بابیه...
وقتی که بنده ای بسم الله الرحمن الرحیم بگوید ، خداوند - جل جلاله -گوید : بنده ام با نام من شروع کرد و حقی بر من است که کارهای او را برایش تمام ( کامل ) کنم و احوالش را برای او مبارک گردانم .
اسم مبارک« الله» چهار حرفست و اگر کسی بر آن واقف شود به حقیقت، همه اشیاء را می شناسد؛ چرا که آنها از او و با او و به سوی او و صادر شده از او می باشند، پس هر گاه « همزه» را انداختی باقی می ماند«لله» که اشاره است به «ولله کل شیء» یعنی همه چیز از اوست و اگر«لام» را انداختی و الف را گذاردی «اله» می شود که اشاره دارد به « وَ هُوَ الهُ کُلَّ شَیءٍ» هر چیزی به او موجود است. اگر«لام» و «الف» را انداختی « له» می شود، « وَ لَهُ کُلَّ شَی ءٍ»بازگشت هر چیزی به سوی اوست، اگر « لام» از کلمه « له» انداخته شود، «هُ» باقی ماند و « هو» لفظی است که دلالت دارد بر ینبوع (1)عزّت حضرت احدیت و لفظ «هو» مرکب است از دو حرف « هاء» و « واو». لفظ « هاء» اصل است نسبت به « واو»، چون « واو» از اشباع ضمه « هاء» پیدا شد، پس در واقع « هو» یک حرف است و دلالت دارد بر وحدت حضرت احدیت.
« الله»، اسم ذات خداوند و مستجمع(2) جمیع صفات کمال و جمال و جلال اوست.در این که شکی نیست" الله " اسم ذات خداوند و مستجمع ( شامل ) جمیع صفات کمال و جمال و جلال حضرت حقه،با علم به این موضوع میشه گفت که در فارسى لغتى مترادف کلمه الله که بشود جاى آن گذارد نداریم، و هیچکدام رساننده تمام معنى الله نیستند. زیرا اگر بجاى الله «خدا» بگذاریم رسا نخواهد بود، چون خدا مخفف «خودآى» است و رساننده تعبیرى است که فیلسوفان مىکنند، یعنى «واجب الوجود» و یا شاید به کلمه غنى که در قرآن آمده است نزدیکتر باشد تا به الله. و اگر خداوند استعمال شود باز رسا نخواهد بود زیرا خداوند یعنى صاحب، و اگر چه الله خداوند هم هست ولى مرادف با خداوند نیست; خداوند یک شان از شئون الله است. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود : ای خدای ذوالجناح !
ماها عادت کردیم که خیلی از کلمات و جملات رو همینطوری ،به زبون بیاریم.بدون اینکه اصلا معنی دقیقی ،یا زیاد هم سخت نگیریم حداقل یه معنی روشنی ازش داشته باشیم
خوب یعنی چی "به نام خداوند بخشنده ی مهربان"؟؟؟
میبینید! اصلا نمیدونیم چی میگیم.ولی میگیم.
اصلا نشده که یه بار از خودمون بپرسیم ،این جمله ناقص نیست؟یه چیزی کم نداره؟
واقعا"به نام خداوند بخشنده ی مهربان" چیزی کم نداره؟از نظر دستور زبان فارسی و عربی،چیزی کم نداره؟
ازتون یه سوال میپرسم، به نظرتون ، جمله ی بسم الله الرحمن الرحیم ،جمله ای فعلیه است یا اسمیه؟
بسم الله الرحمن الرحیم ، یک جمله ی فعلیه است.پس فعلش کو؟؟؟کجاست؟؟؟مگه فعل محذوف هم داریم توی عربی؟؟؟ فاعل محذوف داریم اما فعل محذوف چی؟
نه، فعلش حذف نشده...خوب نگاهش کنید!فعلش کجاست؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
متنی در کتاب پانزده گفتار شهیدمطهری در مرود شعار "بسم الله الرحمن الرحیم" هست که فکرمیکنم ذکرش در اینجا خالی از لطف نباشه:
یکی از دستورات و مقررات اسلامی که شامل همه مسلمانان است، مسئله لزوم تعظیم شعایر اسلامی، یعنی بزرگ شمردن شعارهای اسلامی است. کلمه شعار از همان کلمه شعور آمده که به مفهوم علم و درک است. شعار عبارت است از چیزی که نوعی اعلام وابستگی در آن وجود داشته باشد. شعار نوعی تظاهر و اعلام وابستگی به یک قوم یا کشور و یا یک فکر و عقیده است. شاید اولین بار این کلمه در مورد اعلامهایی که در جنگها بهکار میرفته، استعمال شده است.
