دکتر علی شریعتی / تاریخ تمدن 2 / صفحه 94
دکتر علی شریعتی / آثار گونه گون / صفحه 75
تشیع صفوی تشیع اسم
تشیع علوی تشیع پیروی است
تشیع صفوی تشیع ستایش
تشیع علوی تشیع اجتهاد است
تشیع صفوی تشیع جمود
... تشیع علوی تشیع مسئولیت است
تشیع صفوی تشیع تعطیلی همه مسئولیت ها
تشیع علوی تشیع آزادی است
تشیع صفوی تشیع عبودیت است
تشیع علوی تشیع انقلاب کربلاست
تشیع صفوی تشیع فاجعه کربلا
تشیع علوی تشیع شهادت است
تشیع صفوی تشیع مرگ
تشیع علوی تشیع توسل برای تکامل است
تشیع صفوی تشیع توسل برای تقلب
تشیع علوی تشیع یاری حسین است و
تشیع صفوی تشیع گریه بر حسین
دکتر علی شریعتی / تشیع علوی تشیع صفوی
دکتر علی شریعتی / گفتگو های تنهائی
دکتر علی شریعتی / کتاب شیعه / صفحه 200
و چه فاجعهای است که باطل ، به دستی عقل را شمشیر می گیرد و به دستی شرع را سپر !
دکتر علی شریعتی / حج
خدایا : خود خواهی را چنان در من بکش، یا چندان برکش، تا خود خواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم
دکتر علی شریعتی _ کتاب نیایش
گوسفندی ذبح کن و لقمه ای به گرسنه ای ببخش !
وه که این حج , کلافه ام می کند !
چهار سال است که هنوز از حج باز نگشته ام ! هنوز حاجی نشده ام !!!
دکتر علی شریعتی / گفتگو های تنهائی
من علت تمام بدبختی و این روح ذلت پذیری را در دو چیز می بینم :
یکی تقیه در برابر حاکم و دیگری , ریا در برابر عوام .
دکتر شریعتی
به نام خدا
با سری جدید حملات زیبا دوباره در خدمت شما هستم ....
منتظر پستای های جدید باشید.
بهترین مترجم کسی است که:
سکوت دیگران را ترجمه کند!
شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد…
لحظه لحظه زندگی را سپری میکنیم تا به خوشبختی برسیم ?
غافل ازاینکه خوشبختی در همون لحظه ای بود که سپری شد.
رنج جان کاهی است
گنج بودن و مجهول ماندن !
گنج بودن و در ویرانه ها فراموش ماندن!
رنج بزرگی است علم بودن و عالم نداشتن!
علم بودن عالم نیافتن!
زیبا بودن و نادیده ماندن!
فریاد بودن و نا شنیده ماندن!
نور بودن و روشن نکردن!
آتتش بودن و گرم نساختن!
عشق بودن و دلی نیافتن !
روح بودن و کالبدی نبودن!
چشمه بودن و تشنه ای نیافتن!
پیام بودن و پیامبر بودن و کسی نداشتن!
مثنوی بودن و خواننده ای ندیدن!
چنگ بودن و پنجه ی نوازنده ای نبودن....
چه بگویم ؟ خدا بودن و انسان نداشتن!
دموکراسی می گوید : رفیق حرفت را خودت بزن ،نانت را من می خورم!
مارکسیسم می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!
فاشیسم می گوید : نانت را من میخورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو فقط برای من کف بزن!
اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من برای اینم که به حق برسی!
اسلام دروغین می گوید:تو نانت را بیاور بده به ما،ما قسمتی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن ... اما حرفی را که ما می گوییم!
هی به این فکر میکنم که ما در اینجا عرق میریزیم و وضعمان این است
و انها در انجا عرق میخورند و وضعشان آن ...
نمیدانم مشکل در نوع عرق هاست یا در خوردن و ریختن ما!!!
عشق گاه جا به جامیشود و گاه می سوزاند اما دوست داشتن...
از جای خویش ،از کنار دوست خویش بر نمیخیزد، سرد نمیشود که داغ نیست و نمیسوزاند
که سوزاننده نیست !
(دکتر علی شریعتی )
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم
وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد.
وچند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر راه برویم…
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو...
" دکترعلی شریعتی"
دوستای گلم نظراتتون رو تو پست پایینی بذارین ..ممنون
آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند .اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی بحساب می آیند
..........................................