وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ وَ أَهَمَّتْهُ الْخَطَایَا :
نیایش آن حضرت هنگامی که اندوهگین میشد
اگر تو مرا بیم دهی، چه کسی مرا از تو ایمنی میبخشد، و اگر تو به تنهاییام افکنی، چه کسی به یاریام بر میخیزد، و اگر تو ناتوانم خواهی، چه کسی مرا توانا میگردانَد.
ای معبود من، جز پروردگار کسی پروردهی خود را پناه ندهد، و پیروز است که انسان شکست خورده را امان تواند داد، و تنها جوینده است که میتواند از گریخته دستگیری کند.
ای معبود من، همهی اینها به دستِ قدرت توست، و سرانجامِ هر گریز و فراری جز آستانِ تو نیست. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و گریز مرا پناهی فراهم کن و خواستهام را برآورده ساز.
خدایا، اگر تو روی بزرگوار خود را از من بگردانی، یا فضل بسیارت را از من دریغ فرمایی، یا روزیات را از من بازداری، و یا رشتهی پیوند خود را از من بگسلی، باز هم برای رسیدن به هر یک از آرزوهایم راهی جز تو نمییابم، و به آنچه نزد توست، جز به یاری تو رسیدن نتوانم، که من بندهی تو هستم و در اختیارت، و موی پیشانیام چون زمامِ من در دست توست.
تا فرمان تو هست، مرا فرمانی نیست. حکم تو بر من جاری است. قضای تو در حقّ من، عینِ عدالت است، و مرا یارای آن نیست که خود را فرمانبردار تو نخواهم و قدرتت را نادیده انگارم، و نتوانم خود را محبوب تو سازم و به خشنودی است دست یازم، و به آنچه نزد توست، نخواهم رسید مگر به طاعت و رحمت فراوانت.
ای معبود من، شب را به روز میآورم و روز را به شب میرسانم در حالی که بندهی زبون تو هستم، و جز به یاری تو سود و زیانی به خود نتوانم رساند، و با این سخن علیه نَفْسِ خود گواهی میدهم و به بیچارگیام اعتراف میکنم. پس آنچه را به من وعده فرمودهای، برآورده ساز،و هر چه را به من عطا کردهای به کمال رسان، که من بندهی تهیدستِ زارِ ناتوانِ رنجورِ بیسر و پایِ خوارِ فقیرِ ترسانِ پناهندهی تواَم.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان مکن که در برابر آنچه به من عطا کردهای، به یادت نباشم، و در برابر آنچه به من بخشیدهای، از احسانت غفلت ورزم، و از اجابت دعایم، اگر چه تأخیر افتد، ناامید شوم؛ در هر حال که باشم، در خوشی یا ناخوشی، در سختی یا آسایش، در عافیت یا بلا، در توانگری یا تنگ دستی، در بینوایی یا بینیازی.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و توفیقم ده که در همه حال از تو به نیکی سخن گویم و به ستایشت کمر بندم و سپاسگزار تو باشم، تا به آنچه از دنیا به من عطا کردهای دلخوش نگردم، و برای آنچه از من دریغ داشتهای، اندوهگین نشوم. قلبم را جامهی تقوا بپوشان و تنم را به کاری که بر من میپسندی بگمار، و مرا در برابر آنچه به من روی آورَد، به فرمانبرداری خود مشغول بدار، تا آنچه را تو دشمن میداری، دوست نپندارم، و آنچه را مایهی خشنودی توست، دشمن ندارم.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و قلبم را برای محبت خود تهی گردان، و به یاد کرد خود وادار، و با بیم خویش از ورطهی گناه بیرون آر، و میلش را به سوی خود نیرومند ساز، و آن را به طاعت خود راغب فرما، و در راهی که پیش تو محبوبتر است، به سوی خود روان گردان، و چنان کن که تا زندهام، تنها به آنچه تو داری رغبت نماید.
در این جهان، پرهیزگاری را توشهی راهم ساز، و چنان کن که سرانجام این راه رحمتِ تو باشد، و تنها در آنچه خشنودی تو در آن است وارد شوم، و بهشت تو جایگاه من گردد. مرا نیرویی ده که بار خشنودی تو را به دوش کشم، و چنان کن که تنها به سوی تو بگریزم و به آنچه نزد توست رغبت ورزم، و در دلم انداز که از مردمانِ بد کردار بترسم، و نصیبم کن که با تو و دوستان تو و بندگان فرمانبرت خو بگیرم.
بار منّت هیچ گنهکار و کافر را بر دوش من مگذار، و چنان کن که آنان را بر من حقّ نعمتی نباشد و من به آنان محتاج نگردم، بلکه آرامش جان و دلبستگی و بینیازی و کفایت کارِ من تنها به دستِ تو و بندگان نیکوکارت باشد.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا همنشین و مددکار ایشان قرار ده. بر من منّت گذار که با اشتیاق به سوی تو آیم و کمر به کاری بندم که دوست میداری و مایهی خرسندی توست، که تو بر هر کار توانایی و برآوردن این خواستهها برای تو آسان است.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ الْجَهْدِ وَ تَعَسُّرِ الْأُمُور:ِ
نیایش آن حضرت در هنگام سختی
خدایا، مرا طاقت رنج نباشد، و بر بلا شکیبایی نتوانم، و تاب تحمل درویشی ندارم. پس روزیام را از من مگیر و مرا به آفریدگانت وامگذار. تو خود حاجتم را برآور و خود مرا کفایت کن.
به چشم رحمت خود نگاهم کن و در همهی کارها مرا مدد فرما، که اگر مرا به خود واگذاری، در کار خود فرو مانم و به آنچه مصلحت من در آن است نپردازم، و اگر به آفریدگانت مرا واگذاری، چهرهی خویش درهم کشند، و اگر مرا به نزدیکانم حوالت دهی، ناامید سازند، و اگر چیزی بخشند، اندک و بیخیر باشد و بسیار بر من منت نهند و مرا سرزنشها کنند.
