مهدی موعود(عج)از نگاه نهجالبلاغه 2
«لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها (و تلا هذه الآیه عقیب ذلک)»1
«و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»2
واژهها: شماس= سرکشی، دشمنی، بخل و حسدورزیدن ضروس=ماده شتر بدخو
عطف= میل کردن، مهربانی و محبت
ترجمه: قطعاً دنیا بععد از سرکشی و دشمنیهایش، به ما روی خواهد آورد همانند شتری بدخو که به بچه خود مهربان گردد و به آن روی آورد و سپس این آیه را تلاوت نمود: «اراده کردیم به مستضعفان زمین منت گذارده، آنان را پیشوایان و وارثان (زمین و زمامداران) قرارشان دهیم.»
تفسیر و توضیح:
در این حکمت کوتاه، امام المتقین علی علیهالسلام ضمن تحقیر دنیا، با تشبیهی زیبا و رسا حقیقتی را به استناد ایه شریفه قرآنی بیان میفرماید: بدخویی دنیا نسبت به عترت پیامبر صلیالله علیه وآله (که با غصب خلافت بعد از رحلت رسول خدا آغاز شد) تشبیه نموده به شتری ماده که از دادن شیر به دوشنده اش خودداری می کند و برای صاحب حق و ولدش نگه میدارد و سرانجام فراورده نوشین خود را در اختیار او قرارمیدهد؛ همان فرزندی که دوشندگان غاصب او را به استضعاف کشانده بودند تا ظالمانه حق وی را ببرند. جالب اینکه در برخی از روایات به ائمه علیهمالسلام بعد از پیامبر صلیالله علیه وآله مستضعف اطلاق شده است. از جمله در روایتی که امام صادق علیهالسلام میگوید3: روزی پیامبر خدا به سوی حضرت علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام نگاه انداخت و گریست و فرمود: شما مستضعفان بعد از من هستید. مفضل سوال کرد؛ ای فرزند پیامبر خدا، معنای این کلام چیست؟ حضرت فرمود: امامان بعد از من شما هستید چرا که خداوند میفرماید: «و نرید ان نمن...» و این آیه درباره ما جاری است و امامت ما تا قیامت و پایان عمر دنیا ادامه دارد.
بعلاوه در تفسیر آیه مذکور از حضرت علی علیهالسلام نقل شده است که فرمود:
«هم آل محمد یبعث الله مهدیهم بعد جهدهم فیعزّهم و یذّل عدوّهم4» مقصود از این گروه مستضعف، اهل بیت پیامبر هستند که خداوند مهدی آنان را بعد از سختیها که بر آنان وارد شود برمیانگیزد و آنان را عزّت دهد و دشمنانشان را خوار و ذلیل میکند.
و همچنین در حدیث است، آنگاه که «حکیمه خاتون» حضرت مهدی را که نوزاد و کودک بود، خدمت پدرش امام حسن عسکری علیهالسلام آورد، لب به سخن گشود و این آیه «و نرید ان نمنّ...» را با بسم الله الرحمن الرحیم تا آخر تلاوت کرد.5
در تأیید آنچه گذشت، کلام امام زین العابدین است که میفرماید: «و الذی بعث محمداً بالحق بشیراً و نذیراً انّ الابرار منّا اهل البیت شیعتهم بمنزله موسی و شیعته و انّ عدوهم و اشیاعهم بمنزله فرعون و اشیاعه6» سوگند به آنکه محمد صلیالله علیه وآله را به حق بشارت دهند و بیم دهنده قرار داد. نیکان از ما اهل بیت و شیعیان آنها به منزله موسی و پیروان او هستند و دشمنان ما و پیروان آنها همانند فرعون و پیروانش میباشند، یعنی سرانجام بعد از همه ظلم ها بر دشمنان و فرعونیان غلبه خواهیم کرد و با هلاکت آنها حکومت حق را ایجاد خواهیم کرد. نتیجه اینکه امام علی علیهالسلام در این کلام از آینده زیبا و نورانی خبر میدهد که همان پیروزی اهل بیت علیهمالسلام حق بر باطل و تحقق مدینه فاضله و آرمان شهر جهانی سرشار از عدالت و امنیت و ارزشهای الهی خواهد بود که توسط خاتم الاوصیاء، حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف تشکیل و رهبری میشود و اوست که وارث همه انبیاء و اوصیاء و وارث همه حکومتها بر گستره ارض خواهد بود و بعد از او نیز دولت حق و عدل توسط سایر امامان معصوم علیهمالسلام تا هنگام وقوع قیامت (بر اساس روایات متعدد)7 ادامه خواهد یافت.
