سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

بررسی سند روایت - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

روایت دوم: عمران بن حصین

ابوعیسى ترمذى در سنن خود، احمد بن حنبل در فضائل الصحابه و نسائى در خصائص امیرمؤمنان علیه السلام نوشته‌اند:

(3674)- [3712] حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ، حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ سُلَیْمَانَ الضُّبَعِیُّ، عَنْ یَزِیدَ الرِّشْکِ، عَنْ مُطَرِّفِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ، قَالَ: بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) جَیْشًا، وَاسْتَعْمَلَ عَلَیْهِمْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ فَمَضَى فِی السَّرِیَّةِ، فَأَصَابَ جَارِیَةً، فَأَنْکَرُوا عَلَیْهِ، وَتَعَاقَدَ أَرْبَعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالُوا: إِذَا لَقِینَا رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَخْبَرْنَاهُ بِمَا صَنَعَ عَلِیٌّ، وَکَانَ الْمُسْلِمُونَ إِذَا رَجَعُوا مِنَ السَّفَرِ بَدَءُوا بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ، ثُمَّ انْصَرَفُوا إِلَى رِحَالِهِمْ، فَلَمَّا قَدِمَتِ السَّرِیَّةُ سَلَّمُوا عَلَى النَّبِیِّ (ص) فَقَامَ أَحَدُ الْأَرْبَعَةِ، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَلَمْ تَرَ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَنَعَ کَذَا وَکَذَا، فَأَعْرَضَ عَنْهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثُمَّ قَامَ الثَّانِی فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ، فَأَعْرَضَ عَنْهُ، ثُمَّ قَامَ الثَّالِثُ فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ، فَأَعْرَضَ عَنْهُ، ثُمَّ قَامَ الرَّابِعُ فَقَالَ مِثْلَ مَا قَالُوا، فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَالْغَضَبُ یُعْرَفُ فِی وَجْهِهِ فَقَالَ:

«مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ، مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ، مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ، إِنَّ عَلِیًّا مِنِّی وَأَنَا مِنْهُ، وَهُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی».

مطرف بن عبد الله از «عمران بن حصین» روایت کرده که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله لشکرى را به فرماندهى حضرت على بن ابیطالب (علیه السلام) فرستاد، حضرت على علیه السّلام به فرمان پیغمبر به آن مأموریت رفت. پس از پیروزى، کنیزکى را که جزو اسیران بود، براى خود برگزید. این عمل على علیه السّلام مورد نارضایتى لشکریان قرار گرفت و از آنها، چهار تن تعهد کردند و گفتند: هر گاه با رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ملاقات کنیم، رفتار ناخوشایند حضرت على علیه السّلام را به اطلاع ایشان مى‏رسانیم.

معمول مسلمانها این بود که هر گاه از سریّه‏اى باز مى‏گشتند. نخست به حضور پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب مى‏شدند و سلام مى‏کردند؛ پس از عرض سلام، هر یک به مقر خویش باز مى‏گشت. این بار هم طبق معمول، لشکر به حضور پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شد.

پس از عرض سلام، یکى از چهار تن از جاى برخاست‏ و گفت: یا رسول الله! آیا از رفتارى که على بن ابیطالب در این مأموریت انجام داده، اطلاع یافته‏اید؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روى از او برتافت و پاسخى نداد؛ دومى از جاى برخاست و همان سخن را بازگو کرد. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله از او نیز روى برگردانید و پاسخى نداد؛ سومى از جاى برخاست و همان شکایت را نمود. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به گفته او هم اعتنائى نکرد؛ چهارمى برخاست و گفته‏هاى آن سه نفر را تأیید کرد.

رسول الله صلّى اللّه علیه و آله در حالی‌که آثار خشم و غضب از چهره مبارکش هویدا بود، برآشفت و سه بار فرمود: از على چه مى‏خواهید؟ از على چه مى‏خواهید؟ از على چه مى‏خواهید؟ و فرمود: على از من است و من از على و او پس از من، ولى همه مؤمنان است.

الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفاى 279هـ)، سنن الترمذی،ج5، ص632، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت؛

الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، فضائل الصحابة،ج2، ص620، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م؛

النسائی، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعیب بن علی (متوفاى303 هـ)، خصائص امیرمؤمنان علی بن أبی طالب،ج1، ص109، تحقیق: أحمد میرین البلوشی، ناشر: مکتبة المعلا - الکویت الطبعة: الأولى، 1406 هـ؛

أبو یعلی الموصلی التمیمی، أحمد بن علی بن المثنی (متوفاى307 هـ)، مسند أبی یعلی،ج1، ص293، تحقیق: حسین سلیم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م؛

الرویانی، أبو بکر محمد بن هارون (متوفاى307هـ)، مسند الرویانی،ج1، ص125، تحقیق: أیمن علی أبو یمانی، ناشر: مؤسسة قرطبة - القاهرة، الطبعة: الأولى، 1416هـ؛

التمیمی البستی، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (متوفاى354 هـ)، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان،ج15، ص373، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1414هـ ـ 1993م؛

الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الکبیر،ج18، ص128، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م؛

الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء،ج6، ص294، ناشر: دار الکتاب العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ.

ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة فی معرفة الصحابة،ج4، ص116، تحقیق عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.