پس خدایا، به فضل خود مرا توانگر ساز، و به عظمت خود مرا بلند مرتبه گردان، و به توانمندی خود مرا گشاده دستی عنایت کن، و با آنچه نزد توست، بینیازم فرما.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از بند حسد رهایی بخش، و از گناهان در پناه آور، و از حرامها بپرهیزان، و مرا بر آنچه نافرمانی توست گستاخ مفرما، و خواهشم را به سوی خود گردان، و مرا به آنچه از تو به من میرسد دلخوش ساز، و به آنچه روزیام کردهای و آنچه به من بخشیدهای و آن نعمت که ارزانیام داشتهای، برکت ده، و مرا در هر حالی، در امان دار، و از نافرمانی نگاه دار، و از چشم بد بپوشان، و از دست دشمنان دور ساز، و در پناه خویش آور و ایمن گردان.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و توفیقم ده که هر چه را بر من لازم گرداندهای و در پیوند با خودت یا آفریدگانت بر من واجب کردهای، به جای آورم، اگر چه تنم از انجام دادن آن ناتوان باشد و نیرویم به سستی گراید و وُسع من بدان نرسد و مال و داراییام تحمل آن نتواند؛ خواه آن وظیفه را به یاد داشته باشم یا فراموشم شده باشد.
ای پروردگار من، آن وظیفه را تو بر عهدهام گذاشتهای و من به اختیار خود از آن غفلت ورزیدهام. اینک تو آن را، از جانب من، از بخشش بیپایان و احسانِ فراوان خویش ادا فرما، که تو بس بینیاز و بخشندهای، تا چیزی از آن بر گردنِ من باقی نماند که بخواهی در روز دیدارت ـ ای پروردگار من ـ به جای آن از نیکیهای من بکاهی یا بر بدیهایم بیفزایی.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا به کاری برانگیز که در راه تو برای آخرتِ خود بدان پردازم، تا آنجا که صدق آن رغبت را در دل خویش احساس کنم و زهد ورزی در کار دنیا خلق و خوی من گردد و از سرِ اشتیاق به نیکیها مبادرت ورزم و از روی هراس از بدیها بپرهیزم، و مرا چنان روشنایی ده که با آن در میان مردم راه بسپرم و در تاریکیها به راه راست روم و تیرگی شکّ و شبهه را بزدایم.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و ترس اندوه عذاب و شوق پاداش موعود را روزیام کن، تا لذت چیزی را که تو را برای آن میخوانم، و غصهی چیزی را که از آن به تو پناه میبرم، دریابم.
خدایا، تو خود میدانی که سامانِ کارِ این جهانِ من در چیست. پس با مهربانی بزرگِ خود به خواستههای من توجه فرما.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و چون از شکر نعمتهایی که در آسودگی و سختی و تن درستی و بیماری به من عطا کردهای، کوتاهی ورزم، حق را روزیِ من فرما تا در هنگامههای بیم و امنیت و خرسندی و خشم و زیان و سود، حقیقت خشنودی و آرامش جان خود را در عمل به آنچه در برابر تو وظیفهی من است، بدانم.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و سینهی مرا از رشک و حسد تهی گردان، تا بر هیچ یک از بندگانت، به سبب احسان تو به ایشان، حسد نبرم؛ آن گونه که اگر ببینم به یکی از بندگان خود در کار دین و دنیا و تن درستی و پرهیزگاری و توانگری و آسودگی، نعمتی دادهای، من نیز از تو و به یاری تو برای خود برتر از آن را آرزو کنم؛ ای که یکتا و بیهمتایی.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در این جهان و آن جهان، در حال خشنودی و خشم، از خطاها به دور دار، و از لغزشها بپرهیزان، تا خشنودی و خشم برای من یکسان باشد، و از تو فرمانبرداری کنم، و خشنودی تو در حقِ دوستان و دشمنان را بر خشم و خشنودی خویش ترجیح دهم؛ آن گونه که دشمنم از جور من در امان مانَد و دوستم از هواخواهی ناحقّ من ناامید شود.
و مرا از کسانی قرار ده که هنگام آسودگی، تو را مخلصانه میخوانند؛ آن سان که بیچارگانت هنگام درماندگی. آری، تو ستوده و بزرگواری.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا سَأَلَ اللَّهَ الْعَافِیَةَ وَ شُکْرَهَا :
ان دار .انک عزیز قدیر.
نیایش آن حضرت در طلب تن درستی
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا تن درستی بخش؛ تن درستیای که مرا بس باشد و شفابخش و چیره بر هر بیماری، و روز افزون باشد و در تنِ من تن درستی زاید؛ تن درستی در این جهان و آن جهان.
بر من منّت گذار و سلامت و امنیت و بیعیبی در دین و بدن، و دل آگاهی و پیشرفت و استواری در کارها، و دلواپسی و ترس از خود را به من عطا فرما، و نیرویی ده که با آن به فرمان تو به راه طاعت روم و از آنچه مرا از آن باز داشته ای، بپرهیزم.
خدایا، بر من منّت گذار که تا آن زمان که زندهام میداری، در این سال و هر سالِ دیگر، حج و عمره بگزارم و قبر فرستادهات ـ که درود و رحمت و برکات تو بر او خاندانش باد ـ و قبر خاندانش را ـ که بر ایشان سلام باد ـ زیارت کنم. آن زیارت را زیارتی پذیرفته و شایستهی پاداش قرار ده که از چشم تو نمیافتد و نزد تو اندوختهای برای من است.
ستایش خود و سپاس خود ویاد و ثنای نیک خود را بر زبانم جاری ساز، و قلبم را گنجایش فهم هدفهای دین خود عنایت کن.
من و فرزندانم را از گزند شیطانِ رانده شده در پناه خود گیر، و از آسیب هر گزندهی زهردارِ غیر کُشنده و کُشنده، و هر بیم و بلا، و چشم بد، و گزند هر شیطان سرکش و سلطان ستمگرِ کینهتوز و خودکامهی زود خشم، و گزند هر ناتوان و نیرومند، و هر فراپایه و فرومایه، و هر خُرد و بزرگ، و هر دور و نزدیک، و گزند هر کس، از جنّیان و آدمیان، که با فرستادهی تو و خاندانِ او به دشمنی برخاستهاند، و هر جنبدهای که سرنوشتش به دست توست، در امان دار، که تو بر راه راستی.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و هر کس بدِ مرا خواهد، نیّتش را بگردان ونیرنگ او را از من به دور دار و آسیبش از من دفع نما و فریبکاری او را به خودش برگردان.
