سالروز درگذشت حاج ملاعلی کنی یکی از مجتهدان بزرگ دوران قاجار زندگی او را مرور کردهایم
عالم بخشنده
اموال و مجموعههای عامالمنفعه بسیاری از حاج ملا علی کنی در تهران و اطراف آن به یادگار مانده است
حاج «ملاعلی کنی» سال 1220 هجری قمری در روستای کن تهران در خانوادهای روستایی که نسبش به شهرستان آمل میرسید، به دنیا آمد. فرزند حاج «قربانعلی آملی» که بعدها یکی از علمای مبارز و مرجع تقلید بزرگان زمان خود شده بود، باوجود مخالفت خانواده به دلیل سختیها و مشقتهای فراگیری علوم دینی در آن روزگار، در 20 سالگی راهی نجف اشرف شد و از محضر استادان و علمای بزرگی مانند شیخ «مرتضی انصاری» و شیخ «حسن کاشفالغطاء» استفاده کرد. او مدتی که در نجف اشرف ساکن بود مدام مسیر نجف و کربلا را برای استفاده از محضر استادانی چون «شریفالعلمای مازندرانی» و «سیدابراهیم قزوینی» طی میکرد تا اینکه پس از گذراندن دوره عالی فقه و اصول و تحمل سختیهای فراوان ناشی از تنگدستی، در راه تحصیل به مقام اجتهاد رسید و کتابهای دینی متعددی تألیف کرد. سال 1262 هجری قمری بود که آیتاللهالعظمی حاج ملاعلی کنی از عراق به تهران آمد و در میانههای دوران پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار بهتدریج میان عموم مردم به شهرت رسید. این مجتهد مبارز و واقف بزرگ تا بدو ورودش به تهران هم با تنگدستی روزگار میگذراند تا اینکه با سود حاصل از فروش 2 کتابش و خرید زمین متروکهای در منطقه کن که بعدها با حفر قناتی پرآب، زمینههای آبادانی و احیای زمینهای کشاورزی آن منطقه را فراهم کرد، ثروت فراوانی به دست آورد. حاج ملاعلی کنی، بهعنوان یکی از مجتهدان بزرگ دوران قاجار در پی مراجعه فراوان و پرسشهای کتبی و شفاهی بسیار، رسالهای به نام خود چاپ کرد. اما آنچه باعث شده نام حاج ملاعلی کنی تا امروز هم بر سر زبانها باشد، خدمات عمومی و عامالمنفعهای چون ساخت آبانبارها و کاروانسراهای بسیار، وقف زمینها و مغازههای متعددی است که عواید حاصل از آن برای کمک به تهیدستان و دستگیری از مستمندان جامعه اختصاص یافته است. وی در حوزه علوم دینی هم با تألیف کتابهایی مانند «تحقیق الدلائل در شرح تلخیص المسائل» و نیز تربیت شاگردان بزرگی چون شیخ «محمدباقر نجمآبادی»، شیخ «اسدالله تهرانی»، «سیدمحمد مرعشی» و «میرزا حسین نایب الصدر» منشأ خدمات ارزندهای بوده و همواره با برقراری مقرری برای آموزش طلاب جوان و... گامهای مؤثری در ترویج علوم دینی برداشته است. حاج ملاعلی کنی در حوزه سیاسی هم از جمله علمای مبارز زمان خود و یکی از مخالفان سرسخت اقدامات «میرزا حسینخان سپهسالار»، صدراعظم ناصرالدینشاه قاجار بود که اساس سیاست خود را بر همکاری با دولت انگلیس قرار داده بود که امضای قرارداد ننگینی چون قرارداد رویتر منجر شد: گفته شد نامهای که حاجملاعلی در؟؟؟ گفت با این قرارداد به ناصرالدینشاه نوشت باعث برکناری سپهسالار از صدرات شد. در صفحات پیش رو نگاهی به زندگی او و مروری بر یادگاریهایش داشتهایم.
1220 هجری قمری حاج ملاعلی کنی در روستای کن از روستاهای محدوده غرب تهران به دنیا آمد.
1240 هجری قمری او برای تحصیل علوم دینی راهی حوزه علمیه نجف شد.
1244 هجری قمری حاج ملاعلی کنی به دلیل شیوع بیماری طاعون در عراق به تهران بازگشت.
