حقانیت شیعه

اجتماعی

حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

کسانی که نامشان در دیوان گناهکاران ثبت است!

 

 


علم و دانش ودیعه و سپرده خدا است در زمینش، و علماء و دانشمندان أمناء و درستکاران اویند بر آن علم، پس کسى که به علم خود عمل کند امانت و سپرده او را اداء نموده و پرداخته، و کسى که به علمش عمل نکرده (نامش) در دیوان و کتاب نادرستکاران نوشته مى‏شود.


عمل

ادعای ایمان و اسلام از یک سو و ندانم کاری و غفلت از سوی دیگر. به برخی مسائل در باب دین و دینداری آگاهی و معرفت داریم اما نسبت به بسیاری دیگر جاهل هستیم تا به حال به کدامیک از این اطلاعاتی که داشتیم بها داده و به طور رسمی و جدی کمر به عمل هر یک از آنها بستیم و عالم بی عمل نبوده و  در مقابل برای کسب معرفت نسبت به آنچه نمی دانیم اقدام نموده‌ایم؟

 

عالم بی عمل

عالم بی عمل که می گویند مِثل زنبور بی عسل است پیدا کردنش مشکل نیست، من و شما می توانیم هریک به مثابه یک عالم بی عمل باشیم، حتماً نبایست که علامه و دانشمندی باشیم که به علم خود عمل نمی کند، کافیست کمترین اطلاعاتی را در یک زمینه داشته ولی خود را از به کار بستن آن محروم سازیم، آن وقت می شویم مصداق عالم بی عمل.

 

همگامی علم و عمل

 روایات فراوانی داریم که تأکید به همراهی علم با عمل دارند که دانستن آنها خالی از لطف نیست.

امام صادق علیه السلام فرمود:علم با عمل همدوش است (نجات و رستگارى انسان به هر دو مربوط است) هر که بداند باید عمل کند و هر که عمل کند باید بداند، علم عمل را صدا زند اگر پاسخش گوید بماند و گر نه کوچ کند (مثلا کسى که میداند اطاعت خدا خوبست و لازم گویا همان دانستن او را بزبان حال صدا میزند و میگوید تو که میدانى اطاعت خدا خوبست اطاعت کن، اگر فرمان برد علمش ثابت و برجا ماند و گر نه با شک و شبهه و فراموشى از میان برود). (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى / ج‏1 / 55 ) 

علم با عمل است که بارور شده و به ثمر می نشیند. علما دو نوعند: عالمى که به علمش عمل مى‏کند، چنین کسى نجات پیدا مى‏کند. و عالمى که عمل به علم خود را ترک مى‏کند، چنین کسى هلاک مى‏شود. اهل جهنّم از بوى بد عالمى که علمش را ترک کند در اذیّت خواهند بود.پشیمان ترین و پر حسرت‏ترین اهل جهنّم کسى است که بنده‏اى را بسوى خدا دعوت کند و آن بنده قبول نماید و خدا را اطاعت کند و داخل بهشت شود، در حالى که دعوت‏کننده از دستور خداوند سرپیچى کند و بخاطر ترک علمش و دنباله روى از هوس و معصیتش نسبت به خداوند داخل آتش شود. (أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم/381)

امام صادق علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل (تنها بندگان دانشمند خدا از او ترس دارند) فرمود: مراد به دانشمند کسى است که کردارش گفتارش را تصدیق کند و کسى که چنین نباشد عالم نیست

 

پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) فرموده: علم و دانش ودیعه و سپرده خدا است در زمینش، و علماء و دانشمندان أمناء و درستکاران اویند بر آن علم، پس کسى که به علم خود عمل کند امانت و سپرده او را اداء نموده و پرداخته، و کسى که به علمش عمل نکرده (نامش) در دیوان و کتاب نادرستکاران نوشته مى‏شود. (بنادر البحار (ترجمه و شرح خلاصه کتاب العقل و العلم و الجهل)    ترجمه‏فارسى166)  

امام  على علیه السّلام بر منبر فرمودند: اى مردم هر گاه علمى بدست آوردید به آن عمل کنید و رستگار شوید. عالمى که به علمش عمل نکند مانند جاهل است که سرگردان است و نمى‏داند چه بکند بلکه به این عالم که علمش را رها کرده و دنبال هوى مى‏رود حجت و برهان تمام است و او مى‏داند که کارهایش بر خلاف است و راه کج را تعقیب مى‏کند. او مانند جاهل سرگردان مى‏باشد و دنبال گمراهى مى‏رود، شما هرگز کج نروید که گمراه مى‏شوید و در شک و تردید قرار نگیرید که کافر مى‏شوید و خود را راضى نگه ندارید که در امور دین مسامحه خواهید کرد و زیان خواهید دید.

شما باید همیشه دنبال حق باشید و فقه بیاموزید و گول نخورید و فریب ندهید، بهترین شما آن کسى است که از خداوند اطاعت مى‏کند باید آسوده باشد و خوشحالى کند و هر کس نافرمانى دارد باید مأیوس و پشیمان باشد. (مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى /130 ) اما برای روشن شدن مقصود و منظور این روایات نیاز است بدانیم، عالم کیست و از چه جایگاهی برخوردار است.