حال با توجه به دلالت روشن، این کلام بر عصر ظهور حضرت حجهبن الحسن العسکری علیهالسلام8، دلیلی ندارد تا آن را به حاکمیت بنی عباس (سفاح و منصور و...عباسی) بعد از سقوط بنی امیه منحصر بدانیم چرا که بر خلاف ظاهر و نیز مخالف روایات مذکور بوده، مضافاً که در زمان عباسیان نه تنها خلافت به اهل بیت علیهمالسلام نرسید بلکه پیوسته در شکنجه و زندان بسر میبردند و خلفای بنیعباس به شهادت تاریخ، امامان شیعه و علویان را به قتل میرساندند و علویان را به قتل میرساندند تا دوران غیبت امام دوازدهم پیش آمد.9
«...ومنها، قد لبس للحکمه جنّتها و اخذها بجمیع ادبها، من الاقبال علیها والمعرفه بها و التفرع لها فهی عند نفسه ضالته التی یطلبها و حاجته التی یسأل عنها فهو مغترب اذا اغترب الاسلام و ضرب بعسیب ذنبه و الصق الارض بجرانه، بقیه من بقایا حجته، خلیفه من خلائف انبیائه.10»
شأن صدور خطبه:
نوف بکالی11 نقل کرده است، حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام در سال 40 هجری (اواخر عمر خود) در شهر کوفه روی سنگی که «جعده بن هبیره مخزومی12» آماده کرده بود، ایستاد و در حالی که امام علیهالسلام پیراهنی از پشم بر تن و بند شمشیر و کفش او از لیف خرما و بر پیشانی حضرتش (از کثرت سجود) پینه آشکار بود، این خطبه را ایراد فرمود.
واژهها: ضاله: گمشده جنه:سپر، نوعی لباس جران: جلو گردن شتر یا سینه او
عسیب: رستنگاه مو، بیخ چانه و دم ذنب: دنباله، گناه، متابعت کرد، دم
ترجمه:
به راستی او سپر و زره حکمت را به بر کرده (با داشتن مراتب عالی علم و عصمت از تیرهای تمایلات نفسانی و علائق مادی مصون میباشد) و حکمت را با تمام آدابش داراست که عبارتند از اقبال و توجه به آن و معرفت کامل به آن و فارغ شدن برای آن به گونهای که حکمت گمشده او بوده و همواره آن را میطلبد و آرزو و نیاز اوست که پیوست (بخاطر شدت اشتیاق به حکمت) جویای آن است. پس آن رهبر موعود، غربت و غیبت اختیار کند هنگامی که اسلام غریب، و در غروب باشد، و همانند شتر رنج دیده و در راه مانده دم خود را به حرکت آورد و سینهاش را به زمین چسباند13، او باقیمانده حجت های خدا و آخرین خلیفه از جانشینان پیامبران خدا است.
شرح و تفسیر:
امام علی علیهالسلام، در این خطبه بعد از حمد و ثنای خداوندی و بیان راههای معرفت او و توصیه و عبرت و درسآموزی از تاریخ؛ به بیان برخی از اوصاف آخرین حجت حق میپردازد و ضمن ذکر فضیلت و حکمت او غیبت و غربتش را (غیبت صغرا و کبرا) و عدل اسلام14 و قرآن بودنش را که با غروب و طلوع هریک دیگری هم غروب و طلوع مییابد15 خاطرنشان میسازد.