اسلام یک دین اجتماعی است. در جمیع شئون زندگی بشر مقررات دارد و ایدئولوژی اسلامی واجد همهچیز است. اسلام به حکم این که یک دین اجتماعی است، به این مسئله قانع نیست که من و شما تنها برای خودمان مسلمان باشیم. ما علاوهبر همه مقررات و دستورهایی که داریم، یک نوع برداشتهای دیگری هم در زندگی باید داشته باشیم که در آن برداشتها عملا میگوییم ما مسلمانیم و این در همه شئون زندگی ما باید دیده شود. یک نشانهای باید روی خانه ما باشد که نشان دهد آن خانه متعلق به یک مسلمان است. در لباس پوشیدن ما لااقل یک نشانه باید وجود داشته باشد که بگوییم با این نشانه ما مسلمانیم.
هر ملتی برای شروع کار خودش شعاری دارد، شعار ملت اسلام هم توحید است؛ «بسما... الرحمن الرحیم» شعار مسلمان است. یعنی اگر بندهای در راه رضای او گام بردارد، عنایتها و الطاف خاص شامل حال او میشود. ما «بسما...» را به عنوان یک «شعار» باید حفظ کنیم و «شعار مانند» هم باید حفظ کنیم. آنچه من در دلم آرام بگویم و کسی نفهمد شعار نیست. بلند گفتن است که اثر دارد. وقتی شما در خانهتان «بسما...» را همیشه بگویید، آنوقت است که در فرزندتان اثر دارد. آن اندازه که شعار در روح کودک اثر میگذارد، اصل حقیقت اثر نمیگذارد.
میگن قبل هرکاری باید بسم الله گفت!یعنی چی آخه؟
نمیدونم متوجه شدید یا نه! فعلش حذف نشده.فعل بسم الله الرحمن الرحیم ، تمام کارهایی است که ما میخواهیم انجام بدیم.
منظورم رو متوجه شدید؟
بذارید مثال بزنم....مثلا میخوایین دروغ بگین.خوب، باید بگید ،به نام خداوند بخشنده ی مهربان دروغ میگویم! درسته؟
میشه با نام خدا کار زشت ،غیر خدایی انجام داد؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان دزدی میکنم؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان نماز پر از ریا میخونم که رئیسمون ببینه؟بدونه من مومنم؟
به نام خداوند بخشنده ی سر همسرم داد میزنم؟ بهش خیانت میکنم؟ دورش میزنم؟بهش دروغ میگم؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان با نامحرم میگم و میخندم؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان لباس ناجور میپوشم و میرم بیرون؟
و....هر کاری که میخواییم انجام بدیم رو باید با بسم الله الرحمن الرحیم چک کنیم،اگه موافق بود و هم جهت،کارخوبیه واگه با بسم الله نمیسازه ،معلوم میشه مورد رضایت خدا هم نیست.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان دست یه نابینا رو میگیرم میبرم اونطرف خیابون؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان بامردم مهربونم؟
؟؟؟
به همین راحتی میشه رضایت خدارو بدست آورد.همینه که میگن، کل قرآن در بسم الله خلاصه شده
وقتی که بنده ای بسم الله الرحمن الرحیم بگوید ، خداوند - جل جلاله -گوید : بنده ام با نام من شروع کرد و حقی بر من است که کارهای او را برایش تمام ( کامل ) کنم و احوالش را برای او مبارک گردانم .
