احمد بن حنبل در مسند خود، ج5، ص369 به نقل از راویان متعدد مینویسد: «پیامبر حسن و حسین را به سینه خود میچسباند و میفرمود: خدایا من این دو را دوست دارم تو نیز آنها را دوست بدار.65 و نیز همو با چند واسطه از عبدالله بن شداد و او از پدرش نقل میکند که یک روز حضرت رسول در حالی که حسن و حسین علیهماالسلام را به همراه داشت پیش ما آمد و نمازگزارد و در حین نماز سجده را آن قدر طولانی کرد که من سر از سجده برداشتم و دیدم که رسول خدا در سجده است و آن طفل (حسن یا حسین) بر پشت پیامبرصلی الله علیه و آله سورا است وقتی نمای تمام شد مردم به پیامبر عرض کردند یا رسول الله سجده را آنقدر طول دادید که گمان کردیم اتفاقی افتاده و یا به شما وحی شده است حضرت در پاسخ فرمود: هیچ یک از این مسائل نبود بلکه پسرم از من سواری میگرفت و نخواستم عجله کنم و کار او ناتمام بماند پس صبر کردم تا کارش تمام شود.»66
در باب محبت به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام درمنابع حنبلی به ویژه فضائل الصحابه به امام احمد بن حنبل احادیث زیادی وارد شده است. امام احمد بن حنبل مینویسد: روزی پیامبر امام حسین را میبوسید و به سینه خود میچسبانید مردی از انصار گفت من پسر دارم تا کنون که بالغ شده او را نبوسیدهام حضرت فرمود: «وقتی خدا رحمت و محبت را از دلت برده چه کنم؟»67
آن حضرت درباره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمود: هر کس دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.68
حنبلیان نیز همانند سایر مسلمانان یزید و اطرافیانش را مستحق لعن و نفرین میدانند. ابوفلاح عبدالحی بن عماد حنبلی از علمای معروف حنبلی و صاحب کتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب درباره لعن یزید و خطای نابخشودنی او مینویسد: حسن بصری گوید شانزده تن از اهل بیت امام حسین علیهالسلام که در آن روزگار کسی همانند آنها نبود همراه او به شهادت رسیدند و فاجری سر حضرت را نزد ابن زیاد برد و گفت: «قتلت خیر الناس اماً و اباً؛ بهترین مردم از نظر مادر و پدر را کشتم» ابن زیاد بر او خشم گرفت و او را کشت... آنگاه اهل بیت را اسیر کردند. خدا انجام دهنده آن را بکشد و خوار گرداند هر آنکس را که بدان امر کرد و رضایت داد.69
تحسین و تصدیق قیام حسین علیهالسلام از اموری است که حنبیلیان نیز آن را مورد توجه قرار دادهاند و نسبت نسبت دادن عنوان امیرمومنان به یزید را نقبیح میکنند، بلکه او را مستحق مجازات نیز میدانند. او همچنین مینویسد:همه علما اتفاق دارند در تحسین قیام امام حسین علیه یزید.70 و نیز از یافعی نقل میکند که گفت حکم کسی که امام حسین را کشت یا به قتل او امر کرد و آن را جایز دانست کفر است واگر قتل او را حلال و جایز نمیدانست فاسق و فاجر است.71
ابن حجر عسقلانی در کتاب الصواعق المحرقه مینویسد: از امام احمد بن حنبل درباره لعن یزید سئوال کردند امام احمد در جواب گفت: چگونه لعنت نشود کسی که خداوند او را در قرآن لعن کرده است آنجا که میفرماید: «فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله...» و چه قطع رحمی بالاتر از آنچه یزید انجام داده است .
