عید غدیر خم بر همه مسلمانان به خصوص شیعیان علی بن ابوطالب مبارک باد
*14معصوم*
حضرت محمد(ص)
نام شریف: محمد(ص)
کنیه شریف: ابوالقاسم
لقب شریف: مصطفی
پدر گرامی: عبدالله بن عبدالمطلب
مادر مکرمه: آمنه دختر وهب
تاریخ ولادت: 17 ربیع الاول سال 53 قبل از هجرت به مکه معظّمه
بعثت: 27 رجب در سن 40 سالگی
مدت عمر شریف: 63 سال
مدت رسالت و پیامبری: 23 سال
رحلت: 28 صفر سال یازدهم هجرت
حضرت علی (ع)
نام شریف:علی
کنیه شریف: ابوتراب، ابوالائمه، ابوالحسن، ابوالحسین
لقب شریف: مرتضی، امیرالمومنین، امم متّقین، مظهدالعجایب
پدر گرامی: عمربنعبدالمطلب معروف به ابوطالب
مادر مکرمه: فاطمه بنت اسد
تاریخ ولادت: جمعه سیزده رجب سال سی ام عام الفیل
مدت عمر شریف: 63 سال
زمان شهادت: محراب مسجد کوفه
مرقد شریف: نجف اشرف
حضرت فاطمه (س)
نام شریف: فاطمه
کنیه شریف: ام الحسینین، ام الائمه المعصومین، ام ابیها
لقب شریف: بتول، خیرالنساء، راضیه، محدثه، طاهره، ریحانه، مطهده، صدیقه، عذراء، سیّده، زکیه، مبارکه، معصومه
پدر گرامی: حضرت محمّد(ص)
مادر مکرمه: حضرت خدیجه
تاریخ ولادت: جمعه 20 جمادی الثانی، سال پنجم بعد از بعثت
مکان ولادت: مکّه
مدت عمر شریف: هیجده سال
زمان شهادت: سیزدهم جمادی الاول یا به روایتی سوّم جمادی الثانی 11 هجری
مکان و شهادت و دفن: مدینه منوره
امام حسن(ع)
نام شریف:حسن
کنیه شریف: ابو محمد
لقب شریف: مجتبی، زکّی
پدر گرامی:علی بن ابی طالب
مادر مکرمه: حضرت فاطمه
تاریخ ولادت: سه شنبه 15 رمضان، سال سوم هجری
مکان ولادت:مدینه
مدت عمر شریف: 48 سال
علت شهادت: مسمومیّت بر اثر زهر
زمان شهادت: 5شنبه 28 صفر سال 50 هجری
قاتل: جعده
مکان شهادت و دفن: در مدینه به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع در نهایت مظلومیت به خاک سپرده شدند.
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
ستار گلمکانی صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهر، یکماه تکیه راه میاندازد و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل میمالد و 11 ماه هم سرشان شیره !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
قدرت سامورایی ! شب ها در تکیه لخت میشود و میانداری میکند و روزها مردم را لخت میکند و زورگیری ...!
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
فرشید پوسترهای گلزار و مهناز افشار را از بساطش جمع میکند و آخرین ورژن! پوسترهای علیاکبر (ع) و حضرت عباس (ع) را در بساطش پهن ...!
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
آقای صولتی تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه میکند و تا آخر سال هم مشتریهایش را.
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
قادر روزهای تاسوعا و عاشورا قمه میزند و علم میکشد ولی در ماه رمضان سیگار از لبش نمیافتد !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
سیامک چشم چران ! که پاتوقش همیشه خدا نزدیک مدارس دخترانه است در دستههای عزاداری اسفند دود میکند !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
نیما پشت ماکسیمایش مینویسد "من سگ کوی حسینم " ولی هیچ وقت از چارلی ! سگ 11ماههاش دور نمیشود !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
حاج منصور مداح معروف شهر بابت 7 ساعت مداحی حقوق 365 روز یک کارگر را میگیرد !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید ...
جباری رییس شرکت لبنیات شیر تو شیر 30 شب شیر صلواتی به خلق خدا میدهد و 335 روز هم با اضافه کردن آب شیرشان را میدوشد !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید...
سینه زنان از مراسم عزاداری می آیند عده ای بی لیاقت به بهانه ی انتخابات به افرادی که چهره ای مذهبی دارند حمله ای وحشیانه می کنند و حرمت این ماه را نگه نمیدارند.
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید…
بعضی از افراد در روزنامه ها به دنبال تور های مسافرتی می گردند و چون در این ماه مسافر کمتر است با کمترین قیمت تاریخ را برای سفر دبی و خوش گذرانی خود معین می کنند.
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید...
به جای آنکه ما بر مصیبت مولا بگرییم، مولا بر مصیبت ما میگرید!
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید...
