50
ابن کثیر مینویسد: بخاری از ابو نعیم نقل میکند که از عبدالله بن عمر شنیدم که در جواب کسی که از او درباره کشتن مگس در ماه محرم پرسیده بود گفته است. مردم چرا درباره کشتن مگس سئوال میکنند در حالی که پسر دختر رسول الله را کشتهاند (و از آن سوال نمیکنند) در حالی که پیامبرصلی الله علیه و آله درباره حسن و حسین گفته است آنها گلهای خوشبوی من در دنیا هستند.51
ابن کثیر از قاطبه علمای اهل سنت نقل میکند امکان ندارد فردی اعمال یزید را توجیه کند. بلکه قاطعانه میتوان گفت که مطرود بودن یزید و منکر بودن عمل وی امری واضح است. ابن کثیر را جع به شهادت حسین علیهالسلام مینویسد: قاتلان حسین (رض) عمل خود را توجیه نموده و او را تفرقه انگیر معرفی کردند، حال آنکه این توجیه درست و منطقی نبود و هیچ یک از پیشوایان ما در گذشته و امروز عمل جنایتآمیز یزید را در حادثه کربلا تأیید نکردند .
نکته بسیار جالب این که شافعیان در عصر حاضر نسبت به عاشورا همان اموری را فرعی میدارند که شیعیان مورد توجه قرار میدهند. مردم کرد که همگی شافعی مذهبند برای عزاداری و نام مبارک سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام احترام خاصی قائلند به همین دلیل در روزهای تاسوعا و عاشورا که شیعیان مهاجر در شهرهای کردنشین به صورت دستههای سینه زنی در خیابانهای این شهرها به راه میافتند و به عزاداری میپردازند، مردم از خود عکس العملهایی نشان میدهند که بیانگر محبت آنها به امام حسین علیهالسلام است :
1. در مسیر عزاداری در موارد متعددی مردم با شربت از عزاداران پذیرایی میکنند .
2. مردم زیر پای عزاداران دستمال انداخته و از آن به عنوان تیمن و تبرک استفاده میکنند .
3. مردم به صورت انفرادی و گروهی خصوصاً بانوان و بچهها و افراد کهنسال برای شفا گرفتن یا رفع گرفتاریها در بین صفوف عزاداران مینشینند و تا کنون افراد زیادی از این طریق به حوائج خود نائل شدهاند.
4. گاهی که عزاداران در مسیر عزاداری اقدام به خواندن مصیبت میکنند مشاهده میشود که تعداد قابل توجهی از مردم برای مصائب سالار شهیدان گریه میکنند.
عالمان شافعی نیز درباره لعن یزید و اطرافیانش با سایر علمای اهل سنت هم داستاناند و آنها را مستحق لعن و نفرین میدانند. در باب لعن یزید امام شوکانی در کتاب نیلالاوطار در رد بعضی از سخنوران درباری مینویسد: به تحقیق عدهای از اهل علم افراط کرده حکم نمودند که حسین علیهالسلام نوه پیامبر صلی الله علیه و آله نافرمانی یک آدم شرابخوار و دائم الخمر را کرده است و حرمت شریعت یزید بن معاویه را نگه نداشته است. خداوند آنها را لعنت کند چه سخنان عجیبی که از شنیدن آنها مو بر بدن انسان راست میشود.52
یزید هم به دلیل ارتکاب به جنایت در کربلا مستحق لعن است و هم به علت جنایاتی که در مدینه مرتکب شده است. در روایت است که پیامبر فرمود:« هر کس اهل مدینه را بترساند خداوند او را میترساند و بر او لعنت خدا و ملائکه و همه مردم باد.» بدون شک یزید اهل مدینه را ترسانده است لشکریان او در مدینه حدود 300 دختر باکره را ضایع کردند و همین تعداد از صحابه را به قتل رسانده ودر حدود 70 قاری قرآن را کشته اند. مردم مدتها جرأت نمیکردند به مسجد مدینه داخل شوندبه حدی که سگ وارد مسجد و بر منبر بول کرد و از مردم به عنوان عبید یزید بیعت گرفتند که اگر خواست آنها را بفروشد و اگر خواست آزاد کند.53 و نیز روایت شده که پیامبر فرمود: هر کس حسن و حسین را دشمن بدارد در جهنم است.54
3-2) امام حسین علیهالسلام و مذهب مالکی. جای تعجب نیست که مالکیان امام حسین علیهالسلام را دوست داشته باشند و نسبت به جریان عاشورا اهمیت بدهند زیرا حسین علیهالسلام فرزند پیامبر صلیالله علیه و آله است و بدون حب آن حضرت معنای پیروی از پیامبرصلی الله علیه و آله تحقق نمییابد. از این نظر این مذهب اسلام نیز در مدح و ستایش امام حسین علیهالسلام و تصدیق قیام عاشورا با سایر مسلمانان همعقیده است.
