اکنون 25 وظیفة اوّل با اندکی تصرّف و تلخیص در پی میآید:
وظیفة اوّل، غمگین بودن به علّت مفارقت آنجناب و مظلومیّت آن حضرت.
در «کافی» از حضرت صادق(ع) منقول است که فرمود: «کسیکه مهموم باشد برای ما و غمناک باشد به جهت مظلومیّت ما، نفس کشیدن او، ثواب تسبیح دارد».
وظیفة دوم؛ منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن.
در جلد دوم «کمالالدّین وتمامالنّعمـ?» از امام محمّد تقی(ع) منقول است که فرمودند: «قائم ما آن مهدی است که واجب است در زمان غایب بودن او انتظار او را داشتن و او سومی از اولاد من است...»
و از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که: «افضل عبادتها، انتظار فرج است.»1
و در حدیث دیگر از حضرت صادق(ع) منقول است که: «هر مؤمنی بمیرد در حالی که منتظر ظهور آنجناب باشد، مثل آن است که در خیمة حضرت قائم(ع) بوده باشد».2
وظیفة سوم، گریه کردن در دوری آن حضرت و به جهت مصیبت آنجناب.
در کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «بهخدا قسم غایب میشود امام شما زمانی از روزگار و آزموده میشوند تا آنکه گفته میشود، مرد و از دنیا رفت یا به کدام وادی رفت و هر آینه چشمهای مؤمنان بر او گریان میشود.»3
و از حضرت رضا(ع) مروی است که: «هر مؤمنی یاد کند مصیبت ما را ـ یعنی مصیبت پیغمبر(ص) و هر یک از ائمه را ـ پس گریه کند یا کسی را به جهت ظلمی که بر ما شده بگریاند، روز قیامت با ما و در درجة ما است.»
وظیفة چهارم، به امر امام، تسلیم و مقیّد باشد و در امر ظهور عجله نکند.
یعنی چون و چرا در امر ظهور آنجناب نکند و آنچه از جانب آن حضرت میرسد، صحیح و مطابق با حکمت بداند که در کمالالدّین از حضرت امام محمّد تقی(ع) روایت شده است که فرمود: «امام بعد از من، پسر من علی است. امر او، امر من است و قول او، قول من و طاعت او، طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است، امر او، امر پدر اوست و قول او، قول پدرش و طاعت او، طاعت پدرش.» آنگاه ساکت شدند. راوی گوید، پرسیدم: یابن رسولالله! پس امام بعد از حسن کیست؟ حضرت گریة شدیدی کردند، آنگاه فرمودند: «امام بعد از امام حسن عسکری، پسر او قائم منتظَر است.» گفتم: یا بن رسولالله! چرا او را قائم گویند؟ فرمود: «برای آنکه قائم میشود بعد از آنکه ذکر او مرده باشد و بیشتر قائلان به امامتش مرتد شوند.» گفتم: چرا او را منتظَر نامیدند؟ فرمود: «بهجهت آنکه روزهای غیبت او بسیار باشد و زمان غایب بودنش، دراز میشود. پس، مخلصان، انتظار خروج او [را] کشند و شککنندگان او را انکار کنند و منکران به ذکر او استهزاء کنند و کسانیکه وقت برای ظهورش معیّن کنند، دروغگو باشند و عجلهشوندگان هلاک شوند و تسلیمشوندگان نجات یابند.»4
وظیفة پنجم، به مال خود، آن حضرت را صله کنند.
در «کافی» از حضرت صادق(ع) نقل شده که فرمودند: «هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از صرف نمودن مال، برای امام نیست و به درستی که خداوند در عوض یکدرهم که مؤمن از مال خود به صرف امام برساند، به اندازة کوه احد در بهشت به او عطا میفرماید.» آنگاه فرمود: حقتعالی در قرآن کریم فرموده: «مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً و َاللهُ یَقْبِضُ و َیَبْسُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بیفزاید و خداست که [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید مىآورد و به سوى او بازگردانده مىشوید.»5 سپس فرمود: به خدا قسم این آیه به خصوص در صله کردن امام به مال نازل شد.»6
در «بحارالانوار» از «کاملالزّیاراة»، ص 319 نقل شده است که امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «هر کس نتواند به زیارت ما بیاید؛ باید صالحان از دوستان ما را زیارت کند تا ثواب زیارت ما برایش نوشته شود و هر کس نتواند ما را صله کند، باید نیکان از دوستان ما را صله کند تا ثواب صله کردن ما برایش نوشته شود.»
