاهی راهبردی و عمیق به آنچه در صدر اسلام بوقوع پیوست و دشمنان بیرونی و درونی اسلام ناب متکفل اجرای مفاد آن بودند در خواهیم یافت که عمده تلاش آنها جلوگیری از اجرای قانون خدا بوده است یعنی اگرچه تلاش بیست و سه ساله پیامبر اکرم در ابلاغ رسالت و عملیاتی کردن بسیاری از دستورات خداوند متعال بیانگر اکمال دین و برجای گذارنده قرآن بعنوان سند تحریف ناپذیر دین کامل و مورد رضای خداست اما گردن نهادن بر خلافت الهی اوصیای رسول الله که برگزیدگان خداوند هستند ضامن اجرای تعالیم قرآن و محصول تلاش و رسالت نبی مکرم و بلکه تمام انبیاء عظام علیهم السلام میباشد و بعبارت دیگر ظهور اسلام بعنوان دین کامل الهی دو مرحله اصلی دارد اول تکیمل تعالیم و تدوین آن در آسمانی ترین و تحریف ناپذیرترین سند یعنی قرآن کریم و دوم اجرای کامل این دستور العمل زندگی سعادتمندانه بشریت در همه ابعاد فردی و اجتماعی که بدست هدایتگر ولی الله و جانشین برحق پیامبر محقق میگردد لذا همانطور که در روایات متعددی ، یکایک ائمه هدی تحت عنوان " قائم " 6 معرفی گردیده اند ، امر شریف ظهور نه تنها موکول به آخرالزمان و ویران شدن همه دستاوردهای رسالت نگردیده بلکه از صدر اسلام حکومت عدل ولی الله و هر یک از ائمه هدی که قائم آل محمد بوده اند بیانگر لزوم تشکیل حکومت اسلامی برای تسرّی تعالیم اسلام ناب به همه شوون زندگی بشریت در اقصی نقاط گیتی برای ظهور حقیقی اسلام و پیروزی تنها دین کامل الهی بر همه ادیان و عقاید دیگر می باشد .
با توجه به این مقدمات در می یابیم تلاش اصلی هر دو دشمن بیرونی و درونی تحت هدایت مستقیم شیطان ، مقابله با تحقق امر شریف ظهور و به تاخیر انداختن اجرای عدالت و ظهور حقیقی اسلام می باشد که در چهارده قرن گذشته همواره پیگیری شده است پس داستان ظهور قدمتی به طول تاریخ اسلام بلکه همه ادیان الهی دارد که غفلت از همین مسئله اساسی ، بزرگترین مانع در زمینه سازی برای تشکیل حکومت اسلامی و الهی بوده است .
همانطور که گذشت تقابل جبهه باطل به فرماندهی شیطان و صحنه گردانی یهود با جبهه حق بر محور " تاخیر در تحقق ظهور جهانی اسلام " تا به امروز ادامه یافته است که لاجرم اهمیت شناخت نقشه ظهور و چگونگی اجرای زمینه سازی برای این امر شریف را گوشزد مینماید و این لزوم توجه به " الگوی زمانیِ " تحقق امر الهی را بیش از پیش هویدا میسازد 7 ؛ به بیان دیگر اصل و رکن توجه به مسئله ظهور توجه به زمان وقوع آن است که بواسطه دشمنیهای اهل باطل از 28 صفر 10 هجری تا عاشورای 60 هجری و از عاشورا تا عصر ما به تاخیر افتاده است .
امام حسین علیه السلام پس از مرگ معاویه که مطابق صلح نامه امضا شده با امام مجتبی علیه السلام ملزم به واگذاری امر خلافت گشته بود با استمرار تعدّیات بنی امیه که شدیدا تحت تاثیر تفکرات یهود بودند ، روبرو گشت و یزید که رسما تعالیم یهود و ضد اسلامی را شیوه زندگی فردی و حکومتی خویش قرار داده بود را به عنوان مدعی خلافت بر مسلمین ، پیش روی خویش دید و اینجا که پایان راه هدایت و انهدام ساختمان اسلام و از بین برنده تلاش های رسول مکرم اسلام بود ، حجت را بر قیام حسین علیه السلام اقامه نمود 8  و تقابل نرم و سخت یهود بیرونی و درونی با شجره طیبه الهی به صحنه جنگ نظامی ختم گردید .
اگرچه سید الشهداء علیه السلام از همان روز مرگ معاویه عَلَم مخالفت با یزید را برافراشت اما غفلت زدگی مسلمین و علی الخصوص پیروان اهل بیت و غیر منتظره بودن اقدام شجاعانه امام حسین علیه السلام بر مردمانی که در زندگی دنیایی خویش گم گشته بودند ظرف زمانی خاص و اسرار آمیزی را از قیام صغرای حضرت سید الشهدا تا قیام کبری و عاشورای حسینی بوجود آورد که تنها الگوی زمانی ظهور و مستندترین توقیت الهی با نقش آفرینی ولی الله است . از رجب 60 قمری تا محرم 61 فاصله شش ماهه بین خروج و ظهور حضرت سید الشهداست که اگرچه با خیانت شیعیان و غفلت مسلمین خصوصا خواص جامعه اسلامی به شکست ظاهری و غلبه یهود بیرون و درون امت اسلامی انجامید اما چراغ راهی شد برای همه اوصیاء رسول که بی شک توجه ایشان و توجه دادن همه ائمه هدی به عاشورا ، کربلا و هرآنچه به وجود مقدس حضرت سید الشهدا ارتباط دارد ، نشان از همین دید راهبردی برای ایجاد فرهنگ قیام لله و زمینه سازی برای ظهور حقیقی اسلام در جهان بوده و هست و به این نکته مهم نیز باید توجه داشت که قیام حسینی از پیشگوئی های پیامبر اعظم بود و بحث قیام توسط ابناء الرسول توسط شخص پیامبر و علی الخصوص درباره حضرات امام حسین و امام موسی بن جعفر علیهم السلام تبیین گشته بود 9  که تعمق در سالهای زمینه سازی و قیام این دو بزرگوار که البته هرکدام به نحوی به شکست ظاهری " قائم آل محمد " انجامید روشن ترین " نقشه زمانی " ظهور را به تصویر میکشد .
به ناچار برای درک بهتر این مطلب به برخی از مصادیق هر یک از این قیامها میپردازیم که عمق راهبردی مسئله توقیت مشخص تر شود تا بتوان قضاوتی علمی ، اگاهانه و بر اساس حقیقت ارائه داد .  
همانطور که گذشت جبهه باطل به نزاعی آشکار که تنها تکیه گاه نجات بخش اوست ، در شؤون مختلف زندگی فردی و اجتماعی مسلمین مبادرت ورزید و تقابل نرم خویش را به صحنه ترور و جنگ نظامی تسرّی داد و در ننگین ترین اقدام سرکوبگرایانه خویش علیه قائم آل محمد و متولی امر شریف ظهور واقعه کربلا را تدارک دید اما چه از حیث زمان وقوع و چه از حیث مکان  ، اختلاف فاحشی بین دیدگاه های دو جبهه حق و باطل وجود دارد . جبهه باطل به ترتیب مدینه منوره و مکه مکرمه را مکان مناسب برای رویارویی با قیام امام حسین علیه السلام برگزیده بود و از نظر زمانی نیز ماه های رجب و ذو الحجة را مناسبترین زمان برای از بین بردن قائم آل محمد میدانست اما سیاست و مقاومت حضرت سید الشهدا و نگاه راهبردی ایشان و همچنین بهره گیری از تاکتیکهای سیاسی و نظامی شگفت آور امام ، مکان و زمان رویارویی را بطور معجزه آسا و تعیین کننده یی تغییر داد تا  "کربلا" و "عاشورا" مطابق آنچه در لوح محفوظ رقم خورده بود محقق گردند و این حرکت ظریف و هوشمندانه ی حجت خدا تا جایی پیش رفت که حتی جنگ روز تاسوعا که خواست بنی امیه و شجره ملعونه بود تا صبح روز "عاشورای موعود " به تاخیر افتاد پس باید دقت و توجه کنیم که هر یک از جبهه های حق و باطل برای تسلط کامل بر مدیریت ظاهری و باطنی دنیا برنامه زمانی خاصی را دارند که متکی بر تعالیم و مبانی معرفتی شان می باشد و غفلت از این مهم ، کار برخی از محققین را بجایی رسانده که ولی خدا که مظهر همه اسماء الله و ظرف تمامی علم و قدرت لایتناهی الهیه است را از درک مقدمات و مسائل و وسائل ظهور و ویژگیهای زمانی و مکانی آن عاجز بدانند که بسی جای سرشکستگی ما  شیعیان مدعی و عذرخواهی از ساحت مقدس ولی الله الاعظم است .
علیرغم طولانی شدن مقدمه به این نکته مهم نیز باید اشاره کرد که تاخیر در امر شریف ظهور اگرچه ماحصل غفلت مسلمین و اهل حق است اما روی دیگر سکه ، اغواگری شیطان و مدیریت پنهان او در تقابل و جنگ با ولی خداست یعنی به هر اندازه مسلمین تحت تاثیر تعالیم و تصرفات مختلف شیطانی در خوراک و افکار و اعمال قرار گرفته باشند از ولی خدا دور شده و عملا تحقق امر شریف ظهور توسط آخرین وصی رسول الله را به تاخیر میاندازند همانطور که در زمان دیگر ائمه هدی همین اتفاق نامبارک سختی ها و محدودیتهای فراوانی برای دین اسلام و معصومین علیهم السلام رقم زد و به شهادت جانکاه هریک از اوصیاء الهی منتهی گشت 10 .
زندگی بشر بر اساس برنامه یی خداساخت و درونی لحظه به لحظه روبه کمال رفته و تجلی بخش قدرت مطلق خالق یکتاست و تمامی نقاط روشن و تاریک این مجموعه وسیع در تلاشند تا پدیدآورنده خویش را به روی دست گرفته و عیان تر از همیشه به نمایش گذارند . انسانها با فطرت الهی خویش و حجت درونی شان یعنی عقل حتی اگر از راهنمایان بیرونی محروم میبودند عذری برای گرایش به شیطان نمیداشتند چه رسد به اینکه حجت ظاهری خداوند که خلیفه او بر روی زمین است همراه و هماهنگ با عقل و فطرت ، انسان را بسوی کمال رهنمون میشود اما آنچه ارزش گذار این کمال ناگزیر است سیر ارادی انسانهاست یعنی کمال انسانهایی ارزشمند و بحال خودشان مفید است که از روی اراده و درک مسیر کمال باشد وگرنه همه خلایق به مشیت الهی رو بکمال در حرکتند . پس ارزش حرکت انسان به اراده مندی آن است که با نگرشی عرشی ، در تقابلی آشکار با خواست و هدف شیطان است یعنی آنچه که نتیجه وسوسه های شیطان و ماحصل امر به بدکاری نفس اماره و فریب و خدعه گری دنیاست ، سستی و از بین رفتن اراده انسان است . اگر خوراکی حرام است اگر فکری انحرافی و منحط است اگر عملی شرعا نهی شده و رفتاری ناپسند قلمداد گردیده است همه و همه در پی حفظ اراده الهی انسان و ایجاد کننده حفاظی در برابر نفوذ شیطان است و در مقابل تبعیت از حجت درونی که موید بیرونی نیز دارد به انسان اراده یی پولادین عطا میکند که به سرعت راه کمال را طی کرده و به مقام خلیفه الهی نائل گردد ؛ زمین و زندگی دنیا را به بهشتی آسایش بخش بدل مینماید تا راه برای سیر آسمانی و ملکوتی اش مهیا شود و در بحث پیش روی ما این اراده مندی و زمینه سازی برای تبعیت از حجت ظاهری خداوند متعال همان " ظهور انفسی " و مقدمه لازم برای " ظهور آفاقی " اسلام است .