مالکیان و علمای مذهب مالکی نیز مانند سایر علمای مذاهب اسلامی در وصف و مدح امام حسین علیهالسلام روایات زیادی نقل کردهاند. شیخ محمد بن محمد مخلوق مالکی در طبقات مالکیه، ج2، ص 89 مینویسد: حسین علیهالسلام انسان با فضل و بسیار اهل نماز و روزه بود و بیست و شش بار پیاده خانه خدا را زیارت کرده است.55 و نیز شیخ نورالدین علی بن صباغ مالکی در فصول المهمه ص183 مینویسد: امام حسین علیهالسلام وقتی به نماز میایستاد رنگش زرد میشد وقتی از او درباره این حالت پرسیدند در جواب فرمود چه میدانید میخواهم در برابر چه کسی (به نماز) بایستم.56
درباره جوانمردی آن حضرت شیخ نورالدین علی بن صباغ مالکی مینویسد: انس میگوید: خدمت حسین علیهالسلام بودم که کنیزکی آمد و با خود دسته گلی آورد و به امام هدیه کرد امام علیهالسلام فرمود برو در راه خدا آزاد هستی، پس به او عرض کردم او که کار مهمی انجام نداد و چنین پاداشی دریافت کرد؟ حضرت فرمود آیا نشنیدهای سخن خدا تعالی را که «و اذا حییتم بتحیه فحیوا بأحسن منها» چون شما را به درودی نواختند به درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ گویید (نساء86). و بهتر از آن آزادی او بود.57 و نیز در ص159 همان کتاب مینویسد: برخی از نزدیکان مرتکب خطایی بزرگ شده بودند و امام دستور داد آنها را ادب کنند و چون خاطیان نزد آن حضرت حاضر شدند گفتند: ای سرور ما خدای تعالی فرموده است: «الکاظمین الغیظ» حضرت فرمود: رهایشان کنید، خشم فرو خوردم. و گفتند: «و العافین عن الناس» فرمود: بخشیدم و گفتند: «و الله یحب المحسنین» فرمود: آزاد هستید. و درنهایت دستور داد جایزه نیکویی مر اینان را بدهند.58
اهل سنت به ویژه مالکیان امام حسین علیهالسلام را شبیهترین مردم به پیامبر میدانند. از این جهت دیدن روی آن حضرت را همانند دیدن چهره مبارک پیامبر میدانند. ابنصباغ همچنین در شباهت امام حسین علیهالسلام به پیامبر حدیثی از علی علیهالسلام آورده که فرمود: «من اراد أن ینظر إلی وجه رسول الله من راسه الی عنقه فلینظر الی الحسن و من اراد ان ینظر الی ما لدن عنقه الی رجله فلینظر الی الحسین؛ هر که خواهد به سر مبارک پیامبر خدا بنگرد به حسن بنگرد و هر که خواهد بدن پیامبر از گردن به پایینتر را بنگرد به حسین بنگرد.»