وظیفة ششم، صدقه دادن به قصد سلامت آن ذات، چنانچه در «نجم الثّاقب»، ص 442 ذکر فرمودهاند.
وظیفة هفتم، شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر یاری آن جناب داشتن و در فراقش ندبه و زاری کردن.7
وظیفة هشتم، طلب کردن معرفت آن حضرت از ذات اقدس الهی و خواندن این دعا که در کتاب کافی و کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است: «اللهمّ عرّفنی نفسک، فانک إنْ لم تُعرّفنی نفسک لم اعرف نبیّک، اللهمّ عرّفنی رسولک فانّک إن لم تعرّفنی رسولک لم اعرفْ حجّتک، اللهمّ عرّفنی حجتک فانّک انْ لم تعرّفنی حجتک ضللتُ عن دینی.»8
وظیفة نهم، مداومت نمودن به خواندن این دعا که از حضرت صادق(ع) روایت شده است: «یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک.»9
وظیفة دهم، اگر بتواند به نیابت آن حضرت قربانی کند، چنانچه در «نجمالثّاقب» آمده است.
وظیفة یازدهم، نبردن نام اصلی آن حضرت که نام حضرت رسولالله است. [ضرورت دارد] شیعیان، آن حضرت را به لقب یاد کنند؛ مثل: قائم، منتظَر، حجّت، مهدی و امام غایب و در اخبار متعدّد، فرمودهاند که بردن نام آن حضرت در زمان غیبت جایز نیست.10
وظیفة دوازدهم، برخاستن به جهت احترام نام آن بزرگوار به خصوص اسم «قائم»، چنانچه در ص 444 نجمالثّاقب آمده است.
وظیفة سیزدهم، به هر میزان که ممکن است برای جهاد با دشمنان در رکاب آن جناب، اسلحه مهیّا کند.
در بحارالانوار از کتاب «الغیبـ? نعمانی» منقول است که حضرت صادق(ع) فرمود: «باید مهیّا نماید هر یک از شما برای ظهور حضرت قائم، آلت حربی اگر چه یک تیر باشد، امید است همین که این نیّت را داشته باشد، حق تعالی او را از اصحاب و یاران او قرار دهد.»
وظیفة چهاردهم، در مهمّات به آن حضرت متوسّل شود و عریضة توسّل بیندازد. چنانچه در جلد 22 بحار منقول است.
وظیفة پانزدهم، در دعا کردن، خدا را به حقّ آن حضرت قسم دهد و آن جناب را شفیع قرار دهد، چنانچه در کمالالدّین منقول است.
وظیفة شانزدهم، بر دین قویم ثابت باشند و دنبال صداها و مزخرفاتی که از هر گوشهای برمیخیزد، نروند؛ زیرا تا خروج سفیانی و صیحة آسمانی بلند نشود، ظهور امام(ع)، واقع نمیشود.
در جلد 52 بحارالانوار به نقل از «غیبت شیخ طوسی» از حضرت امام رضا(ع) روایت شده است: «سه ندا از آسمان بلند میشود که همه کس میشنود و این نداها در ماه رجب ظاهر میشود. اوّل، الا لعنة الله علی الظّالمین. دوم؛ ازفة الازفة یا معشر المؤمنین. سوم؛ میبینید بدنی محاذی خورشید و ندا میشود: این است امیرالمؤمنین که به تحقیق برای هلاک کردن ظالمان برگشته است.» و در جلد دوم کمالالدّین منقول است: «اوّل کسی که با امام زمان(عج) بیعت میکند؛ جبرئیل است. آنگاه یک پای [خویش را] بر بیتالله [الحرام] میگذارد و یک پای بر بیتالمقدّس و ندا میکند به ندایی که همة خلایق میشنوند: أَتَى أَمْرُ اللهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ».
وظیفة هفدهم، معاشرت و رفت و آمد بسیار با مردمان روزگار او را از یاد امام زمان(عج) باز ندارد.
در جلد اوّل کمالالدّین از امام محمّد باقر(ع) روایت شده است که فرمودند: «مردم! زمانی میآید که امام غایب میشود. خوشا به حال آنها که بر امر ما ثابت باشند. در آن زمان، کمترین ثوابی که برای آنها در نظر میگیرند؛ این است که خداوند آنها را ندا میفرماید که ای بندگان من! به سرّ من ایمان آوردید و حجّت غایب مرا تصدیق کردید. بشارت باد شما را به نیکویی ثواب، از شما قبول میکنم اعمال خوب را و عفو میکنم اعمال بد شما را و میآمرزم گناهان شما را و به برکات شما باران میبارم بر بندگانم و دفع بلا از آنها میکنم، اگر شما نبودید بر آنها عذاب میفرستادم.»