ایمان
عالم کیست

در روایات و احادیث می توان تعریف روشن و صریحی از عالم به دست آورد. امام صادق علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل (تنها بندگان دانشمند خدا از او ترس دارند) فرمود: مراد به دانشمند کسى است که کردارش گفتارش را تصدیق کند و کسى که چنین نباشد عالم نیست. (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى/ج‏1 ) 

مردم به طرف امام على علیه السّلام روى آوردند و گفتند: یا امیر الم?منین ما را از فقیه اطلاع دهید، فرمود: آرى من اکنون فقیه واقعى را به شما معرفى مى‏کنم، فقیه کسى است که مردم را به گناه وادار نکند و از رحمت خداوند مأیوس نگرداند. فقیه باید جامعه مسلمین را از عواقب اعمال خودشان برحذر دارد و عذاب خداوند را به آنها گوش زد سازد، و قرآن را فراموش نکند و به چیزهاى دیگر روى نیاورد، در آن قرائتى که فکر و اندیشه نباشد خیرى نیست و در عبادتى که فقه نباشد فائده نخواهد بود و در عبادتى که تقوى نباشد اثرى و فائده‏اى نیست. (مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى/ 128)  عالم حقیقی، عالمی است که در راه خدا قدم برداشته و سعی در فهم معارف الهی دارد معارفی که خود نیز کمر به عمل بدا نها بسته تا بدان واسطه به وصال خداوند متعال رسد.

علم با عمل است که بارور شده و به ثمر می نشیند. علما دو نوعند: عالمى که به علمش عمل مى‏کند، چنین کسى نجات پیدا مى‏کند. و عالمى که عمل به علم خود را ترک مى‏کند، چنین کسى هلاک مى‏شود. اهل جهنّم از بوى بد عالمى که علمش را ترک کند در اذیّت خواهند بود.پشیمان ترین و پر حسرت‏ترین اهل جهنّم کسى است که بنده‏اى را بسوى خدا دعوت کند و آن بنده قبول نماید و خدا را اطاعت کند و داخل بهشت شود، در حالى که دعوت‏کننده از دستور خداوند سرپیچى کند و بخاطر ترک علمش و دنباله روى از هوس و معصیتش نسبت به خداوند داخل آتش شود

جایگاه عالم

روایت در باب جایگاه عالم و دانشمندنیز بسیار است که آگاهی بدان موجب تمایل و رغبت آدمی به سوی کسب علم و دانش  می گردد. اما در این میان باید توجه داشت که این علم باید با عمل همراه گردد. امام صادق «ع» از پدرانش، از پیامبر «ص»: آن کس از مردم بیشتر ارزش دارد که داراى علم بیشتر باشد، و هر که علمى کمتر دارد کم‏بهاتر است. (الحیاة / ترجمه احمد آرام  ج‏2 ) امام علی (علیه السلام) : ارزش هر کس باندازه دانائى اوست.( الإرشاد للمفید / ترجمه ساعدى/290 ) 

پیامبر «صلی الله علیه و آله»: برترى عالم بر عابد، همچون برترى ماه بر دیگر ستارگان است در شب چهاردهم ماه. (الحیاة / ترجمه احمد آرام / ج‏2 )

  از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم نقل است که فرمود: دانشمند در میان مردم چون زنده در میان مردگان است، بدانید که هر چیزى براى طالب علم آمرزش مى‏طلبد، پس علم را طلب کنید، که سبب تقرّب شما به خدا گردد و طالب علم بر هر مسلمان لازم است. و فرمود: چون قیامت شود، مداد عالمان با خون شهیدان سنجیده مى‏شود، و بر خون شهدا مى‏چربد.  و فرمود: هیچ عملى پس از اداى واجب بهتر از اصلاح امور مردم و انتشار اعمال و انجام کارهاى خیر نیست. (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج‏1)  

                                                                                                                                              مریم پناهنده

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:32 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

عالم بی عمل، هم سنگ شیطان

 

 


کسانی که با زحمت و رنج بسیار، دانش اندوخته و به مقامی رسیده‌اند، ولی به دانش خود عمل نمی‌کنند و به اصطلاح عالم بی عمل هستند. چنین اشخاصی با شیطان برابرند.

 


جدایی از شیطان

بعضی از مردم استاد شیطان و بعضی شاگرد، بعضی رفیق و دوست، بعضی برادران و پیروان او بوده‌اند. عده‌ای هم هستند که با شیطان در درجه و رتبه و عذاب و شکنجه مساوی و با او در یک ردیف اند.

از جمله: کسانی که با زحمت و رنج بسیار، دانش اندوخته و به مقامی رسیده‌اند، ولی به دانش خود عمل نمی‌کنند و به اصطلاح عالم بی عمل هستند. چنین اشخاصی با شیطان برابرند.

حضرت امیر علیه‌السلام فرمودند: تورات بر پنج کلمه ختم شده است. من دوست می‌دارم در اول هر صبحی آن کلمه را بخوانم و در آن‌ها دقت نمایم. اولین از فقرات آن، این است:

العالم الذی لا یعمل بعلمه فهو و ابلیس سواء«عالمی که به دانش خود عمل نکند او با ابلیس هم سنگ و برابر است»

  ابلیس هم یکی از دانایان و دانشمندان بود، ولی به علم خود عمل نکرد و با اینکه میلیاردها سال در بهشت بود آخرالامر بدین سرنوشت ناگوار دچار گشت و از آن محروم شد و باید همیشه در آتش و عذاب خدا به سر برد.

حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرمودند: کسی که کسب علم و دانش کند و علم خود را به کار نبندد، خداوند روز قیامت او را محشور می‌گرداند در حالی که کور است

 

عالمی هم که به علم خود عمل نکند جایگاهش در قیامت همان جایگاه ابلیس است، و در حسرت بهشت باید به عذاب و شکنجه با آن ملعون مساوی و تا ابد گرفتار گردد.

عالمی که به علم خود عمل نکند در چند جا مانند ابلیس پشیمان خواهد شد در حالی که پشیمانی برای او سودی نخواهد داشت .

 

 هنگام مرگ

حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام راجع به علمای بی عمل چنین فرمود:

اشد الناس ندماً عند الموت العلماء غیر العاملین

«پشیمان‌ترین مردم هنگام مرگ عالمانی هستند که به علم خود عمل نکرده اند».

 

روز قیامت

حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرمودند: کسی که کسب علم و دانش کند و علم خود را به کار نبندد، خداوند روز قیامت او را محشور می‌گرداند در حالی که کور است.