5-2) عزاداری عاشورا و فقهای اهل سنت. عالمان اهل سنت به اتفاق درباره امام حسین علیهالسلام؛ جایگاهش و قیام عاشورا سخن گفتهاند و قاطعانه عمل حسن علیهالسلام را تأیید و عمل یزید را محکوم کردند ونسبت به عزاداری حسین علیهالسلام اهتمام داشتهاند و محزون شدن را جایز میدانند اما ایشان ضمن اظهار همدردی درباره نحوه برگزار آیینهای عزاداری با شیعیان اختلاف دارند. البته در برخی از مناطق سنی نشین ایران و کشورهای دیگر عزاداری به شیوه شیعیان در میان اهل سنت نیز رایج است با این تفاوت که شیعیان مراسم عاشورا را جدیتر برگزار میکنند ولی آنان به گونه دیگر عمل میکنند. نکته جالب این که در کشور مصر هم عزاداری حسین علیهالسلام مطرح است و هم به هنگام برگزاری مراسم عروسی، عروس و داماد پیش از انجام مراسم باید به زیارت قبر منسوب به حضرت زینب بروند. جالب توجه این که محوطه قبر حضرت زینب محدودیت عبور و مرود دارد اما برای عروس و دامادها آزاد است تا بتوانند پیش از مراسم عروسی قبر آن حضرت را زیارت کنند. بنابراین اهل سنت نه تنها مراسم عزاداری بلکه مراسم عروسی خودشان را به قیام اباعبدالله علیهالسلام گره زدهاند .
6-2) تاثیر امام حسین علیهالسلام و قیام عاشورا در نویسندگان اهل سنت. واقعیت آن است قیام حسین علیهالسلام نه تنها بر مردم و فرهنگ اسلامی رایج در میان اهل سنت اثر گذاشته بلکه در میان اهل قلم تاثیر به سزایی به جا گذاشته است. بیتردید میتوان ادعا کرد که امام حسین علیهالسلام از طریق خواص بر عوام تاثیر گذاشته است زیرا نویسندگان زیادی دست به قلم شدند و یاد و نام امام حسین علیهالسلام و قیام عاشورا را زنده نگه داشتهاند و همین باعث استمرار فرهنگ عاشورا در میان آنان شده است. توجه اهل قلم اهل سنت به عاشورا به قدری زیاد بوده است که به جرأت میتوان گفت که کمتر نویسنده مشهور اهل سنت است که درباره عاشورا یک کتاب مستقل یا دستکم یک مقاله ننوشته باشد .
معمولاً در هر دورهای که نگاه قابل توجه و مطلوبی به حسین علیهالسلام داشتهاند حماسهآفرین نیز شدهاند. در دروه معاصر با نگاهی به تألیفات اندیشمندان جامعه اهل سنت مشاهده میکنیم اغلب کسانی که در این ارتباط قلم زدهاند از روح حماسی ملهم از امام حسین علیهالسلام نیز برخوردار بودهاند که نمونهای از این تألیفات عبارتند از :
.
این آثار و دهها نمونه دیگر بیان کننده آن است که امام حسین علیهالسلام و قیام عاشورا موضوعی پویا در میان علما و پژوهشگران اهل سنت است، مضاف بر این که تاریخ عاشورا نیز در سدههای نخستین توسط عالمان اهل سنت به نگارش در آمده است .
3) امام حسین در ادیان دیگر. قیام امام حسین علیهالسلام تمام آفاق و انفس را پشت سر گذاشت و قلوب انسانها به ویژه عالمان و مصلحان را فتح کرده است و تأثیرات بسیار زیادی از خود به جا گذاشته است به گونه ای که در اقصی نقاط عالم الهام بخش مصلحان دین و اجتماعی شد. از این نظر در پیروان سایر ادیان تأثیر بسزایی گذاشت. این تأثیر گذاری عمدتاً در دو حوزه بوده است: 1)در حوزه آیینی و در گفتمان توده مردم . در سایه چنین تأثیر گذرای است که پیروان سایر ادیان همانند شیعیان روز عاشورا را گرامی داشته، مراسمی برگزار میکنند. 2)در حوزه نظریه پرداز الهام بخشی. اولاً در این حوزه دانشمندان زیادی علاقمند به تحقیق شده، آثاری نوشتهاند، ثانیاً مصلحان اجتماعی از حرکت حسین الهام گرفته در ادیان و با کشورهای خود نهضتهایی را به راه انداختهاند .