در ادامه، راوی پرسید کدام عمل، افضل اعمال مؤمن در آن زمان است و پاسخ شنید: «نگاه داشتن زبان و ماندن در خانة خود»؛ یعنی بدون ضرورت با مردم دنیا معاشرت و رفت و آمد نکند، که او را از یاد امامش باز دارد.
وظیفة هجدهم، ذکر صلوات خاصّة آن حضرت؛ آنچنان که در کتابهای بحارالانوار، «مکارمالاخلاق» و «جمالالاسبوع» آمده است.
صلواتی که در صفحة 284 مکارمالاخلاق از شیخ طبرسی نقل شده، بدین شرح است: «اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فی شَیءٍ اَ نَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدی فی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنی فی نَفْسی وَلا فی اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتی.»
وظیفة نوزدهم، فضایل و کمالات آن حضرت را ذکر کردن؛ زیرا که آن جناب ولیّنعمت و واسطه در جمیع نعمتهای خداوند است که به ما میرسد و طبق فرمودة امام سجاد(ع) که در صفحة 422 مکارمالاخلاق ذکر شده، یکی از راههای شکر ولیّنعمت، گفتن فضایل و کمالات اوست.
وظیفة بیستم، اظهار کردن اشتیاق واقعی به زیارت جمال مبارک امام زمان(ع).
چنانچه در جلد اوّل کمالالدّین وتمامالنّعمه آمده است، حضرت امیرالمؤمنین(ع) به سینة خود اشاره میکردند و آه میکشیدند و اظهار شوق به لقای امام دوازدهم را داشتند.
وظیفة بیست و یکم، مردم را به سوی معرفت آن جناب و خدمت به آن بزرگوار دعوت کردن.
در کافی از سلیمان بن خالد، مروی است که به حضرت صادق(ع) عرض کردم: مرا اهل بیتی است و آنها سخن مرا میشنوند. آیا آنها را به سوی این امر دعوت کنم؟ امام در پاسخ فرمودند: بلی! خدا در کتاب خویش میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ؛11 اى کسانى که ایمان آوردهاید خودتان و کسانتان را از آتشى که سوختِ آن مردم و سنگهاست؛ حفظ کنید.»
وظیفة بیست و دوم، صبر داشتن در مقابل سختیها و آزار دشمنان دین و سرزنش آنها در زمان غیبت امام زمان(عج).
در جلد اوّل کمالالدّین از حضرت سیّدالشّهداء(ع) روایت شده که فرمود: «هر مؤمنی که در زمان غایب بودن امام دوازدهم، بر اذیّت و تکذیب دشمنان صبر کند؛ به منزلة کسی است که با کفّار در خدمت رسولالله(ص) جهاد کرده باشد.»
وظیفة بیست و سوم، هدیه کردن ثواب اعمال صالح خود مانند قرائت قرآن و غیره به امام زمان(ع).
وظیفة بیست و چهارم، داشتن طلب زیارت آن حضرت.
وظیفة بیست و پنجم، دعا کردن به وجود مبارک آن بزرگوار و طلب کردن فتح، نصرت و ظهور آن جناب از خداوند.
در توقیع شریفی از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «برای تعجیل در فرج من بسیار دعا کنید، چرا که گشایش و شادمانی شما در آن است».12
و از حضرت امام حسن عسکری(ع) مروی است که فرمود: «این دعا باعث ثبوت بر ایمان است».13
منبع: سایت موعود
ماهنامه موعود شماره 118
پینوشتها:
1. تحف العقول، ص 201.
2. بحارالانوار، ج 52، ص 125.
3. کمالالدّین و تمامالنّعمه، ج 2، ص 347.
4. همان، ص 378.
5. سورة بقره (2)، آیة 245.
6. اصول کافی، ج 1، ص 537.
7. نجمالثّاقب، ص 424.
8. کمالالدّین وتمام النّعمه، ج 2، ص 342.
9. همان، ص 352.
10. اصول کافی، ج 1، ص 332.
11. سورة تحریم (66)، آیة 6.
12. احتجاج، ج 2، ص 284.
13. کمالالدّین و تمامالنّعمه، ج 2، ص 384.