 

در جهنم

نیز آن حضرت صلی الله علیه وآله فرمودند: روز قیامت عده‌ای از اهل بهشت و کسانی که از عالمی کسب علم کرده‌اند و به وسیله آن داخل بهشت شده‌اند – اطلاع پیدا می‌کنند که آن عالم در جهنم است . از او می‌پرسند: چه چیز باعث شد که تو داخل جهنم شوی؟ در جواب می‌گوید: من شما را امر به معروف و نهی از منکر کردم، اما خود، آن‌ها را انجام ندادم و به همین جهت داخل آتش شدم.

گروه دین تبیان




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:30 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

آیت الله بهجت: از ماست که بر ماست!

شناسه خبر: 1180129 سرویس: فرهنگی
17 شهریور 1395 - 00:10
آیت الله بهجت

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: این همه بلاها که بر سر ما می آید، با دست خودمان به وجود آمده است و علت و سببش خود ما هستیم. خودمان نیزه به پهلوی خود می زنیم و آخ می گوییم و سپس از دست خود فغان و ناله می کنیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: این همه بلاها که بر سر ما می آید، با دست خودمان به وجود آمده است و علت و سببش خود ما هستیم. خودمان نیزه به پهلوی خود می زنیم و آخ می گوییم و سپس از دست خود فغان و ناله می کنیم.
این همه بلاها که از زمان مشروطه تا به حال بر ما و ملت ما وارد شده و می شود، همه به دست امثال خود ما است، و مولود مشروطه است، و به امضا و تایید خود ما به وجود آمده است. در مشروطه به دروغ و فریب چنین وانمود کردند که می خواهند احکام اسلام اجرا شود، و در رأس مجلس شورا و تشکیلات قانون گذاری، شش نفر از فقهای طراز اول - که قوانین مجلس را با احکام شرع تطبیق می نمایند خواهند بود. (البته برای تنفیذ احکام شرع نه شر!).
از سوی دیگر از زمان مشروطه تاکنون تبلیغ کردند که اسلام قابل اجرا نیست. کفار و استعمارگران در دروغ گفتن و فریب دادن ماهرند و ما در فریب خوردن! در نامه ای که مرحوم شیخ فضل الله نوری برای شهرستان ها نوشته بود، آمده است: ای مردم مسلمان، خود انصاف دهید آیا اخلاق ایرانی ها در دوران مشروطه عوض شده یا نه؛ و فلان کار، تشبه به اروپایی ها شده یا نه؟!
حتی این مطلب را هم به صراحت گفتند که اسلام برای حکومت، ناقص است. مگر حکومت بنی العباس پانصد سال طول نکشید؟!
بدتر از استبداد را در مشروطه کردند. رییس مجلس را کشتند و... بعد معلوم شد که این ها محلل هستند و مطلب چیز دیگر(265) بوده است. اگر کسی در این گونه جریانات از مقصد دور نرود و فریب نخورد و گمراه نشود، باید خوشحال باشد. عجیب تر این که مقدمات این مطالب و امضا و تاسیس مشروطه به دست علما فراهم شد، و مجلس با وکلای آنچنانی آن هم با نظارت شش فقیه و... تشکیل شد، ولی سرانجام کار به جایی رسید که به وکلای مجلس گفتند: یا باید عمامه ها را از سر بردارید، یا از مجلس بیرون بروید! وزیر دربار گفته بود: وکلای معمم به جای عمامه باید کلاه پهلوی بر سر بگذارند!

کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 117
محمد حسین رخشاد




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:25 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

آیت الله بهجت: نمی توانند مانند نهج البلاغه هم بیاورند

شناسه خبر: 1178159 سرویس: فرهنگی
15 شهریور 1395 - 01:04
بهجت (ره)

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود:قرآن، کتابی نیست که کسی بتواند نظیرش را بیاورد. ببیند و قضاوت کنید. می ببیند و می دانند که عاجز از آن هستند و نمی توانند مانند آن را بیاورند، ولی باز هم به آن ایمان نمی آورند!

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: قرآن، کتابی نیست که کسی بتواند نظیرش را بیاورد. ببیند و قضاوت کنید. می ببیند و می دانند که عاجز از آن هستند و نمی توانند مانند آن را بیاورند، ولی باز هم به آن ایمان نمی آورند!
نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه و دیگر دعاهای ائمه (علیهم السلام) نیز چنین است. آن کسی که درباره ی نهج البلاغه گفته است که: أکثره باطل؛ (بیشتر آن باطل است.) از همین قماش است که قرآن را می بینند و می دانند که در برابر آن عاجزند و با این حال ایمان نمی آورند! عامه حقانیت شیعه را در کتب و دعوات نمی بینند؟! و اگر فرضا آنها نمی بینند، ما هم نمی بینیم . و آیا نباید ببینیم؟! متاسفانه کثرت و اکثریت در روحیه ی انسان اثر می گذارد و هیچ برهانی به قوت آن نمی رسد. می گویند: ملانصرالدین به دروغ مردم را برای میهمانی به جایی دعوت می کرد و مردم باور می کردند و می رفتند، سپس خود او هم باورش می شد و به دنبال آنها می رفت!

کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 116
محمد حسین رخشاد




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:23 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

آیت الله بهجت: علی(ع) پیشوای همه در تمام مسایل است

شناسه خبر: 1179215 سرویس: فرهنگی
16 شهریور 1395 - 00:10
آیت الله بهجت

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: سوال شد؛ دلیل بر این که علی پیشوای همگان در تمام مسایل است، چیست؟ پاسخ دادند؛احتیاج همه (صحابه) به او در تمام مسایل، و بی نیازی او از همگان در همه ی مسایل، دلیل بر این است که او امام و پیشوای همه است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: از خلیل بن احمد - که نزد شیعه و سنی مقبول است - از مخلصین شیعیان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است و بنده یقین دارم که شیعه است، رضوان الله علیه! از او سوال شد:
ما الدلیل علی ان علیا (علیه السلام) امام الکل فی الکل؟
دلیل بر این که علی پیشوای همگان در تمام مسایل است، چیست؟
ایشان پاسخ دادند:
افتقار الکل الیه فی الکل و استغناؤه عن الکل فی الکل، دلیل علی انه امام الکل فی الکل
احتیاج همه (صحابه) به او در تمام مسایل، و بی نیازی او از همگان در همه ی مسایل، دلیل بر این است که او امام و پیشوای همه در تمام مسایل است.


کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 116
محمد حسین رخشاد




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:21 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

آیت الله بهجت:چه قدر غافلیم و توجه نداریم!

شناسه خبر: 1181200 سرویس: فرهنگی
20 شهریور 1395 - 00:10
آیت الله بهجت

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: چه مصائبی بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مالک همه ی کره ی زمین است و تمام امور به دست او انجام می گردد، وارد می شود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: چه مصائبی بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مالک همه ی کره ی زمین است و تمام امور به دست او انجام می گردد، وارد می شود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد، و ما چه قدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم!
کسانی که در خواب و بیداری تشرف حاصل نموده اند، از آن حضرت شنیده اند که فرموده است: برای تعجیل فرج من زیاد دعا کنید. خدا می داند تعداد این دعاها باید چه قدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید. قطعاً اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند و به هم و ناراحتی اهل بیت (علیهم السلام) مهموم، و به سرور آنان مستبشر باشند، مبصراتی خواهند داشت و قطعاً مثل ما چشم بسته نیستند. باید دعا را با شرایط آن کرد. و توبه از گناهان از جمله شرایط دعا است، چنان که فرموده اند:
دعاء التائب مستجاب.
دعای شخصی که توبه کند، اجابت می گردد.
نه این که برای تعجیل فرج دعا کنیم و کارهایمان برای تبعید و تأجیل فرج آن حضرت باشد!
کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 118
محمد حسین رخشاد




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:19 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

هشدار آیت الله بهجت به عالمان بی عمل

شناسه خبر: 1190186 سرویس: فرهنگی
29 شهریور 1395 - 02:03
بهجت (ره)

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: وای بر ما اگر روزی بیاید که اسرار پنهان ما زیرو رو شود و معلوم گردد که از اهل علم و اهل دین نیستیم، و تنها دنیای خود را آباد کرده ایم، و با این لباس به صورت غیر مستقیم سبب انحراف دیگران شده ایم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: شیخ ما(آیت الله حاج شیخ محمد حسین اصفهانی(ره)) از آقای سید صدر (رحمة الله علیه) پرسید: منظور از علما در آیه ی انما یخشی الله من عباده العلما(سوره فاطر، آیه28). (از میان بندگان تنها دانشمندان از خدا بیم دارند.) چیست؟
ایشان فرمود: علمای بالله مراد است، نه عالم به چند اصطلاح، زیرا در آیه کلمه ی انما آمده است.
وای بر ما اگر روزی بیاید که اسرار پنهان ما زیرو رو شود و معلوم گردد که از اهل علم و اهل دین نیستیم، و تنها دنیای خود را آباد کرده ایم، و با این هیکل و لباس و مقام، اعمال و رفتار و اقوال ما به صورت غیر مستقیم سبب انحراف دیگران شده و حال این که فرموده اند:
کونوا دعاة للناس بغیر ألسنتکم.
با غیر زبانتان مردم را (به سوی دین و خدا) دعوت کنید.
زیرا اگر به قیامت یقین نداشته باشیم، معذور نیستیم، زیرا به ما گفته می شود:
أفلا تعلمت؟
چرا یاد نگرفتی؟
و اگر به آن یقین داشته باشیم ولی به مقتضای آن عمل نکنیم، باز معذور نخواهیم بود و به ما گفته می شود:
أفلا عملت؟
چرا عمل نکردی؟
در روایتی از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) آمده است: عالم بی عمل، وقود النار، یعنی آتشگیره و هیزم آتش جهنم خواهد بود.


کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 122
محمد حسین رخشاد




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/8/17 | 1:17 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
به داد مسجد ، نماز و روحانیت شیعه برسید نویسنده: جوادزاده - 1391/6/18

بی مقدمه میگویم ، وقتی مساجد خالی را میبینیم غصه دار میشویم ، وقتی می بینیم درنزد 80% جمعیت بالغ و نابالغ جامعه ما اگر نگوییم از همه ی آخوندها لااقل از 99% آخوندها و روحانیون سلب اعتماد شده است نگران میشویم و احساس خطر میکنیم. همه از خود میپرسند :
چرا از مساجد استقبال شایسته نمیشود؟
چرا جلوی فروش فله ای نماز گرفته نمیشود؟
چرا آخوند را به ماشین نمازخوان تبدیل کرده اند؟
چرا با فروش نماز توسط روحانیون محترم به نماز و اسلام و روحانیت شیعه اهانت میشود؟ . . .


آیا اینکه با نیت توجیه این رفتار ناشایست ، به تعابیر و تفاسیر رنگارنگ روی بیاوریم و با بیان دلایل سخیفی مثل حق ایاب و ذهاب و امثال آن سعی در توجیه شرعی آن بنماییم مردم را کفایت میکند ؟ ودلسردی آنها را درمان مینماید؟  و سستی اعتقاد آنان را به قوت ایمان تبدیل میکند؟

