حجاب اسلامی به پوششهای گوناگون زنان مسلمان گفته میشود و مفهومی برآمده از قرآن کریم و فقه اسلامی و ساخت یافته در فرهنگ اسلامی که ناظر به پوشش شرعی در مقابل نامحرم، بویژه برای زنان است. حجاب گاه برگرفته از احکام شرع و گاه مربوط به قراردادهای اجتماعی و شرایط موقعیتی فرد است. از دیدگاه فقها حجاب یکی از احکام اسلامی است و اصطلاحاً عبارت است از پوشاندن ضروری مو و سایر اعضای بدن به جز صورت و دو دست (و گاهی دو پا) توسط زنان مسلمان (تنها در صورتی که کنیز نباشند)، در برابر مردانی که طبق شریعت اسلامی نامحرم شمرده میشوند. درباره? پوشش مردان نیز حداقل مقدار پوشش واجب حفظ عورتین است.
حجاب ماهیتا امری فرهنگی است و به ارتباطات اجتماعی بازمیگردد و از آنجا که فقه مذاهب مختلف هرگز از عرف اجتماعی منقطع نبوده است بخش مهمی از مباحث حجاب در قالب تعامل فقه و فرهنگ و همچنین تعامل اخلاق و فرهنگ در جوامع اسلامی قابل فهم است. تعاملهای یاد شده که در سدههای متمادی جایگاه حجاب در جوامع اسلامی را تعریف کردهاند پس از ورود جریان نوگرایی به جهان اسلام با تنشهایی روبرو شدهاند. رابطه حجاب با مفهوم زن در جوامع مدرن، مسئله حقوق زن و جایگاه اجتماعی زنان و اخیراً مسئله جهانی شدن از مواردی است که مسئله حجاب را به عنوان یکی از مسائل مهم در عرصه دین و جامعه مطرح ساخته است.
حجاب در کشورهای مختلف دنیا
واژه حجاب که بر پوشش گفته میشود، شکل آن، بر اساس شرایط فرهنگی و قانون هر کشوری متفاوت است. به عنوان مثال فرانسه از سال 2004م هر پوششی را که نشانه صریح دین باشد، ممنوع کرده است و این منع در مدارس دولتی، دانشگاهها و اماکن اداری برقرار است. تونس (از سال 1981و در سال2011 برداشته شد) و ترکیه (از سال1997) تنها دو دولتی هستند که اغلب جمعیت آنها مسلمان هست و با اینحال پوشش حجاب را در مدارس دولتی، دانشگاهها و اماکن اداری ممنوع کردهاند و در سوریه از سال 2010م پوشیدن نقاب در دانشگاهها ممنوع شده است.این محدودیت در خلال انتفاضه مردمی در جنگ داخلی سوریه برداشته شد. از سوی دیگر، در حکومتهای اسلامی مانند مراکش، محدودیتهایی نسبت به زنان محجبه وجود دارد چراکه حجاب را دلیلی بر اندیشه? سیاسی-اسلامی یا اصولی بر ضد حکومت سکولار میدانند.
پوشش و بویژه پوشش سر زن مسلمان، تبدیل به یک نشانه صریح بر وجود اسلام در اروپای غربی گشته است، این موضوع در تعدادی از حکومتها، سبب اختلافات سیاسی و پیشنهادهای در رابطه با ایجاد محدودیت برای حجاب گشته است. پارلمان هلند قانون «منع پوشش صورت» را تصویب کرد این مقوله که تحت عنوان «منع برقع» تعریف میشود، فقط شامل برقع افغانی نمیشود. قوانین مشابهی نیز در فرانسه و بلژیک تصویب شده است.
حکومتهای دیگری نیز هستند که به قوانین مشابه یا منع محدود میپردازند، برخی صرفاً شامل پوشش صورت مثل نقاب و برقع میشود و از برخی مربوط به لباسهایی میشود که رمز و نشانه اسلام هستند مثل خمار (مانند چادر).