آری علی علیهالسلام در آن عصر سخت اسلام، آینده امیدافرین را نوید میدهد (ائمهعلیهمالسلام نیز در هر فرصت مناسبی از ظهور و قیام و نهضت عظیم علوی جهانی مهدی موعود عجلالله تعالی فرجه الشریف و ویژگیهای او و حکومت و یارانش خبر میدادند).
از علامه مجلسی (ره) نقل شده است که این بخش از خطبه در رابطه با حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف میباشد و همچنین ابن ابی الحدید این نظر را به شیعه امامیه نسبت میدهد16 و نیز علامه خویی (ره) همین نظر را تأیید نموده17 و عقیده طایفه معتزله که میگویند: آنحضرت در آینده و آخرالزمان به دنیا خواهد آمدو مدتی پنهان بوده، بعد قیام میکند رد مینماید چرا که ما دلایل عقلی و نقلی و روایات و اخبار متواتر و فراوان داریم که هیچگاه زمین از حجت حق و امام معصوم خالی نمیباشد و در کتب اهل تسنن نیز مکرر آمده18. بعلاوه عقیده ما شیعیان دوازده امامی بر آن است که حضرتش در زمان خاصی (سال 255ه.ق) در سامراء از پدر و مادر خاص (امام حسن عسکری علیهالسلام و نرجس خاتون) با تمام خصوصیاتش به دنیا آمده و اکنون زنده و در پرده غیبت به سر میبردهمانند خورشید در پشت پرده ابرها که باز نور و انرژی حیاتبخش آن به تمام موجودات زمین میرسد و پنهان بودن آن ولی الله اعظم عجلالله تعالی فرجه الشریف از دید مردم بخاطر مصالح و حکمت است و آنگاه که زمینههای اجتماعی و علمی و000 فراهم شود به فرمان الهی قیام میکند و بشریت را از بدبختی و ظلم و فساد نجات میدهد.
و مسأله طول عمر ان ححضرت نیز از نظر علمی، تاریخی و اعتقادی و000 پاسخ داده شده است که پرداختن به ان از حوصله این کتاب بیرون است.19
امام علی علیهالسلام در بیان ویژگیهای آن منجی موعود میفرماید:
الف) حکمت را با تمام آداب و ابعادش داراست، حقایق هستی و علوم حقه را یافته مطیع محض خدا میباشد (بیعت هیچ قدرتمندی را ندارد) عبودیت و خشیت پروردگار سپر و زره اوست (در برابر تیرهای تمایلات و توطئهها و تهدیدهای شیاطین درون و بیرون) که معصوم است و مصون (در حصن تقوا و خوف خداوندی) و چون میداند خصلتی شریف تر و رفیعتر و گرانبهاتر از حکمت نیست، چنانچه قرآن می فرماید: «و من یوتی الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً20»با آنکه نسبت به همه جهان و دنیا میفرماید: «قل متاع الدنیا قلیل21» یعنی او دل از علائق و وابستگیهای دنیوی و مادی محدود بریده و با حکمت و معنویت و ملکه فضائل کامله انس و الفت یافته همانگونه که علی علیهالسلام میفرماید: «الحکمه ضاله المومن22»
ب) آن رهبر موعود از نظرها غایب بوده زیرا اسلام غریب و در غربت مانده است (با فراگیرشدن فساد و گسترش جور و جنایت) و قرآن مهجور واقع شده و عترت همان امام معصوم و عدل کتاب الله است (طبق حدیث ثقلین)23 که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار میگیرد. وقتی قوانین قرآن و دستورات اسلام و ارزشهای اخلاقی آن منزوی گشت و افول نمود، امام حق و عدل هم دور از مدیریت دین و دنیای جامعه بشری (در غیبت) بسر میبرد و همانطور که پیامبر صلیالله علیه وآله فرمود: «اذا خرج المهدی من ولدی نزل عیسی بن مریم فصلی خلفه بدء الاسلام غریباً و سیعود غریباً کما بدء فطوبی للغرباء قیل یا رسول الله ثم یکون ماذا قال ثم یرجع الحق الی اهله24» ، وقتی حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف قیام کند او که از فرزندان من میباشد، حضرت عیسی علیهالسلام از آسمان فرود آید و پشت سر او به نماز ایستد، اسلام با غربت و کمی باور شکل و در آینده نیز غریب خواهد شد (کمی مسلمانان راستین و عدم اجراء دستوراتش) پس خوشا بحال غریبان (مسلمانان اندکی که صبر کردند و ایمان خود را حفظ نمودند و به پاداش بهشت رسیدند.) در ادامه از پیامبر صلیالله علیه وآله سوال شد بعد از غربت چه خواهد شد؟ فرمود آنگاه حق به اهلش برمیگردد (خلافت و حکومت به امام بحق و جانشینان معصوم پیامبر صلیالله علیه وآله میرسد و اسلام عزّت و اقتدار مییابد.)