حسین علیهالسلام مرزهای جهان اسلام را در هم نوردیده و تمام آفاق جهان را در بر گرفته است. اینک پیام او نه تنها در میان شیعه و سنی (اعم از تمام مذاهب و فرق) گسترش یافته بلکه در جهان مسیحیت، هندوئیسم و... جایگاه ویژهای برای خود یافته و موجب پیدایش نهضتها و قیامها و انقلابهای زیادی علیه ستمگران و حکام جور شده است. مهاتما گاندی رهبر انقلاب بزرگ هندوستان میگوید: من زندگی امام حسین آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد بایستی از سرمشق امام حسین علیهالسلام پیروی کند.72
توماس کارلایل دانشمند انگلیسی مینویسد: بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق و باطل روبرو میشوند اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است.73
پروفسور ادوارد براون میگوید: حتی غیرمسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت را انکار کنند. واشنگتن ایروینگ مورخ آمریکایی نیز به این عظمت اعتراف کرده و میگوید: در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگهای تفدیده عراق روح حسین فنا ناپذیر است؛ ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من ای حسین !
توماس ماساریک مینویسد: گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متأثر میسازند ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین علیهالسلام یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است درمقابل یک کوه عظیمپیکر.74
مسیو ماربین آلمانی میگوید: این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست وبنای ستم هر چند ظاهراً عظیم و استوار باشد در برابر حق و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت. پیروان وجدان اگر با نظر دقیق اوضاع و احوال آن دوره و پیشرفت مقاصد بنی امیه و وضع(حکومت) و دشمنی و عداوت آنها را با حق و حقیقت بنگرند، بدون تأمل تصدیق خواهند کرد که حسین علیهالسلام با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود به دنیا درس فداکاری و جانباری آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت و اگر چنین حادثه جانگدازی پیش نیامده بود قطعاً اسلام به حالت کنونی خود باقی نمیماند و ممکن بود یکباره اسلام و اسلامیان محو و نابود گردند... رفتار ظالمانه بنی امیه و سلوک بیرحمانه آنان نسبت به اهل بیت حسین علیهالسلام به اندازهای در قلوب مسلمانان مؤثر افتاد که اثرش از کشته شدن حسن و همراهانش کمتر نبود.75
او همچنین ادامه میدهد: میتوان ادعا کرد که تا به امروز تاریخ بشریت نظیر چنین شخص مآلاندیش و فداکار به خود ندیده و نخواهد دید. هنوز اسرای عاشورا نزد یزید نرسیده بودند که علم خون خواهی حسین علیهالسلام برافراشته شد و نهضت عظیمی علیه یزید آغاز شد.76
یکی از دانشمندان انگلیسی در دایره المعارف قرن 19 فرانسه در مقالهای تحت عنوان «سه شهید» مینویسد: بزرگترین دلیل بر اثبات مظلومیت امام حسین مسلمانها، قربانی دادن بچه شیرخواره بود که در هیچ تاریخی سابقه ندارد که بجه شیرخواری را برای طلب آب بیاورند و آن مردم عوض آب او را طعمه تیر جفا قرار دهند. دکتر ماربین آلمانی و دکتر جوزف فرانسوی و جمع دیگری از مورخین اروپایی همگان در تاریخهای خودشان اعتراف دارند که عملیات امام حسین علیهالسلام و فداکاریش سبب حیات جاوید دین اسلام گردید.77