حجاب قبل از اسلام
حجاب در ایران باستان
حداقل از زمان هخامنشیان ملکهها بوسیله پرده از مردم پنهان بودهاند. در متون پهلوی واژه چادر حداقل در دو مورد ذکر شده است یکی در روایات حمید آشاواهیشتان که یک متن حقوقی زردشتی قرن دهم میلادی است. در این متن چادر به همراه سربند و واشماگ که روسری گونهای بود که توسط زنان زردشتی پوشیده میشد آمده است. در کتاب پهلوی به نام مداین یوشت فریان (احتمالاً قرن ششم) بر اساس متون گم شده از اوستا میخوانم که هوفریا، خواهر یویشت، یک زردشتی تورانی همسر آخت -که از مخالفین آیین جدید زردشتی بود- هنگام بازپرسی یک چادر بر سرکرده بود. متون کلاسیک فارسی موارد فراوانی را ذکر میکنند که زنان از طبقات مختلف و دورههای تاریخی متفاوت یا چادر پوشیدهاند یا نوع دیگری از روسری. به عنوان مثال وقتی صحبت شیرین با پادشاه جدید و پسرخوانده اش سیرویا به پایان میرسد، شیرین چادرش را برمیدارد تا نشان دهد این زیبایی بی مانند وی بود که شاه فقید خسرو پرویز را شیفته کرد. حجاب گذاشتن فقط محدود به زنان نبود و شامل شاهان پارسی نیز بود. ابن اسحاق در سیره خود روایت میکند که خسرو انوشیروان به صورت پوشیده به راهروی حضار آمد تا زویازان یمنی را ملاقات کند و فقط وقتی بر تخت نشست حجابش برداشته شد. وجود حجاب در بین زنان زردشتی قرن اول میلادی که سر و صورتشان را به طور کامل بپوشانند در یک اثر مرمری که از پالمیرا بدست آمده دیده میشود. در مجسمههای پالمیرایی به جا مانده از قرن دوم میلادی وجود حجابهایی که سر را میپوشانند ولی صورت را باقی میگذارند معمول است.
حجاب در دیانت یهود
بر اساس تلمود پوشاندن سر برای مردان اختیاری بود اما زنان همیشه در بیرون خانه باید موهای خود را میپوشاندند. در سفر عروبین از تلمود یکی از تبعات زن بودن آن است که فرد همواره باید خود را مانند عزادار بپوشند و باید خود را در زندانی حبس کند. برخی عبارات تلمود حکایت از آن دارد که در دورههایی از تاریخ یهود، یا در برخی جوامع یهودی، پوشاندن موی سر مخصوص به زنان شوهر دار بوده است و دختران لازم نبود تا زمان عروسی موی خود را بپوشانند. اما درباره? زنان شوهر دار سخت گیری به اندازهای بود که اگر کسانی گواهی میدادند که زنی سربرهنه خارج از خانه دیده شده است، شوهرش میتوانست بدون پرداخت مهریه وی را طلاق دهد.
حجاب در دیانت مسیحی
عهد جدید در باب 11 از رساله اول پولس مرد را به دعا خواندن با سر برهنه و زن را به دعا خواندن سر پوشیده توصیه کرده است. در متن مسیحی شهدای حمیری مربوط به قصه اصحاب اخدود که چندی پیش از ظهور اسلام در منطقه نجران رخ داده است عباراتی وجود دارد که نشان میدهد زنان مسیحی نیز صورت خود را به طور معمول میپوشاندند. عموم تصویر گریهای قدیمی از مریم و قدّیسههای مسیحی آنان را با سر و موی پوشیده نشان میدهد.