1262 هجری قمری با دریافت درجه اجتهاد از حوزه علمیه نجف و تألیف چند کتاب و... از عراق به زادگاهش مهاجرت کرد.
1264 در همین ایام بود که حاج ملاعلی کنی با سود حاصل از فروش کتابهایش زمینی در منطقه کن خرید. با وقف آنها برای رسیدگی به مستمندان جامعه اقدام کرد.
1282 هجری قمری حاج ملاعلی کنی تولیت مدرسه مروی را به عهده گرفت.
1290 هجری قمری سالی که ناصرالدینشاه قاجار، قرارداد ننگین رویتر را با تلاشها و مبارزات حاج ملاعلی کنی لغو کرد.
1267 هجری قمری و مصادف با 27 ماه محرم، حاج ملاعلی کنی در تهران عمر پر برکتش به پایان رسید و در آستان حرم عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.
روایت دکتر علی کنی پنجمین نسل از نوادگان حاج ملاعلی کنی از جد بزرگش
خیرخواه مردم بود
سنت حسنه وقف یکی از راههای نیکوکاری و کمک به همنوع است که تأکید بسیاری در فقه اسلامی به اهمیت و جایگاه آن شده است. یکی از پیشگامان این سنت پسندیده در تهران قدیم، حاج «ملاعلی کنی»، روحانی مبارز و مرجع تقلید بزرگ دوران حکومت قاجار است. کسی که تا پایان عمر در همان خانه قدیمی و سادهاش در بازار هفت تن تهران زندگی، اما اموال و املاک بسیارش را برای اموری مانند رسیدگی به مستمندان و ترویج علوم دینی وقف کرد. همزمان با سالگرد درگذشت این روحانی مبارز مهمان خانه دکتر علی کنی، پنجمین نسل از نوادگان او شدیم که سالهاست در محله مبارکآباد سکونت دارد تا مروری بر سبک زندگی و موقوفات آن واقف بزرگ داشتهایم. خوب است بدانید در این محله هنوز مسجد و مدرسهای با اقتباس از نام کنی از دیرباز دایر و همچنان فعال است.
*روایت اول
برکتی که از دل زمین جوشید
«حاج ملاعلی کنی در خانوادهای روستایی به دنیا آمد و مانند تمام روستاییان زمان خود، در تنگدستی امرار معاش میکرد. او علاوه بر کشاورزی علاقه بسیاری هم به تحصیل علوم دینی داشت و باوجود مشکلات مالی برای تحصیل به حوزه علمیه نجف رفت.» اینها را دکتر «علی کنی» میگوید، کسی که پنجمین نسل از خانواده آیتاللهالعظمی حاج ملاعلی کنی است و نسبش به حاج شیخ جعفر، پسر ارشد حاج ملاعلی کنی برمیگردد. او درباره نحوه دستیابی این مجتهد بزرگ به ثروتی بسیار که بخش اعظم آن اموال و املاک هم توسط خود او وقف رسیدگی به مستمندان جامعه شد، میگوید: «حاج ملاعلی در نجف با تنگدستی بسیار زندگی میکرد. تا جایی که مشهور است در تأمین مخارج تحصیلش هم بازمانده بود. وقتی حاج ملاعلی با درجه علمی اجتهاد از عراق به تهران برگشت، شروع به تألیف چند کتاب دینی کرد. از قضا2 جلد از آن کتابها با فروش خوبی روبهرو شد و حاج ملاعلی با سود حاصل از فروش آن کتابها زمینی در منطقه کن خرید. آن روزها کمآبی بود و اوضاع کشاورزی هم چندان مناسب نبود. او در همان زمین، برای رسیدن به آب، قناتی حفر کرد. پس از مدتها تلاش و حفر چاهی عمیق، به تختهسنگ بزرگی برخورد کردند که دیگر قابل کندن نبود. مدتی کار حفر قنات به همین دلیل متوقف بود تا اینکه زلزله آمد و بر اثر آن زمینلرزه تختهسنگ بزرگ شکاف برداشت و آب زلال از دل زمین جوشید. بعد از آن بود که این قنات پر آب، نه تنها باعث حاصلخیزی زمین حاج ملاعلی شد بلکه زمینههای رونق کشاورزی دیگر زمینهای اطراف را هم فراهم کرد. با پولی که حاج ملاعلی از آبیاری زمینهای اطراف دریافت میکرد، زمینها و املاک بسیاری در تهران خرید و بهتدریج بسیاری از آنها را هم وقف امور خیریه کرد.»