در برابر او سدّی بساز تا چشمش مرا نبیند و گوشش درباره ی من هیچ نشنود، و هنگام یاد کردنِ من، راه دلش را محکم ببند، و زبانش را در وقت سخن گفتن از من لال کن، و سرش را فرو کوب، و عزّتش را به خواری افکن، و قهر و قدرتش را در هم شکن، و گردنش را به ذلّت فرود آر، و شکوهش را تباه ساز، و مرا از همهی آسیبها و بدیها و سخن چینیها و ریشخندها و عیبجوییها و بدگوییها و رشک بردنها و دشمنیها و دامها و کمندها و پیادگان و سواران او در امان دار، که تو گرامی و توانایی.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لِأَبَوَیْهِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ :
نیایش آن حضرت در حقّ پدر و مادرش
خدایا، پدر و مادر مرا نیز به بزرگداشت و درود خویش مخصوص گردان. ای مهربانترین مهربانان.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و در دلم انداز که هر وظیفه را که در برابر ایشان بر عهدهی من است، بشناسم، و آگاهی از آن وظیفه را، به کمال، در من فراهم آر، و چنان کن که آنچه را به من الهام کردهای، به کار بندم، و توفیق ده تا آنچه بینش آن را به من دادهای، به جای آورم، و چیزی از آنچه به من آموختهای، فرو نگذارم، و اعضای بدنم از پرداختن به آنچه مرا الهام کردهای، در نمانَد.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست؛ همچنان که ما را به وجود او شرافت بخشیدی. بر محمد و خاندانش درود فرست؛ آن گونه که به برکت وی برای ما حقی بر دیگر مردمان واجب کردی.
خدایا، چنان کن که من از پدر و مادرم چنان بیم نمایم که از پادشاه خودکامه، و به آن دو همچون مادری بس مهربان و دلسوز نیکی کنم، و فرمانبرداری از پدر و مادر و نیکی کردنِ من در حقّ ایشان را برای من از خواب در چشم خواب آلودگان شادیآورتر، و از آب خنک در کام تشنگان گواراتر ساز، تا خواهش ایشان را بر خواهش خود ترجیح دهم، و خرسندی آنان را بر خرسندی خود مقدم دارم، و نیکی آن دو در حق خودم را بسیار بینم، اگر چه اندک باشد، و و نیکی خود در حق آنان را اندک بینم، اگر چه بسیار بُوَد.
خدایا، آوای مرا در برابر ایشان نرم و آهسته گردان، و سخنم را خوشایندشان ساز،و مرا با آن دو نرمخو کن، و مرا دلسوز ایشان قرار ده، و چنان کن که با آنان خوش رفتار و غمخوار شوم.
خدایا، آن دو را، به پاس آن که پرورشم دادهاند، نیک پاداشی ده، و چون مرا عزیز و گرامی داشتهاند، ثوابی بزرگ عطاشان کن، و در مقابل حفظ و حمایتِ من در خُردی، جانب ایشان را نگاه دار.
خدایا، هر آزاری که از من به آن دو رسیده، و هر ناپسندی که از من در حقّ ایشان سر زده، و هر حقی از آن دو را که من تباه کردهام، همه را سبب آمرزش گناهانشان و بلندی مرتبهشان و افزونی حَسَناتشان قرار ده؛ ای آن که بدیها را به چندین برابر نیکیها دگرگون میسازی.
خدایا، اگر پدر و مادرم با من به تندی سخن گفتند و رفتار نابجایی کردند، یا حقی از من تباه نمودند و یا در وظیفهی خویش در قبال من کوتاهی ورزیدند، من همهی خطاهای ایشان را بخشیدم و با این کار بزرگشان داشتم. از تو میخواهم که آن دو را، به سبب آنچه در حقّ من کردهاند، گرفتار نسازی، که من در خیرخواهی ایشان تردید ندارم و نمیپذیرم که در خوبی کردن به من درنگ کرده باشند، و دلگیر نیستم که آن دو کارهای مرا عهدهدار بودهاند، ای پروردگار من؛
زیرا گزاردن حق ایشان بر من واجبتر است، و نیکی آن دو با من دیرینهتر، و منّتشان بر من بیشتر از آن که بخواهم آنان را به عدالت قصاص کنم، یا آن کنم که آنان کردهاند. ای معبود من، اگر چنین کنم، پس آن روزهای بسیار که در پرورش من سر کردهاند و آن همه سختی که در نگه داریِ من به جان خریدهاند و آن همه رنج و ناداری که بر خود روا داشتهاند تا من در آسایش به سر برم، چه خواهد شد؟
نه، هرگز نتوانند همهی حق خود را از من دریافت کنند، و من نیز نتوانم حق ایشان بر خود را به شایستگی بگزارم و وظیفهی خدمتگزاری به آن دو را به جای آورم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و یاریام فرما ـ ای بهترین کسی که همه از او مدد خواهند ـ و توفیقم ده ـ ای راهنماتر کسی که بدو روی آورند ـ و در آن روز که «هر کس به سبب آنچه کرده است، پاداش بیند و بر ایشان ستم نرود»، مرا از کسانی قرار مده که پدران و مادران خود را نافرمانی کردهاند.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و پدر و مادر مرا به برترین پاداشی که ویژهی پدران و مادران بندگان مؤمن خود کردهای، ویژه گردان، ای مهربانترین مهربانان.
خدایا، چنان کن که پس از هر نماز خود، و در هر زمان دیگری از شب، و در هر ساعتی از روز، به یاد آنان باشم.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا به سبب دعایم در حق ایشان بیامرز، و از آنان به سبب نیکیهایی که در حق من میکنند، درگذر؛ گذشت و آمرزشی بایسته. و به شفاعت من، از آن دو خشنود باش؛ خشنودیای بکمال و شایسته. و با گرامی داشت خود، آنان را به سرای رستگاری و سلامت وارد کن.