پیشینه پوشاک زنان در کشورهای اسلامی
در طول همه? اعصار و در بسیاری از تمدنها سطوح مختلفی از پوشش در شکلهای گوناگون وجود داشتهاست. در منابعی مانند تاریخ ویل دورانت، تاریخ اسلام پطروشفسکی، تاریخ اجتماعی ایران تألیف مرتضی راوندی و حتی منابع قدیمیتر مانند تاریخ یونان و دنیا اثر هرودوت که پیش از میلاد مسیح نوشته شده است گزارشها حاکی از این است که زنان و مردان هنگام حضور در جامعه دارای اندکی از پوشش بودهاند. حجاب در این معنا تأسیس شده توسط اسلام نیست، اما درباره? حدود آن همواره تفاوتهایی وجود داشته است.
در مقابل محققانی که پوشش سر را به اسلام یا سنت عربی نسبت میدهند، گروه دیگری از محققان معتقدند که حجاب مو جزو سنتهای عربی و اسلامی نبود و پس از حمله? اعراب به سرزمینهای دیگر و آشنا شدن آنان با سنت استفاده از پوشش سر توسط اشراف بود که این سنت به اعراب نیز انتقال یافت. لیلا احمد، استاد مطالعات زنان و مذاهب در دانشگاه هاروارد میگوید:
... پذیرفتن روسری از سوی زنان مسلمان نیز نتیجه? فرایند مشابهی از استحاله? نامحسوس در ارزشهای سنتی مردمان سرزمینهای فتح شده بود. ظاهراً روسری در جامعه? ساسانی مورد استفاده بود و جداسازی جنسیتی و استفاده از روسری در خاور میانه? مسیحی و ناحیه? مدیترانه در زمان ظهور اسلام کاملاً چشمگیر بود. در زمان حیات محمد، آن هم تنها در اواخر عمرش، همسران او تنها زنان مسلمانی بودند که به روسری نیاز داشتند. پس از مرگ او و در پی فتح سرزمینهای همسایهای که در آنها زنان طبقات بالای جامعه روسری به سر میگذاشتند، در فرایند استحالهای که هیچکس تا کنون با جزئیات از آن اطمینان نیافته، روسری به لباس رایجی در میان زنان مسلمان طبقات بالای جامعه تبدیل شد.
سنت در زمان پیامبر اسلام
بنا بر دیدگاه رایج، زنان مسلمان در عصر پیامبر اسلام نوعاً حد پوشش مو و گردن و دست و پا را رعایت میکردند. این گونه پوشش در ادیان ابراهیمی قبلی نیز پوشش پسندیده بوده و اسلام در همان مسیر حرکت کرده است. مرتضی مطهری حجاب را امری میداند که در زمان پیامبر اسلام واجب و فراگیر شد و از عایشه همسر پیامبر اسلام نقل میکند که گفته بود: «مرحبا به زنان انصار. همین که آیات سوره? نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مثل سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی میپوشیدند. گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.» در مقابل، مخالفان وجوب این حد از پوشش، مدعیاند که حد پوشش شرعی زنان مسلمان در زمان پیامبر اسلام کمتر از این بوده است. حامیان این نظر معتقدند که به علت فقر، کمبود شدید پارچه و نبود امکانات دوخت و دوز، پوشش رایج در عصر پیامبر برای زنان و مردان بسیار حد اقلی بود. حامیان این نظر به روایات و احادیثی استناد میکنند که طبق آنها بسیاری از مردان و زنان مسلمان (به خصوص مستمندان و بادیهنشینان) دامنهای کوتاه میپوشیدند و به همین دلیل هنگام رکوع و سجده شرمگاهشان نمایان میشد،برهنگی عادی بود و پیامبر اسلام حتی به عموی خود توصیه میکرد که برهنه راه نرود،فقرایی بودند که خود را با پارچهای کوچک میپوشاندند و جامعه? مسلمان به عنوان کفاره تشویق به پوشاندن آنان میشد، پیامبر اسلام زنان و مردان را از پوشیدن دامنهای بلند که مایه? رشک مستمندان شود منع میکرد، زنان و مردان با هم و از ظروف مشترک وضو میگرفتند،و دستورهایی درباره? استحمام نکردن زن و مرد در مکان مشترک از سوی پیامبر مطرح میشد.
