سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

علی مع الحق والحق مع علی - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

علی مع الحق والحق مع علی

 ما بر این باوریم که اگر جهان بخواهد روی سعادت را به خود ببیند، باید فقط و فقط به در خانه علی برود و در برابر این دریای بی کران علم و فضیلت و کمال وتمام خصال والای الهی، زانو بزند تا به سعادت دست یابد و جز این راهی برای خوشبختی نیست.

«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنواالذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون ».(سوره مائده، آیه 55)

هماناولی شما خدا است و پیامبرش و آن مومنانی که نماز را بر پا می دارند و زکات را درحال رکوع می پردازند.

همان گونه که دین مقدس اسلام، اوهام بشر را از میان برداشت; از نظر شئون اجتماعی، تاثیر وهم را در عقل و اثر خیال را در حقیقت، محو و نابود کرد و حق را دائر مدار علم و منطق قرار داد. از این نظر، عقیده از دید اسلام، باید برمبنای عقل قطعی یا نقل قطعی باشد، و به هر حال منتهی شود به علم که در آن احتمال خلاف و گزافی نمی رود. و بر این مبنا، حسابی برای اکثریت و اقلیت نیست.

ملت رشید آن ملتی است که تابع حق باشد چه در اقلیت و چه در اکثریت.

اعتقاد به خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام منهای نظر به عقیده اکثریت یا اقلیت جزء ضروریات عقلی و بدیهیات نقلی است. و این بحث چه از نظرکبروی و چه از جهت تطبیقی، عالی ترین بحثی است که باید مسلمانان متوجه آن شوند وبه آن روی آورند.

همه می دانند که «ولایت » ضامن اجرای احکام قرآن و اسلام است و ولایت ضامن عملی شدن دین است در تمام شئون انسانی. دین ضامن اجرا لازم دارد و ضامن اجرای دین باید بر تمام علوم و معارف دینی مسلط باشد، بلکه باید دین در درجه اول درخود او منعکس شده باشد، و چنین کسی پس از پیامبر جز علی نمی تواند باشد.

هرگز سراب، انسان را سیراب نمی کند و هرگز از صحرای لم یزرع، گل و لاله نمی روید.

انسان هایی که نه از توحید و نه از نبوت و نه از معاد و نه از معارف دین و نه ازشئون جمال و جلال و کمال ربوبی، بهره ای دارند و از اقیانوس مواج فقاهت اسلام اطلاعی ندارند که گاهی معنای یک آیه کوچک را نمی توانند بدانند، هرگز شایستگی نشستن در مقام والای ولایت را ندارند.

در جایی که قرآن حکم می کند و انسانی را برای ولایت بر می گزیند، جای سخن یااستدلال برای دیگران نیست. در جایی که همه مفسران آیه ولایت را منحصر در خدا ورسولش و علی می دانند که در حال نماز انگشتر را به سائل می بخشد، چه جای استدلال برای ولایت دیگران است. تازه قرآن در جای دیگری، دلیل برگزیدن خداوند را چنین بیان می فرماید: «ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطه فی العلم و الجسم » خداونداو را بر شما برگزید و به او فزونی در علم و جسم (نیروی بدنی) بخشید.

پس آن کسی می تواند رهبر و ولی مردم باشد که هم از نظر کمال جسمی و هم از نظرکمال علمی در مقام شامخی قرار داشته باشد. و کیست جز علی برای چنین مقام والائی؟

چه کسی شایسته مقام خلافت و جانشینی پیامبر است جز او که از هر نظر برگزیده است؟

در حالی که «لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار» نازل می شود و در حالی که پیامبر او را باب علم خود می داند (انا مدینه العلم و علی بابها) و در حالی که ضربت علی به فرموده پیامبر و نقل فریقین بالاتر از عبادت ثقلین است، پس چه جای بحث و تامل می ماند؟




تاریخ : چهارشنبه 90/11/5 | 7:42 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.