جالب اینکه در برخی روایات به حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف نسبت غریب داده شده از جمله در روایتی موسی بن جعفر علیهالسلام میفرماید: «هو الطرید الوحید الغریب الغایب عن اهله الموتور بابیه»، اوست رانده شده تنها و غریب و پنهان از اهل و امتش، و خونخواه پدرش خواهد بود.25
ج) ویژگی دیگر آن صاحب حکمت، این است که آخرین و باقیمانده حجتهای الهی و از جانشینان پیامبران میباشد (برای هدایت و رهبری بندگان خدا) بدیهی است وصف حجت الله و خلیفه الله فقط به انبیاء و اوصیاء و ائمه معصوم و منصوب پیامبر صلیالله علیه وآله اطلاق میشود (نه به هر عالم یا عارفی بدون مقام عصمت که کلام و کارش حجت نمیباشد) و خلیفه و وارث واقعی انبیاء و امامان در عصر غیبت، همان مهدی منتظر میباشد.26
شاید این همه توصیف و تبیین ویژگیهای آن امام موعود، هشدار ائمه است به پیروان خود و مسلمانان تا مبادا در عصر طولانی غیبت و آزمونهای سخت، دنبال هر فرصتطلب مدعی مهدویت نروند و با آگاهی از معیارهای مکتبی مدعیان دروغین را طرد کنند.
در بخش پایانی خطبه امام علی علیهالسلام، اصحاب خود را پند و اندرز میدهد و با یادی خاص از یاران شجاع و شهیدش، همگان را برای جهاد و پیکار علیه معاویه بن ابوسفیان، مهیا و سازماندهی کرده اینگونه میفرماید:
«ای مردم! من مواعظی را که پیامبران برای امتهای خود بیان کردند میان شما نشر دادم و تکالیفی را که جانشینان پیامبران گذشته در میان امت خود به انجام رساندند، تحقق بخشیدم.
با تازیانه (کنایه از کلام تند) شما را ادب کردم نپذیرفتید، به راه راست نرفتید، و با هشدارهای فراوان شما را خواندم ولی جمع نشدید. شما را به خدا!!! آیا منتظرید رهبری جز من با شما همراهی کند و راه حق را به شما نشان دهد؟ اگاه باشید! آنچه از دنیا روی آورده بود پشت کرد و آنچه پشت کرده بود روی آورد، و بندگان نیکوکار خدا آماده کوچکردن شدند و دنیای اندک و فانی را با آخرت جاویدان تعویض کردند.
آری آن دسته از برادرانی که در جنگ صفین خونشان ریخت، هیچ زیانی نکردهاند گرچه امروز نیستند تا خوراکشان غم و غصه و نوشیدنی آنها خونابه دل باشد، به خدا سوگند آنان خدا را ملاقات کردند، که پاداش آنان را داد و پس از دوران ترس، آنها را در سرای امن خود جایگزین فرمود.