اسم مبارک« الله» چهار حرفست و اگر کسی بر آن واقف شود به حقیقت، همه اشیاء را می شناسد؛ چرا که آنها از او و با او و به سوی او و صادر شده از او می باشند، پس هر گاه « همزه» را انداختی باقی می ماند«لله» که اشاره است به «ولله کل شیء» یعنی همه چیز از اوست و اگر«لام» را انداختی و الف را گذاردی «اله» می شود که اشاره دارد به « وَ هُوَ الهُ کُلَّ شَیءٍ» هر چیزی به او موجود است. اگر«لام» و «الف» را انداختی « له» می شود، « وَ لَهُ کُلَّ شَی ءٍ»بازگشت هر چیزی به سوی اوست، اگر « لام» از کلمه « له» انداخته شود، «هُ» باقی ماند و « هو» لفظی است که دلالت دارد بر ینبوع (1)عزّت حضرت احدیت و لفظ «هو» مرکب است از دو حرف « هاء» و « واو». لفظ « هاء» اصل است نسبت به « واو»، چون « واو» از اشباع ضمه « هاء» پیدا شد، پس در واقع « هو» یک حرف است و دلالت دارد بر وحدت حضرت احدیت.
« الله»، اسم ذات خداوند و مستجمع(2) جمیع صفات کمال و جمال و جلال اوست.در این که شکی نیست" الله " اسم ذات خداوند و مستجمع ( شامل ) جمیع صفات کمال و جمال و جلال حضرت حقه،با علم به این موضوع میشه گفت که در فارسى لغتى مترادف کلمه الله که بشود جاى آن گذارد نداریم، و هیچکدام رساننده تمام معنى الله نیستند. زیرا اگر بجاى الله «خدا» بگذاریم رسا نخواهد بود، چون خدا مخفف «خودآى» است و رساننده تعبیرى است که فیلسوفان مىکنند، یعنى «واجب الوجود» و یا شاید به کلمه غنى که در قرآن آمده است نزدیکتر باشد تا به الله. و اگر خداوند استعمال شود باز رسا نخواهد بود زیرا خداوند یعنى صاحب، و اگر چه الله خداوند هم هست ولى مرادف با خداوند نیست; خداوند یک شان از شئون الله است. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود : ای خدای ذوالجناح !
ماها عادت کردیم که خیلی از کلمات و جملات رو همینطوری ،به زبون بیاریم.بدون اینکه اصلا معنی دقیقی ،یا زیاد هم سخت نگیریم حداقل یه معنی روشنی ازش داشته باشیم
خوب یعنی چی "به نام خداوند بخشنده ی مهربان"؟؟؟
میبینید! اصلا نمیدونیم چی میگیم.ولی میگیم.
اصلا نشده که یه بار از خودمون بپرسیم ،این جمله ناقص نیست؟یه چیزی کم نداره؟
واقعا"به نام خداوند بخشنده ی مهربان" چیزی کم نداره؟از نظر دستور زبان فارسی و عربی،چیزی کم نداره؟
ازتون یه سوال میپرسم، به نظرتون ، جمله ی بسم الله الرحمن الرحیم ،جمله ای فعلیه است یا اسمیه؟
بسم الله الرحمن الرحیم ، یک جمله ی فعلیه است.پس فعلش کو؟؟؟کجاست؟؟؟مگه فعل محذوف هم داریم توی عربی؟؟؟ فاعل محذوف داریم اما فعل محذوف چی؟
نه، فعلش حذف نشده...خوب نگاهش کنید!فعلش کجاست؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
متنی در کتاب پانزده گفتار شهیدمطهری در مرود شعار "بسم الله الرحمن الرحیم" هست که فکرمیکنم ذکرش در اینجا خالی از لطف نباشه:
یکی از دستورات و مقررات اسلامی که شامل همه مسلمانان است، مسئله لزوم تعظیم شعایر اسلامی، یعنی بزرگ شمردن شعارهای اسلامی است. کلمه شعار از همان کلمه شعور آمده که به مفهوم علم و درک است. شعار عبارت است از چیزی که نوعی اعلام وابستگی در آن وجود داشته باشد. شعار نوعی تظاهر و اعلام وابستگی به یک قوم یا کشور و یا یک فکر و عقیده است. شاید اولین بار این کلمه در مورد اعلامهایی که در جنگها بهکار میرفته، استعمال شده است.