موریس دوکبری مینویسد: اگر مورخین ما حقیقت این روز (عاشورا) را میدانستند و درک میکردند که عاشورا چه روزی است این عزاداری را مجنونانه نمیپنداشتند زیرا پیروان حسین به واسطه عزادار حسین میدانند که پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند زیرا شعار پیشرو و آقای آنها تن ندادن به ظلم و ستم بود...78 او در ادامه مینویسد: حسین شبیهترین انسان روحانی به حضرت مسیح است ولی مصائب او سختتر و شدیدتر است.79
نیکلسن نویسنده و محقق انگلیسی میگوید: تاریخ نیز بهحق امویان را در این مورد (کشتن امام حسین) محکوم میکند.80
دکتر ژوزف فرانسوی میگوید: میتوان گفت در دو قرن دیگر عدد آنها (شیعیان) بر سایر فرق مسلمانان بیشتر خواهند شد و علت این امر به واسطه سوگواری حسین است، امروز در هیچ نقطه از جهان نیست که برای نمونه دو الی سه نفر شیعه یافت شوند و اقامه عزاداری ننمایند. در بندر مارسی عربی را دیدم که پیرو مذهب تشیع بود و در مهمانخانه جنب اتاق من مسکن داشت، در روز عاشورای حسین بهتنهایی احوالات حسین را میخواند و گریه میکرد و سپس مقداری آش که با شکر و برنج تهیه نموده بود بین فقرا تقسیم مینمود.81
1-3) تعزیه امام حسین و شرکت هندوان. قیام امام حسین علیهالسلام در هندوستان از سوی سه طیف به شدت مورد استقبال قرار گرفت. نخست اهل تحقیق که به محض با خبر شدن از وقوع چنین حادثهای در صدد حقیقت جویی برآمدند و تحقیق درباره عاشورا را آغاز کردند. دوم مصلحان اجتماعی که همیشه در فکر ایجاد اصلاحات در جامعه خود بوده، یا در صدد بودند تا مردم هند را از دست انگلیسیها نجات دهند. اینان در صدد یافتن الگوهای مناسب برای مبارزه با استعمار بودند. در رأس این دسته مهاتماگاندی بوده است که نهضت خود را محصول و معلول مطالعه و تحقیق درباره قیام عاشورا میداند. او صراحتاً اعلام میکند که برای مردم هند چیز تازهای به ارمغان نیاورده بلکه آنچه عرضه میکند نتیجه مطالعات وی درباره عاشورا است. دسته سوم توده مردم است که آنان از زاویه دیگری به قضیه مینگرند به این معنا که امام حسین علیهالسلام و شرکت در مراسم عاشورا را امری متبرک می دانند که باعث میشود آنان به آرامش برسند؛ وحدت و همدلیشان افزایش پیدا کند، بیماریهاشان برطرف شود ونهایتاً این که نزد خدا ارج و منزلت بیشتری پیدا کنند.
از قرن دوازده هجری همه شاعران مسلمان و هندو در این زمینه (عزاداری) طبع آزمایی کردهاند. در قرن سیزده هجری در هند جنوبی و شمالی و بیشتر بلاد شبه قاره رسم عزاداری و روضه خوانی بین شیعیان و سنیها و حتی هندوان معمول بود و شاعران بزرگی ویژه سوزسرایی و مرثیه گویی در لکهنو به زبان اردو پیدا شدند که اشعارشان تا امروز در سراسر هند خوانده میشود... هنوز هم هندوان با مسلمانان در ماتم عاشورا شرکت میکنند، رسم تعزیه و ضریح سازی تا امروز در همه بلاد هند و پاکستان و کشمیر و نپال و بین هندوان آفریقا رواج دارد و بعضی از آنها این مراسم را تا روز هشت ربیع الاول که به روایتی روز شهادت حسن عسکری است ادامه میدهند. در آن روز بانگ سینهزنی و عزاداری خاموش میگردد و به همین جهت آن را «چوب تعزیه» یعنی روز خاموشی نام دادهاند.82
در هندوستان در برابر حسینیه محل تعزیه غالباً آتشی بزرگ میافروزند و آن را «دودبر» گویند. عامه شیعیان و هندوان این آتشدان را از خود تعزیه بیشتر حرمت میگذراند. در برابر آن میایستند و میگریند و نذر و نیاز میکنند یا در آتش میجهند و از میان آن رد میشوند.83