حاج آقا کلامی، 9شب مردم را به تقوی دعوت میکند ولی در شب دهم سر زود پایین آمدن از منبر با هیت امنا دعوا میکند!
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید...
هیت امنای مسجد ...علیه السلام! درست وقت اذان ظهر عاشورا اطعام عزاداران را شروع میکنند و بعد از آن با انرژی و فلوت! سینه میزنند و گریه میکنند !
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم میآید...
کل یوم عاشورا
یعنی...10 روز و شب ...غم گریه
کل ارض کربلا
یعنی...چند مسجد و چند تکیه!
امام حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی خورشید عصر عاشورا غروب کرد
او هم میرود
تا سال بعد!
تا یاد بعد!
سلام
عشق ، از معشوق اول سر زند تا به عاشق ، جلوه دیگر کند
عروس قرآن : سوره الرحمن
بزرگترین سوره : سوره بقره آیه (286)
بزرگترین آیه : آیه وام (بقره/282)
کلمه وسط قرآن : ولیتلطف (کهف / 19)
بزرگترین کلمه قرآن : فاسقیناکموه (حجر 22)
اولین سوره که نازل شد : علق
تعداد سوره های قرآن : 114
تعداد حزب قرآن : 120
تعداد حروف قرآن : 323671
تعداد بسمله قرآن : 114
سجده های مستحب قرآن : 11 آیه
سجده های واجب قرآن : 4 آیه ( سجده/32، فصلت/41، نجم/53، علق/19 (
ترس آورترین آیه : فمن یعمل مثقال ذره شراً یره
امیدبخش ترین آیه : قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله
عدالت آمیزترین آیه : ان الله یامر بالعدل و الاحسان
سوره ای که در تمام آیاتش کلمه الله است : مجادله
سوره ای که حرف میم در آن نیست : کوثر (به غیر از بسمله)
سوره ای که حرف فا در آن نیست : سوره حمد
قلب قرآن : سوره یس
کوچکترین سوره : سوره کوثر (3 آیه )
کوچکترین آیه : طه
حرف وسط قرآن : تا
کوچکترین کلمه قرآن : با ( در بسمله)
آخرین سوره که نازل شد : نصر
تعداد جز قرآن : 30 جز
تعداد کلمات قرآن : 77437
تعداد آیات قرآن : 6236
تعداد حروف مقطعه : 71 (در آغاز 29 سوره)
مهمترین آیه قرآن : آیه الکرسی
امام حسین (ع)
نام شریف:حسین
کنیه شریف: ابوعبدالله
لقب شریف: خامس آل عیاشهید، وفی، زکی
پدر گرامی: علی بن ابی طالب
مادر مکرمه: حضرت فاطمه
تاریخ ولادت: شنبه سوم شعبان، سال چهارم هجری
مدت عمر شریف: 57 سال
زمان شهادت: جمعه دهم محرم، سال 61 هجری
قاتل: صالح بن وهب مزنی، سنال بن انسی و شمربن ذی الجوشن
محل شهادت ودفن: کربلا
امام سجاد (ع)
نام شریف: علی
کنیه شریف: ابوالحسن ثانی، ایومحمّد
لقب شریف: سجاد، سیّد العابدین و زین العابدین
پدر گرامی: حضرت حسین بن علی (ع)
مادر مکرمه: شهربانو دختر یزدگرد
تاریخ ولادت: روز جمعه پنجم شعبان ، سال 38 هجری
مکان ولادت: مدینه
مدت عمر شریف: 57 سال
زمان شهادت: شنبه 12 محرم سال 95 هجری
قاتل: هشام بن عبدالملک
مکان شهادت و دفن: در مزل خود در مدینه به شهادت رسیدند و در قبرستان بیقع به خاک سپرده شدند.
اما محمد باقر (ع)
نام شریف: محمّد
کنیه شریف: ابوجعفر
لقب شریف: باقر العلوم
پدر گرامی: علی بن الحین
مادر مکرمه: فاطمه دختر امام حین
تاریخ ولادت: روز حمعه سوم صفر سال 57 هجری
مکان ولادت: مدینه
مدت عمر شریف: 57 سال
زمان شهادت: دوشنبه هفتم ذی الحجه سال 114 هجری
قاتل: ابراهیم بن الولید وبقولی هشام بن الحکم
مکان شهادت ودفن: در خانه خود در مدنیه به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند.
کسی که خود را وقف خدمت به امام حسین علیه السلام کند ودیگران را به شرکت در مراسم عزاداری ایشان تشویق نماید، خدای متعال با او به شکلی استثنایی برخورد خواهد کرد. همچنین کسانی که در آن زمان از یاری آن حضرت سر باز زدند، یا امروزه حرمت مجالس عزا ومناسبت های ایشان را نگاه نمی دارند با کیفری بی مانند واستثنایی در دنیا وآخرت روبه رو خواهند شد. به عبارت دیگر همان طور که پاداش یاوران وخدمتگزاران آن حضرت استثنایی است، عقوبت کسانی که به ایشان ومجالس عزاداری اهانت کنند نیز استثنایی ومنحصر به فرد می باشد.