اسلام یک دین اجتماعی است. در جمیع شئون زندگی بشر مقررات دارد و ایدئولوژی اسلامی واجد همهچیز است. اسلام به حکم این که یک دین اجتماعی است، به این مسئله قانع نیست که من و شما تنها برای خودمان مسلمان باشیم. ما علاوهبر همه مقررات و دستورهایی که داریم، یک نوع برداشتهای دیگری هم در زندگی باید داشته باشیم که در آن برداشتها عملا میگوییم ما مسلمانیم و این در همه شئون زندگی ما باید دیده شود. یک نشانهای باید روی خانه ما باشد که نشان دهد آن خانه متعلق به یک مسلمان است. در لباس پوشیدن ما لااقل یک نشانه باید وجود داشته باشد که بگوییم با این نشانه ما مسلمانیم.
هر ملتی برای شروع کار خودش شعاری دارد، شعار ملت اسلام هم توحید است؛ «بسما... الرحمن الرحیم» شعار مسلمان است. یعنی اگر بندهای در راه رضای او گام بردارد، عنایتها و الطاف خاص شامل حال او میشود. ما «بسما...» را به عنوان یک «شعار» باید حفظ کنیم و «شعار مانند» هم باید حفظ کنیم. آنچه من در دلم آرام بگویم و کسی نفهمد شعار نیست. بلند گفتن است که اثر دارد. وقتی شما در خانهتان «بسما...» را همیشه بگویید، آنوقت است که در فرزندتان اثر دارد. آن اندازه که شعار در روح کودک اثر میگذارد، اصل حقیقت اثر نمیگذارد.
میگن قبل هرکاری باید بسم الله گفت!یعنی چی آخه؟
نمیدونم متوجه شدید یا نه! فعلش حذف نشده.فعل بسم الله الرحمن الرحیم ، تمام کارهایی است که ما میخواهیم انجام بدیم.
منظورم رو متوجه شدید؟
بذارید مثال بزنم....مثلا میخوایین دروغ بگین.خوب، باید بگید ،به نام خداوند بخشنده ی مهربان دروغ میگویم! درسته؟
میشه با نام خدا کار زشت ،غیر خدایی انجام داد؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان دزدی میکنم؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان نماز پر از ریا میخونم که رئیسمون ببینه؟بدونه من مومنم؟
به نام خداوند بخشنده ی سر همسرم داد میزنم؟ بهش خیانت میکنم؟ دورش میزنم؟بهش دروغ میگم؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان با نامحرم میگم و میخندم؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان لباس ناجور میپوشم و میرم بیرون؟
و....هر کاری که میخواییم انجام بدیم رو باید با بسم الله الرحمن الرحیم چک کنیم،اگه موافق بود و هم جهت،کارخوبیه واگه با بسم الله نمیسازه ،معلوم میشه مورد رضایت خدا هم نیست.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان دست یه نابینا رو میگیرم میبرم اونطرف خیابون؟
به نام خداوند بخشنده ی مهربان بامردم مهربونم؟
؟؟؟
به همین راحتی میشه رضایت خدارو بدست آورد.همینه که میگن، کل قرآن در بسم الله خلاصه شده


به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مرکز خبر حوزه ، این مرجع تقلید در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم خطاب به علمای مصر و برخی از علمای اهل سنت، اظهار کرد: برخی از عالمان سنی اعتراض کردهاند که برخی از برنامههای تاریخی صدا وسیما اهانت به صحابه پیامبر (ص) است حال آن که باید توجه کنند که اهانت، با نقل یک مسئله و حکایت تاریخی فرق دارد.
وی افزود: ما نمیگوییم اهانت صورت بگیرد اما نباید تاریخ را هم نگفت، آیا کسی میتواند منکر جنگ جمل باشد یا این که کسی شک دارد طلحه و زبیر، با امام زمان خود عهد شکستند؟
این مرجع تقلید تاکید کرد: چشمانمان را بر تاریخ نبنیدیم؛ شما در ردیف علما هستید و باید بدانید که تحقیر و تحقیق دو مسئله مجزا از همدیگر هستند.