خدایا، اگر آمرزش تو پیش از من به ایشان رسیده است، پس آن دو را شفیع من گردان، و اگر آمرزش تو پیش از آن دو به من رسیده است، پس مرا شفیع ایشان کن، تا به لطف و مهربانی تو در خانهی گذشت و بخشش تو و در منزل آمرزش و رحمت تو گردهم آییم، که تو دارای بخشش بزرگ و نعمت فراوان هستی، و تو مهربانترین مهربانانی.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لِوُلْدِهِ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ :
نیایش آن حضرت در حقّ فرزندانش
ای معبود من، به خاطر من، آنان را در زندگی کامیاب ساز و عمرشان را طولانی کن. فرزندانشان را بپروران و ناتوانشان را توانا گردان. جسمشان و دینشان و خویِشان را به سلامت دار، و جان و تنشان، و هر کارشان را که به من مربوط است، از هر گزندی در امان دار، و روزیِ آنان را به دست من فراوان و پیوسته گردان،
و آنان را نیکوکارانِ پرهیزگار، صاحبان بینش و پند پذیرانِ سر به راه خود قرار ده که دوستدار و نیک خواهِ یارانت، و دشمن و کینهجوی دشمنانت باشند. چنین باید ای پروردگار هستیها.
خدایا، بازوی مرا به وجود فرزندانم توانا کن، و ناراستی کار مرا به راستی آور، و خاندانِ مرا فزونی بخش، و بزم مرا به وجود ایشان بیارای، و نام مرا به آنان زنده بدار، و در نبودِ من کارم را به دست فرزندانم سامان ده، و یاریام کن که با مدد ایشان به خواستههای خود برسم. چنان کن که آنان با من دوست و مهربان باشند، و با راستی و درستی روی دل به سوی من آورند و فرمان من برند و از نافرمانان و بد رفتاران و مخالفان و خطاکاران نباشند.
و مرا یاری فرما که فرزندانم را بپرورم و ادب نمایم و به آنان مهربانی کنم، و افزون بر ایشان، به من فرزندانِ پسر عطا فرما و این را مایهی خیر من قرار ده، و همهی آنان را، در آنچه از تو میخواهم، یاور من گردان.
من و فرزندانم را از گزند شیطان رانده شده در امان دار؛ زیرا تو ما را آفریدهای و به نیکی فرمان دادهای و از بدی باز داشتهای و به پاداش فرمانهای خود وعده فرمودهای و از کیفر آنها ترساندهای؛ آن گاه برای ما دشمنی پدید آوردهای که ما را به نیرنگ میفریبد. شیطان را چنان بر ما چیرگی دادهای که ما را بر او بدان پایه چیره نگرداندهای. در خانهی دلهای ما جایش دادهای و در گذرگاه خونِ ما روانش ساختهای. اگر ما از او غفلت کنیم، او از ما غافل نخواهد شد. اگر ما فراموشش کنیم، او ما را فراموش نکند. ما را از کیفر تو آسوده خاطر میسازد و از غیر تو میترساند.
اگر آهنگ کاری زشت کنیم، ما را بر آن دلیر میسازد، و اگر آهنگ کاری نیک کنیم، ما را از آن باز میدارد. خود را با خواهشهای گناه آلود با من رو به رو میسازد و پرچمهای شبهه را بر میافرازد. وعدهمان میدهد به دروغ، و آرزومندمان میکند بینتیجه. اگر تو نیرنگش را از ما نگردانی، گمراهمان کند، و اگر تو ما را از تبهکاریهایش ایمن نسازی، بلغزاندمان.
خدایا، به دست قدرت خود چیرگیاش را از ما بردار، تا با دعای فراوان به درگاهت راه ما را بر او بربندی و به یاری تو از نیرنگش مصون مانیم.
خدایا، هر چه از تو خواهم، عطایم کن، و هر نیاز که دارم، برآورده ساز، و اجابتی را که خود ضمانت آن کردهای، از من دریغ مفرما، و دعایم را از رسیدن به پیشگاه خودت باز مدار؛ زیرا خود مرا به دعا فرمان دادهای. همهی آنچه را در این جهان و آن جهان مایهی اصلاح کار من است، به من ارزانی کن؛ چه آنها که بر زبان آوردهام و چه آنها که از خاطر بردهام، آشکار کردهام یا نهان داشتهام، پیش هر کس گفتهام یا از همه پنهان گذاشتهام.
چنان کن که در همهی این حالات، تنها از تو نیاز خواهم و از شایستگان باشم و با درخواست کردن از تو، از کام یافتگان به شما آیم. و با توکل بر تو از کسانی باشم که نعمت خود را از آنان دریغ نکردهای،
و از کسانی قرارم ده که پناه جستن به تو خوی ایشان است، و از معامله با تو سود بسیار بردهاند، و به قهر و قدرت تو در امان ماندهاند، و از فضل تو بسا روزی حلال یافتهاند، و از بخشش بسیار و کرم تو در کار خود به گشایش رسیدهاند، و به لطف تو از خاک ذلّت به بلندای عزّت فرا رفتهاند، و از دست ستم به دامان عدل تو گریختهاند، و در پناه رحمت تو از بلا رها شدهاند، و با توانگری تو از تنگ دستی به بینیازی راه جستهاند، و با پرهیزگاری، از گناهان و لغزشها و خطاها در امان ماندهاند، و با اطاعت از تو به نیکی و پایداری در راه حق و راستی موفق گشتهاند، و به نیروی تو میان ایشان و گناهان حجابی پدید آمده است که هیچ گناهی را مرتکب نمیشوند، و در پناه تو آسوده میزیَند.
خدایا، این همه را به توفیق و رحمت خود به ما ارزانی کن، و ما را از عذاب آتش امان ده، و همانند آنچه را من برای این جهان و آن جهانِ خود و فرزندم از تو درخواست کردهام، به همهی مردان و زنان مسلمان و با ایمان عطا فرما، که تو نزدیکی و اجابت کننده، شنوایی و دانا، بخشندهای و آمرزگار، دلسوزی و بس مهربان.