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 10:35 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

2
 

توقیت چیست ؟!

توقیت چیست ؟!
در مجوعه روایات اسلامی و خصوصا شیعی به بخشی از روایات منقول از معصومین علیهم السلام برمیخوریم که تعیین وقت برای ظهور منجی را مردود اعلام کرده 11  و عواقب خطرناکی نیز برای این رویه مشخص فرموده اند که تامل برانگیزترین آنها  وقوع " بداء " در زمینه ها و خصوصا زمان ظهور منجی است و بر همین اساس منتظرین به تکذیب " وقّّاتون " موظف گردیده اند . 12 
حال با توجه به مقدمه یی که گذشت و توجه بیشتر به بحث واقع گرایی و اجتناب از اخباری زدگی 13  و تطبیقهای سلیقه یی لازم است عبارتهای اصلی و معانی مد نظر ائمه هدی در مقوله توقیت را بررسی نماییم .
توقیت از نظر ادبی تعیین زمان و اجل برای انجام کاری است یعنی انجام فعلی مد نظرست که منوط به گذر زمان و لحاظ ظرف خاصی از زمان بر آن هستیم در این صورت برای انجام آن کار ، وقت خاص و مشخصی تعیین میکنیم 14  اما توقیت اصطلاحی که در مباحث مهدویت و آخرالزمان کاربرد دارد به اضافه معنای ادبی آن واجد دو مشخصه دیگر نیز میباشد اول اینکه توقیت مصطلح تعیین زمان برای امر ظهور است که از قبل و توسط خداوند متعال زمان آن تعیین گشته است 15 و دوم اینکه با توجه به منفی بودن نگاه آیات قرآن کریم و پیشوایان دین به مقوله توقیت ، میتوان نتیجه گرفت وقت گذاری ِ زمان تعیین شده با نیّتی سوء و به جهت انحراف فعلی می باشد که قرار است در آن زمان تعیین شده ، انجام گیرد  و به عبارت بهتر توقیت مصطلح همان " تحریف زمانی " است یعنی همانطور که یک کلمه الهیه با جابجا شدن حروفش چه در ظاهر و چه در معنا و چه در سرّ نهفته در آن تحریف میگردد 16  و محرّفین با این اقدام در صدد ایجاد انحراف در سنت الهیه و هدایت شوندگی انسانها هستند ، با توقیت و تحریف زمانی نیز وقوع بزرگترین وعده خداوند متعال که ظهور دین اسلام و غلبه بر همه ادیان و عقاید است را دچار جابجائی نموده و حق طلبان را از پیوستن به جبهه حق و پیروی از ولی الله بازمیدارند تا عملا تحقق وعده الهی به تاخیر بیفتد .
با این توضیح به این نتیجه میرسیم که بحث توقیت نه تنها از هر فرد مسلمان و معتقدی که عِرق مذهبی دارد ساخته نیست بلکه اصولا محققین معتقد نیز از توقیت دور و ناتوانند چراکه لازمه توقیت بهره مندی از برنامه یی مدون و وسیع برای تقابل با برنامه ریزی خداوند متعال در به کمال رساندن فرد و جامعه انسانی است و این امر اصولا در تناقض با ایمان مداری و سلوک در راه حق است . 
آری اگر افق دید را وسیع تر کنیم در می یابیم توقیت نیز سرآمد تلاش شیطان و تابعین او برای نزاع و جنگ راهبردی و عمیق با ولی الله است و صرف اعلام زمانی خاص یا عام برای ظهور منجی ، توقیت مردود محقق نمیگردد البته نفی توقیت شیطانی و لزوم تکذیب آن دلیلی بر توجیه تعیین زمان از سوی محقیقن و مشتاقان امر شریف ظهور نیست چرا که یکایک اتفاقات عالم بر اساس مشیت الهی و آنچه در لوح محفوظ نگاشته و با مدیریت مستقیم ولی الله در حال انجام است و صرفا زمانی اینگونه شبهات و سردرگمی ها ایجاد میگردد که فرد یا جامعه اسلامی در دام خوراک ، افکار و اعمال شیطانی گرفتار شده باشد و از درک و قبول پیامهای متوالی حجت باطنی که همواره توسط حجت ظاهری حق نیز تایید میگردد عاجز گردد 17 .
پس " توقیت مردود " ، تحریف وقت تعیین شده از سوی خداوند برای تحقق وعده او در ظهور کامل اسلام توسط ولی الله است که بیانها و قلمها و رسانه هایی که امروزه با مطرح کردن زمانهای مختلف و در پی زمینه سازی های فرهنگی و عقیدتی مختلفی که در جوامع خویش و بلکه جامعه جهانی نموده اند ، لزوما باید تکذیب گردند اما باز هم مسئله مهمی در تکذیب توقیت مورد غفلت واقع شده است ؛ فرض کنید نه یک مومن متعهد و نه یک محقق توانا بلکه رسانه های صهیونیستی بر اساس مبانی معرفتی خویش که منتهی به تسلط کامل شیطان بر زمین و انسان است زمان خاصی را برای ظهور منجی و پایان نزاعهای جهان اعلام کردند و بنابر تعریفی که از توقیت مردود شد ما ملزم به تکذیب این حرکت رسانه ای شیطان شدیم ، حال 
آیا این که بیان کنیم گفته های آنها و توقیتشان دروغ است کافی ست ؟ 
آیا با این موضع گیریِ ظاهریِ ما جلوی " بداء" گرفته خواهد شد ؟ 
آیا در قبال آن همه زمینه سازی های شیطانی صهیونیستها که افکار و اذهان جهانی را به سمت پایان جهان سوق میدهد تا با پیروزی منجی ادعایی آنها ، بهشت موعود پس از جنگ نهایی برپا گردد ، تکذیب زبانی و ظاهری ما کفایت میکند ؟ 
آیا برنامه ریزی و نقشه های راهبردی شیطان که منتج به توقیت مردود است محتاج برنامه ریزی ما و آگاه سازی بشریت از پایان خوشایند و سعادت آفرین این برهه طولانی از زمان که به ظلم و فساد ، تباه گشته است نمیباشد ؟ 
آیا در برابر این تهاجم رسانه یی شیطان که در عبارت موجز " توقیت " نهفته است شیعیان و علی الخصوص علمای خبیر موظف به ارائه برنامه و راهکار برای تحقق وعده الهی نیستند ؟
واضح است که جواب هریک از این سوالات تداعی کننده وظیفه سنگینی است که با غفلت ما شیعیان نه تنها به تاخیر امر فرج منتهی گشته بلکه شیطان را به پیروزی نهایی و حقیقی خویش امیدوار میکند . آری پاسخ به این سوالات مستلزم درک صحیحی از وعده خدا و ویژگیهای تحقق آن است که قرون متمادی با سرگرم شدن به بسیاری از مباحث بی فرجام و ناکارآمد از فکر و بحث اندیشمندان ما دور مانده است و بی شک در این کوتاهی ها ، نقش اخباری گری 18  و ایجاد ترس کاذب و پوشالی از ورود به درک ویژگیهای وعده الهی بسیار موثر و بلکه ویرانگر بوده است .
رحمت خداوند بر امام ما خمینی کبیر که با نگرشی عرشی این حجب ظلمانی را شکافت و عملا در تحقق وعده الهی و ظهور اسلام گام نهاد و  با برپائی انقلاب اسلامی ایران ، انتصاب عینی و واقعی ولی فقیه به قطب عالم امکان و ولی الله فی ارضه را نه از حیث امور شخصیه بلکه از حیث شأن اجتماعی و حکومتی آن هویدا ساخت و مقدمه و زمینه ی ظهور 19  موفور السرور امام عصر روحی فداه را در قالب انقلاب عظیم اسلامی مهیا نمود یعنی همانگونه که شروع غیبت خاتم الاوصیاء همراه بود با برگزیدن خواصی از امت که واسطه و رابط امام و امت باشند اتمام این شب تاریک نیز با سحر انقلاب اسلامی ایران و به وساطت ولایت مطلقه فقیه که در منابع روائی ما مصداق عینی آن یعنی سیدی از قم 20  و سیدی خراسانی 21  هستند  رقم خورد .
امام راحل (ره) در بحث زمان ، مکان و دیگر ویژگی های انقلاب الهی اش نیز همچون انبیاء عظام و علی الخصوص جد بزرگوارش سید الشهدا علیه السلام با سیاستی معصومانه و لحاظ تاکتیکهای ثمربخش و پیچیده شروع امر شریف ظهور را بر دوش گرفت . قیام 15خرداد چه از نظر زمان و چه مکان –روز عاشورا 22  و شهر مقدس قم 23  – ورود به میهن در 12 بهمن و اعلام وجوب شکست حکومت نظامی در 21 بهمن که به پیروزی قطعی انقلاب در 22 بهمن ماه - در یک دهه کامل - انجامید ، اعلام مکرر ایام الله 24 و مکانهایی که در امر شریف ظهور بسیار تعیین کننده اند- قم مقدس ، تهران- ری - ، مشهد مقدس- خراسان  و ... و جمله حکمت آمیز و سراسر سرّ " راه قدس از کربلا میگذرد " و دهها نمونه دیگر که بیانگر اشراف ملکوتی حضرت روح الله روحی فداه به مختصات امر مبارک ظهور و تقابل عملی با توقیت شیطانی و بلکه تعیین و اعلان زمان موعود در هریک از مراحل انقلاب اسلامی 25  است  همه و همه نشانه ها و براهینی بر لزوم تقابل عملی با توقیت مردود است . 