مساجد ما چوب روحانیت را میخورند ، دانش آموز را "علم و ادب معلم" به مدرسه میکشاند و مردم را "ایمان و تقوی پیشنماز" به مسجد و نماز جماعت علاقه مند میکند. علت جمعیت انگشت شمار نمازهای جماعت را در سودجویی پیشنماز باید جست . اگر مارتین لوتر بر علیه کلیسا قیام کرد و مسیحیت را دو شقه نمود بارزترین علت آن و لااقل یکی از مهمترین علتهای آن این بود که کشیشان در ازای بخشش گناهان مردم پول میگرفتند و در واقع بهشت را به حراج گذاشته بودند
خطرات درونی زیادی جامعه ما را تحدید میکند که یکی از مهمترین آنها رویگردانی شایع مردم از روحانیت و عدم اعتماد به ایشان است که دراثر بروز رفتارهای مشابهی که نشان از سودجویی از اعتقادات مردم است  اتفاق افتاده است(لطفا به راهپیمایی های عظیم سیاسی و مراسم پرشوری که با حضور روحانیون برگزار میشود جهت نقض عرض بنده استناد نکنید)
آسیبها و مثالها متعدد است اما چون امید به توجه و  اصلاح این رفتارها در حال ازبین رفتن است انگیزه ای برای بسط بیش از این نیست . این مورد نمونه ای از خروار است که در صورت نیاز و ترتیب اثر  قابل ذکر است .
این رفتارها و سیاستهای غلط که عمدتا مربوط به روحانیت است ایمان مردم را ذره ذره می فرساید و مردم را از روحانیت جدا میکند . ایمان شیعه بدون پشتوانه نهاد روحانیت از عمق کافی برخوردار نخواهد بود و بنابر این پرداختن به اینگونه مسائل نباید مثل مسائل حاشیه ای و کم اهمیت باشد.
آیا اینکه در یک محله پرجمعیت و یک مسجد آباد و بزرگ ، نماز مغرب و عشا با 10 نفر برگزار میشود جای نگرانی نیست ؟ آیا خلوت بودن صفهای نماز جماعت به عملکرد روحانیت هیچ ربطی ندارد؟  چرا کسی به فکر آفت زدایی از این نهاد ارزشمند نیست ؟ اگر کسانی هم هستند که به این فکر هستند و کارهایی میکنند بنده حقیر عرض میکنم که کار آنها هیچ ارزشی ندارد چون نمودی در جامعه ندارد و این کارها هیچ کس را با مسجد آشتی نداده و نمیدهد.
اگر در یک اداره ای که 100 نفر کارمند مسلمان و متعهد دارد نماز جماعت با سه نفر منعقد شود نباید ما را کنجکاو کند ؟ اگر این واقعه برای پیشنمازی که هر روز این وضعیت را میبیند و فقط به فکر دریافتی آخر برج است هیچ مفهومی ندارد برخلاف او من این را مثل یک فاجعه در قلبم احساس میکنم و به مرگ تدریجی ایمان دوستان و همکاران و هموطنانم عزا میگیرم و ساعتها پس از دیدن این وضع حالم دگرگون باقی میماند. آیا این فاجعه هیچ پیامی برای ما ندارد؟

چرا کاری نمیشود ؟ چرا کسی دل نمیسوزاند ؟ چرا متولیان امر ،  نماز را از سبد تجارت روحانیون محترم خارج نمیکنند ؟ بایک دست پول نماز را میگیریم و با دست دیگر ایمان و عقیده ی مردم را با اهانت و تحقیر به صورتشان میکوبیم و اعتقاد و اعتمادشان را لگد مال میکنیم و بعد با خونسردی تمام سمینار نماز برگزار میکنیم و با تمانینه و آرامش بیانیه میدهیم و برای بزرگداشت مساجد دهه اختصاص میدهیم  و انتظار داریم مردم این تحقیر را نفهمند و  امیدواریم سیاستهای ما در تبلیغ نماز جواب دهد و صفوف نماز فشرده تر گردد.  چندین سال است که اجلاسیه نماز برگزار میشود و هیچ تاثیری در آمار شرکت کنندگان در نمازهای جماعت ندارد. آیا در مدت این چندین سال کسی تاثیر اینگونه اجلاسیه ها را در اقامه نماز در مساجد اندازه گیری کرده است؟ ما که در متن مردم هستیم می بینیم که در این مدت حتی یک نفر هم به جمع صفوف ما در نمازهای جماعت نپیوسته است . بنابر این آیا وقت آن نرسیده است که تعارفات را به کناری نهیم و پا از سالنهای کنفرانسها و اجلاسیه ها بیرون گذاشته و برای آفت زدایی از رفتار روحانیت گامهای عملی برداریم ؟

شما را به خدا به داد مسجد و نماز و روحانیت شیعه برسید.

 


  نظرات (2)
آقایان روحانیت ! لطفا خودتان را علنی نقد کنید نویسنده: جوادزاده - 1391/4/10

آقایان روحانیت ! اگر خودتان را نقد نمیکنید لطفا نقد کنید و اگر محرمانه نقد میکنید لطفا علنی کنید، شما چه بخواهید چه نخواهید ایمان مردم را به خود گره زده اید و در نوسان سطح اعتقادات جامعه خود را دخیل نموده اید.  نهاد روحانیت ، حوزه های علمیه ، روحانیون عزیز و ارگانهای زیربط خالی از ایراد نیستند. این ایرادها و نقاط ضعف را:

1- اگر نقد نکنید ناشناخته باقی میمانند

2- اگر شناخته نشوند برطرف نمیشوند

3- اگر برطرف نشوند مشروعیت یافته  و تکثیر می شوند

4- اگر تکثیر شدند واگیردار شده و غیر قابل کنترل میشوند و ریشه روحانیت و اعتقادات مردم را میسوزانند

5- اگر شما  باحسن نیت نقد نکنید ، سودجویان با سوء نیت نقد خواهند کرد و دوستان شما را یا شرمنده و خلع سلاح خواهند نمود و یا مجبور به دفاع از نادرستیها خواهند کرد.

6- اگر شما با حسن نیت نقد نکنید ، بناچار در مقابل نقد توام با حسن نیت دوستانتان  موضع  دفاعی خواهید گرفت و دوستان خود را از خودتان دفع خواهید کرد و فتنه ایجاد خواهد شد.