مرحوم اخوی «اعلی اللّه درجاته» در یکی از کتاب هایشان نقل کرده اند که روزی نزد شخصی از خاصیت شفابخشیِ تربت امام حسین علیه السلام سخن به میان آمد. اما آن شخص که این قبیل امور را به استهزا می گرفت، نسبت به تربت امام حسین علیه السلام جسارت نمود. این شخص با این که در کمال سلامت جسمی قرار داشت، تا فردای آن روز دوام نیاورد ومُرد. برخی گفته اند این شخص از دولتمردان حکومت عباسی بود. در این مورد هرچند این شخص در کربلا نبود ودر آن جنایت شرکت نداشت ولی عالم تکوین او را کیفر نمود وجسارت او را به تربت امام حسین علیه السلام پاسخ داد.
همچنین آورده اند که روزی از عبداللّه بن رباح قاضی درباره علت نابینانی اش سؤال شد. در پاسخ گفت: من در کربلا حاضر بودم ولی نبرد نکردم. یک شب درخواب مرد ترسناکی را دیدم که به من گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله تو را فرا می خواند. به او گفتم: من تاب دیدن پیغمبر را ندارم. اما آن مرد مرا کشید ونزد رسول اللّه آورد. دیدم آن حضرت اندوهگین است ودر دستش سلاح ودر برابرش سفره ای چرمی قرار داشت وملکی با شمشیری آتشین ایستاده بود که گردن مردمان را با آن می زد وبر اثر آن آتش می گرفتند ومی سوختند، سپس زنده می شدند ودوباره آنان را می سوزاندند. گفتم: درود خدا بر تو ای رسول اللّه، به خدا قسم که من نه شمشیر زدم، نه نیزه ای به دست گرفتم، ونه تیری پرتاب کردم. رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: آیا موجب افزایش سیاهی لشکر دشمن نشدی؟ پس از آن از طشت پُرخونی که در برابر او بود مقداری خون برداشت وبر چشمانم مالید. در آن هنگام چشمانم آتش گرفت واز خواب پریدم. وقتی از خواب بیدار شدم دیدم نابینا شده ام.
در حقیقت این شخص به شرکت کردن در قتل امام حسین علیه السلام راضی نبود ولی از خشم ابن زیاد هم می ترسید. لذا این فکر به ذهنش رسید که صرفاً از کوفه خارج ودر کربلا حاضر شود ولی نبرد نکند. با این که چنین شخصی دست به شمشیر ونیزه نبرد ودستش به جنایت آلوده نشد، اما چنین عذاب دردناکی چشید. وقتی وضع چنین شخصی این باشد، پس عاقبت کسی که در قتل امام حسین علیه السلام شرکت کند یا پس از ایشان با عزای آن حضرت مخالفت ونبرد نماید چه خواهد بود؟
شمار کسانی که در کربلا ونبرد با ابا عبداللّه الحسین علیه السلام شرکت جستند، بنا بر کم ترین روایات سی هزار نفر می باشد. چنین کسی که جز حضور در کربلا مرتکب هیچ کاری نشده، در میان این خیل عظیم چه نقشی می تواند داشته باشد که چنین عذاب دردناکی را متحمل شد؟ این عذاب فقط برای صرف حضور او در صف دشمنان بود وشرکت ما در صف عزاداران آن حضرت نیز از همین قبیل است. هرچند حجم مشارکت ما در قیاس با حجم عظیم مردمی که در عزاداری شرکت می کنند، ناچیز است با این حال هرگز نباید کسی نقش مشارکت خود را در عزاداری ومیزان تأثیرگذاری آن ناچیز بپندارد یا هنگام زیارت آن حضرت، خود را قطره ای ناچیز در میان دریای مواج عزاداران ببیند وخود را دست کم بگیرد. بلکه همیشه باید در مجالس عزاداری ودر میان زائران وسوگواران آن حضرت شرکت کند؛ زیرا هم یاوران وتأییدکنندگان امام حسین علیه السلام پاداش استثنایی خواهند داشت وهم کسانی که با عاشورا وامام حسین علیه السلام به معارضه ومخالفت می پردازند کیفری بی مانند واستثنایی در انتظارشان خواهد بود. بنابراین باید بکوشیم که با دست یا زبان، ضد هیچ یک از شعائر حسینی اقدامی انجام ندهیم وسخنی به زیان عزاداران آن حضرت بر زبان نیاوریم وعیوب آنان را فاش نکنیم واگر نسبت به یکی از شیوه های عزاداری دیدگاه مثبتی نداریم زبان به انتقاد نگشاییم واین کار را به دیگران واگذاریم.