*روایت دوم
تحصیلات عالیه اعضای خانواده بزرگ کنی
مرحوم کنی تأکید زیادی به تحصیل و کسب علم داشته است. نوادگانش هم به وصیت او عمل کردهاند و همگی تحصیلات دانشگاهی دارند. دکتر کنی میگوید: «پدرم کارمند راهآهن بود و ما هم در خانهای کوچک در محله خانیآباد زندگی میکردیم. پس از آنکه دیپلم گرفتم، بهعنوان یک معلم در یکی از مدارس تهران مشغول تدریس شدم. چند سالی گذشت تا اینکه به فکر ادامه تحصیل افتادم. درس خواندم و در رشته دندانپزشکی دانشگاه تهران قبول شدم. سال 1353 بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شدم. البته تعداد زیادی از نوادههای حاج ملاعلی کنی در رشتههای مختلف علمی تحصیلکردهاند، که این موضوع هم با یکی از وصایا و موقوفات آن عالم بزرگ ارتباط دارد. حاج ملاعلی کنی برای تحصیل اعضای خانواده و نسلهای پس از خود هم برنامهریزی کرده بود. هر4پسر حاج ملاعلی کنی(شیخ جعفر، شیخ عبدالحسین، شیخ محمد و حاجیآقا) تحصیلات حوزوی داشتند و از علما و روحانیون سرشناس زمان خود بودند. در میان موقوفات حاج ملاعلی کنی که میشود آنها را به باغها و زمینها، کاروانسراها، قناتها، مغازهها و خانهها، کتابها و وجوهات نقدی تقسیم کرد، این مجتهد و مرجع تقلید بزرگ، وجوهاتی را برای فرزندان و نسلهای بعد از خود وقف و متولی برای آن تعیین کرد، تا هرکدام از اعضای خانوادهاش که قصد تحصیلات دینی و دانشگاهی داشتند از این وجوهات استفاده کنند. جالب است بدانید از 120 نواده پسری و 84 نواده دختری آیتالله امروز بیشتر آنها مدارج عالی علمی را طی کردهاند.»
*روایت سوم
وقف زمین برای رسیدگی به بیبضاعتها
یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی آیتالله حاج ملاعلی کنی، ساده زیستی آن روحانی مبارز چه در زمان تحصیل و چه حتی بعد از دستیابی به ثروت بسیار است. دکتر علی کنی با تأکید این موضوع میگوید: «حاج ملاعلی که در کودکی و جوانی و بهویژه در زمان تحصیل طعم تنگدستی را چشیده بود، پس از دستیابی به ثروت بسیار، بخش اعظمی از اموالش را وقف رسیدگی به مستمندان کرد درحالیکه خودش همچنان همان زندگی ساده و بیآلایش را از ایام جوانی حفظ کرده بود. یکی از همدرسان حاج ملا در نجف «سید زینالعابدین طباطبایی» درباره دوران سخت تحصیل ملاعلی کنی میگوید: «در ایام طلبگی که به نجف اشرف آمده بودم من و آقای شیخ عبدالحسین شیخ العراقین و ملاعلی کنی در یک حجره از مدارس حوزه علمیه در نهایت فقر زندگی میکردیم و فقیرتر از همه حاجی کنی بود که هر هفته به مسجد سهله میرفت و از گوشه و کنار مسجد، بدون اینکه کسی بفهمد نان خشک جمع میکرد و به مدرسه میآورد و با آنها هفتهاش را سر میکرد.» حاج ملاعلی پس از دستیابی به ثروت بسیار هم توجه ویژهای به مستمندان جامعه داشت. او تا پایان عمر در همان خانه قدیمیاش در بازار هفت تن تهران در نهایت سادگی در کنار مردم بیبضاعت آن روزگار زندگی کرد. او علاوه بر موقوفات زیادی که برای هرکدام موارد مصرف خاصی تعیین کرده بود، زمین بسیار وسیعی در منطقه لتمال کن در محدوده غرب تهران را وقف عام و متولی هم برای آن تعیین کرد تا عواید حاصل از آن تنها در اختیار مستمندان و بیبضاعتهای جامعه قرار گیرد. بعدها در آن اراضی ساختوسازهایی انجام شد و مواردی مانند اجارهبهای آن زمینهای وقفی توسط متولی در اختیار مستمندان و افراد بیبضاعت جامعه قرار گرفت.»
