حدیث سد الابواب
(بستن درها)
در منابع حدیثی و تاریخی آمده است که منازل
تعدادی از اصحاب رسول خدا(ص) به جهت مجاورت به مسجد النبی(ص) به داخل آن مسجد شریف
درهایی داشت. رسول خدا(ص) یک روز طبق دستور الهی بسته شدن همة درها ـ به جز در خود
و در علیبن ابیطالب(ع) ـ را به اطلاع اصحاب خود رساند و غیر از آن دو در، همه
درها بسته شد و صاحبان آن خانهها دیگر از طریق مسجد به خانههای خود ورود و خروج
نداشتند.
در همین زمینه شیخ سلیمان قندوزی حنفی (م1294ق)
در کتاب خود به نقل از موفقبن احمد خوارزمی و او نیز از جابربن عبدالله نقل میکند
که رسول خدا(ص) [در جریان همین مسئله] خطاب به امام علی(ع) فرمود: «یا علی! انه
یحل لک فی المسجد ما یحل لی، و انک منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی
بعدی؛[30] یا علی!
الشیخ سلیمان القندوزی الحنفی، م294ق، ینابیع
المودة، ج1، باب6، ص60 و ج1، باب17، ص101 و نیز ن.ک به: ابنعساکر الشافعی، تاریخ
دمشق، تصحیح و تعلیق اعلاء الدین الاعلمی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ
اول، 1997، ج1، ص329 ـ330
روز نامگذاری
امام حسن و امام حسین(ع)
شیخ سلیمان قندوزی حنفی و دیگر دانشمندان اهلسنت
در کتب خود از اسماء نقل میکنند؛ هنگامی که فاطمه(س) امام حسن(ع) و سپس [پس از شش
ماه] امام حسین(ع) را به دنیا آورد، رسول خدا(ص) در گوش راست آنها اذان و در گوش
چپ آنها اقامه گفت و سپس فرمود: «جاءنی جبرائیل فقال: یا محمد ان ربک یقرئک
السلام و یقول لک: ان علیاً منک بمنزلة هارون من موسی... ؛[31] جبرائیل پیش من آمد
و گفت: یا محمد! همانا پروردگارت به تو سلام میرساند و میگوید: همانا مثل علی
نسبت به تو مثل هارون نسبت به موسی است... .»
طبق این روایت، آن حضرت6 بر اساس دستور الهی،
امام حسن را «حسن» [شبر] و اسم امام حسین را «حسین» [شبیر]، نام دو فرزند هارون
نهاد
ینابیع المودة، ج2، باب56، ص261. (شیخ قندوزی در
پایان این روایت میگوید: این روایت را امام علیبن موسیالرضا(ع) نقل کرده است
حدیث خطاب شده
به امالمؤمنین امسلمه
موفقبن احمد الخوارزمی الحنفی (م568ق) و دیگر
علمای اهلسنت در کتب خود نقل کردهاند که عبداللهبن عباس گفت: رسول خدا(ص)
فرمود: «هذا علیبن ابیطالب لحمه لحمی و دمه دمی و هو منی بمنزلة هارون من موسی
غیر انه لا نبی بعدی. یا ام سلمة! اشهدی و اسمعی هذا علی امیرالمؤمنین و سید
المسلمین؛[32] گوشت این علیبن ابیطالب گوشت من و خون او خون من است و مثل او
نسبت به من مثل هارون نسبت به موسی است، جز اینکه پس از من پیامبری نیست. ای امسلمه!
شاهد باش و بشنو که این علی رهبر مؤمنان و سرور مسلمانان است
الموفقبن احمدبن محمد المکی الخوارزمی
(م568ق)، المناقب، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ چهارم، 1421ق، ص142، حدیث163؛
ینابیع المودة، ج1، باب7، ص65؛ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج9، ص111؛ الگنجی الشافعی،
کفایة الطالب، ص168. (لازم به ذکر است که شیخ قندوزی این روایت را از زوائد المسند
آورده است
بیان حدیث منزلت
در حال اتکا به حضرت علی(ع) و دست زدن به شانه آن حضرت
علاءالدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی
(م975) در کتاب خود از عبداللهبن عباس نقل میکند که عمربن خطاب گفت: «کنت انا و
ابوبکر و ابو عبیدة ابن الجراح و نفر من اصحاب رسول الله6 و النبی(ص) متکی علی علیبن
ابیطالب ، حتی ضرب بیده علی منکبه ثم قال: انت یا علی! اول المؤمنین ایماناً و
اولهم اسلاماً! ثم قال: انت منی بمنزلة هارون من موسی و کذب علی من زعم انه یحبنی
و یبغضک؛[33] من و ابوبکر و ابوعبیدةبن جراح و تعدادی از اصحاب پیامبر خدا(ص) [با
هم بودیم] و رسول خدا(ص) به علیبن ابیطالب تکیه نموده بود که با دست خود بر شانه
او زد و سپس گفت: یا علی! تو از جهت ایمان و اسلام اولین مؤمنان هستی. سپس گفت:
مثل تو نسبت به من مثل هارون نسبت به موسی است و کسی که گمان میکند مرا دوست
دارد، اما تو را دشمن میدارد، به من دروغ بسته است
کنز العمال، ج13، ص122ـ123، حدیث36392؛ المناقب،
ص54ـ55، حدیث19 (با کمی تفاوت)؛ تاریخ دمشق، ج1، ص321، حدیث401. (قابل ذکر است که
طبق تصریح جناب هندی، این روایت را حاکم در کتاب الکنی، شیرازی در کتاب الالقاب و
نیز ابن النجار آوردهاند
بیان حدیث منزلت
در روز برادری
چنان که قبلاً اشاره شد، رسول خدا(ص) در بین
مسلمانان عقد اخوت بست و آنها را برای یکدیگر برادر دینی و شرعی نمود.