ما را در این جهان و آن جهان خیر و نیکی عطا کن و از شکنجهی آتش نگاه دار.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لِجِیرَانِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ إِذَا ذَکَرَهُم :
نیایش آن حضرت برای همسایگان و دوستانش
و توفیقشان ده که سنّت و آیین تو را برپا دارند و رفتارهای نیکو را که تو فرمودهای، فرا گیرند: ناتوانانِ خود را مدد رسانند و نیازشان را برآورده سازند؛ از بیماران خود عیادت کنند؛ راهجویانشان را هدایت نمایند؛ مشورت کنندگان را اندرز دهند؛ به پیشواز مسافران خویش روند؛ رازهایشان را پنهان کنند؛ کاستیهایشان را بپوشانند؛ ستم دیدگان خود را یاری رسانند؛ آنان را در زندگی خود شریک کنند؛ دارایی و بخششهای خود را از دیگران دریغ نورزند؛ و آنچه را بایسته است، به ایشان ببخشند، پیش از آن که نیاز خواهند.
خدایا، مرا بر آن دار که رفتار همسایگان و دوستانِ بدکردار خود را به نیکی پاسخ دهم و از ستگرشان درگذرم، بیآن که به ایشان ستم نمایم، و دربارهی همهشان گمانِ نیک بَرَم و جملگی آنان را با مهربانی و نیک مدد رسانم. به خاطر پاک دامنی دیده از ناروای آنان بربندم، و از سَرِ فروتنی، با ایشان به نرمی رفتار کنم، و دلسوز بلا دیدگانشان باشم. در نبودشان مهر آنان را در قلبم نگه دارم و از سرِ خیرخواهی بقای نعمت را برای آنان دوست بدارم. هر چه را برای خویشان خود میخواهم، برای آنان نیز بخواهم، و هر حقی را که برای نزدیکانِ خود نگه میدارم، برای آنان هم نگه دارم.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان کن که آنچه من برای ایشان خواستهام، آنان نیز همانند آن را برای من خواستار شوند. از نیکوترین بهرهها که نزد ایشان است، مرا ارزانی کن، و بینش آنان را فزونی ده تا حقّ مرا به نیکی بگزارند و فضل مرا پیشتر بشاسند، تا ایشان به وسیلهی من به نیک بختی رسند و من به وسیلهی ایشان. دعایم را به اجابت رسان. ای پروردگار هستیها.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لِأَهْلِ الثُّغُور :
نیایش آن حضرت دربارهی مرزبانان
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و بر شمار مرزبانان بیفزا، و سلاحهایشان را برنده و کاری ساز، و از همه طرف پاسشان بدار، و پیرامونشان را از نفوذ دشمن حفظ فرما. پیوند آنان را محکم ساز، و خود، کارهاشان را به سامان کن، و توشهی آنان را پی در پی برسان. سنگینیِ وظیفهی مرزبانی را تو خود بر ایشان سَبُک گردان. آنان را بر دشمنانشان پیروزی ده و بازویشان را قوی فرمای و با شکیبایی مدد نمای و چنان کن که نیرنگ دشمن را نیک بشناسند و پاسخ گویند.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و به مرزبانان آنچه را نمیشناسند بشناسان، و آنچه را نمیدانند بیاموز، و چشم دلشان را بدانچه نمیبینند بینا ساز.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست. و چون با دشمن رو به رو شوند، یاد این دنیای پر نیرنگِ فریبنده را از خاطر آنان ببَر و اندیشهی مال فتنه انگیز را از دلهایشان بزدای. بهشت را پیش چشم ایشان تجسّم بخش و آن خانههای جاوید و جاهای نیکوی و سیه چشمانِ خوب روی و جویهای سرشار از نوشیدنیهای مختلف و درختان گرانبار از میوههای گوناگون که برای آنان مهیّا کردهای به ایشان بنمای، تا هیچ یک آهنگِ پشت کردن به دشمن نکنند و اندیشهی گریختن از هماورد خود را در سر نپرورند.
خدایا، بدین وسیله دشمنانشان را فراری ده، و چنگال قدرت او را از سرشان بردار، و میان دشمنان و سلاحهاشان جدایی افکن، و بند دلهای آنان را بگسل، و آذوقهشان را از ایشان دور گردان، و در میانهی راه سرگشتهشان فرما و از جادّهی مقصود گمراهشان کن. راه کمک را بر آنان ببند و شمارشان را اندک ساز و قلبهاشان را از ترس بیاکَن و آنان را از دست گشودن [بر جان و مال مسلمانان] بر حذر دار، و زبانشان را از گفتن فرو بند، و چنان شکستی نصیبشان فرما که دنبالههاشان پراکنده شوند و آیندگانشان عبرت گیرند، و چنان خوارشان ساز که دیگر هیچ لشکری در جنگیدن با مسلمانان طمع نکند.
خدایا، زنانشان را نازا کن، و آب پشت مردانشان را بخشکان، و نسل چارپایان سواری و شیرده آنان را برانداز. آسمانشان را از باریدنِ قطرهای باران، و زمینشان را از رویاندن بوتهای گیاه باز دار.
خدایا، بدین وسیله، بر نیرو و تدبیر مسلمانان بیفزای، و شهرهایشان را استواری و داراییشان را فزونی بخش. خاطرشان را از دشمن آسوده گردان تا به جای پیکار با وی، تو را پرستش کنند و با تو خلوت نمایند، تا [مردمِ] سراسر زمین جز تو را نپرستند و جز در برابر تو پیشانی بر خاک نسایند.
خدایا، مسلمانانِ هر بخش از سرزمین اسلامی را برای جنگ با مشرکانی که در برابر آناناند برانگیز، و ایشان را به صفهای پی در پی فرشتگانت مدد فرمای که دشمنان مشرک را تا آن جا که خاک زمین به پایان میرسد، با کشتن و اسیر کردن فراری دهند، یا مشرکان اعتراف کنند که تویی آن خدایی که جز تو معبودی نیست، یکتایی و انباز نداری.
خدایا، همهی دشمنان خود را در هر گوشه و کنار که هستند، چنین سرانجامی ده: از هند و روم و ترکستان و خزر و حبشه و نوبه و زنگبار و سرزمین سقالبه و دیالمه گرفته تا دیگر امتهای مشرک که نام و نشانشان بر ما پوشیده است، حال آن که تو خود یکایک ایشان را میشناسی و با قدرت خود بر آنان احاطه داری.