وی اضافه کرد: اشکال دیگری که در نقد علمای اهل سنت در بیان مسایل تاریخی میتوان ذکر کرد این است که چرا قرآن، تاریخ را ذکر کرده است؟
مکارمشیرازی با بیان این که علمای اهل سنت عنوان میکنند که قرآن تنها تاریخ قبل از اسلام را ذکر کرده است باز هم میگوییم مسایل تاریخی را نمیتوان فراموش کرد؛ چرا که بیان مسایل تاریخی در کتابها پر است؛ اصلا کتب شیعه را کنار میگذاریم و کتب اهل سنت را در مورد اشخاصی چون عبداللهبن زبیر و غیره حکایت میکنیم.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه نباید نسبت به برادر مؤمن خود اهانت کرد، گفت: کمترین اهانت به برادر مسلمان موجب خارج شدن از ولایت ایمانی و اخوت اسلامی است.
مکارمشیرازی در ادامه با بیان اینکه نسبت کفر به دیگری دادن سبب خارج شدن انسان از ایمان خواهد شد، افزود: خداوند هیچ عملی را از کسی قبول نمیکند در حالیکه نسبت بدی به برادر مسلمان خود داده باشد.
این مرجع تقلید افزود: تکفیر کردن افراد و نسبت دادن حکم ارتداد به دیگری به راحتی نیست و نمیتوان کسی را به راحتی متهم به ارتداد کرد؛ مانند برخی وهابیها یا سلفیها که حکم ارتداد میدهند.
وی با اشاره به سخنی از پیامبر(ص) اظهار کرد: جایز نیست کسانی که رو به قبله نماز میخوانند و در این مسئله مشترک هستند، نسبت تکفیر و ارتداد به یکدیگر دهند.
مکارمشیرازی افزود: نباید نسبت به دیگران که کاری نکردهاند، نیت بدی در ذهن داشت زیرا در این صورت اعمال مورد قبول واقع نخواهد شد.
این مرجع تقلید با بیان اینکه انجام اعمال دینی راحت، اما شرایط قبول آنها سخت است، گفتند: لازمه قبولی اعمال پاکی دل و روح است؛ بنابراین روح باید پاک باشد و از دروغ و تهمت دوری کند.

طریق اهل بدعت در سراب است تبار دشمن حیدر خراب است
امشب از اسمان دیده ی تو
روی شعرم ستاره می بارد
در سکوت سپید کاغذها
پنجه هایم جرقه می کارد
شعر دیوانه ی تب الودم
شرمگین از شیار حواهش ها
پیکرش دوباره می سوزد
عطش جاودان اتش ها
اری اغاز دوست داشتن است
گرچه پایان کار نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
از سیاهی چرا حذر کردن
شب پر از قطره های الماس است
انچه از شب بجای می ماند
عطر سکر اور گل یاس است
اه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد زمن نشانه ی من
روح سوزان اه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه ی من
اه بگذار زین دریچه ی باز
خفته در پرنیان رویاها
با پر روشنی سفر گیرم
بگذرم از حصار دنیاها
دانی از زندگی چه می خواهم
من تو باشم تو پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو بار دیگر تو
انچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین طوفانی
کاش یارای گفتنم باشد
بس که لبریزم از تو می خواهم
بدوم در میان صحرا ها
سر بکوبم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
بس که لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم ارام
به سبک سایه ی تو اویزم
اری اغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟
مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟...
کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟
مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟
من
آرزو می کنم که روزی سطح شعور و شناخت مذهبی ، در این تنها کشور شیعه جهان
، به جایی برسد که سخنگوی رسمی مذهب ما «فاطمه» را آنچنان که سلیمان
کتانی - طبیب مسیحی - شناسانده است، و «علی» را آنچنان که دکتر جورج جرداق
- طبیب مسیحی - توصیف میکند و «اهل بیت» را آنچنان که ماسینیون کاتولیک
تحقیق کرده است و «ابوذر غفاری» را آنچنان که جودة السحار نوشته است و حتی
«قرآن» را آنچنان که بلاشر - کشیش رسمی کلیسا - ترجمه نموده است و
«پیغمبر» را آنچنان که ردنسن - محقق یهودی - میبیند، بفهمد و ملت شیعه و
محبان اهل بیت و متولیان رسمی ولایت و مدعیان مذهب حقه جعفری روزی بتوانند
به ترجمه آثار این کفار رسمی!! توفیق یابند.