باید توجه داشت که توقیت مردود همواره توسط شیطان و ایادی او خصوصا یهود طراحی و از دو مسیر اصلی منتشر میگردد مسیر اول و اصلی رسانه های صهیونیستی است و مسیر دوم عالمان و محققانی که تحت تاثیر دامهای شیطان از جایگاه معنوی و الهی خویش فاصله گرفته و به دشمن داخلی اسلام و بلکه ظهور منجی بدل گشته اند . یهود به عنوان میدان دار و مدیر اجرائی شیطان در تمامی پروژه های گمراهی ، سابقه طولانی در "تحریف زمانی " دارد که از مهمترین مصادیق آن شکستن حرمت روز شنبه و تدارک " جنگ زمانی " با ولی خدا بوده است . این گروه از بنی اسرائیل که به اصحاب السبت 26  مشهورند ، برای سرکشی از امر خداوند متعال به شگرد پیچیده ی " جنگ دین علیه دین " روی آوردند و نهایتا به عذاب الهی گرفتار شدند . امروز نیز پیروان آنها پرچمدار " تحریف زمانی" و توقیت مردود هستند که با سازوکارهای پیچیده ، عقاید شیطانی خود را تبلیغ میکنند . برای درک بهتر روشها و مسیرهای این دشمنان اسلام ناچار به ارائه توضیحات و نشانه هایی هستیم ؛
1-    همانطور که در مقدمه آمد دشمن اصلی اسلام در دو جبهه درونی و بیرونی و با میدان داری یهود در صدد مقابله با ولی الله است . دشمن بیرونی تابلودار و شناخته شده ومستکبر و فاسد است . اقلیتی شیطان پرست که بر اکثر منابع طبیعی و انسانی تسلط یافته و در تلاش برای برقراری کامل حکومت شیطان بر روی زمین هستند . برترین ابزار شیطان برای ترویج افکار ضد الهی خویش که در لسان روایات شریفه به " دجّال" مشهور است وسیله ارتباطی آنها با ایادی خویش و دیگر انسانهایی ست که در دامهایشان اسیر گشته و پیرو هوای نفس خویش شده اند . 
2-    از صدر اسلام شیوه تهاجم رسانه یی یهود به اسلام رایج بوده است و پس از رحلت پیامبر اسلام صلی اله علیه و آله و سلم و همزمان با غصب خلافت ، جنگ رسانه یی وسیعی علیه ولی الله تدارک دیده شد که توسط یهود بیرونی برنامه ریزی و هدایت شده و توسط یهود امّت و منافقین و با ورود برخی تازه مسلمانان یهودی و مسیحی که هیچگاه حقیقتا به اسلام ایمان نیاوردند ، برای ترویج افکار ضدالهی و در قالبهای مختلف هنری و ادبی اجرا میگردید ؛ اشاره صریح روایات معصومین به دوری گزینی از شعرای منحرف و خصوصا "قاصّ" یا "قُصّاص" 27  که نوک پیکان تهاجم شیطانی یهود به باورهای اسلامی بودند و تحریم اسرائیلیات ، من جمله اقدامات ضد دجال ِ آل الله است که در دوره های مختلف به اشکال مختلف تبیین میگردید . 
3-    رسانه های صهیونیستی که امروزه بطور الکترونیک و بسیار گسترده و با شیوه های مختلف سال ، ماه و روز آخر دنیا را تبلیغ میکنند عمدتا بر اساس اخبار مندرج در کتاب مقدس تحریف شده و تفاسیر ذیل آیات آن خصوصا تلمود و همچنین اسناد کهن باقی مانده از اقوام مختلف و با تکیه بر پیشگوئی های جادوگران نوین و قدیم ، اقدام به توقیت مینمایند و با تسلط فراوان به منابع علمی و برتری تکنیکی ، حقانیت این توقیت را در هماهنگی آن با طبیعت و نظام تکوین که ظاهرا دور از دسترس بشر عادیست به اثبات میرسانند .
بلایای به ظاهر طبیعی که عمدتا تحت مدیریت پنهان جبهه استکبار وقوع می یابد 28 
تهاجم موجودات فرازمینی به اماکن و افراد مختلف که با بهره گیری از فنآوری نوین و ارتباط پیچیده با اجنه و برخی نیروهای شیطانی و ظلمانی محقق میشود 29 
گسترش روزافزون و هدفدار بیماریهای پیچیده ، کشنده و ناشناخته
شیوع نگرشها و عرفانهای پیچیده و الهام گونه که ماحصل تعالیم دو سده گذشته تعالیم شیطانی خصوصا از طریق رسانه های دیداری و شنیداری و ارتباط نامحسوس و ناخواسته با شیاطین کافراست 
گسترش افکار و اوهام غیر قابل کنترل و عجیب در اذهان آدمیان که ماحصل خوراک ناپاک و ناسالم و همچنین آلودگی محیطی و اثرپذیری شدید از امواج فراحسی موجود در فضای پیرامونی ست
ظهور اعجاب انگیز شخصیتهای پیشگوئی شده که غالبا با رسوخ در مراحل پیش و در حین ازدواج و دست بردن در مراحل اولیه خلقت جسمانی و شبیه سازی های ضد اخلاقی صورت میپذیرد .
و دیگر مواردی که شبیه سازی شده ی همان اتفاقات و علائمی است که فی الجمله در تعالیم اسلام و اخبار و روایات شیعی نیز مطرح گشته همه و همه در پی اثبات این مدعای باطل هستند که توقیت تبلیغ شده در رسانه های استکباری همان وعده خدا و "یوم معلوم" است تا از این طریق به دو هدف شوم دست یابند 
اول : تسلط کامل بر جهان و تلاش برای پیروزی نهائی شیطان در سایه غفلت و تخدیر شدید انسانها
دوم : ایجاد یاس و ناامیدی در مسلمین و حق طلبان و منتظران منجی موعود که از یکسو از پرداختن به خصوصیات و شرایط و اجزاء ظهور واهمه داشته و برحذر داشته شوند و از سوی دیگر با این سستی کردن و خمودگی به بلای عظیم " بداء" 30 گرفتار گردند .
یوم معلوم و توقیت حق
قرآن کریم که کتاب انسان سازی و برنامه اول تا آخر زندگی دنیایی و اخروی بشر است از بیان هیچ امری دریغ نورزیده و سرتاسر تئوری زندگی فردی و اجتماعی سعادتمندانه را در خود جای داده است و ولی الله که خود قرآن ناطق است با تشریح و تبیین آیات الهی راه کاربرد این تعالیم متعالی را بر انسانها هموار نموده و خود بعنوان انسان کامل و اسوه زندگی خداپسند ، عالم و عامل به یکایک دستورات قرآن کریم است .
من جمله معارف قرآنی بحث از سرانجام زندگی انسانها برروی زمین و برپائی بهشت زمینی توسط خلیفه خدا و در راستای تحقق وعده خدواند متعال است 31  که تحقق این وعده متشکل از دو مقوله مهم ظهور منجی و رجعت صالحان است . منجی بشریت که وعده حتمی پروردگار عالمیان است پس از گسترش ظلم و فساد و بر اساس برنامه یی دقیق رخ از پس پرده ناپیدائی بیرون میکشد و این شیوه نه تنها مختص او بلکه سیره برخی از انبیاء عظام و اوصیاء گرامی ایشان بوده است .
خداوند متعال از ابتدای آفرینش آدم و تبیین اهداف خلقت او ، ظرف زمانی حضور بنی آدم را بر روی زمین تشریح نموده و مقاطع مهم و تعیین کننده یی را بر شمرده است که نقطه عطف همه مناسبات ویژه ی زمانی " وقت معلوم " 32 نام نهاده شده است . ابلیس از سر کبر بر خدای خویش شورید که این طغیان را در اغوای بنی آدم به فعلیت میرسد . او که خود پیش از رانده شدن از عالمان و مقربان درگاه الهی بوده است به سرّ و حقیقت خلقت آدم آگاه بوده و خود را در برابر حق ناتوان و مکایدش را ناکارآمد می یابد 33   از اینرو با کرنش در برابر انوار الهیه که متقدم بر او و وجود و عبادت و علم او بوده اند از راه پنهان دیگری مخالفت و سرکشی خود را نمایان میسازد. برای او فریفتن انسانی خلق شده از روح و جسم بسیار دست یافتنی تر از در افتادن با انوار عرشی و حق مطلق است و به گمان خویش اگر " زمانی " برای اغواگری بیابد با تصرف و نفوذ در آنچه که مایحتاج بنی آدم است پیدا و پنهان او را از حقیقت عرشی خویش دور ساخته و رفته رفته در مقابل مبداء خلقتش و حقیقت و هدف خلقتش قرار خواهد داد . 34  