در نقد روحانیت به جلسات محرمانه و خصوصی اکتفا نکنید و نقد را در جامعه و در مقابل دیدگان مردم انجام دهید . زیرا :

1- نقد علنی ، نواقصات را در برابر دیدگان مردم عریان  و بی دفاع میکند.

2- نقد علنی ، پیکره پالایش شده و آرمانی و بی عیب و نقص روحانیت  اصیل را علنا به مردم نمایش خواهد داد و نواقص را در مقابل چشم مردم از پیکره جدا کرده و به دور خواهد ریخت .

3- اعضای جلسات محرمانه  توانایی کنترل  و رفع نواقص در سطح وسیع جامعه  را ندارند ولی وقتی مردم آگاه شوند در کنترل گسترش نا هنجاریها  نقش اساسی ایفا میکنند.

4- نقاط ضعف در برابر دیدگان مردم ظاهر میشوند و مردم را بد بین میکنند و نقد اگر پنهان از مردم انجام شود کمکی به رفع بدبینی نمیکند بلکه بدبینیها را زیاد میکند.

5- نقد اگر علنی نباشد ، مردم میپندارند نواقص موجود طبیعتا  در نظر متولیان امر تایید شده  و پذیرفته است .

6- عدم نقد علنی ،  در افکار عمومی عدم وجود نقد را  اثبات میکند.

7- برگزاری محرمانه جلسات نقد ، وجود دستهای فریبکارانه و همتهای غیر شفاف و ناسالم در مرکز تصمیم گیری را به مردم القا میکند و سودجویان از این گذرگاه میوه های دلخواه خود را برمیچینند.

8- نقد یعنی شناسایی میکروبها و نقد علنی یعنی شناساندن میکروبها به همه  و نقد غیر علنی یعنی مصونیت بخشی به میکروبها و محروم کردن مردم از شناسایی میکروبها .

9- مردم تنها حامی واقعی روحانیت هستند و اگر با مردم  صادق نباشید و مردم را نامحرم بدانید . تنها خواهید ماند.  همه شان روحانیت برای هدایت مردم است پس اگر به مردم و نظرات مردم اهمیت ندهید بیهوده خواهید بود.

روحانیت محترم عنایت کند که این شاگرد کوچک آنها این حرف را بدور از حدس و گمان و از روی تحقیق بر زبان جاری میکند و چنین نیز هم هست که در حال حاضر که در سال 1391 قرار داریم:

1- مردم با ایمان  فقط 30 درصد ایمان خویش را از روحانیت متاثر میشود

2- مردم بی ایمان و کم ایمان  70 درصد بی ایمانی  و کم ایمانی خویش را متاثر از عملکرد بد روحانیت است.

روحانیت محترم با این همه عظمت و تاریخ درخشان و پشتوانه غنی  که دارد در حال حاضر در بهترین حالت ، برای مردمانی که خود ایمان قوی و خوب دارند نقش مثبت 30 درجه ای ایفا میکند ولی برای بقیه مردمی که ایمان "غیر عالی " و "غیر خوب" دارند که 70 درصد مردم را شامل میشود . نقش منفی 70 درجه ای ایفا میکند.

یعنی عملکرد روحانیت برای 30 درصد مردم  30 درجه مثبت و برای 70 درصد مردم 70 درجه منفی ، کارکرد دارد و این یعنی چیزی شبیه فاجعه ! این یعنی ضرر اندر ضرر !  این یعنی درد بی درمان ! این یعنی واویلا . . . !

کجاست مرد خدایی که دست از مقامات حلال و مباه و موقعیتهای اغوا کننده و دعوت کننده ی  به سکوت و عافیت و خلسه روحانی بشوید و از اعماق قلب سلیم و عاشقش فریاد بزند که : ای علمای قم من اعلام خطر میکنم !  ای طلاب ، ای فضلا ، ای مراجع تقلید ، ای روحانیون عزیز من اعلام خطر میکنم !!!   به داد اسلام برسید . . . رفت اسلام !!!!

کجاست مردی که زجه بزند :

*"...آقا! من اعلام خطر می کنم!ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می کنم.ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر می کنم، ای فضلا! ای طلاب! ای مراجع! ای آقایان! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر می کنم!...

آقا فکری بکنید برای این مملکت، فکری بکنید برای این ملّت...

ای سران اسلام به داد اسلام برسید، ای علمای نجف به داد اسلام برسید، ای علمای قم به داد اسلام برسید..."(گزیده ای از فرمایشات امام خمینی(ره) درباره لایحه کاپیتولاسیون در آبان 43)

 

امام خمینی


  نظرات (2)

دعا برای روحانیون نویسنده: جوادزاده - 1390/12/3

خدایا ! به روحانیانت امر کن به ملاهایشان سفارش کنند که به آخوندهای خود بیاموزند که از راه فروش نماز ارتزاق نکنند.

 

 

خدایا ! به امامان جماعتت بفهمان که از مامومین خود خلوص نیت یاد بگیرند و برای آمدن به مسجد حق ایاب و ذهاب!؟ نگیرند.

خدایا ! به ملاها بفهمان که برای خواندن نمازی که ما برای اقامه آن خون دادیم پول نگیرند.

خدایا ! به روسای دولت و پیشنمازهای ادارات ما  بفهمان که تشکیل نماز جماعتِ 1درصدی به معنی اقامه نماز نیست بلکه مبارزه با نماز است.

خدایا ! به روحانیون ما بیاموز که لقب حجت الاسلامی (همان لقبی که کسر شان شان میشود و طمع دارند بالاتر از آن را زینت بخش نامشان کنند) بسیار بالاتر از شخصیت واقعی آنهاست.

خدایا ! آیت الله های ما را به مقام حجت الاسلامی و حجت الاسلامهای ما  را به مقام بندگی برسان.

خدایا !  به ملاها بفهمان که پیامبر برای رساندن پیام خدا پولی از کسی دریافت نمیکرد ولی شما برای بازگو کردن حرف پیامبر  پول مطالبه میکنید.