خدایا این مردم شیعه
اند ، شیعه علی ، تنها پیروان اهل بیت ، تنها ملتی که حق را تشخیص داده
اند و چهره پرشکوه علی را و عظمت های خاندان علی را یافته اند؟؟
و
دکتر بنت الشاطی ، استاد دانشگاه و نویسنده توانایی ، که قلمش و عمرش همه
در خدمت زنان اهل بیت ، که میگفت:(من در این خانه زندگی میکنم )، سنی است؟
و بلاشر که روحانی رسمی مسیحیت بود و چهل سال در تحقیق و ترجمه قرآن رنج برد و بر روی آیات کور شد کافر است؟
و
ماسینیون که دریایی از دانش بود و 27 سال تمام در زندگی سلمان، نخستین
بنیانگذار تاریخ شیعه در ایران، غرق شد و هرگاه از فاطمه ، از عرفان
اسلامی و از سلمان سخن میگفت ، سراپا مشتعل میشد کافر است؟
خدایا:
به من بگو ، تو خود چگونه میبینی؟ چگونه قضاوت میکنی؟
آیا عشق ورزیدن به اسمها تشیع است؟ یا شناخت مسمی ها ؟؟
معلم شهید دکترعلی شریعتی
این شعر زیبا و معروف که شاعر آن حضرت مولانا میباشد را بسیار بسیار دوست دارم و حتما مولانا به خاطر عشق و ارادت بسیار به حضرت امیر(ص)تا این حد جاودانه شده است(صد در صد)
تا صــــورت پیـــوند جهــان بــــود علـــــــــــی بــود
تا نقــش زمیـــن بــود و زمـــان بود علـــــــــی بــود
شـاهی که ولـی بـود و وصــی بــود علـــــــــــی بــود
سلطــان سخـا و کـــرم و جــــــود علــــــــــی بـــود
مسجــود مــلا ئــک کــه شـد آدم ز علـــــــــی شــــد
آدم چــو یکــی قبلــه و مسجــــــود علــــــــــی بـــود
هـم آدم و هـم شیـــث وایــــــــوب وهــم ادریــــــــس
هــم یـوسف و هم یــونس و هم هـود علـــــــی بـــود
هم مـوسـی و هم عیسـی هم و خضــر و هم الیـــاس
هم صــالــح پیغمـبـــــــــــر و داود علـــــــــی بــــود
آن شیـــــــر دلاور کـــه ز بهـــر طمــــــــع نفــــس
در خــوان جهـــان پنچــه نیـــالـود علــــــــــی بــود
آنکـــاشـــــف قـــرآن کــه خــدا در همـــه قـــــــرآن
کـردش صفـت عصمــت و بستــود علــــــــــی بــود
آنعــــــارف سجــــاد کـه خـــــاک درش از قــــــــدر
از کنگـــره عـــرش بــر افـــروز علــــــــــــــی بــود
آنشــــــــاه ســــرافـــــرازکه انــــــدر ره اســــــــــلام
تـا کــار نشـــد راســت نیــــاســود علـــــــــــــی بـــود
آن قلعـــه گشـــــایــی کـه در قلعـــــــــــه خیبــــــــــــــر
بــر کنـــد بیــک حملــه و بگشــود علـــــــــــــــی بـــود
چنــدانکــه در آفـــــاق نظـــــــر کــــــــردم و دیــــــــدم
از روی یقیــــــن در همـــه مـوجــود علـــــــــــــی بــود
ایـــن کفــــر نبـــاشـد سخــــــن کفــــــــر نــــه اینســــت
تــا هسـت علــــــــی بـاشـد و تـا بـود علــــــــــــی بـــود
ســــــــر دو جهـــــان جملـــه ز پیـــــدا و ز پنهــــــــان
شمــس الحــق تبـــریـــز کـه بنمــود علــــــــــــی بــــود
*************
ایـــن شعــر ســر آغـــاز دیـــوان شمــس تبـــریــــزی
می بـــاشـــد
آیــا شــاعــرش حضــرت مــولانـــا مــی تــواند شیعـــه نبــاشـد؟؟؟