بحث عرفانی - فلسفی
شیطان که خود جن و امکان نامرئی شدن دارد 35  به سادگی میتواند انسانهای ظاهر بین را به عجز و درماندگی بیندازد و در جایگاه خدای گونه نشسته و ظلمات فکر و عمل خویش را بر جای عقل و فطرت او بنشاند و از این راه ، بندگانی را گرد خویش جمع آورده و وعده روز پیشین ش مبنی بر نپذیرفتن فرمان خدا و اثبات برتری ش بر آدم را عینیت بخشد از این روی عنصر زمان برای او مهمترین و حیاتی ترین عامل است و تنها چیزی ست که جایگزین نداشته و از دست دادنش مساوی با خلود در جهنم خواهد بود لذا در راهبرد اساسی شیطان برای نفوذ در عناصر خلقت مادی انسان با هدف انحراف ریشه ای و خداگریزی او ، تصرف در زمان و جهتدهی خاص به عنصر زمان از اهمیت بسزائی برخوردار است .
اولین و مهترین جنگ شیطان جنگ بوسیله زمان است چه اینکه زمان از حیث ماهیت از دیگر عناصر لطیفتر و وسیعتر و از حیثیتی دیگر برای او محدوده یی است برای خودنمائی و اثبات ادعای روز اول خلقت آدم ؛ پس هرآنچه از ایام و لیالی که از جانب خدا در بساط تکوین نشانه و مرحله یی برای رسیدن به مقام خلیفة الله یی است 36   خاکریز مستحکمی است که می بایست شیطان در اندیشه فتح آن باشد و اگر در هِرَم ِهمه ایام الله و لیالیه متبرکه رأسی معین شده باشد تسلط بر آن رأس به معنای فتح مهمترین عنصر خلقت بنی آدم و بعبارتی نیل به هدف شوم او در تقابل با بنده پروری رب العالیمن خواهد بود .
گرچه وجود ، اغواگری و شکست حتمی و پایانی شیطان رجیم از مشیت و برنامه پیش نوشته الهی خارج نیست اما غفلت از عنصر زمان هیبتی کاذب برای او ایجاد میکند که گوئی خود رب بدیها و خدای شرراتهاست بعبارت ساده تر تنها نقطه ی اتکاء شیطان در فریب بنی آدم ورود به عنصر زمان است زیرا این تنها نقطه ی ضعفی ست که بر اثر غفلتهای پیاپی برای هرکس و هرچیز جایگاهی خداگونه برای شیطان در نظر بنی آدم میسازد و او بجای رب العالمین خدای دروغین را خواهد پرستد .
خداوند متعال آدم و حواء را در بهشت سکنا داد و آنها را از نزدیک شدن به درخت و میوه ممنوعه بازداشت و فرمود شیطان دشمن شماست از او بر حذر باشید . با توجه به آیات و روایات متعددی که این داستان را تبیین نموده است اگرچه ظاهرا دلیل اخراج آدم و حواء ار بهشت فریب خوردن از شیطان و تناول از میوه ممنوعه بود اما با دقت بیشتر و نگاه راهبردی و عمیق در می یابیم ورود به منطقه ممنوعه(عنصر مکان) خود معلول علتی قدیمی تر و نامحسوس تر بوده است و آنچه علة العلل این تخطی و فریب خوردگی ست ضعف در فهم صحیح عنصر زمان می باشد . آنجا که شیطان به آن دو اینگونه خطاب نمود که اگر میخواهید ابدی باشید از این ممنوعه بخورید زیرا علت منع خدا جز این نیست که او نخواسته است همچو او ابدی شوید ! 37  
شیطان در ترفند اول و آخر خویش انسان را از محدودیت زمانی که اتفاقا برای خودش و از جانب خدا و بعنوان مهلت تعیین شده است میترساند و در کلام ساده او را با انداختن در دام "عجله " به انجام هر ناشایستی ترغیب می نماید . با اینکه در نگاه دقیق در می یابیم این محدودیت و امهال برای خود او معین گشته است 38   و او با احاله این عذاب موقوت به بنی آدم ، علی الظاهر به جایگاه خدائی برای او بدل گشته و او را از مقام خلیفة اللهی به اسفل السافلین ذلت و تباهی میکشاند .