خدایا، مشرکان را به خودشان مشغول دار تا به مرزهای سرزمینهای اسلامی دست طمع نگشایند. از شمار ایشان بکاه تا از شمار مسلمانان نکاهند، و جمعشان را پراکنده ساز تا بر ضدّ مسلمانان متّحد نشوند.
خدایا، دلهای مشرکان را از آرامش، و بدنهاشان را از نیرو تهی گردان. و تدبیر و چارهسازی را از یادشان ببر. آنان را هنگام نبرد با مردان مسلمان به ضعف و سستی دچار کن، و از در افتادن با دلیرانِ لشکر اسلام بترسان. سپاهی از فرشتگان را با عذاب خود بر ایشان بفرست، آن گونه که در جنگ بدر فرستادی، تا ریشهی زندگیشان را برکنی و برتری و قدرتشان را از میان ببری و جمعشان را پراکنده سازی.
خدایا، آبهایشان را به وبا و خوراکهایشان را به دردهای بیالای، و شهرهایشان را در زمین فرو بَر، و بر سرزمینشان بلاهای پی در پی ببار، و آن را به قحطی و خشکسالی گرفتار فرمای، و خواربار آنان را در بیبارانترین و دورترین زمینها قرار ده. قلعههای زمین را جان پناه آنان مساز، و ایشان را به گرسنگی مدام و بیماری دردناک مبتلا گردان.
خدایا، هر جنگجوی اهل آیین تو که با مشرکان در جنگ است ـ و هر مجاهد پیرو سنّت تو که با ایشان به جهاد برخاسته تا دین تو برتری یابد و حزب تو تواناتر گردد و بهرهی تو کاملتر شود ـ کارهای او را آسان کن و هر چه خواهد برایش آماده ساز و خود پیروزیاش را بر عهده گیر. او را یارانی شایسته بخش و پشتش را محکم گردان و درآمد زندگیاش را فراوان کن و از نشاط و سرزندگی برخوردارش فرما. سوز اشتیاق او به خاکِ وطن را در دلش فرو بنشان و او را از اندوه تنهایی بِرهان و اندیشهی زن و فرزند را از خاطرش بزدای.
راهش نمای که آهنگ کار نیک کند، و خود، تن درستیاش را بر عهده گیر، و همواره سلامتش بدار، و ترس را از دلش بیرون کن، و به او دلیری بخش و سرسختی عطا فرما. او را به یاری خود قوی گردان، و شیوههای جهاد و سنتهای خود را به او بیاموزان، و در قضاوت راه صواب را پیش پایش بگذار، و او را از ریاکاری برکنار دار، و از هوسِ نام و آوازهجویی خالص گردان، و اندیشه و یادکرد و جنبش و آرامش وی را در راه خود و برای خود قرار ده.
هرگاه با دشمن تو و دشمن خود رو در رو شود، آنان را در چشم او اندک بنمای و شکوهشان را در دل او خُرد و ناچیز بدار. او را بر آن چیره گردان و آنان را بر او چیره مگردان. اگر نیک بختی را پایان زندگیاش قرار دادهای و خواستهای که شهادت سرانجام او باشد، پس شهادتش را به وقتی انداز که دشمنانت را نابود ساخته یا به اسارتی سخت درآورده و مرزهای سرزمینهای اسلامی آرامش یافته است و دشمنانِ تو پشت داده و گریختهاند.
خدایا، هر مسلمانی را که در نبودن جنگجو یا مرزبانی، در سرای او کارهای زندگیاش را سامان میبخشد و بازماندگان او را سرپرستی میکند، یا او را با بخشی از دارایی خود یاری میدهد، یا به ساز و برگ جنگی مدد میرساند، یا او را بر جهاد بر میانگیزد، یا به دعای خیرش بدرقه میکند، و یا در نبودن او حرمتش را نگه میدارد، به او پاداشی هم اندازهی پاداش آن جنگجو و مرزبان عطا فرما، و کار او را در همین دنیا جزایی ده که با آن سود کاری را که از این پیش کرده است، و شادمانی نیکوکاری خود را، به زودی به چنگ آورد، و چون مدت عمرش به پایان رسد، آن بخششی که برای او پیوسته گرداندهای و احسانی که آماده ساختهای، نصیبش گردد.
خدایا، هر مسلمانی که دل نگران کارِ اسلام است و گرد آمدن مشرکان بر ضدّ مسلمانان او را اندوهگین میسازد، و چون خواهش جنگ در دلش پدید آید یا عزمِ جهاد کند، ضعف و سستی زمینگیرش سازد، یا تنگ دستی او را به درنگ وادارد، یا رویداد دیگری عزم او را واپس انداز، و یا چیزی میان او و تصمیمش دیوار شود، نام او را در زمرهی عابدان بنگار و او را پاداش مجاهدان ببخش و در زمرهی شهیدان و نیکان درآور.
خدایا، بر محمد، بنده و فرستادهات، و بر خاندانِ محمد درود فرست؛ درودی برتر از همهی درودها و بالاتر از همهی سلامها؛ درودی که زمانش به پایان نرسد و رشتهی شمارِ آن از هم نگسلد؛ درودی همچون کاملترین درودها که از این پیش، بر یکی دیگر از دوستانت فرستادهای، که تو خدای نعمت بخش و ستودهای، آن نخست آفریدگار و باز آفرینندهی هستیها، و هر چه خواهی همان کنی.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ مُتَفَزِّعاً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ :
نیایش آن حضرت هنگام پناه جستن به درگاه خدا
و با تمام وجودم به تو روی آوردهام،
و از آن کس که خود نیازمند احسانِ توست، رویِ حاجت برگرداندهام،
و از آن کس که از فضل تو بینیاز نیست، خواهش خود را پس گرفتهام،
و دانستهام که نیاز خواهیِ انسانِ نیازمند از نیازمندی دیگر، نشانهی کم خردی و کج اندیشی است.
ای معبود من، چه بسیار دیدهام مردمی را که از غیر تو عزّت طلبیدهاند و ذلّت نصیبشان شده است؛ و توانگری را نزد دیگران جستهاند و به تنگ دستی رسیدهاند؛ و هوسِ سربلندی کردهاند و به سر افکندگی دچار آمدهاند.