وظیفة اوّل، غمگین بودن به علّت مفارقت آنجناب و مظلومیّت آن حضرت.
در «کافی» از حضرت صادق(ع) منقول است که فرمود: «کسیکه مهموم باشد برای ما و غمناک باشد به جهت مظلومیّت ما، نفس کشیدن او، ثواب تسبیح دارد».
وظیفة دوم؛ منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن.
در جلد دوم «کمالالدّین وتمامالنّعمـ?» از امام محمّد تقی(ع) منقول است که فرمودند: «قائم ما آن مهدی است که واجب است در زمان غایب بودن او انتظار او را داشتن و او سومی از اولاد من است...»
و از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که: «افضل عبادتها، انتظار فرج است.»1
و در حدیث دیگر از حضرت صادق(ع) منقول است که: «هر مؤمنی بمیرد در حالی که منتظر ظهور آنجناب باشد، مثل آن است که در خیمة حضرت قائم(ع) بوده باشد».2
وظیفة سوم، گریه کردن در دوری آن حضرت و به جهت مصیبت آنجناب.
در کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «بهخدا قسم غایب میشود امام شما زمانی از روزگار و آزموده میشوند تا آنکه گفته میشود، مرد و از دنیا رفت یا به کدام وادی رفت و هر آینه چشمهای مؤمنان بر او گریان میشود.»3
و از حضرت رضا(ع) مروی است که: «هر مؤمنی یاد کند مصیبت ما را ـ یعنی مصیبت پیغمبر(ص) و هر یک از ائمه را ـ پس گریه کند یا کسی را به جهت ظلمی که بر ما شده بگریاند، روز قیامت با ما و در درجة ما است.»
وظیفة چهارم، به امر امام، تسلیم و مقیّد باشد و در امر ظهور عجله نکند.
یعنی چون و چرا در امر ظهور آنجناب نکند و آنچه از جانب آن حضرت میرسد، صحیح و مطابق با حکمت بداند که در کمالالدّین از حضرت امام محمّد تقی(ع) روایت شده است که فرمود: «امام بعد از من، پسر من علی است. امر او، امر من است و قول او، قول من و طاعت او، طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است، امر او، امر پدر اوست و قول او، قول پدرش و طاعت او، طاعت پدرش.» آنگاه ساکت شدند. راوی گوید، پرسیدم: یابن رسولالله! پس امام بعد از حسن کیست؟ حضرت گریة شدیدی کردند، آنگاه فرمودند: «امام بعد از امام حسن عسکری، پسر او قائم منتظَر است.» گفتم: یا بن رسولالله! چرا او را قائم گویند؟ فرمود: «برای آنکه قائم میشود بعد از آنکه ذکر او مرده باشد و بیشتر قائلان به امامتش مرتد شوند.» گفتم: چرا او را منتظَر نامیدند؟ فرمود: «بهجهت آنکه روزهای غیبت او بسیار باشد و زمان غایب بودنش، دراز میشود. پس، مخلصان، انتظار خروج او [را] کشند و شککنندگان او را انکار کنند و منکران به ذکر او استهزاء کنند و کسانیکه وقت برای ظهورش معیّن کنند، دروغگو باشند و عجلهشوندگان هلاک شوند و تسلیمشوندگان نجات یابند.»4
وظیفة پنجم، به مال خود، آن حضرت را صله کنند.
در «کافی» از حضرت صادق(ع) نقل شده که فرمودند: «هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از صرف نمودن مال، برای امام نیست و به درستی که خداوند در عوض یکدرهم که مؤمن از مال خود به صرف امام برساند، به اندازة کوه احد در بهشت به او عطا میفرماید.» آنگاه فرمود: حقتعالی در قرآن کریم فرموده: «مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً و َاللهُ یَقْبِضُ و َیَبْسُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بیفزاید و خداست که [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید مىآورد و به سوى او بازگردانده مىشوید.»5 سپس فرمود: به خدا قسم این آیه به خصوص در صله کردن امام به مال نازل شد.»6
در «بحارالانوار» از «کاملالزّیاراة»، ص 319 نقل شده است که امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «هر کس نتواند به زیارت ما بیاید؛ باید صالحان از دوستان ما را زیارت کند تا ثواب زیارت ما برایش نوشته شود و هر کس نتواند ما را صله کند، باید نیکان از دوستان ما را صله کند تا ثواب صله کردن ما برایش نوشته شود.»