خدایا ! به آخوندهای ما بفهمان که به هرکس پول بدهی ، حاضر میشود بهتر از شما مطالب شما را در مکانی بلند که با فرش قرمز و تشک نرم مزین شده است ابلاغ کند ، شما از خودتان چه مایه میگذارید که اینقدر افاده میفروشید؟

خدایا ! به روحانیان ما تفهیم کن ،تعداد انگشت شماری که در مراسم ختم برای شنیدن موعظه باقی میمانند عبرتی برای صاحبان بصیرت است.

خدایا ! به جوانان ما بیاموز که دین را روحانیان اختراع نکرده اند که لغزش آنها ایمانشان را بلغزاند.

خدایا ! به دختران و زنان ما بیاموز که  عفت را و حیا و حجاب را عالمان بی عمل اختراع نکرده اند که شما برای تنبیه آنها کشف حجاب کنی !

خدایا ! به روحانیان ما تاریخ همراه با شعور یاد بده تا بدانند که آنان که پیامبر استثنایی خدا را که  به سبب نحوه تولدش و سخن گفتنش در کودکی باور پذیر ترین پیامبران بود  انکار کردند و به قتلش اقدام کردند روحانیان قوم یهود بودند . که لباسشان و هیبتشان عین شما بود.

خدایا ! به روحانیون ما بیاموز که ارزش لباس پیامبر به شخصیت والای او بود نه به شکل و طراحی و دوخت و دوز آن !

خدایا ! به روحانیون ما بفهمان که لباسشان زمانی لباس پیامبر است که مثل او فداکارانه و مومنانه عمل کنند نه سودجویانه و سوداگرانه  وگرنه با لباس شکنجه گران حضرت مسیح مو نمیزند.

خدایا ! همه مردم ما را روحانی و روحانی های ما را مردمی قرار بده!

خدایا ! به روحانیون ما یاد بده که اسلام برای ادامه حیاتش نیازی به دروغ و ظاهر سازی و ریا ندارد.

خدایا ! آیت الله های ما را از اقامتگاه پاستوریزه شان به میان مردم  هدایت کن تا مردم راه و رسم زندگی در کوچه و بازار را از آنها بیاموزند.

خدایا ! بازاریان ما مکاسب نمیدانند و مکاسب دانهای ما به بازار نمی آیند. خدایا این تخصص گرایی و  این تعهد گرایی را از مملکت ما  محو و نابود فرما.

خدایا ! اهمیت اصل روزه رمضان در میان مردم تحدید میشود و درسهای خارج آیت الله های ما در بحث تکرر کفاره مفطر ناشی از اکل و شرب و جماع و غیر جماع دور تسلسل میزند.

خدایا ! احساس آیت الله ها را زمانی که در مکانی مناسب جلوس میفرمایند که خلق الله برای بوسیدن دستشان به زحمت نیفتند به ما بفهمان.

خدایا ! سخن که با خدایا آغاز میشود میل ختم شدن ندارد. تو به رحمت خود ختم کن.

خدایا ! نصرت و عنایتی را که به آیت الله های عظمی و روحانیون روحانی و به ملاها و آخوندهای  مخلصت داری شامل حال ما نیز بفرما  و دعاهای ایشان را شامل حال خراب ما بگردان و ایشان را در حفظ و حمایت نافذه خویش قرار بده.

خدایا !  ما را لیاقت بده تا دنیای مان را صرف دینمان کنیم ، نه دین مان را خرج دنیا مان !

اللهم عجل وعجل وعجل

العجل مولا

آمین یا ربالعالمین !




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 95/8/15 | 3:12 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()

 

عالم بی عمل ، تاجر ورشکسته نویسنده: جوادزاده - 1393/8/27

بسیاری از مردم در مواجهه ی با عالمان بی عمل غالبا عکس العمل نامناسبی از خود نشان میدهند. البته بجای اینکه از لفظ "عکس العمل نامناسب" استفاده کنیم بهتر است عبارت "عکس العمل منفعلانه" را بکار ببریم. این معنای بهتری میدهد.

اینگونه افراد با دیدن عملکرد عالمان بیعمل احساس میکنند ایمانشان پایمال شده است. فکر میکنند اعتقاداتشان بی ارزش شده است در نتیجه احتمال دارد که ایمان این اشخاص سست شده یا حتی ممکن است از اعتقاداتشان دست بردارند. این درست مثل این است که ما از دیدن فردی که شیشه خانه خودش را میشکند اقدام به شکستن شیشه خانه خودمان بکنیم.ما به این میگوییم برخورد منفعلانه.

باید توجه کنیم که ایمان ، یک امر کاملا شخصی است و هر فرد صاحب اختیار داراییهای  خودش است. مثلا فرض کنید که کسی از روی نادانی یا به هر انگیزه ی دیگر ، تابلو فرش گرانقیمت خودش را پاره کرده و به سطل زباله بیاندازد . حال اگر شما لنگه ی همان تابلو فرش را داشته باشید آیا این عاقلانه است که با دیدن این صحنه به ارزش تابلوی خود شک کرده و یا آن را بی ارزش دانسته و  شما هم تابلوی نفیس خود را نابود کنید؟ یقینا عقل سلیم چیز دیگری میگوید.

اگر از سوی دیگر توجه بکنیم درمی یابیم که عالم بی عمل مانند یک تاجر ورشکسته است. یعنی او سرمایه ی عمر خود را در راهی صرف کرده است که برای او هیچ سودی نداشته است. اگر با مشاهده ی  عالم بی عمل از ایمان خود برگردیم و دیگر به دنبال اعتقادات خود نرویم مثل این است که با دیدن یک تاجر ورشسکته ، از کسب و کار خود دست برداشته و دیگر به دنبال کسب درآمد نباشیم. در حالیکه این یک نتیجه گیری منفعلانه و کار آدمهای کم اراده است. 