نقل شده است که در زمان مرجع بزرگوار آیه اللّه العظمی بروجردی قدس سره دو نفر بودند که نسبت به عزاداری امام حسین علیه السلام برخورد نامناسبی از خود نشان دادند که هرچند در نظر برخی از ما کوچک وآسان بیاید در نظر خدای متعال بس بزرگ است. یکی از این دو نفر برخی از انواع عزاداری را استهزا می کرد. نفر دوم دامادی مؤمن داشت که نسبت به حضور در مجالس عزاداری بسیار پایبند بود، ولی او به جای تشویق دامادش بر این حضور عاشقانه وپیگیر، دائماً او را دلسرد می کرد واز عزم جدی او می کاست ومی گفت: این همه اهتمام ومشارکت لازم نیست. همین که گهگاه شرکت کنی کافی است. در یکی از سال ها شب دهم محرم یکی از آن دو نفر خواب هولناکی دید که بعدها آن را برای مرحوم بروجردی نقل کرد. او در خواب دید که گویا قیامت فرا رسیده است واو به همراه آن دوستش که عزاداری را سبک می شمرد در صحرای محشر حیران وسرگردانند ونمی دانند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. در آن هنگام باغی مصفا مشاهده کردند که گفته شد حضرت سیدالشهدا علیه السلام در آن جا به همراه دوستدارانشان در آن نشسته اند وبا یکدیگر به گفتگو مشغولند. آن دو نفر گفتند: ما نیز از دوستداران سیدالشهدا علیه السلام وعزاداران آن حضرتیم. پس برویم وایشان را زیارت نماییم. اما همین که خواستند نزد امام علیه السلام بروند ودر حلقه دوستداران آن جناب درآیند ملائکه موکل مانع ورود آنان شدند. آنها تعجب کردند وعلت را جویا شدند. به آنها گفته شد: این طور به ما دستور داده اند. مگر شما فلانی وفلانی نیستید؟ گفتند: بله، ولی چرا اجازه ورود نداریم؟ وقتی اصرار کردند یکی از فرشتگان وارد شد ووقتی بیرون آمد گفت: یکی از شما به جای تشویق دامادش به شرکت در عزاداری، او را دلسرد می کرد ودیگری عزاداری را سبک می شمرد. در این هنگام آن شخص با وحشت از خواب پرید وتا صبح نتوانست بخوابد. صبح با هر زحمتی که بود خود را به خانه دوستش رساند واز او خواست با هم به حرم امام حسین علیه السلام بروند. وقتی به آن جا رسیدند ماجرای خوابش را برای دوستش بازگفت وهر دو شروع به گریه کردند واز امام علیه السلام خواستند از گناهانشان بگذرد وپیمان بستند که هرگز چنان گناهانی را تکرار نکنند.
این دو نفر به واسطه رویایی صادقه از خواب غفلت بیدار شدند وبه توبه وجبران گذشته ها پرداختند، حال کسی که نسبت به عزای سیدالشهدا علیه السلام دیدگاهی تنگ نظرانه یا توأم با تمسخر داشته باشد ودر همین حال بمیرد چه حالی خواهد داشت؟!
منبع: درس خارج فقه آیت الله سید صادق شیرازی
از جمله عطاهایی که خدای متعال فقط به امام حسین علیه السلام داده، به زیارت ایشان مربوط می شود. بدین معنا که زیارت ایشان حتی در حالت ترس نیز استحباب دارد وچه بسا ثواب آن دوچندان می شود. در حالی که حج با همه عظمتی که دارد، مشروط به خالی بودن مسیر از خوف وخطر است وجمع فراوانی از فقها فرموده اند که اگر شخصی بدون اعتنا به این شرط حج بگزارد وطی راه خطری متوجه او شود، حج او صحیح نیست. برخی پا را از این هم فراتر نهاده وفرموده اند: اگر راه توأم با خوف وخطر باشد ولی شخص به سلامت به حج برود، حج او صحیح نخواهد بود؛ زیرا چنین شخصی به این شرط که یکی از شروط استطاعت است اعتنا نکرده است. روشن است که مفهوم استطاعت فقط ناظر به استطاعت مالی نیست وامنیت راه را نیز شامل می شود ودر حالاتی که راه ایمن نیست استطاعت حاصل نمی شود.