وظیفة ششم، صدقه دادن به قصد سلامت آن ذات، چنانچه در «نجم الثّاقب»، ص 442 ذکر فرمودهاند.
وظیفة هفتم، شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر یاری آن جناب داشتن و در فراقش ندبه و زاری کردن.7
وظیفة هشتم، طلب کردن معرفت آن حضرت از ذات اقدس الهی و خواندن این دعا که در کتاب کافی و کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است: «اللهمّ عرّفنی نفسک، فانک إنْ لم تُعرّفنی نفسک لم اعرف نبیّک، اللهمّ عرّفنی رسولک فانّک إن لم تعرّفنی رسولک لم اعرفْ حجّتک، اللهمّ عرّفنی حجتک فانّک انْ لم تعرّفنی حجتک ضللتُ عن دینی.»8
وظیفة نهم، مداومت نمودن به خواندن این دعا که از حضرت صادق(ع) روایت شده است: «یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک.»9
وظیفة دهم، اگر بتواند به نیابت آن حضرت قربانی کند، چنانچه در «نجمالثّاقب» آمده است.
وظیفة یازدهم، نبردن نام اصلی آن حضرت که نام حضرت رسولالله است. [ضرورت دارد] شیعیان، آن حضرت را به لقب یاد کنند؛ مثل: قائم، منتظَر، حجّت، مهدی و امام غایب و در اخبار متعدّد، فرمودهاند که بردن نام آن حضرت در زمان غیبت جایز نیست.10
وظیفة دوازدهم، برخاستن به جهت احترام نام آن بزرگوار به خصوص اسم «قائم»، چنانچه در ص 444 نجمالثّاقب آمده است.
وظیفة سیزدهم، به هر میزان که ممکن است برای جهاد با دشمنان در رکاب آن جناب، اسلحه مهیّا کند.
در بحارالانوار از کتاب «الغیبـ? نعمانی» منقول است که حضرت صادق(ع) فرمود: «باید مهیّا نماید هر یک از شما برای ظهور حضرت قائم، آلت حربی اگر چه یک تیر باشد، امید است همین که این نیّت را داشته باشد، حق تعالی او را از اصحاب و یاران او قرار دهد.»
وظیفة چهاردهم، در مهمّات به آن حضرت متوسّل شود و عریضة توسّل بیندازد. چنانچه در جلد 22 بحار منقول است.
وظیفة پانزدهم، در دعا کردن، خدا را به حقّ آن حضرت قسم دهد و آن جناب را شفیع قرار دهد، چنانچه در کمالالدّین منقول است.
وظیفة شانزدهم، بر دین قویم ثابت باشند و دنبال صداها و مزخرفاتی که از هر گوشهای برمیخیزد، نروند؛ زیرا تا خروج سفیانی و صیحة آسمانی بلند نشود، ظهور امام(ع)، واقع نمیشود.
در جلد 52 بحارالانوار به نقل از «غیبت شیخ طوسی» از حضرت امام رضا(ع) روایت شده است: «سه ندا از آسمان بلند میشود که همه کس میشنود و این نداها در ماه رجب ظاهر میشود. اوّل، الا لعنة الله علی الظّالمین. دوم؛ ازفة الازفة یا معشر المؤمنین. سوم؛ میبینید بدنی محاذی خورشید و ندا میشود: این است امیرالمؤمنین که به تحقیق برای هلاک کردن ظالمان برگشته است.» و در جلد دوم کمالالدّین منقول است: «اوّل کسی که با امام زمان(عج) بیعت میکند؛ جبرئیل است. آنگاه یک پای [خویش را] بر بیتالله [الحرام] میگذارد و یک پای بر بیتالمقدّس و ندا میکند به ندایی که همة خلایق میشنوند: أَتَى أَمْرُ اللهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ».
وظیفة هفدهم، معاشرت و رفت و آمد بسیار با مردمان روزگار او را از یاد امام زمان(عج) باز ندارد.
در جلد اوّل کمالالدّین از امام محمّد باقر(ع) روایت شده است که فرمودند: «مردم! زمانی میآید که امام غایب میشود. خوشا به حال آنها که بر امر ما ثابت باشند. در آن زمان، کمترین ثوابی که برای آنها در نظر میگیرند؛ این است که خداوند آنها را ندا میفرماید که ای بندگان من! به سرّ من ایمان آوردید و حجّت غایب مرا تصدیق کردید. بشارت باد شما را به نیکویی ثواب، از شما قبول میکنم اعمال خوب را و عفو میکنم اعمال بد شما را و میآمرزم گناهان شما را و به برکات شما باران میبارم بر بندگانم و دفع بلا از آنها میکنم، اگر شما نبودید بر آنها عذاب میفرستادم.»