در شهرستانهای مسلمان نشین هند، گورستانی به نام کربلا وجود دارد که معمولاً نزدیک رودخانه است، قبل از روز عاشورا، گورهایی در این کربلاها برای تعزیهها آماده میکنند و بعد از ظهر عاشورا تعزیههای بزرگ در یک ردیف و تعزیههای کوچک را در ردیف دیگر به خاک میسپارند، برای سهولت در دفن آنها ابتدا پایهها و گنبد را از آن جدا میکنند و بعد از دفن آب بسیار بر روی قبر تعزیه میپاشند تا هم زودتر بپوسد و گور برای سال آینده آماده شود و هم یادی از تشنهلبان کربلا شده باشد.84
2-3) امام حسین علیهالسلام نزد مسیحیان. مسیحیان به دلیل شباهتهایی که میان نحوه شهادت امام حسین علیهالسلام و عیسی علیهالسلام یافتهاند، به آن حضرت ارادت ویژهای پیدا کردهاند. امام حسین علیهالسلام و قیام عاشورا در میان مسیحیان نیز در سه حوزه مورد توجه قرار گرفته است:
1)حوزه تحقیق و حقیقت جویی. محققان، نظریه پردازان و حتی روحانیان مسیحی که داعیه حقیقت جویی را داشته و دارند در صدد برآمدند کم و کیف قضیه عاشورا را تحقیق کنند. از این نظر قرنها پیش که اروپاییان با قیام عاشورا آشنا شدند چنین تحقیقاتی به راه افتاد و اندیشمندان زیادی دست به تحقیق زده، آثار برجستهای را خلق کرده، باعث آشنایی بیشتر مسیحیان با امام حسین علیهالسلام و قیام عاشورا شدند. جرجی زیدان، توماس کارلایل، سلیمان کتانی و... از جمله این افرادند. البته این دسته علاوه بر بررسی پدیدار شناختی عاشورا به بررسی توصیفی و تحلیلی آن نیز پرداختهاند.
2)مورخان وآیین دوستان. دسته دیگر از اهل علم مسیحیت عاشورا را از آن جهت مورد توجه و بررسی قرار دادند که عاشورا با آیینها و مراسمی همراه است. لذا برای این دسته جنبههای آیینی عاشورا بیشتر مورد توجه قرار گرفت. البته کسان دیگری در این طیف قرار دارند که آنها به بررسی تاریخ عاشورا و تاریخ این آیینها پرداختهاند.
3)توده مردم. التبه توده مردم مسیحی مخصوصاً مردم کشورهایی که هم مرز مسلمانان بوده و هستند به جنبههای آیینی عاشورا توجه بیشتر کردهاند. اینان البته خود صاحب نظر نبوده بلکه تحت تأثیر صاحب نظر و مطابق نظریههایی که داده شده، اقدام به برپایی مراسمی کردهاند. این گروه عمدتاً تحت تاثیر این نظریه هستند که امام حسین علیهالسلام برای مسلمانان همان کاری را انجام داد که مسیح برای مسیحیان انجام داد. از این جهت بر اساس نظریه فداکاری به برگزاری مراسم خاص عاشورا اهتمام میورزند. از نظر ایشان امام حسین علیهالسلام جان خود را فدا کرد تا مردم مسلمان نجات یابند چنانکه مسیح جان خود را فدا کرد تا مسیحیان نجات یابند. به تعبیر دیگر از نظر ایشان حسین ادامه دهنده راه عیسی علیهالسلام است. بازتاب این نظریه چند امر بود: 1)پیدایش فرقههایی با محوریت عیسی و حسین نظریه فرقه علویان، 2)برگزاری مراسم ویژه شهادت امام حسین علیهالسلام در جاهای مختلف مسیحی نشین. نظیر لبنان و ایران که سخت به مراسم عاشورا توجه دارند. 3)تقویت تقریب میان مسیحیان و شیعیان و افزایش تعلق عالمان مسیحی به تشیع.
گفتنی است که مسیحیان ارمنی ایران در مراسم عاشورا به طور فعال شرکت میکنند. مشارکت ایشان در مراسم عاشوران به اشکال مختلفی است: 1)شرکت در مراسم عاشورا از طریق بر پا کردن تکیههای مستقل یا مشترک با مسلمانان؛ 2)ادای خیرات و انجام نذر و نیاز؛ 3)مشارکت در مراسم عزادار