اما زیارت امام حسین علیه السلام حتی در حال خوف وترس استحباب دارد ونسبت به آن سفارش شده است. در طی تاریخ با این که زمامداران ستمگر، زائران حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به زندان می افکندند وچه بسا دست وپای آنان را می بریدند واموالشان را مصادره می کردند، ولی با این حال شنیده نشده است که ائمه علیهم السلام آنان را از این کار نهی کرده باشند، بلکه آنان را به این کار تشویق می فرمودند. روایت شده است که ابن بکیر به امام صادق علیه السلام عرضه داشت: هرگاه از منطقه ارجان می گذرم دلم برای زیارت بارگاه جدت [امام حسین علیه السلام] پر می کشد، ولی وقتی بدان جا می روم در تمام طول راه از سلطان وجاسوسان ونگهبانان مسلّح، سخت هراسناک ووحشتزده هستم. امام به او فرمود:
یابنَ بُکیر، أما تُحِبُّ أن یراکَ اللّه فینا خائِفاً، أما تَعلَمُ أَنَّهُ مَن خافَ لِخَوفِنا أظَلَّهُ اللّه فی ظِلِّ عَرشِهِ، وکانَ مُحدّثهُ الحسین علیه السلام تحتَ العرشِ وآمَنَهُ اللّه مِن أفزاعِ یومِ القیامةِ، یَفزعُ النّاسُ ولا یفزعُ، فإن فَزِعَ وَقَّرَتهُ الملائکةُ وسَکَّنَتْ قَلبَهُ بِالبِشارةِ؛ ای پسر بکیر، دوست نداری خدا ببیند که به خاطر ما ترسیده ای؟ آیا نمی دانی که هرکس به خاطر ما بترسد، خدا او را در سایه عرش خود جای می دهد وامام حسین علیه السلام در زیر عرش الهی [همدم و] هم سخن او خواهد بود وخدا او را از هول وهراس قیامت ایمن می دارد؟
چنین کسی وقتی مردم وحشت زده می شوند هراسناک نمی شود؛ زیرا به محض آن که وحشت زده شود فرشتگان او را دلداری می دهند وبا بشارت دادن به وی، او را آسوده خاطر می کنند.
همین مسأله باعث شده است که زائران بارگاه ابا عبداللّه الحسین علیه السلام در سرما وگرما ودر اوضاع دشوار وبا وجود خطرهای گوناگون ودوری راه به سمت بارگاه ملکوتی آن حضرت بیایند وهمین امر باعث شده است که امام صادق علیه السلام با چنین تعابیر بلند ودرخشانی آنان را بستاید:
اللهم إنّ أعدائَنا عابوا علیهم خُروجَهم فَلَمْ ینهَهُمْ ذلکَ عَنِ الشّخوصِ إلَینا وَخِلافاً مِنهُم علی مَن خالَفَنا فَارْحمْ تِلکَ الوُجوهَ الّتی قَد غَیَّرَتها الشّمسُ... اللّهم إنی أستَودِعُکَ تلکَ الأنفسَ وتلکَ الأبدانَ حتّی نُوافِیَهم علی الحوضِ یومَ العَطَشِ؛ خدایا، دشمنان ما بر بیرون آمدنِ آنان خرده گرفتند ولی این کار آنان را از آمدن نزد ما باز نداشت وآنان با مخالفان ما از در مخالفت درآمدند. پس بار خدایا این چهره هایی را که تابش آفتاب رنگشان را دگرگون کرده است مورد لطف ورحمت خود قرار ده... خدایا من این جان ها واین پیکرها را در نزد حضرتت به ودیعت می نهم تا در روز تشنگی در کنار حوض کوثر با آنها ملاقات نماییم.
در حدیث محمدبن مسلم آمده است که امام باقر علیه السلام به او فرمود: آیا نزد قبر امام حسین می آیی؟ گفت: آری، البته با بیم وهراس. حضرت به او فرمود:
ما کانَ مِن هذا أشدُّ فالثّوابُ فیهِ علی قدرِ الخَوف؛ در این راه هرچه سختی ها بیشتر باشد، ثواب نیز بیشتر و به اندازه ترس است.
کسی که در راه خدمت به سیدالشهدا علیه السلام سختی ها ومشکلات را تحمل کند، بی شک پاداشش بیش از دیگران خواهد بود، وآن دشواری ها نیز لطفی است که خدای متعال در حق او روا داشته است. برای مثال کسی که یک میلیون تومان در این راه مصرف کند واین مبلغ ده درصد دارایی او باشد، وشخص دیگری همین مبلغ را در راه سیدالشهدا علیه السلام مصرف کند ولی این مبلغ پنج درصد دارایی اش را تشکیل دهد، بی شک ثواب عمل شخص اول بیشتر خواهد بود.
شخص کارگری با دسترنج خود حسینیه ای در شهر خود بنا کرد؛ بدین ترتیب که از صبح تا شب کار می کرد ودر پایان روز، مزد کار روزانه اش را به سه قسمت تقسیم، وثلث آن را به نام امام حسین علیه السلام پس انداز می کرد. با گذشت زمان ودر پی برکتی که خدا در اموال او قرار داد، با همان پس انداز قطعه زمینی در خارج شهر خرید ودیری نپایید که آن شهر توسعه یافت وزمین یادشده داخل شهر قرار گرفت. پس از آن، مرد کارگر در آن قطعه زمین حسینیه ای بنا کرد که هیچ گاه از رفت وآمد نمازگزاران وعزاداران امام حسین علیه السلام خالی نمی شد والبته این مسأله از توفیقات الهی حاصل شد.