امّت وسط
از این مقدمه که بخشی از مباحث نظری و کلامی شیعی است نتیجه میگیریم نهایت تلاش شیطان در جنگ با خدا رخنه در عنصر زمان و به چالش کشیدن انسانها از طریق پس و پیش جلوه دادن زمانهای معین است . هم او که برای خارج ساختن آدم و حواء از بهشت آنها را به عجله واداشت در سویی دیگر پس از فریفتن اولیه انسان او را از هر عجله و سرعتی بازداشته و به تسویف و تاخیر و بلکه مهلت خواستن و گذر از عنصر زمان ترغیب و وادار میسازد 39  .
البته اشاره به این نکته عرفانی – فلسفی که بخشی از خواص " ظهور انفسی " است جلوه یی اجتماعی نیز دارد که بیانگر " ظهور آفاقی " و نقش مهم عنصر زمان در وقوع آن است . در نبرد بزرگ حزب الله ( ولی الله و همه پیروان او ) با حزب الشیطان ( شیطان و تابعینش ) جنگ بر سر عنصر زمان حساس ترین و بزرگترین جنگ ناپیدا و تعیین کننده است هرکس در این جنگ پیروز شود از" تقدّم" و "تاخّر" مصون گشته و در امّت وسط 40  جای دارد 41   و امام او ولی الله و پیروز نهائی زندگی دنیائی و اخرویست و در سوی دیگر آنکس که بی توجه به زمان و در غفلت از این عنصر پیچیده و مهم دچار یکی از " پیشروی " یا " عقب افتادگی " از ولی خدا گردد دنیا و آخرتش را یکجا از دست میدهد و این ماحصل اغواگری شیطان رجیم است .
سطح روئین این نبرد همان تحریف زمانی است که راهبرد اصلی دجال در همه زمانها بوده و هست . در اعصار پیشین و در هنگامه فترت ، بعثت انبیاء الهی - که وعده خدا و در زمانی مقرر و معلوم محقق میگردد - را در اذهان انسانهای غفلت زده ، تکذیب (زمانی) کرده و پس از بعثت فرستادگان حق تعالی ، پیروی از آنها را موکول به فردا و فصلی دیگر میکند . از یکسو در اندیشه عفلت زدگان اینگونه بر میتاباند که ما پیرو پیشینیان مان هستیم و به رسالت و هدایتگری تو نیاز نداریم 42  و از سوی دیگر و پس از تبلیغ و تبیین حق ، فرستاده خدا را در اذهانشان اُمّی وعقب مانده و خود را پیشرو و امروزین می نمایاند 43  و در زمان وصی او نیز عَلَم تجدد و روز آمدی و گذر از سنت و کهنگی و کهولت بر افراشته و به اصلاح دروغین که عین افساد است دست می یازد 44 .
نتیجه
"وقت معلوم" که در لسان روایات شیعی به روز ظهور امام مهدی علیه السلام اطلاق گشته است 45  روز پایان مهلت شیطان و شروع شکست و نابودی همیشگی اوست 46  و این دقیقا نقطه ضعف اساسی شیطان و مبنای تحریف زمانی ظهور و توقیت باطل از جانب اوست . پیروان او نیز تحت تاثیر این تحریف یا از این مقطع زمانی گذر کرده و خود را منجی قلمداد نموده 47  و بر مشیت الهی که متظاهر در فکر و عمل ولی الله است تقدم می جویند و یا اینکه آینده ی روشن نابودی شیطان و تحقق وعده الهی را با افکار و اعمالی شیطانی خود به تاخیر انداخته و به بداء مبتلا مینمایند 48   امام خمینی (ره) در یکی از بیانات گهربارشان درباره این تفکر و حامیان و عاملانش اینطور میفرمایند " ... ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهن آنان بزند و نگذارد که این‌قدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد. ما تکلیف داریم آقا! این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان(عج) هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه هایمان، تسبیح را در دست بگیریم و بگوییم: «عَجِّل عَلی فَرَجِه»؛ با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او  ... " 49 و بی شک در نقطه مقابل این جبهه باطل ، حق و حق طلبان به دور از تقدّم و تاخّر در صراط مستقیم ولی الله که تبیین کننده ی مشیت خدا و مجری برنامه جهان شمول اوست با ایمان به " وقت معلوم " افکار و اعمالشان را منطبق بر حد وسطای زمان قرار داده و اگرچه به دام تعجیل نمی افتند و توقیت نمیکنند اما از ترس بداء که سررشته اش در دست شیطان و پیروان اوست از گام نهادن در مسیر تحقق " یوم معلوم " نیز انصراف نمیدهند .
باید توجه داشت احاله مصداق عینی " وقت معلوم " به علم الهی نیز بی آنکه ظرف و مجرای علم الهی را ولی الله بدانیم - هم او که خود قائم و از بین برنده شیطان و محقق کننده یوم معلوم است – افتادن در خطر و خسران جبران ناپذیر است و در سوی دیگر ، بی توجهی به مشیت الهی و درک صحیح از حکومت الله و مراحل شکل گیری آن که مقدمات عقلی و قابل فهم برای انقلاب بزرگ جهانی موعود است ، عملا بداء را رقم خواهد زد و این دو تیغه برانیست که اغواگری شیطان در دو سمت ایمان و عمل صالح نشانده است تا یکی یا هر دو را از دم تیغ گذرانده و ولی الله را تنها و بی یاور قرار دهد .