کسانیکه اراده ی ضعیفی دارند و یا کسانیکه در شخصیت آنها تمایل نهفته ای به تنبلی وجود دارد این افراد به دنبال بهانه ای برای ارضای روحیه تنبلی خود هستند و دیدن افراد ورشکسته فقط راه بهانه گیری را برای آنها هموار میکند تا خود را از رنج کار و تلاش رها کرده و به تمایلات تنبلی خود جنبه ی موجه بدهند.

کسانیکه از دیدن ورشکسته ها روحیه خود را از دست میدهند و دست از تلاش و کار برمیدارند خود میدانند که اگر به عقل رجوع کنند حتما دلیلی برای تلاش و فعالیت خواهند یافت اما حس مبهم و بسیار مرموزی از درون به آنها میگوید که از این فرصت استفاده کن و خود را از مزایای تنبلی بهره مند کن. این حس قوی و اغواگر، خیلی فوری ودر عرض چند ثانیه به آنها گوشزد میکند که شما اکنون در برابر ملامت کنندگان احتمالی خود ، دلیل محکمه پسندی برای تبرئه خود دارید. این حس وسوسه گر خیلی استادانه کار خود را انجام میدهد و افراد تاثیر پذیر همواره قبل از پذیرش شکست ، با مشاوره های این وکیل زبردست اما بدخواه ، دفاعیه ی جانانه ای در خیال خود در برابر ملامتهای آتی انجام میدهند. آنها وقتی خیالشان از پیروزی در دادگاه خیالی راحت شد و طعم پیروزی کاذب  را چشیدند اکنون دیگر پذیرش شکست برایشان زیاد تلخ نخواهد بود. اینگونه است که براحتی دستها را بالا میبرند و در برابر لشکر تنبلی سر تسلیم فرود می آورند و طعم تلخ شکست واقعی را با شیرینی کاذب تبرئه خیالی خود قابل تحمل میسازند. وبدین ترتیب آنها از یک اتفاق بی ربط ، دلیلی قانع کننده برای خود میتراشند. در صورتیکه انسان باید بداند که مالک و اداره کننده ی سرمایه و فکر و اراده ی خود است و میزان بضاعت عقلی او با دیگران متفاوت است. پس باید به خصال نیکوی خویش تکیه کند و با اندک نسیمی اراده خویش را تباه نسازد.

در مورد مسائل اعتقادی هم همینطور است. از دیگران انتظار نداشته باشید که ایمان شما را حفظ کنند. زیرا ایمان هر کس سرمایه شخصی اوست و در هر حال انسان باید ایمان خود را خودش حفظ کند و نباید حفظ ایمان خود را بعهده ی عالمان بیعمل بگذارد.

بیایید ثبات زندگی خود را به میزان ثبات زندگی ورشکسته ها وابسته نکنیم بلکه از ورشکسته ها عبرت بگیریم و به موفقیتها بنگریم و همراه باموفقها به سوی آینده پیش برویم.


  نظرات (0)

درد و درمان در سخن عالمان بی عمل نویسنده: جوادزاده - 1391/6/7

رسول خدا فرمود: در شب اسراء قومى را دیدم که لب هایشان با قیچى هاى آتشین قیچى مى شود و به دور ریخته مى شود. گفتم : اى جبرییل ! اینان چه کسانى اند؟ گفت : خطباى امت تواند که مردم را به نیکى امر مى کنند و خودشان را فراموش مى کنند.

سخن عالمان بی عمل برای خودشان جز عذاب دردناک نتیجه ای نخواهد داشت. اما برای شنونده میتواند مفید و سازنده باشد چرا که امام علی فرمود : انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال  یعنی «به آنچه گفته شده است بنگر، نه به کسی که آن را گفته است».

اگر چه سخن عالم بی عمل ، برای خود گوینده ، درد بی درمان بوده و زمینه ساز عذابی دردناک برای ایشان است و مطابق با فرمایش رسول خدا ، ایشان گرفتار عذاب الهی خواهند شد اما همین سخن ، میتواند برای شنونده  درمان درد  و منشاء اثرات نیک باشد

پس دو نتیجه حاصل این گفتار است :

نتیجه 1- آقایان واعظین و خطبا دقت کنند که  منبر و خطابه ی آنها  یکی از دونتیجه را برایشان خواهد داشت . اگر عامل به گفته خویش باشند پاداش عملشان مضاعف خواهد شد چون هم عمل کرده اند و هم دیگران را به آن تشویق و ترغیب نموده اند . پس هم پاداش عمل و هم پاداش تبلیغ دریافت میکنند . اما اگر عامل به گفته های خویش نباشند باید بدانند که با هر عبارتی که میگویند آتش و عذاب جهنم را برای خود مهیا میکنند. حالت خنثی و حد وسطی هم برایشان وجود ندارد ، هیچ منبر و خطابه ای بی خاصیت نیست .

این طور نیست که خیال شود چون حرفهای خوبی میزنیم پس حتما ثواب دارد و اگر ثواب هم نداشته باشد لا اقل عذاب ندارد بلکه از حدیث فوق چنین برمی آید که واعظان و خطیبان دینی که حرف خدا و پیامبر و امام را  برای مردم نشر و بیان میکنند ممکن است در اثر همین خطابه و سخنان صحیح و ثواب خود به عذاب الهی گرفتار شوند.  و ابزار سنجش آن هم عمل است ، عمل !

نتیجه 2- پای منبری ها و مخاطبان سخنان عالمان  دقت فرمایند که عدم عمل عالم به سخنان خود دلیل بر بی ارزشی سخن نیست و این امر مجوزی برای اعراض از سخنان عالم  یا واعظ نمی باشد و عنایت فرمایند که زهر عمل واعظ متوجه خودش و شهد سخنش نصیب شما میشود.

یادم می آید از یکی از وعاظ نقل شده بود که گفته بود : ای بسا من از بالای منبر به جهنم و شما از پای منبر به بهشت بروید.




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 95/8/15 | 3:6 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 95/8/15 | 2:52 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
<< مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.