در روز قیامت که دارایی وفرزندان به کار انسان نمی آید، این مرد حسینیه ای در کارنامه اعمال خود دارد که آن را وقف حضرت سیدالشهدا علیه السلام کرده است.
ما نیز باید در این راه قدم برداریم وهمت خود را مصروف خدمتگزاری به امام حسین علیه السلام کنیم وهیچ خدمتی را در این راهِ بی مانند واستثنایی، کوچک نشماریم؛ زیرا توفیق از جانب خدای سبحان است وخدا تمام اموری را که به امام حسین علیه السلام مربوط است، استثنایی قرار داده است.
ولایلتفت الی الوسائل بل یراها مسخرة تحت حکمه». به وسائط اعتنا نکن، داداشجون! همه چیز را باید تحت فرمان الهی ببینی.
ملای رومی میگوید:
وز سبب سازیش سوفسطاییام
یعنی این اسباب، خیالاتی است که خود انسان درست کرده است.
رزق ما دست خداست، این اسباب خیالات است
در زمان پهلوی یک مغازهی بزرگی بود که پر بود از اجناس خارجی و در طرف دیگر هم یک پیرمردی دکهای داشت که قدری لوازمات در آن بود. این پیرمرد صبحها که میآمد، یکقدری درب دکانش آب میپاشید، بعد کمی قرآن میخواند و مشغول به کسب میشد. بنده آنجا بودم که یک مشتری آمد و بدون اینکه اعتنایی به آن مغازهی بزرگ بکند، آمد و از این پیرمرد مقداری لوازم خرید و رفت. پس همهی اینها اسباب است و رزق ما دست کس دیگری است.
کسی که به مقام یقین نرسیده، نگاهش به اسباب است
«قال الامام ابوعبدالله(ع)من ضعف یقینه تعلق بالاسباب ورخص لنفسه».
کسی که به مقام یقین نرسیده باشد و مبتلای به شرک خفی باشد، نگاهش به اسباب است. هر چند در زبان خدا را مؤثر میداند؛ اما در مقام عمل و قلب، منکر این موضوع است. ?یقولون بافواههم ما لیس فی قلوبهم?.
چرا متزلزل شدی؟! مگر ما به تو پول ندادیم؟!
وقتی استاد از شاگردش پرسید که آیا پول داری؟ شاگرد جواب داد که بله دارم. (درحالی که فقط او دو ریال پول داشت و نمیخواست استاد بفهمد) استاد هم به او دو تومان پول داد. وقتی کمی تزلزل پیدا کرد، شب آقا را در عالم رؤیا دید که میفرماید: چرا تزلزل پیدا کردهای؟ مگر ما به تو پول ندادیم؟ پول را استاد داده است؛ اما آقا میفرماید که ما دادیم!
همهی وسائط تحت قدرت پروردگار است
پس باید اعتقاد ما این باشد که همهی وسائط تحت قدرت و فرمان پروردگار است. «العلم بان المخلوق لایضر ولاینفع و لایعطی و لایمنع». مخلوق نه ضرر میرساند، نه نفع.
گر گزندت رسد ز خلق مرنج که نه راحت ز خلق بود نه رنج
از خدا دان خلاف دشمن دوست که دل هر دو در تصرف او است
اگر بد کردی؛ عوامل بد را بر تو مسلط میکند و اگر خوب کردی؛ عوامل خوب را بر تو مسلط میکند، قلبت را راحت میکند، داداشجان!
کسی که تو را دارد، همه چیز دارد
«وماذا وجد من فقدک». ای پروردگار عزیز! کسی که تو را دارد، همه چیز دارد. حضرت فرمود: هر کس پروردگار را اطاعت بکند و هم و غمش، همِّ واحد باشد؛ پروردگار سایر امور او را کفایت میکند. همِّ واحد یعنی فقط بگوید: خدا. تمام همتش تحصیل رضای خدا باشد. اگر سیبزمینی نداشته باشد، نان نداشته باشد، پیاز نداشته باشد، مُخلَّفات نداشته باشد؛ پروردگار همه را درست میکند.
«فان رأیت قوماً یذکرون الله عزوجل فاجلس معهم». حضرت لقمان به فرزندشان فرمودند: اگر جایی رفتی که در آنجا همه مشغول به ذکر پروردگار هستند؛ با آنها همنشین شو! اگر عالم باشی؛ به علمت اضافه میشود و اگر جاهل باشی؛ همان کسانی که در آن مجلس هستند به شما یاد میدهند. «ولعل الله ان یظلهم برحمته». چنین مجلسی مورد رضای صاحبالامر(ع) است. رحمت و غفران پروردگار در مجالس علم فرود میآید و شامل شما هم خواهد شد، داداشجون!