انقلاب اسلامی ایران شروعی برای پایان مهلت شیطان
بنابر آنچه گذشت وقتی هریک از اولیاء الله و اوصیاء رسول خاتم علیهم السلام مامور به اجرای کامل دستورات الهی و برقراری حکومت جهانی اسلام بوده اند پس بدیهی است که استقرار این نظام جهانی حداکثر در طول یک عمر معمولی بشر که البته در معارف شیعی هفتاد سال تعیین و تبلیغ گشته است ، ممکن خواهد بود و ظرف زمان " تحقق یوم معلوم " توسط ولی الله از زمانی که " اراده جدیّه الهیّه " به اتمام مهلت شیطان بوجود آید حداکثر هفت دهه خواهد بود یعنی برای فرار از دام تاخیر و تسویف ، ناچار به واقع بینی و واقع گرائی بر اساس تعالیم و نشانه گذاریهای معصومانه اولیاء الله هستیم ؛ گر چه از جانب دیگر ، اخباری زدگی و تعجیل در امر محتوم - بی آنکه نفس ، مظهر جلوات ولی الله شده باشد( تحقق ظهور انفسی ) تا بتوان خالصانه و منزه و با اعمال صالحه ، امکان و زمینه عینی قیام او را فراهم آورد – نیز دام دیگری که "توقیت باطل" و ماحصل تلاش شیطان و پیروان اوست را بر سر راهمان قرار میدهد .
توجه به این نکته معرفتی مهم که اراده خداوند متعال بر انجام یا ترک هر فعلی فراتر از فهم و توان انسانهاست ، نباید سد راه شناخت عوامل ایجاد بستر ظهور و تلاش برای تحقق وعده الهی شود چرا که تمامی مباحث مطروحه مشروط به حرکت در راستای خواست خداوند متعال است و با این پیش زمینه اعتقادی ( رفتار بر اساس خواست خدا) که محصول ایمان و عمل صالح است ، تولید و عرضه میگردد .
بنابر آنچه در نتیجه آمد درک " اراده جدّیه الهیه " بر اتمام مهلت شیطان رجیم نقطه حساس و تعیین کننده یی است که مومنین را از هر دو خطر " تعجیل " و " تسویف" مصون میدارد . پس شناخت زمینه ها و نشانه های حتمی و قطعی بر این اراده که از تعمق و تدبر در انبوه آیات و اخبار مرتبط با ظهور بدست می آید و همچنین امداد معرفتی و عملی برای تجلّی عینی و خارجی آن آن نشانه ها ، راهگشای رسیدن به " وقت معلوم " و نیفتادن در دام شیطانی " توقیت باطل " می باشد چه اینکه آیات الهیه چه انفسی و چه آفاقی هریک برای ارتباط ادراکات بشری ما از طریق وحی با مشیت و اراده خداوند متعال است و تذکرهای پیاپی در کتاب الله و منویات اولیاء الله مبنی بر توجه به آیات الهی همه و همه سعی در ارتباط حسی و فهمی و بلکه شهودی ما با اراده خدا و ظرف و مجرا و کم و کیف تحقق آن است . 
بی شک انقلاب اسلامی ایران با عقبه اعتقادی و فرهنگی خود و همچنین آثار مبارکی که از بدو پیروزی تاکنون داشته است و کوس رسوائی شیطان و پیروانش را در فکر و عمل سرداده است و عملاً مستکبران و خداستیزان را به سمت مسلخ نیستی کشانده بیانگر " اراده جدّیه و قطعیه الهیه " بر پایان مهلت شیطان و فرا رسیدن "یوم معلوم " است چه اینکه آیات و روایات فراوانی انقلاب ایرانیان حق طلب را پیش از ظهور منجی بشریت ، سربازان و مدافعان حق قلمداد نموده و بر اساس تعالیم حقه اسلام ناب هرگز دو پرچم حق وجود نخواهد داشت و هر حرکتی که در ایده و عمل پیروی از روش معصومین علیهم السلام را به اثبات برساند و متکی به نظام مدیریتی ولایت فقیه باشد یقینا مقدمه قیام قائم و فرا رسیدن روز موعود است که تشخیص این حقیقت نورانی با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد چشمگیر این شجره طیبه بر همگان میسور گشته است .
اگرچه تبیین حقانیت انقلاب اسلامی و مقدمه و زمینه بودنش برای گسترش عدل جهانی و پایان استکبار و فساد فی الارض در گفتارها و نوشتارهای پیش و پس از انقلاب رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و بیانات مکرر و مستدل و مستند امام خامنه ای (حفظه الله) راهگشای همه حق جویان و رهپویان سیره آل الله است اما کتب و مقالات متعددی در این باب نگاشته شده و علما و محقیقن متعددی فلسفه انقلاب اسلامی و عملکرد و آثار هدایت آفرینش را تشریح نموده اند 50  لاجرم اشاره به این نکته مهم دور از فایده نیست که یقیناً انقلاب اسلامی در نوک پیکان تقابل با شیطان و استکبار و افساد جهانی نه تنها حقیقتی تبیین شده در لسان آیات و روایات و بزرگان دین ماست بلکه واقعیتی ملموس و عینی است که هیچ محقق و بیننده بصیر و حق جوئی از درک و بیان آن سرباز نخواهد زد و کور است دیده ئی که چراغ فروزان انقلاب شکوهمند اسلامی و آثار مبارکش در جای جای گیتی که به برانگیختن ملل مسلمان و مستضعف برای رویاروئی با مستکبران و مفسدان جهانی انجامیده است را نبیند . انقلاب اسلامی ایران نور امید قلبهای خسته و رنجیده از سده های ظلم و تباهی و اسارت انسانیت و مرگ تدریجی نیکی و عدالت است . انقلاب اسلامی برآمده از متن اسلام و عامل به تعالیم حقه همه انبیاء و اولیاء و شجره طیبه هدایت و امید و رستگاری برای بشر امروز است در حالیکه در سوی دیگر بسط علم و عمل شیطانی بر همه نقاط زندگی فردی و اجتماعی انسان بی پناه و حیران تسرّی یافته و تقابل جبهه حق با جبهه باطل به روزهای واپسین و حساس و تعیین کننده خویش نزدیک میگردد و انقلاب اسلامی پایگاه مستحکم علم و عمل عادلانه و خداپسند و سنگر دفاع از ولی الله برای نبرد آخرین است که او برای ریشه کن نمودن ظلم و فساد به مردانی با اراده های پولادین و مسلح به سلاح علم و عمل و برخوردار از دانشهای پاک و نجات بخش روی خواهد نمود 51  و کجا جز ایران اسلامی و انقلاب بزرگ اسلامی ایران است که از سرآغاز خویش بنا را بر دفاع از مظلوم و تاختن بر ظالم نهاده و آغوش به روی همه عدالت خواهان و حق طلبان گشوده است و همواره منتظر قدوم عدالت گستر جهانی و صاحب اصلی و حقیقی پرچم حقانیت خویش است .
یقینا آنچه زمینه اصلی عدالت گستری جهانی حضرت امام مهدی علیه الصلوة و السلام  است گذشته از تدارک آیه شریفه " واعدوا ما استطعم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم " 52  عمق ایمان و تعالی معرفت مومنین و منتظران قدوم مبارک اوست ؛ امام خامنه ای ( حفظه الله تعالی ) در بیانی نورانی این حقیقت آشکار را اینگونه بازگو میفرمایند " ...ما به زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه، این محبوب حقیقى انسانها نزدیک شده‏ایم؛ زیرا معرفتها پیشرفت کرده است ... " 53  آری این مهم که مطمئناً سرآمد محصولات و ثمرات مبارکه شجره طیبه انقلاب اسلامی ست نه تنها جانهای مشتاق ایرانیان را لبریز نموده است بلکه رفته رفته سرتاسر گیتی را نیز به رایحه خوش خویش مشعوف میسازد ؛ از آسیای جنوب شرقی تا آفریقا و از اروپا تا آمریکای جنوبی و حتی در دل ممالک استکباری که مهد شیطان و اذناب اوست ، نور معرفت الهی ایرانیان و صاحبان ایمانهای ثابت و گامهای استوار رسوخ نموده و مستضعفین و محرومان را از همیشه به طلوع خورشید صلح و عدالت امیدوارتر کرده است که بفرموده حق تعالی " ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین "
 54 

والسلام علی عباد الله الصالحین
   رمضان المبارک 1431




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 10:33 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()


__________________________________________________________

1-                عَنْ مُوسَى الْحَنَّاطِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ أَیَّامُ اللَّهِ ثَلَاثَةٌ یَوْمٌ یَقُومُ الْقَائِمُ ع وَ یَوْمُ الْکَرَّةِ وَ یَوْمُ الْقِیَامَة / بحارالانوار ج 53 صفحه 63 و فی مشارق انوار الیقین عن امیرالمؤمنین علیه السلام یوم الرجعة و یوم القیامة و یوم القائم و هی ایام آل محمد مشارق انوار الیقین صفحه 159

2-  قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اَعدی عَدوِّکَ نَفسُک التی بینَ جَنبَیکَ / بحارالانوار ج 67 ص 66

3-  ولا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّیطانِ انَّه لکُم عَدوٌّ مُبینٌ  / البقره 168 و 208 و الانعام 142 و الاعراف 22 و یوسف 5 و الاسراء 53  و  القصص 15  یس 60 الزخرف 62 و

4-  قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا نَزَلَتْ وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ الْآیَةَ فِی الْیَهُودِ أَیِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَ کَذَّبُوا رُسُلَ اللَّهِ وَ قَتَلُوا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ أَ فَلَا أُنَبِّئُکُمْ بِمَنْ یُضَاهِیهِمْ مِنْ یَهُودِ هَذِهِ الْأُمَّةِ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قَوْمٌ مِنْ أُمَّتِی یَنْتَحِلُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أَهْلِ مِلَّتِی یَقْتُلُونَ أَفَاضِلَ ذُرِّیَّتِی وَ أَطَایِبَ أُرُومَتِی وَ یُبَدِّلُونَ شَرِیعَتِی وَ سُنَّتِی ...    بحارالأنوار ج : 44 صفحه 305 و تفسیرالامام علیه السلام صفحه 368

5-  مراجعه شود به کتاب شریف الاحتجاج طبرسی(ره) صفحات 175 تا 185 و همچنین مراجعه شود به تالیفات دانشمند بصیر مرحوم محمد دشتی

6-  قال الصادق علیه السلام ... فَالْإِمَامُ هُوَ الْمُنْتَجَبُ الْمُرْتَضَى وَ الْهَادِی الْمُنْتَجَى وَ الْقَائِمُ الْمُرْتَجَى ... الکافی جلد 1 صفحه 203 و  قال الباقر علیه السلام ... وَ لَمْ یَجْعَلِ الْإِمَامَ الْقَائِمَ بِأَمْرِهِ شُبْهَةً فِیمَا فَرَضَ لَهُ مِنَ الطَّاعَةِ أَنْ یَسْبِقَهُ بِأَمْرٍ قَبْلَ مَحَلِّهِ أَوْ یُجَاهِدَ فِیهِ قَبْلَ حُلُولِهِ ... الکافی جلد 1 صفحات 356و357  و همچنین مراجعه شود به زیارات خاصه ائمه هدی علیهم السلام

7-  در بیان شیوائی از امام باقر به زیدبن علی بن الحسین علیهم السلام  توجه به "زمان موعود" و"یوم معلوم" مورد تاکید صریح حضرت قرار گرفته است که بسیار قابل تامل میباشد/ رجوع شود به الکافی جلد1 صفحه 356

8-  فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِید... بحارالانوار جلد44 صفحه 326

9- عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ یَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ کَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِی السَّبْعِینَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاکُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِیثَفَکَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِکَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَحَدَّثْتُ بِذَلِکَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ قَدْ کَانَ کَذَلِکَ / الکافی جلد 1 صفحه 368 و  عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ : ...سَابِعُنَا قَائِمُنَا إِنْ شَاءَ اللَّه‏  ... بحارالانوار جلد 48 صفحه 260  و  همچنین مراجعه شود به گفتار مبسوطی از نویسنده در تحلیل زندگی سیاسی امام کاظم علیه السلام  http://tazohoor.ir/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=416&Itemid=1 

10-                 امام حسین علیه السلام در آخرین خطابه خود در روز عاشورا علت اصلی رویگردانی شیعیان و مسلمین از امام و رویاروئی با ایشان را چنین بیان میفرماید ... وَیْلَکُمْ مَا عَلَیْکُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَیَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِی وَ إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِفَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون... بحارالانوار جلد 45 صفحه 8

11-             مراجعه شود به کتاب شریف الکافی بَابُ کَرَاهِیَةِ التَّوْقِیت جلد 1 صفحات 368 و 369

12-                عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْقَائِمِ ع فَقَالَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا نُوَقِّتُ   الکافی جلد 1 صفحه 369 و (قال الصادق علیه السلام ) أَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُخَالِفَ وَقْتَ الْمُوَقِّتِینَ   الکافی جلد 1 صفحه 369  وعَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لِهَذَا الْأَمْرِ وَقْتٌ فَقَالَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّ مُوسَى ع لَمَّا خَرَجَ وَافِداً إِلَى‏ رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اللَّهُ عَلَى الثَّلَاثِینَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ قَدْ أَخْلَفَنَا مُوسَى فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا فَإِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَى مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ وَ إِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَى خِلَافِ مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَیْنِ  الکافی جلد 1 صفحه 369

13-                مراجعه شود به مقاله "ظهور از واقعیت تا تطبیق"  http://tazohoor.ir/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=543&Itemid=1


14-                 لسان العرب: فالتوقیت ان یجعل للشی وقت یختص به و هو بیان مقدار المدة ای تحدید الاوقات / مجمع البحرین : اذا بیّن للفعل وقتاً یفعل به

15-              یوم الوقت المعلوم / الحجر 38

16-                 قال الله تعالی  من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه / برخی از یهودیان کلمه ( کلام) الهی را از موضع خویش جابجا نمودند / النساء 46

17-                 در توضیح این مطلب باید گفت عالمانی که علی الظاهر مسلمان و شیعه هستند اما از خوراکهای جسمی و روحی شیطانی که در جامعه امروز بسیار گسترده و همه گیرتر شده است اجتناب نمی نمایند بیش از عموم مردم در خطر شیطانزدگی هستند و نتیجه این غفلتشان گرایش فکری به انحرافات اعتقادی پیچیده و نامرئی ایادی و عالمان دنیا زده و متفکران مادیگرائی است که فی الواقع پیروان افکار شیطان و مبلغان و مروجان او هستند .

18-                 امروزه "مکتب تفکیک" در قلم و گفتار بسیاری از محققین عهده دار اخباری گری نوین در عصر ما معرفی میگردد .

19-             در مجامع روائی شیعی و مسندات اهل تسنن روایاتی وجود دارد دال بر اینکه قیام خاتم الاوصیاء علیه السلام از مشرق آغاز میگردد که محققین و اهل فن پیرامون این مستندات و جمع آنها با خروج و ظهور قطعی امام عصر علیه السلام از مکه مکرمه به این نتیجه رسیده اند که اشاره این روایات شریف به تمهید و زمینه سازی قیام حضرت است و با توجه به نقش تعیین کننده ایرانیان و خصوصا اهل قم و دو سید بزرگواری که در پی هم پرچم اهل مشرق را در دست داشته و نهایتا به امام عصر علیه السلام واگذار میکنند نتیجه فوق الذکر بدیهی و قطعی خواهد بود . مراجعه شود به روایت نعمانی از حارث همدانی که امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود : الْمَهْدِیُّ أَقْبَلُ جَعْدٌ بِخَدِّهِ خَالٌ یَکُونُ مَبْدَؤُهُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِق‏ / بحارالانوار جلد 52 صفحه 252

20-                 عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین‏ / بحارالانوار جلد 52 صفحه 216  و  عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِیکٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَقْبَلَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ الزُّبَیْرُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ جَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَخَرَجَ إِلَیْهِمُ النَّبِیُّ ص فَجَلَسَ إِلَیْهِمْ فَانْقَطَعَ شِسْعُهُ فَرَمَى بِنَعْلِهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَنْ یَمِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَى وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ دُونَهُمْ قَالَ أَبُو بَکْرٍ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکَتَ فَقَالَ الزُّبَیْرُ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکَتَ فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکَتَ فَقَالَ عَلِیٌّ ع مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرَوْحِ اللَّهِ عَلَى غَیْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِکَ شِیعَتُکَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ یَا عَلِیُّ / بحارالانوار جلد 65 صفحه 193

21-               عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ تَنْزِلُ الرَّایَاتُ السُّودُ الَّتِی تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْکُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِیُّ بُعِثَ إِلَیْهِ بِالْبَیْعَةِ  / بحارالانوار جلد 52 صفحه 217 و عن ابی جعفر علیه السلام قال : یخرج شاب من بنی هاشم بکفه الیمنی خال من خراسان برایات سود / ملاحم ابن طاوس صفحه 53 و همچنین مراجعه شود به روایات متعدد در باب رایات سود

22-              بنابر روایات شیعی روز عاشورا روز ظهور امام عصر علیه السلام معرفی شده است مراجعه شود به کمال الدین جلد 2 صفحه 653 و وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 338 و بحارالانوار جلد 98 صفحه 34 و الارشاد صفحه 361

23-              مراجعه شود به بحارالانوار جلد 57 صفحه 208 و  214و  215و 216

24-             قال الله تعالی : وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور ‏ / ابراهیم 5 فی التفسیر القمی : قال ایام الله ثلاثة ؛ یوم القائم ، یوم الموت و یوم القیامة الخصال صفحه 108 و بحارالانوار جلد 7 صفحه 61

25-              برای اطلاع از مراحل پنجگانه انقلاب اسلامی ایران که از سرنگونی رژیم طاغوت آغاز و با پیوستن به انقلاب جهانی مهدی موعود علیه السلام به کمال خویش نائل میگردد به مقاله راهبردی " انقلاب اسلامی ، ظهور و حکومت الله " مراجعه نمائید http://tazohoor.ir/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=549&Itemid=1

26-             إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فیما کانُوا فیهِ یَخْتَلِفُون / نحل 124 امام باقر علیه السلام درباره این آیه فرمود : وَ ذَلِکَ أَنَّ مُوسَى أَمَرَ قَوْمَهُ أَنْ یَتَفَرَّغُوا لِلَّهِ فِی کُلِّ سَبْعَةِ أَیَّامٍ یَوْماً یَجْعَلُهُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ هُمُ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیه  بحارالأنوار  جلد 14 صفحه 56  متذکر میشود اصحاب السبت، گروهی از یهودیان بودند که در قریه ای در کنار دریا زندگی می کردند، خداوند آنها را از گرفتن ماهی در روز شنبه، منع کرده بود و خداوند می خواست تا انها را آزمایش کند، زیرا ماهی ها در روزهای شنبه انبوه بودند و بر روی سطح آب میآمدند و روزهای دیگر نمی آمدند، از همین جهت، صید آنها در روز شنبه تحریم شده بود، ولی آنان این فرمان خدا را نادیده گرفتند و به خدا خیانت کردند. خداوند هم به کیفر این عمل، آنان را به صورت بوزینه هایی ذلیل و خاموش در آورد و به نفرین، مبتلایشان کرد. اصحاب السبت در زمان حضرت داود، زندگی می کردند. نام قریه آنها را، مفسران «ایله» گفته اند و محل آن را در کنار دریای احمر ذکر کرده اند.  آنها در این نوع صید کردن ماهی، به حیله شرعی متوسل می شدند، از این رو، حوضچه هایی در کنار دریا می کندند و یک راه از دریا به آن باز می گذاشتند که آب دریا به آنجا سرازیر شود، چون روز جمعه می شد، آن راه را باز می کردند تا ماهیان از دریا وارد آنجا می شدند و غروب روز شنبه، آن راه را می بستند تا ماهی ها دیگر نتوانند به دریا بروند و آنگاه در روز یکشنبه که دیگر صید ماهی منعی نداشت، آن ماهی ها را می گرفتند که مورد غضب خدا واقع شدند و کیفر عمل خود را دیدند.  این نام در قرآن  در سوره های بقره آیه 61، نساء آیه 47، مائده آیه 65 و 82  نیز آمده است . بر اطلاع بیشتر مراجعه شود به این نشانی  http://www.ahsanolhadith.ir/books/5028.html