همین محدث مالکی است که حدیث «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه» را روایت کرده است.59 عالمان مالکی در وصف و مدح آن حضرت از پیامبر احادیث زیادی نقل کردهاند. در طی این احادیث پیامبر ابعاد وجودی و اخلاقی حضرت امام حسین علیهالسلام را مورد توجه قرار داده است. به عنوان مثال در باب مناعت طبع آن حضرت ابن صباغ مالکی مینویسد: گویند معاویه وقتی به مکه رسید به امام حسین علیهالسلام مال زیادی را بخشید. امام همه آنها را بازگرداند و هیچ چیزی از آنها را نپذیرفت.60 بدین وسیله کرم و جوانمردی و مناعت طبع خود را نشان دادند.
عالمان مالکی نیز همانند عالمان سایر مذاهب اسلامی اعمال یزید را محکوم کرده، او و اعوان و انصارش را مستحق لعن و نفرین میدانند. در بین علمای مالکی بودند کسانی که یزید را از عمل زشت و ننگینش تبرئه میکردند اما به گفته ابن خلدون نمیتوان گفت یزید هم در کشتن امام حسین علیهالسلام اجتهاد کرد پس بیتقصیر است چون صحابهای که با امام حسین علیهالسلام در قیام شرکت نکرده بودند هرگز اجازه قتل حضرت را نداده بودند این یزید بود که با امام جنگید. این عمل یزید نشانه فسق اوست و حسین علیهالسلام درشهادتش مأجور است در حالی که یزید از عدالت بدور بوده و حسین علیهالسلام علیه یک حاکم ظالم قیام کرده بود.61
4-2) امام حسین علیهالسلام و مذهب حنبلی. حنبلیان که عمدتاً اهل حدیثاند اسناد و دلایل و مدارک زیادی در وصف امام حسین علیهالسلام دارند. از این رو قاعدتاً بیشتر از دیگران سند بریا حب اهل بیت علیهالسلام دارند زیرا بیشتر منابع حدیثی اسلام محصول زحمات عالمان حنبلی است. البته با رشد وهابیت در بستر این مذهب اختلافاتی پیش آمده و مراسم عاشورا گاه با خشونتهایی مواجه است اما این امر هرگز ذرهای از محبت آنان نسبت به امام حسین علیهالسلام و تصدیق قیام عاشورا کم نمیکند.
حنبلیان نیز مانند سایر مذاهب احادیث مربوط به منزلت امام حسین علیهالسلام را روایت کردهاند. ابوالفرج ابن جوزی از علمای معروف حنبلی درکتاب صفه الصفوه، ج1، ص321 از عبدالله روایت میکند که پیامبر فرمود: اینها (حسن و حسین) فرزندان من هستند هر کس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است.62 و شیخ ابوفلاح عبدالحسن بن عماد حنبلی (متوفی به سال 1089ه) در کتاب شذرات الذهب، ج1، ص 85 مینویسد: نقل است که علی و ذمی پیش شریح قاضی رفتند و ... حضرت فرمود حسن و قنبر شاهدهای من هستند. شریح گفت شهادت قنبر قبول است ولی حسن را نه! حضرت فرمود... مگر نشنیدهای که پیامبر فرمود حسن و حسین علیهماالسلام سرور جوانان بهشتاند.63
امام احمد بن حنبل امام حنبلیان از ابوهریره روایت میکند که پیامبر فرمود: «هر کس آنها (حسن و حسین) را دوست دارد مرا دوست داشته و هر کس با آنها دشمنی کند با من دشمنی کرده است و نیز نقل کرده که پیامبر به علی، حسن، حسین و فاطمه (علیهم السلام) نگاه کرد و فرمود: من با کسی که با شما در جنگ و دشمنی باشد دشمن هستم و با هر کسی که با شما در صلح و آرامش باشد در صلح و سلامتی هستم.»