در ادامه، راوی پرسید کدام عمل، افضل اعمال مؤمن در آن زمان است و پاسخ شنید: «نگاه داشتن زبان و ماندن در خانة خود»؛ یعنی بدون ضرورت با مردم دنیا معاشرت و رفت و آمد نکند، که او را از یاد امامش باز دارد.
وظیفة هجدهم، ذکر صلوات خاصّة آن حضرت؛ آنچنان که در کتابهای بحارالانوار، «مکارمالاخلاق» و «جمالالاسبوع» آمده است.
صلواتی که در صفحة 284 مکارمالاخلاق از شیخ طبرسی نقل شده، بدین شرح است: «اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فی شَیءٍ اَ نَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدی فی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنی فی نَفْسی وَلا فی اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتی.»
وظیفة نوزدهم، فضایل و کمالات آن حضرت را ذکر کردن؛ زیرا که آن جناب ولیّنعمت و واسطه در جمیع نعمتهای خداوند است که به ما میرسد و طبق فرمودة امام سجاد(ع) که در صفحة 422 مکارمالاخلاق ذکر شده، یکی از راههای شکر ولیّنعمت، گفتن فضایل و کمالات اوست.
وظیفة بیستم، اظهار کردن اشتیاق واقعی به زیارت جمال مبارک امام زمان(ع).
چنانچه در جلد اوّل کمالالدّین وتمامالنّعمه آمده است، حضرت امیرالمؤمنین(ع) به سینة خود اشاره میکردند و آه میکشیدند و اظهار شوق به لقای امام دوازدهم را داشتند.
وظیفة بیست و یکم، مردم را به سوی معرفت آن جناب و خدمت به آن بزرگوار دعوت کردن.
در کافی از سلیمان بن خالد، مروی است که به حضرت صادق(ع) عرض کردم: مرا اهل بیتی است و آنها سخن مرا میشنوند. آیا آنها را به سوی این امر دعوت کنم؟ امام در پاسخ فرمودند: بلی! خدا در کتاب خویش میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ؛11 اى کسانى که ایمان آوردهاید خودتان و کسانتان را از آتشى که سوختِ آن مردم و سنگهاست؛ حفظ کنید.»
وظیفة بیست و دوم، صبر داشتن در مقابل سختیها و آزار دشمنان دین و سرزنش آنها در زمان غیبت امام زمان(عج).
در جلد اوّل کمالالدّین از حضرت سیّدالشّهداء(ع) روایت شده که فرمود: «هر مؤمنی که در زمان غایب بودن امام دوازدهم، بر اذیّت و تکذیب دشمنان صبر کند؛ به منزلة کسی است که با کفّار در خدمت رسولالله(ص) جهاد کرده باشد.»
وظیفة بیست و سوم، هدیه کردن ثواب اعمال صالح خود مانند قرائت قرآن و غیره به امام زمان(ع).
وظیفة بیست و چهارم، داشتن طلب زیارت آن حضرت.
وظیفة بیست و پنجم، دعا کردن به وجود مبارک آن بزرگوار و طلب کردن فتح، نصرت و ظهور آن جناب از خداوند.
در توقیع شریفی از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «برای تعجیل در فرج من بسیار دعا کنید، چرا که گشایش و شادمانی شما در آن است».12
و از حضرت امام حسن عسکری(ع) مروی است که فرمود: «این دعا باعث ثبوت بر ایمان است».13
منبع: سایت موعود
ماهنامه موعود شماره 118
پینوشتها:
1. تحف العقول، ص 201.
2. بحارالانوار، ج 52، ص 125.
3. کمالالدّین و تمامالنّعمه، ج 2، ص 347.
4. همان، ص 378.
5. سورة بقره (2)، آیة 245.
6. اصول کافی، ج 1، ص 537.
7. نجمالثّاقب، ص 424.
8. کمالالدّین وتمام النّعمه، ج 2، ص 342.
9. همان، ص 352.
10. اصول کافی، ج 1، ص 332.
11. سورة تحریم (66)، آیة 6.
12. احتجاج، ج 2، ص 284.
13. کمالالدّین و تمامالنّعمه، ج 2، ص 384.
تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 9:31 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()