27-                 از مشهورترین این افراد کعب الاحبار است که در زمان خلافت عمر بن خطاب رسما و به عنوان سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه به ترویج معارف یهودی از مهمترین تریبون جامعه اسلامی و با تاییدات مکرر خلیفه دوم مبادرت میورزید / برای پیگیری کامل این بحث مراجعه شود به بحث مفصل تاریخ تحلیلی اسلام از نویسنده http://tazohoor.ir/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=416&Itemid=1 

28-                ایجاد و بارورسازی انبوه ابرها که به بارشهای سیل آسا منجر میگردد . آزمایشهای اتمی زیرزمینی و زیر اقیانوسی که به حرکتهای پنهان لایه های زیرین زمین می انجامد و همچنین بهره بردن از فراتابش امواج بسیار قدرتمند الکترومغناطیسی که از جو (اتمسفر) به نقاط خاص و معینی از زمین پرتاب میشود و موارد بسیاری دیگر ، جزئی از امکانات بسیار پیشرفته استکبار جهانی برای آفرینش بلایای به ظاهر طبیعی در مکانها و زمانهای مورد نظرشان می باشد . برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه تحقیق درباره پروژه خطرناک هارپ بسیار راهگشا خواهد بود و همچنین مراجعه شود به نشانی اینترنتی www.e12.ir 

29-                دسترسی به کُرات دیگر که برخی از مواد و موجودات خاص در آنها وجود دارند و همچنین ارتباط پیچیده با گونه هائی از اجنه و نسناس و همچنین بازتولید ژنتیکی و "کلون" برخی از این موجودات منقرض شده که شباهتهائی با انسانها نیز دارند و همچنین اختراع و به کارگیری پرنده هائی با سرعت مافوق صوت که قابل رهگیری نیستند و ساخت و بکارگیری آنها بیش از 7 دهه قدمت دارند ، مجموعا فرایند پیچیده و مخوفی را ایجاد نموده که تحت عنوان "یوفو" یا عناوین دیگر در دهه های اخیر اقدام به فعالیتهای عجیب و اثرگذاریهای مختلفی بر زندگی انسانها نموده اند .

30-              جایگزین کردن تقدیری به جای تقدیر دیگر از سوی خداوند متعال و بنابر حکمتی خاص . برای توضیحات تکمیلی مراجعه شود به http://www.hawzah.net/per/a/do.asp?a=AECD1.HTM و همچنین مراجعه شود به تفسیر المیزان جلد 11 صفحه 523 و تفسیر نمونه جلد 1 صفحه 246

31-             وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون / النور 55 و مراجعه شود به بحارالانوار جلد 51 صفحه 58

32-                 قال فانک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم  الحجر آیه 38  و ص آیه 80

33-                  لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین الحجر 40 و ص 83 ان عبادی لیس لک علیهم سلطان  الحجر 42 و الاسراء65

34-                 واستفزز من استطت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد و عدهم و مایعدهم الشیطان الا غرورا  الاسراء 64

35-                 انه یریکم هو و قبیله من حیث لاترونهم الاعراف 27

36-                 و لقد ارسلنا موسی بآیاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور  ابراهیم 5

37-                 الاعراف 10 تا27

38-             قالَ أَنْظِرْنی‏ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ *قالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ  الاعراف 14و15

39-                 مراجعه شود به مباحث اخلاقی –عرفانی علمای اعلام خصوصا کتاب شریف چهل حدیث امام خمینی (ره)

40-                 المتقدم لهم مارق و المتاخر عنهم زاهق صلوات شعبانیه / بحارالانوار جلد 84  صفحه 66

41-                 قال الباقر علیه السلام ...نحن الامة الوسط... الکافی جلد 1 صفحه 191 و بحارالانوار جلد  23  صفحه 351

42-              وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُون / المائدة 104

43-             مصادیق متعدد این موضعگیریهای جاهلانه علیه انبیاء عظام از سوی کفار در جای جای قرآن کریم یافت میشود و نشان از اهمیت بسیار این موضوع و همه گیری آن در امم مختلف دارد . برای نمونه تدبر شود در آیات سوره مبارکه هود

44-                 این "تعجیل" و "تسویف" القائی شیطان در امم مختلف رایج بوده است و با مراجعه به قرآن کریم به موراد متعددی از این رویاروئی جاهلانه و شیطانی با انبیاء عظام بر میخوریم که در سه مرحله صورت میگرفته است اول ؛ انکار پیش از بعثت دوم؛ تکذیب پس از بعثت سوم ؛ تهمت عقب ماندگی و کهنگی افکار در هنگامه بعثت و پس از آن در زمان وصی

45-                 وَهْبِ بْنِ جُمَیْعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ إِبْلِیسَ وَ قَوْلِهِ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ أَیُّ یَوْمٍ هُوَ قَالَ یَا وَهْبُ أَ تَحْسَبُ أَنَّهُ یَوْمُ یَبْعَثُ اللَّهُ النَّاسَ لَا وَ لَکِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْظَرَهُ إِلَى یَوْمِ یَبْعَثُ اللَّهُ قَائِمَنَا فَیَأْخُذُ بِنَاصِیَتِهِ فَیَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِکَ الْیَوْمُ هُوَ الْوَقْتُ الْمَعْلُوم‏بحارالأنوار ج : 60 ص : 222  و  قال زین العابدین علیه السلام ... الوقت المعلوم یوم قیام القائم ... بحارالانوار52 صفحه 376  

46-                 بحارالانوار جلد 53 صفحه 42

47-             معمول مدعیان دروغین مهدویت که بعضا واجد استعدادهای چشمگیر و زیادی نیز بوده اند ، دقیقا در اثر همین انحراف فکری - که ماحصل وسوسه انگیزی و اغواگری شیطان است - در دام تعجیل و عبور از زمان قیام لله افتاده اند و پس از سرخوردگی و گرفتاری در نفسانیات ، دچار خلاء بین حق و باطل شده و به سمت ادعای کذب روی می آورند .

48-              در لسان آیات و روایات شیعی این عده به "قاعدون" مشهورند که همواره در طول تاریخ ضربات جبران ناپذیری به اسلام وارد آورده اند . "قاعدون" برای فرار از سوال مومنین و جامعه در پس ظاهری مقدس مآبانه پنهان گشته و به بهانه " عدم ورود به ساحت ولی الله و قیام در راه خدا که اذن الهی را میطلبد" عزلت نشین گشته و جماعتی از مسلمین را نیز به تبعیت از خویش از قیام در راه خدا و تقابل با شیطان باز میدارند .

49-             صحیفه نور جلد 18 صفحات 195 و 196

50-                لینک کتب و مقالات درباره انقلاب اسلامی ایران

http://www.hawzah.net/Hawzah/Search.aspx?SearchText=%22%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%22&LanguageID=1



http://www.shiasearch.com/modules.php?newlang=far&op=modload&name=Web_Links&file=index&req=search



http://culture.sharif.ir/books_name/enghelab_eslami_maghalat_pajooheshi.htm



http://www.rasekhoon.net/Article/category-734-1.aspx



http://www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=archive&ID=26&S1=191935



http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4876&id=40578



http://noorportal.net/180/182/198/29970.aspx



http://www.bookroom.ir/part,printable/id,2918/lang,fa/



http://irarticles.net/archives/200664

51-                قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَجِی‏ءُ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ فَمَنْ سَمِعَ بِهِمْ فَلْیَأْتِهِمْ فَبَایَعَهُمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ  بحارالأنوار ج : 51 ص : 85  و  عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا کَانَ یَقُولُ لُوطٌ ع لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلى‏ رُکْنٍ شَدِیدٍ إِلَّا تَمَنِیّاً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ ع وَ لَا ذَکَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ یُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِیدِ لَقَطَعُوهَا لَا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتَّى یَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ   بحارالأنوار ج : 52 ص : 328  و مرفوعه ْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَهُ کَنْزٌ بِالطَّالَقَانِ مَا هُوَ بِذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ رَایَةٌ لَمْ تُنْشَرْ مُنْذُ طُوِیَتْ وَ رِجَالٌ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یَشُوبُهَا شَکٌّ فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَر  بحارالأنوار ج : 52 ص : 308

52-                الانفال 60

 53 - بیانات معظم له مرداد ماه 1378

54-  الاعراف 128


 




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 10:32 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
<< مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.