*روایت چهارم
وقف؛ نهال پربار خاندان کنی
دکترعلی کنی، به نقش محوری حاج ملاعلی کنی در اشاعه سنت حسنه وقف در آن زمان و بهویژه در میان اعضای خانوادهاش اشاره میکند و میگوید: «حاج ملاعلی کنی در زمان حیاتش نه تنها اموال و املاک بسیاری را در موارد مختلف وقف کرده بود، بلکه تأکید بسیاری هم بر اشاعه این سنت نیکو در منبرهایش در میان گروههای پردرآمد آن دوران داشت تا جایی که حاجیه خانم، همسر حاج ملاعلی کنی پس از ازدواج با او، آنقدر تحت تأثیر توجهات آن عالم بزرگ به نیازمندان جامعه بود که او هم بسیاری از اموال و املاک پدریاش را وقف ارتقای رفاه عمومی مردم تهران کرده، که از این میان میتوان به5 قطعه باغ همراه با همه متعلقاتش نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، یک باب مغازه در راسته بازار مقابل امامزاده زید(ع) مشهور به دکان «محمد کاظم عطار» و... اشاره کرد که موارد مصرف تعیین شده برای این املاک هم درست مانند مواردی است که حاج ملاعلی کنی برای موقوفاتش تعیین کرده بود.» او ادامه میدهد: «این سنت در میان نسلهای بعدی حاجی هم ادامه پیدا کرد، تا جایی که میتوانم بگویم نهالی که حاج ملاعلی کنی کاشت در نسلهای بعد رشد کرد و پربارتر شد. بهعنوان مثال مادر دکتر علی نقی کنی(نسل چهارم حاج ملاعلی کنی) که اهل علیآباد کتول بود هم پس از وصلت با خاندان کنی، زمینهای بسیاری را در علیآباد کتول وقف زائران امام رضا(ع) و مستمندان کرد. در منطقه 4 هم موقوفاتی مانند مسجد کنی و مدرسه کنی وجود دارد که اگرچه از موقوفات و املاک حاج ملاعلی کنی نیست اما نتیجه همان تأثیری است که حاجی بر تمام بستگان و اطرافیانش داشته است. جالب است بدانید وقتی یکی از دختران حاجی ازدواج کرد، دامادش نام فامیل همسرش را انتخاب کرد و تحت تأثیر سنت رایج خانواده کنی، املاک و زمینهایی را که امروز مدرسه و مسجد کنی در آن قرار دارد، وقف امور خیریه کرد. در نتیجه اگرچه این زمینها امروز مدرسه و مسجد کنی نام دارد اما در حقیقت از موقوفات دامادهای حاجی کنی است.»
*روایت پنجم
واردات ظرف چینی ممنوع!