کجا هستند برادران من که به راه حق رفتند و با حق درگذشتند؟، کجاست عمّار؟ و کجاست پسر یتهان؟ (مالک بن یتهان انصاری) و کجاست ذوالشهادتین؟ (خزیمه بن ثابت انصاری که پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله شهادت او را دو شهادت دانست) و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند، و سرهایشان را (دشمنان) برای ستمگری فرستادند؟
نوف میگوید: (امام علیهالسلام به اینجا که رسید دست به محاسن مبارک گرفت و زمانی طولانی گریست و سپس فرمود:)
دریغاً از برادرانم که قرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند، در واجبات الاهی اندیشه کرده و آنها را برپاداشتند. سنّتهای خدایی را زنده و بدعتها را نابود کردند. دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروی کردند (سپس با صدای بلند فرمود:)
جهاد! جهاد! بندگان خدا، من امروز لشکر آماده میکنم، آنکه خواهد به سوی خدا رود همراه ما خارج شود.
«نوف» در این مورد می گوید امام علی علیهالسلام برای امام حسین علیهالسلام ده هزار سپاهی، برای قیس بن سعد، ده هزار سپاهی، برای ابو ایّوب انصاری ده هزار سپاهی و برای دیگر فرماندهان نیز سپاهی معین کرده و آماده بازگشت به صفین بود که قبل از جمعه، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد و لشکریان به خانهها بازگشتند، و ما چون گوسفندانی بودیم که شبان خود را از دست داده و گرگها از هر طرف برایمان دهان گشوده بودند.»
پینوشتها:
1- نهجالبلاغه، حکمت209(محمد دشتی)200(فیضالاسلام)
2- سوره قصص، آیه 5
3- نورالثقلین، ج4، ص 110
4- بحارالانوار، ج 51 ، ص54 ، نورالثقلین، ج4، ص 110، غیبت شیخ طوسی(ره)، ص 113
5- تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 11
6- کنزالدقائق، ج 10، ص32 و تفسیر مجمعالبیان، ج 4، ص239
7- تفسیر عیاشی، ج2، ص 282، اصول کافی، ج1، ص 197
8- منهاج البراغه، ج 21، ص 280، شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج19، ص40
9- این گونه سخنها نه تنها پیشگویی و گویای دانش عمیق علی علیهالسلام و یا قدرت ادبی آن امیر بیان بوده که بیانگر مظلومیت و غربت جانکاه او نیز هست که با کنایه و پوشیده حرفها و دردهایش را اظهار میکند، بعلاوه بر جان اهل بیت علیهمالسلام و پیروانشان عطر امید میپاشد و یأس و سردی را از دلها میزداید.
10- نهجالبلاغه، خطبه 181، فیضالاسلام
11- نوف، پسر فضاله از بنیبکال که قبیله و تیرهای بودند در حمیر(محلی در نزدیکی صنعای یمن) و از اصحاب خاص علی علیهالسلام است.
12- جعده، خواهرزاده امام علی علیهالسلام، پسر ام هانی دختر ابوطالب که از طرف آن حضرت استاندار خراسان بوده است.
13- در بین عربها این ضربالمثل و کنایه از درماندگی و ناتوانی از قیام وحرکت است و علی علیهالسلام با تشبیه اسلام به شتر آسیبدیده و خفته که حیات و حضور ظاهری دارد ولی بیتحرک است و بیفایده مانده است، نهایت ضعف و ناتوان شدنش را در آخرالزمان میرساند.
14- قال النبی صلیالله علیهوآله: انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانهما لن یفترقاً حتی یردا علی الحوض. حدیث متواتر و مشهور در کتب شیعه و سنی.
15- قال النبی صلیالله علیهوآله: الاسلام بدء غریبات و سیعود غریباً.
16- شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج10، ص 96
17- شرح نهجالبلاغه، محقق خویی، ج 10، ص 351
18- الامام المهدی، عند اهل السنه.
19- ر. ک. فصلنامه انتظار، شماره6 ، ص 222
20- بقره، 269
21- نساء، 77
22- نهجالبلاغه، حکمت 80
23- سند حنبل، ج5 ، ص 181، کنزالعمال، ج 1، ص 44 و مجامع روایی شیعه.
24- بحارالانوار، ج 25، ص 136، منتخب الاثر، ص41
25- منتخب الاثر، ص 262
26- منهاج البراع، ج 10، ص355
مرحوم حجت الاسلام حسین ایرانی