بیداری سحر، برای استجابت دعا
یکی از رفقا گفت که من حاجتی داشتم و برای برآورده شدن حاجتم سحر بیدار شدم. من میخواهم در سحر از پروردگار استمداد بجویم.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
مگر تو بر من رحم کنی
مالی سوی فقری الیک وسیلة فبالافتقار الیک فقری ادفع
ای پروردگار عزیزم! مگر تو بر من رحم کنی و ملک الموت را به سراغ من نفرستی و الا من اعمال صحیحی ندارم. چیزی تهیه نکردهام. وقتی ملک الموت وارد میشود، میگوید: در امانت الهی چه کردی؟ آیا شکرش را به جا آوردی؟ آیا شکر نعمت چشم و گوش و دست و پا را بجا آوردی؟ آیا در مجالس خیر رفتی؟
پرمایهترین شخص
مؤمن از سرمایهی عمر ذخیره بر میدارد. حضرت زینالعابدین(ع) فرمودند: پرمایهترین شخص آن کسی است که تازه از مادر متولد شده است و هر چه عمر میگذرد از سرمایه کم میشود و مرحله به مرحله به آخرت نزدیک میشود، داداشجون! «اکبر ما یکون ابن آدم الیوم الذی یلد من امه».
باید نوکر امام زمان(ع) باشی، نه به دنبال رنگارنگ دنیا
حالکه اینهمه تحصیل علم کردهای، باید نوکر امامزمان(ع)باشی. باید افتخار کنی که خدمتگزار امامزمان(ع) هستی، نه اینکه به دنبال رنگارنگ دنیا باشی!
این کشور را ترس از دوزخ اداره نکرد، این کشور را شوق به بهشت هم اداره نکرد؛ این کشور را عشق به حسین و عشق به قرآن و عترت اداره کرد...جریان عاشورا سرمایه رسمی این مملکت است.
ولایت عشق حسین بن علی(ع) در این است که از همه علمهای حصولی گذشت، به علم حضوری رسید و همه مفهوم و معقول را مشهود کرد. آنچه را دیگران میفهمیدند، او میبیند. گرچه از آن حضرت نقل نشده است: مَا کُنتُ اَعبُدُ رَبّاً لَمْ اَرَه(1)؛ لکن روشش، روش علوی است. گرچه از آن حضرت نقل نشده است که خدای سبحان را چشم نمیبیند، لکِنْ تُدرِکُهُ القُلُوبْ بِحَقائِقِ الایمان(2)؛ ولی روش او، سنّت او، سیرت او همین کلام علوی (ع) است. پس وجود مبارک حسین بن علی بن أبیطالب(ع) با دلمایه عشق آمده، بساط کربلا را پهن کرد؛ نه با سرمایه علم حصولیِ حکمت و کلام، و بحثهای عادی علم حصولی جهاد و مانند آن.
لذا وقتی به آن حضرت گفتند عراق آشوب است، حجاز در دست فتنه است؛ شما مقداری آرامتر سخن بگوئید، یا به جای امن بروید؛ به ابن حنفیه فرمود: اگر در تمام کره زمین جائی برای ماندن منِ حسین بن علی نباشد، من اهل بیعت نیستم؛ لُو لَمْ یَکُنْ لِی فِی الدُّنیا مَلجَأ وَ لا مَأوی لَمَا بایَعتُ یَزیدَ بنَ مُعاوِیه(3). چنین فکری با معادلات ریاضی و با مصلحت سنجی و با سلامت نفس و با تقیه و امثال ذلک هماهنگ نیست!
او تنها تهذیب نفس نکرد، این تَضحیة نفس کرد؛ یعنی جان را قربانی کرد. بعضی میکوشند که باشند، ولی پاک. برخی میخروشند که جان را تَضحیه کنند. بین تهذیب نفس و بین تَضحیة نفس همان فرقی است که بین جهاد اُوسط و اکبر است. در تهذیب نفس انسان میکوشد باشد، ولی عادل باشد. در تَضحیه میکوشد اُضحیه بدهد، قربانی بدهد؛ میخواهد نباشد! میخواهد که نخواهد؛ ارادهاش بر این است که چیزی طلب نکند، مطلوب او این است که چیزی نخواهد. این بارگاه، بارگاهی نیست که هر کسی بتواند به آن بار یابد! این ساحت انسانهای کامل، چون حسین بن علی بن أبیطالب (ع) است.