با دیدن این نمونهها، انسان دور اندیش، از امید بستن به دیگران در امان میماند، و عبرت گرفتن او را توفیق بندگی میدهد، و برگزیدن حق او را به راه صواب میکشاند.
ای سرور و آقای من، تنها تویی که درگاهت سرای حاجت خواهیِ من است، نه هر کسی که از او چیزی خواهند؛ و تنها تویی که حاجتم را برآورده میسازی، نه هر کسی که از او خواهشی طلبند.
پیش از آن که دیگری را بخوانم، تنها تو را میخوانم و بس؛ در حالی که تنها امیدم تویی، و در دعای من، کسی همشأن و همراه تو نیست، و ندای من، دیگری را با تو در بر نمیگیرد.
ای معبود من، تو با وجود صفات گوناگون، یگانه و یکتایی، و تنها تو دارای آن نیروی نفوذ ناپذیر هستی. کمالِ توانایی و نیرومندی برای توست. والا خداوند و بلند مرتبهای.
هر کسی جز تو در زندگیاش مستحقّ ترحّم است؛ در کارِ خود بیاختیار، و در هر حالِ خویش بیچاره است؛ از حالی به حالی دگرگون میشود و صفتهای گوناگون میپذیرد.
[خدایا] تو برتر از آنی که همتا و هم توانی داشته باشی، و بزرگتر از آن که تو را مثل و مانندی باشد، پاک و منزّهی و جز تو معبودی نیست.
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا قُتِّرَ عَلَیْهِ الرِّزْق :
نیایش آن حضرت هنگامی که روزی بر او تنگ میشد
پس بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را یقینی درست عطا فرما که با آن از رنج طلب بیاساییم، و اطمینانی خالص به ما ببخش که دشواریِ کارها را از ما بردارد.
آن وعدهای را که در وحی بر پیامبرت آشکارا بیان داشتهای و در پی آن در کتاب خود بدان سوگند یاد کردهای، سبب قرار ده تا دل مشغولی ما را به رزقی که خود آن را بر عهده گرفتهای، و کاری که سامان دادن آن را ضمانت کردهای پایان دهد.
تو خود گفتهای، و گفتهی تو راستترین گفتار است، و سوگند خوردهای، و سوگند تو راستترین سوگند است، که «روزیتان و آنچه به شما وعده داده میشود، در آسمان است.»
و آن گاه فرمودهای: «سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این سخن حق است، مثل آن سخن که میگویید.»
پیامبر مکرم اسلام (ص) |
1ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - : لا تُضَیِّعُوا صَلاتَکُمْ، فَإنَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلاتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ کانَ حَقّاً عَلی اللّهِ أنْ یُدْخِلَهُ النّارَ مَعَ الْمُنافِقینَ. «وسائل الشّیعة، ج 4، ص 30» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: نماز را سبک و ناچیز مشمارید، هر کس نسبت به نمازش بی اعتنا باشد و آنرا سبک و ضایع گرداند همنشین قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند است که او را همراه منافقین در آتش داخل نماید. 2ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : مَنْ مَشی إلی مَسْجِد مِنْ مَساجِدِ اللّهِ، فَلَهُ بِکُّلِ خُطْوَة خَطاها حَتّی یَرْجِعَ إلی مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَنات، وَ مَحی عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئات، وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجات. «وسائل الشّیعة، ج 5، ص 201» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: هر کس قدمی به سوی یکی از مساجد خداوند بردارد، برای هر قدم ثواب ده حسنه می باشد تا برگردد به منزل خود، و ده خطا از لغزش هایش پاک می شود، همچنین در پیشگاه خداوند ده درجه ترفیع می یابد. 3ـ بَیْنَما رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - جالِسٌ فِی الْمَسْجِدِ، إذْدَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ یُصَلّی، فَلَمْ یُتِمَّ رُکُوعَهُ وَ لا سُجُودَهُ، فَقالَ: نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرابِ، لَئِنْ ماتَ هذا وَ هکَذا صَلوتُهُ لَیَمُوتُنَّ عَلی غَیْرِ دینی. «وسائل الشّیعة، ج 4، ص 31، ح 4434» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: رسول خدا - صلی الله علیه وآله - در مسجد نشسته بود که شخصی وارد شد و مشغول خواندن نماز شد و رکوع و سجودش را کامل انجام نمی داد و عجله و شتاب می کرد. حضرت فرمود: کار این شخص همانند کلاغی است که منقار بر زمین می زند، اگر با این حالت از دنیا برود بر دین من نمرده است. 4ـ قالَ رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - لِعَلی - علیه السلام - : أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظیر لی إلاّ أنْتَ، وَ لا مِثْلَ لَکَ إلاّ أنَا. «تفسیر البرهان، ج 4، ص 184» رسول خدا - صلی الله علیه وآله - به امام علی - علیه السلام - فرمود: من رسول خدا هستم، که از طرف او تبلیغ و هدایت می نمایم; و تو وجه اللّه می باشی، که امام و مقتدای (بندگان خدا) خواهی بود، پس نظیری برای من وجود ندارد مگر تو; و همانند تو نیست مگر من.
27ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لا دینَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّی لا یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ. «وسائل الشّیعة، ج 16، ص 122، ح 21139» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمنی را که ضعیف و بی دین است، سؤال شد: مؤمن ضعیف و بی دین کیست؟ پاسخ داد: کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند. 28ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِیءُ الْخَطیئَةَ، کَما تُطْفِیءُ الماءُ النّارَ، وَ تَدْفَعُ سَبْعینَ باباً مِنَ الْبَلاءِ. «مستدرک الوسائل، ج 7، ص 184، ح 7984» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: صدقه ای که محرمانه و پنهانی داده شود سبب پاکی گناهان می باشد، همان طوری که آب، آتش را خاموش می کند، همچنین صدقه هفتاد نوع بلا و آفت را بر طرف می نماید. 29ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمی مِنَ الطَّعامِ مَخافَةَ الدّاءِ، کَیْفَ لایَحْتمی مِنَ الذُّنُوبِ، مَخافَةَ النّارِ. «بحارالأنوار، ج 70، ص 347، ح 34» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: تعجّب دارم از کسانی که نسبت به خورد و خوراک خود اهمیّت می دهند تا مبادا مریض شوند ولیکن اهمیّتی نسبت به گناهان نمی دهند و باکی از آتش سوزان جهنّم ندارند. 30 ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : حُبُّ الْجاهِ وَ الْمالِ یُنْبِتُ النِّفاقَ فِی الْقَلْبِ، کَما یُنْبِتُ الْماءُ الْبَقْلَ. «تنبیه الخواطر، ص 264» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: علاقه نسبت به ریاست و ثروت سبب روئیدن نفاق در قلب و درون خواهد شد، همان طوری که آب و باران سبب روئیدن سبزیجات می باشند. 31ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : مَنْ اَصابَ مِنْ إمْرَأة نَظْرَةً حَراماً، مَلاَاللّهُ عَیْنَیْهِ ناراً. «مستدرک الوسائل، ج 14، ص 270، ح 16685» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: هرکس نگاه حرامی به زن نامحرمی بیفکند، خداوند چشم های او را پر از آتش می گرداند. 32ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : حَسِّنُوا أخْلاقَکُمْ، وَ ألْطِفُوا جیرانَکُمْ، وَ أکْرِمُوا نِسائَکُمْ، تَدْخُلُوا الْجَنّةَ بِغَیْرِ حِساب. «أعیان الشّیعة، ج 1، ص 301» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: رفتار و اخلاق خود را نیکو سازید، نسبت به همسایگان با ملاطفت و محبّت برخورد نمائید، زنان و همسران خود را گرامی دارید تا بدون حساب وارد بهشت گردید. 33ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : اَلْمَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ، فَلْیَنْظُر أحَدُکُمْ مَنْ یُخالِطُ. «بحارالأنوار، ج 71، ص 192، ح 12» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: انسان بر روش و اخلاق دوستش پرورش می یابد و شناخته می شود، پس متوجّه باشید با چه کسی دوست و همنشین می باشید. 34ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : اَلصَّدقَةُ بِعَشْر، وَ الْقَرْضُ بِثَمانِیَةَ عَشَرَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِأرْبَعَةَ وَ عِشْرینَ. «مستدرک الوسائل، ج 7، ص 194، ح 8010» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: پاداش و ثواب دادنِ صدقه ده برابر درجه، ودادن قرض الحسنه هیجده درجه، و انجام صله رحم بیست و چهار درجه افزایش خواهد داشت. 35ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : لا یَمْرُضُ مُؤْمِنٌ وَ لا مُؤْمِنَةٌ إلاّ حَطّ اللّهُ بِهِ خَطایاهُ. «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 66، ح 1422» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: هیچ مؤمن و مؤمنه ای مریض نمی گردد مگر آن که خطاها و لغزش هایش پاک و بخشوده می شود. 36ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : مَنْ وَقَّرَ ذا شَیْبَة فِی الاْسْلامِ أمَّنَهُ اللّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیامَةِ. «الکافی، ج 2، ص 658، ح 3» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: هر کس بزرگ سال مسلمانی را گرامی دارد و احترام نماید، خداوند او را در قیامت از سختی ها و مشکلات در أمان می دارد. 37ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : کُلُّ عَیْن باکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ إلاّ ثَلاثَ أعْیُن: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، وَ عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ، وَ عَیْنٌ باتَتْ ساهِرَةً فی سَبیلِ اللّهِ. «ثواب الأعمال، ص 211، ح 1» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: تمامی چشم ها در روز قیامت گریانند، مگر سه دسته: 1 ـ آن چشمی که به جهت خوف و ترس از عذاب خداوند گریه کرده باشد. 2 ـ چشمی که از گناهان و موارد خلاف بسته و نگاه نکرده باشد. 3 ـ چشمی که شبها در عبادت و بندگی خداوند متعال بیدار بوده باشد. 38ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : سادَةُ النّاسِ فِی الدُّنْیا الأسْخِیاء، سادَةُ النّاسِ فِی الاخِرَةِ الاْتْقِیاء. «أعیان الشّیعة، ج 1، ص 302» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: سرور و سیّد مردم در دنیا افراد سخاوتمند خواهند بود، و سیّد و سرور انسان ها در قیامت پرهیزکاران می باشند. 39ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : وَ عَظَنی جِبْرئیلُ - علیه السلام - : یا مُحَمَّدُ، أحْبِبْ مَنْ شِئْتَ فَإنَّکَ مُفارِقُهُ، وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَإنَّکَ مُلاقیهِ. «أمالی طوسی، ج 2، ص 203» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: جبرئیل مرا موعظه و نصحیت کرد: با هر کس که خواهی دوست باش، بالأخره بین تو و او جدائی خواهد افتاد. هر چه خواهی انجام ده، ولی بدان نتیجه و پاداش آنرا خواهی گرفت. 40ـ قال رَسُولُ اللّهِ - صلی الله علیه وآله - : اَوْصانی رَبّی بِتِسْع: اَوْصانی بِالاْخْلاصِ فِی السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ، وَ الْعَدْلِ فِی الرِّضا وَ الْغَضَبِ، وَ الْقَصْدِ فِی الْفَقْرِ وَ الْغِنی، وَ اَنْ أعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنی، وَ أعطِیَ مَنْ حَرَمَنی، وَ أصِلَ مَنْ قَطَعَنی، وَ اَنْ یَکُونَ صُمْتی فِکْراً، وَ مَنْطِقی ذِکْراً، وَ نَظَری عِبْراً. «أعیان الشّیعة، ج 1، ص 300» رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: پروردگار متعال، مرا به 9 چیز سفارش نمود: اخلاص در آشکار و پنهان، دادگری در خوشنودی و خشم، میانه روی در نیاز و توانمندی، بخشیدن کسی که در حقّ من ستم روا داشته است، کمک به کسی که مرا محروم گردانده، دیدار خویشاوندانی که با من قطع رابطه نموده اند، و این که خاموشیم اندیشه و سخنم، یادآوری خداوند; و نگاهم عبرت و پند باشد. |