موفقبن احمد الخوارزمی الحنفی (م568ق) و ابن
صباغ المالکی (م855ق) در کتب خود نقل کردهاند که رسول خدا(ص) در بین مهاجرین و
انصار عقد اخوت خواند، ولی علیبن ابیطالب(ع) را تنها گذاشت و او را با کسی برادر
ننمود. امام علی(ع) نیز از این موضوع سخت ناراحت شد و غمگین گشت و رسول خدا(ص) او
را دلداری داده و چنین فرمود: «اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه
لا نبی بعدی [لیس بعدی نبی].» [34]
و نیز طبق روایت موفقبن احمد الخوارزمی و علاءالدین
علی المتقیبن حسام الدین الهندی (م975ق) از زیدبن ابیأوفی، رسول خدا(ص) در مسجد
خود بین مسلمانان عقد اخوت را اجرا نمود و علیبن ابیطالب(ع) تنها ماند و او را با
کسی برادر ننمود. وقتی امام علی(ع) از این موضوع به رسول خدا(ص) شکایت کرد، آن
حضرت6 فرمود: «و الذی بعثنی بالحق ما اخرتک الا لنفسی و انت منی بمنزلة هارون من
موسی غیر انه لانبی بعدی...؛[35] قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برگزید، من
تو را فقط برای خود نگاه داشتم و مثل تو نسبت به من، مثل هارون نسبت به من مثل
هارون نسبت به موسی است، جز اینکه پس از من پیامبری نیست.»
همچنین موفقبن احمد الخوارزمی (م568ق) از محدوجبن
زید الالهانی نقل میکند که رسول خدا(ص) بین مسلمانان عقد اخوت را خواند و سپس
فرمود: «یا علی انت اخی و انت منی بمنزلة هارون من موسی غیر انه لا نبی بعدی.»[
المناقب، ص39، حدیث7؛ الفصول المهمة، فصل1،
ص38ـ39. گفتنی است که جمله داخل پرانتز (لیس بعدی نبی) مربوط به نقل خوارزمی است.
لازم به ذکر است که ابنصباغ این روایت را از کتاب مناقب ضیاءالدین خوارزمی نقل
نموده است.
35. المناقب، ص152،
حدیث178؛ کنزالعمال، ج13، ص105ـ106، حدیث364345؛ ینابیع المودة، ج1، باب7، ص67 (با
کمی تفاوت). لازم به ذکر است که شیخ قندوزی این روایت را از مسند احمدبن حنبل نقل
و جناب هندی آن را از مسند زیدبن ابی اوفی روایت نموده است
36. المناقب، ص140، حدیث159.
بیان حدیث منزلت
در روز فتح خیبر
موفقبن احمد الخوارزمی (م568ق) در کتاب خود
روایت میکند هنگامی که علیبن ابیطالب(ع) جهت فتح خیبر حضور رسول خدا(ص) رسید،
رسول خدا(ص) به او فرمود: اگر سخن نصاری درباره عیسی در مورد تو گفته نمیشد، در
شأن تو سخنی را میگفتم که مردم از خاک زیر پای تو بر میگرفتند و از آن استشفا میکردند...
سپس فرمود: «ولکن حسبک ان تکون منی و انا منک ترثنی و أرثک و انت منی بمنزلة هارون
من موسی الا انه لانبی بعدی... ؛[37] لیکن درباره تو همین بس که تو از من هستی و
من از تو هستم. تو از من ارث میبری و من از تو ارث میبرم، و مثل تو نسبت به من
مثل هارون نسبت به موسی است، جز اینکه پس از من هیچ پیامبری نیست
37. همان، ص158، حدیث188؛ مجمع
الزوائد ج9، ص131؛ کفایة الطالب، ص264.
بیان حدیث منزلت
در جمع اصحابی که در مسجد خوابیده بودند
موفقبن احمد الخوارزمی (م568ق) در کتاب خود از
جابربن عبدالله انصاری نقل میکند که ما [جمعی از اصحاب] در مسجد خوابیده بودیم
]و علیبن ابیطالب نیز همراه ما بود[. در این هنگام رسول خدا(ص) آمد... و فرمود:
«تعال یا علی! انه یحل لک فی المسجد ما یحل لی الا ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون
من موسی الا النبوة؛[38] یا علی! برخیز که همانا هر چیزی که انجام آن در مسجد برای
من حلال است، برای تو نیز حلال میباشد، آیا خشنود نیستی که مثل تو نسبت به من مثل
هارون نسبت به موسی باشد مگر پیامبری؟»
گفتنی است که منابع اهلسنت درباره بیان حدیث
منزلت در موارد دیگر، چند مورد دیگر (مانند بیان آن در روز جنگ بدر و ...) نیز ذکر
کردهاند.[39
38. المناقب، ص109،حدیث116؛
کفایة الطالب، ص284.
39. ن.ک: المراجعات،
الهوامش التحقیقیة، ص276ـ277.