عزاداران سالار شهیدان، کسانی که در احیای مراسم کربلا تلاش و کوشش کردهاند؛ خواه ادیبان ادب پرور این سرزمین که با نثر و نظم درباره حسین بن علی (ع) سخن گفتند و قلم زدند و بیانی ارائه کردند و شعری آفریدند؛ یا واقفان موقوفات، یا بنیانگذاران مراکز مذهب، یا سازندگان و معماران حسینیهها و سقاخانهها، و یا سینهزنها و نوحه کنندهها و ناله کنندهها؛ همه اینها مانند بحث های مسأله پرستش خدا، 3 گروهند؛ عدهای این کارها را انجام میدهند، تا از عذاب الهی برهند؛ در قیامت نسوزند. سعی شان مشکور، اجرشان هم با خدا؛ به مقصد میرسند، اما این بخشی از راه است. عدهای تلاش و کوشششان این است که بهشت بروند، و مشتاق جَنّاتٌ تَجرِی مِنْ تَحتِهَا الأنهار(4) اند؛ آنها هم سعیشان مشکور، و در پیشگاه ذات أقدس إله مأجورند. امّا گروه سوّمی هستند که در مراسم احیای عاشورای حسینی و کربلای پسر پیغمبر (ص)، روی محبت و روی عشق این مراسم را احیاء میکنند؛ نه برای ترس از دوزخ، نه برای رسیدن به بهشت!
بالاتر از ترس از دوزخ، و برتر از شوق به بهشت؛ عاشقانه با سالار شهیدان داد و ستد کردن، بلکه با خدای حسین (ع) داد و ستد کردن است. که اگر آن مسأله عشق تجلّی کرد، جریان دفاع مقدّس محصول آن خواهد بود. این کشور را ترس اداره نکرد، این کشور را شوق به بهشت اداره نکرد؛ این کشور را عشق به حسین و عشق به قرآن و عترت اداره کرد. چون آن جوانی که تازه دوران زِفاف را پشت سر گذاشت، همه اینها را رها کرده؛ همسرش که باردار بود، را به خدا سپرده، به میدان رفته و در میدان مین قطعه قطعه شده؛ هیچ هدفی جز عشق حسینی و عشق با ذات أقدس إله نداشت! آنچه که شما در عملیات این دفاع مقدّس مشاهده کردید، قسمت مهمّش عشق به ذات أقدس إله بود، عاشقانه خون دادن بود، عاشقانه جنگیدن بود. آنکه می گوید: من پلاک نمی خواهم؛ می خواهم بینشان رخت بر بندم، تا با بی نشان مرتبط بشوم؛ او برای ترس از جهنّم یا شوق به بهشت جان نداد، او نثار و ایثار را برای اینکه محبوبی جز ذات أقدس إله ندارد، پذیرفت؛ و دیگر هیچ.
هر چه بیشتر مراسم حسینی را عارفانه و عاشقانه احیاء کنند، بازدهش در دنیا و در آخرت بیشتر است؛ و بهترین اثر او همین دفاع مقدّس است، و کشور را عشق به شهادت حفظ کرد. و گرنه دیگران انقلاب میکنند؛ همین که مقداری شهید دادهاند، قیام شان اُفت میکند. قبل از انقلاب اسلامی، ایران هر وقت قیامی کرد؛ در نهضتهایش، در جنبشهایش؛ چون نام حسین بن علی(ع) نبود، مسأله شهادت و نثار و ایثار نبود، اُفت میکرد. اما انقلاب اسلامی به رهبری امام (ره) چون بر اساس عشق و شهادت و ایثار و نثار کربلا و حسین بود؛ پیروز شدند، در دفاع مقدّس پیروز شدند و... غرض آن که جریان عاشورا سرمایه رسمی این مملکت است.
این حرفهای حسین بن علی(ع) را علماء در جلسات خصوصی باید برای حوزویان و دانشگاهیان بیان کنند. و سایر اساتید و فضلاء هم برای توده مردم بخش عمیق معرفتی و اخلاقی حسین بن علی(ع) را آمیخته با حماسه بگویند، مداحان و سرایندگان هم سعی کنند آنچه که بوی عظمت میدهد، و شکوه را در اذهان ترسیم و تصویر میکند، آنها را به مردم بازگو کنند؛ تا إن شآءَ الله عزیزان ما، جوانهای ما در روز عاشورا که با پای برهنه عزاداری میکنند، با شور حسینی به سر و سینه میزنند؛ دیگر آن آهن بی خاصیّت را حمل نکنند! این وظیفه علماست که بگویند، وظیفه مبلّغین است که بگویند، وظیفه ادیبان است که بسرایند، وظیفه خوانندگان است که در خواندنشان تشریح کنند، تبیین کنند؛ تا این عزیزان هم که عاشقانه در پیشگاه حسین بن علی(ع) سر میستایند تا سربلند بشوند، اینها بیش از گذشته و بهتر از گذشته این مراسم را احیاء کنند ...
.....................................
(1) الکافی / ج 1 / ص 98
(2) نهج البلاغه / خطبه 179
(3) بحار الأنوار / ج 44 / ص 329
(4) بقره /