به گفته این افراد پوشش در صدر اسلام نقش تعیین هویت اجتماعی داشته و از آنجا که ثروتمندان و فخرفروشان پوشش کاملتری داشتند پیامبر اسلام مکرراً مسلمانان را از زیادهروی در پوشش بازمیداشته. ترکاشوند به روایتی اشاره میکند که در چندین سند آمده است:
همسران پیامبر، از حضرت پرسیدند: دامن لباس را چقدر آویزان و دراز کنند. رسول خدا پاسخ داد: «یک وجب». همسران گفتند یک وجب کم است زیرا عورت از آن بیرون میزند. حضرت گفت یک ذراع (دو وجب). همسران دوباره گفتند در این صورت پاهایشان نمایان میماند. پیامبر گفت «همان یک ذراع باشد و چیزی بر آن نیفزایید.»
وی میافزاید که موارد مشابه این روایت نیز در چند سند دیگر از جمله سنن الکبری، مسند احمد بن حنبل و سنن ابن ماجه آمده است.
به گفته این افراد، انداختن پارچه روی سر از رسوم برخی اعراب جاهلی بوده است اما در اسلام بر آن امر نشده است مطابق این نظر سربرهنه شدن زنان در هنگام عزاداری در میان همه? قشرها عرب رایج بوده. طبق گزارش تاریخ یعقوبی، فاطمه دختر پیامبر اسلام در واکنش به خشونت و تهدیدی که بر سر مسئله? خلافت نسبت به همسرش صورت گرفت، «بیرون آمد و گفت: به خدا قسم باید بیرون روید اگرنه مویم را برهنه سازم و نزد خدا ناله و زاری کنم. بر اساس گزارش تفسیر عیاشی، وی پس از اتمام حجت دست حسن و حسین را گرفت و به سمت قبر پدر حرکت کرد تا موی سرش را پریشان کند و به درگاه پروردگار ناله سر دهد. در گزارش دیگری نقل شده که زنان بنی هاشم پس از شنیدن خبر کشتهشدن علی بن ابیطالب، با سرهای برهنه و موهای پریشان از خانه? خود خارج شدند. چندین روایت مشابه درباره? حضور سربرهنه? عامدانه? زینب دخت علی در ملأ عام به نشانه? عزا و زاری وجود دارد.
به گفته محمدباقر بهبودی
علت آن که قرآن مجید میفرماید: مراقب چاک لباس خود باشید. آن است که در عهد نزول قرآن مردم خصوصاً مردم جزیره العرب دو - سه متر پارچه نادوخته را مانند لنگ حمام به کمر میبستند تا عورت خود را ستر کنند. نام این قطعه لباس در زبان عرب ازار (بر وزن کتاب) است. در زبان عامیانه فارسی به آن بستن میگویند و در زبان آن بر روی هم قرار خواهد گرفت و مانند دامن زنانه ساتر خواهد بود ولی به هنگام راه رفتن و نشستن و برخاستن و خم و راست شدن چاک آن باز میشود و احیاناً عورت آدمی مکشوف میگردد از این روی قرآن مجید میفرماید: مراقب چاک دامن خود باشید که بازنماند و اگر چاک دامن دیگران باز بود از نظر دوختن به عورت آنان خودداری کنید و چشم خود را فرو بخوابانید
او میافزاید: «در زمان رسول خدا و در عهدامامان نیز بانوان اسلامی از لباسهای دوخته استفاده میکردهاند و پیراهن و بلوز و دامن و شنل می پوشیداند و گاهی شنل را روی دوشها میانداختهاند و سر خود را با مقنعه میپوشیدهاند.»
حجاب کنیز
در فقه شیعه و سنی پوشش موی سر بر کنیزان واجب نیست. در برخی روایات از امامان شیعه نیز، نه تنها حجاب سر بر کنیز واجب دانسته نشده، بلکه کنیزان از به کار بردن روسری و پوشش سر، بازداشته شدهاند و توصیه شده است که آنان را حتی با کتک زدن، از این کار بازدارید تا از زنان آزاده متمایز گردند. این رفتار (کتک زدن کنیز باحجاب) به امام باقر نیز نسبت داده شده است.