حاج ملاعلی کنی نه تنها در حوزه سیاسی همواره بهعنوان یک مجتهد مبارز مدافع منافع مردم بود بلکه در حوزه اقتصادی هم مجتهدی بسیار خوشفکر بود، دکتر علی کنی دراینباره میگوید: «مشهور است در زمان حکومت ناصرالدینشاه قاجار، هیئتی از تاجران اروپایی درحالیکه نمونههایی از ظروف چینی را برای فروش در بازار ایران به همراه داشتند به دربار ناصرالدینشاه آمدند. شاه قاجار با دیدن این ظروف که طرح و نقشهای دلفریبی داشت به آنها علاقهمند شد. وقتی این خبر به آیتالله حاج ملاعلی کنی رسید، در یکی از ملاقاتهایش با شاه قاجار در اطراف دروازههای تهران عملاً به ناصرالدینشاه فهماند که خرید این ظروف گرانقیمت به صلاح مملکت نیست. آن روز حاج ملاعلی از خدمه شاه پیالهای آب در ظرفی مسی درخواست کرد. آن زمان اطراف تهران هم مانند دیگر شهرها برای تأمین امنیت شهر، خندقی حفر کرده بودند. وقتی حاج ملاعلی آب را نوشید، پیاله مسی را داخل خندق انداخت. سپس از آن خدمه خواست پیاله را از خندق بیرون بیاورد. پیاله را گرفت و در گوشهای گذاشت. در تمام این مدت ناصرالدینشاه هم ناظر وقایع بود. چند لحظه بعد، آیتالله حرف ظروف چینی را پیش کشید و از ناصرالدینشاه خواست تا یکی از آن ظروف را به او نشان دهد. وقتی حاج ملاعلی کاسه چینی را در دست گرفت از آن خدمه خواست مقداری آب داخل کاسه چینی بریزد، آب را نوشید و این بار کاسه چینی را به داخل خندق انداخت و بازهم از خدمه خواست این کاسه را هم برایش بیاورد. خدمه برگشت درحالیکه جز تکههایی از آن کاسه چینی چیزی در دستش نبود. حاج ملاعلی پیاله مسی را در کنار تکههای کاسه چینی گذاشت و به ناصرالدینشاه گفت: «ظرفی که به این راحتی میشکند، صلاح نیست با هزینه زیاد از مملکت بیگانه وارد کنید، هر وقت توانستیم خودمان چنین ظروفی تولید کنیم، استفاده از آن بهصرفه است.»
روایت پایانی
حاج ملاعلی کنی و لغو قرارداد رویتر
حاج ملاعلی کنی علاوه بر فعالیتهای عامالمنفعهاش، در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دوره قاجار هم حضور فعال داشت. دکتر علی کنی دراینباره میگوید: «تشکیلات فراماسونری در ایران که بهوسیله درباریانی چون میرزا ملکمخان، برای مقابله با اسلام و روحانیت پدید آمد و فراموشخانه نام گرفت و حتی ناصرالدینشاه هم با این دستگاه همنوا شده بود، یکی از مواردی بود که با برخورد جدی حاج ملاعلی کنی روبهرو شد. در این زمان علما و روحانیون به رهبری حاج ملاعلی کنی مرجع بزرگوار آن دوران به مبارزه با فراموشخانه پرداختند. حاج ملاعلی نامهای سرگشاده به ناصرالدینشاه نوشت و خطر آن افکار انحرافی را در آن نامه به شاه قاجار گوشزد کرد. او حتی حکم تکفیر «ماسونها» را صادر کرد و با هدایتهای او مردم مسلمان به مرکز فراموشخانه حمله کردند و آنجا را به آتش کشیدند.» دکتر علی کنی در ادامه به تأثیر جد بزرگوارش در لغو قرارداد رویتر اشاره میکند و ادامه میدهد: «بر اساس قرارداد رویتر بسیاری از ثروتهای ملی و منابع طبیعی به دست بیگانگان افتاد اما حاج ملاعلی کنی این بار هم سکوت نکرد و سخنرانیها و اقتدار کلامش باعث حرکات اعتراضی مردم تهران شد. تا جایی که مردم به رهبری او خواهان لغو امتیاز رویتر و برکناری محمدحسین خان سپهسالار از صدراعظمی شدند. در اثر این اعتراضات بود که ناصرالدینشاه امتیاز رویتر را لغو و سپهسالار را از صدراعظمی عزل کرد.»
موقوفههای حاج ملاعلی کنی
از تیمچههای بازار تهران تا اهدای کتاب و پول نقد
دامنه موقوفات حاج ملاعلی کنی آنقدر زیاد است که نوادگانش این روزها از خیلی از آنها خبر ندارند.
دکترکنی در اینباره میگوید: «علاوه بر کتابها و وجوهات نقدی که حاج ملاعلی کنی برای موارد مختلف وقف کرده، باید بگویم بیشترین موقوفات این روحانی خیّر که بسیاری او را یکی از پیشگامان وقف در ایران میدانند وقف ارتقای رفاه عمومی مردم در تهران، کرج، شمیرانات، ری و جاده خراسان شده است. این میان میشود به چند باب مغازه و تیمچههای حاج ملاعلی کنی در بازار تهران و امامزاده زید(ع) اشارهکرده که خود او با تعیین متولی، عواید حاصل از اجارهبهای آن اموال را وقف برگزاری مجالس روضهخوانی و عزاداری و اطعام سوگواران اباعبداللهالحسین(ع) کرده است. در واقع متولی این موقوفات که از خاندان کنی است، بر نقلوانتقال آن مغازهها و دریافت اجارهبهای آن نظارت دارد تا عواید حاصل از آن در مواردی که حاج ملاعلی کنی تعیین کرده، صرف شود.»
بازارچه مروی وقف تحصیل طلاب جوان
مدرسه خان مروی که به حوزه علمیه مروی هم معروف است یکی از نخستین دارالعلومهای تهران در قرن 13 هجری قمری بود که توسط محمدحسین خان مروی وقف شد. او که یکی از ملاکان بزرگ زمان خود بود، وصیت کرد یکی از مجتهدان جامعالشرایط زمانه متولی این مدرسه علمیه شود. در نتیجه حاج ملاعلی کنی سال 1282 هجری قمری تولیت این حوزه را به عهده گرفت. دکتر علی کنی درباره موقوفات حاج ملاعلی کنی برای رونق علوم دینی در تهران میگوید: «وقتی حاج ملاعلی کنی متولی مدرسه مروی شد، بخشی از املاکش را که شامل مغازهها و بخشی از بازارچه مروی بود وقف توسعه مدرسه مروی و ترویج علوم دینی و تربیت طلاب جوان کرد. در موارد مصرف این موقوفهها آمده است که اجارهبهای چند باب مغازهای که از موقوفات اوست، باید صرف تحصیل و برآورده شدن احتیاجات طلاب جوان در راه کسب علوم دینی شود. مشهور است زمانی که حاج ملاعلی کنی از دنیا رفت به مدت4روز مغازههای بازار مروی تعطیل بود و مردم، طلاب و بازاریان سینه میزدند و گریه میکردند.»
اموالی که وقف رسیدگی به شیعیان عربستان شد
حاج ملاعلی کنی برای رسیدگی به بیبضاعتهای فامیل هم موقوفاتی تعیین کرده بود. دکترعلی کنی دراینباره میگوید: «از میان اموال و املاک حاج ملاعلی کنی میشود به چند تیمچه، بازار و مغازه در بازار تهران و ری اشاره کرد. او این املاک را نه تنها برای رسیدگی به مستمندان وقف کرده بود بلکه تعیین کرده بود اگر در میان بستگان او هم کسی دچار مشکل مالی شود از همین منابع برای حل مشکل مالی او استفاده شود. اگر از اقداماتی مانند ساخت آبانبار و کاروانسرا برای رفاه و آسایش قافلهها که از خدمات عمومی و عامالمنفعه حاجی بود بگذریم، جالب است بدانید حاج ملاعلی کنی توجه ویژهای هم به ترویج مذهب شیعه در جهان اسلام داشت. این توجه به مذهب شیعه را میتوان در یکی دیگر از موقوفاتش ملاحظه کرد. او بخشی از درآمد این موقوفات را برای رسیدگی به شیعیان عربستان که در آن ایام برای زیارت حرم امام رضا(ع) به تهران و سپس به مشهد میرفتند، وقف کرد.»
دیگر موقوفات
حاج ملاعلی کنی موقوفات بسیاری داشت که برخی از آنها در جایی ثبت نشده، اما از میان موقوفات ثبتی حاجی کنی که موارد مصرف بیشتر آنها هم مشترک است، یعنی طبق وصیت آن عالم بزرگ باید خرج رسیدگی به مستمندان و... شود، به برخی اشاره میکنیم:
ـ روستای زمانآباد، اشرفآباد و کمالآباد همراه با قلعه و خانههای رعیتی و غیررعیتی و انبار و باغ و... در منطقه بلوک غار ری.
ـ کاروانسراهایی در جاده قزوین و کاروانسرای بزرگ خاتونآباد در جاده تهرانـ خراسان که وقف زائران امام رضا(ع) شد.
ـ چند قطعه باغ در منطقه کن و دیگر مناطق تهران.
ـ قناتهای زمانآباد، حاجیآباد در ری.
ـ چند جلد قرآن خطی.
ـ تحت تکفل قرار دادن بسیاری از یتیمان درمانده و بیسرپناه و در نظر گرفتن مقرری مناسبی برای آنها با وقف وجوهات نقدی.