مطابق رایی بسیار مشهور، بخشی از بدن کنیزان که موظف به پوشاندن آن بودند، مانند مردان از ناف تا زانو بود و ملزم به پوشاندن سینه، پستان، ساق و غیره نبودند.ترکاشوند این سخن را از وسائل الشیعه? حر عاملی از قول امام صادق و همچنین با واسطه از ابوحنیفه و پیروان شافعی نقل میکند.
خاستگاه فقهی حجاب
متن قرآن
در متن قرآن به زنان درباره? نحوه? پوششش دستورهایی داده شده است. آیات 30 و 31 سوره? نور و آیه? 59 سوره? احزاب به مسائل مربوط به پوشش زنان میپردازند. در آیههای 30 و 31 سوره? نور آمده:
قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ(30) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ(31) (ترجمه: به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان نامحرم بازگیرند و پاکدامنی ورزند که این برایشان پاکیزهتر است، زیرا خدا از کارهایی که میکنید آگاه است (30) و به زنان باایمان بگو چشم از نگاه به مردان نامحرم فروبندند و پاکدامنی کنند و زینت خویش را جز آنچه که طبعاً از آن آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوشهایشان را به گریبانها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان (همجنس خود) و یا آنچه مالک آن شدهاند یا خدمتکاران مرد که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را [به گونهای] به زمین بکوبند که آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید.)
بنا بر دیدگاه رایج عبارت «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن» (ترجمه: باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند) حدود پوشش را برای زنان مشخص میکند. مطهری از قول ابنعباس در تفسیر این آیه نقل میکند که یعنی «زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.» مطهری همچنین از تفسیر مجمع البیان طبرسی در توضیح این آیه نقل میکند که «زنان قبلاً روسریها را به پشت سر میافکندند و سینههایشان پیدا بود».
محمد حسین طباطبایی مفسر قرآن در این رابطه مینویسد:
کلمه (خمر) به دو ضمه - جمع (خمار) است، و خمار آن جامهای است که زن سر خود را با آن میپیچد، و زاید آن را به سینه اش آویزان میکند؛ و کلمه (جیوب) جمع جیب - به فتح جیم و سکون یاء است که معنایش معروف است، و مراد از جیوب، سینهها است، و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطراف مقنعهها را به سینههای خود انداخته، آن را بپوشانند.
محمدباقر بهبودی پژوهشگر دینی در شرح این آیه مینویسد:
قرآن مجید فرمان میدهد که: خانمها خمار خود را بر سر و بر خود نپیچند که هنگام راه رفتن و حرکت دادن دستها بلغزد و باز شود بلکه مانند شنل بر سر بیندازند و زیر گلو گره بزنند یا کوک بزنند و یا سنجاق بزنند تا در هنگام حرکت دستها خمارشان روی شانهها نلغزد و سر و بر آنان مکشوف نگردد. با پوشیدن خمار و یا شنل که تا روی دامن بیاید طبیعی است که دستها تا نیمه ساعداز زیر آن خارج خواهد ماند و فقط قسمت بالای ساعد که گوشتین است مانند ساق پا مستور میشود ولی همان تقوایی که در باب آزار و دامن ایجاب میکرد تا آن را بلندتر تهیه نمایند که در حال خم و راست شدن بالا نجهد و ساق گوشتین زن عریان نشود دراین جا هم ایجاب میکند که خمار و شنل چندان بلند و عریض باشد که در حال خم و راست شدن فاصله شنل با دامن مکشوف نگردد و بالای ناف و به موازات آن پهلو و پشت عریان نشود که دراین صورت ساعد دستها تا حدود مچ نیز در زیر خمار و شنل مستور خواهد گشت. باز براساس استثنائی که دارد اگر در حال حرکت دستها قدری بالا برود و تا نیمه ساعد عریان شود اشکال نخواهد داشت.