ابن أبى شیبه با همان سند روایت نقل کرده است؛ اما متن آن کمى تفاوت دارد:

حدثنا عفان قال ثنا جعفر بن سلیمان قال حدثنی یزید الرشک عن مطرف عن عمران بن حصین قال بعث رسول الله... فأقبل إلیه رسول الله یعرف الغضب فی وجهه فقال ما تریدون من علی ما تریدون من علی علی منی وأنا من علی وعلی ولی کل مؤمن بعدی

إبن أبی شیبة الکوفی، ابوبکر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار،ج6، ص373،‌ ح32121، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ناشر: مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.

تعدادى از علماى اهل سنت، سند این روایت را تصحیح کرده‌اند؛ از جمله ذهب در میزان الإعتدال مى‌نویسد:

قال ابن عدی أدخله النسائی فی صحاحه.

ابن عدى گفته که نسائى این روایت را در زمره روایات صحیح خود وارد کرده است.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال،ج2، ص138، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1995م.

و در تاریخ الإسلام مى‌نویسد:

أخرجه النسائی، والترمذی وقال: حدیث حسن غریب. ورواه الإمام أحمد فی مسنده عن عبد الرزاق، وعفان عنه.وإسناده على شرط مسلم وإنما لم یخرجه فی صحیحه لنکارته.

این روایت را نسائى آورده و ترمذى بعد از نقل آن گفته: حدیث حسن و غریب است. و إمام أحمد در مسندش آن را از طریق عبد الزراق و عفان نقل کرده، سند امام أحمد مطابق با شرایطى است که مسلم در صحت روایت قائل است؛ اما آن را در صحیح خود نیاورده؛‌ چون متن آن منکر است.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام،ج11، ص71،تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.

بلى، متن این روایت از دیدگاه مسلم نیشابورى و شمس الدین ذهبى منکر و غیر قابل پذیرش است؛ چون اساس مذهب و عقائد آن‌ها را فرو ریخته و بطلان افکار آن‌ها را ثابت مى‌کند؛ از این رو طبیعى است که آن‌ها نپذیرند و در صحیح خود آن را نیاورند.

اگر مسلم این گونه روایات را آورده بود که نام کتاب او را «صحیح مسلم» نمى‌گذاشتند.

و ابن حجر عسقلانى تصریح مى‌کند که سند این روایت «قوی» است.

وأخرج الترمذی بإسناد قوی عن عمران بن حصین فی قصة قال فیها قال رسول الله صلى الله علیه وسلم ما تریدون من علی إن علیا منی وأنا من علی وهو ولی کل مؤمن بعدی.

ترمذى با سند قوى از عمران بن حصین در قصه‌اى نقل کرده که رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: از على چه مى‌خواهید، به درستى که على از من است و من از على هستم و او ولى هر مؤمنى بعد از من است.

العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز الصحابة،ج4، ص569، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.

و عبد القادر بغدادى نیز همان سخن ابن حجر را تکرار کرده است:

وأخرج الترمذی بإسنادٍ قویٍّ عن عمران بن حصین فی قصةٍ قال فیها: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: ما یریدون من علی إن علیاً منی وأنا من علی وهو ولی کل مؤمن بعدی.

البغدادی، عبد القادر بن عمر (متوفاى1093هـ)، خزانة الأدب ولب لباب لسان العرب،ج6، ص69، تحقیق: محمد نبیل طریفی / امیل بدیع الیعقوب، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1998م.

جلال الدین سیوطى و علاء الدین هندى گفته‌اند که ابن جریر طبرى همین روایت را نقل و سپس آن را تصحیح کرده است:

(ش وابن جریر وصحَّحَهُ).

ابن أبى شیبه و نیز ابن جریر آن را نقل و تصحیح کرده است.

السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفاى911هـ)، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)،ج16، ص256، طبق برنامه الجامع الکبیر؛

الهندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین (متوفاى975هـ)، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال،ج13، ص62، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1998م.

سیوطى در جاى دیگر از کتاب جامع الأحادیث صراحتا مى‌گوید که این روایت صحیح است:

عَلِیٌّ مِنی وَأَنَا مِنْ عَلِیَ، وَعَلِیٌّ وَلِیُّ کُل مُؤْمِنٍ بَعْدِی (ش) عن عمران بن حصین، صحیح.

على از من و من از على هستسم، و على ولى هر مؤمنى بعد از من است. این روایت را ابن أبى شیبه در کتاب المصنف نقل کرده و سندش صحیح است.

السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفاى911هـ)، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)،ج5، ص211، طبق برنامه الجامع الکبیر.

متقى هندى نیز در کنز العمال همین سخن را تکرار کرده است:

علی منی وأنا من علی، وعلی ولی کل مؤمن بعدی. ش عن عمران بن حصین؛ صحیح.

الهندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین (متوفاى975هـ)، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال،ج11، ص279، ح 32941، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1998م.

صالحى شامى نیز روایت را صحیح دانسته است:

وروى ابن أبی شیبة وهو صحیح عن عمر - رضی الله تعالى عنه - قال: قال رسول الله - صلى الله علیه وسلم -: " علی منی وأنا منه، وعلی ولی کل مؤمن من بعدی ".

الصالحی الشامی، محمد بن یوسف (متوفاى942هـ)، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد،ج11، ص296، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.

البته به جاى «عمران» در نقل صالحى شامى «عمر» آمده است که به احتمال زیاد از اشتباهات نسخه نویسان باشد.

البانى وهابى بعد از نقل این روایت و در توثیق جعفر بن سلیمان مى‌گوید:

قلت: وهو ثقة من رجال مسلم وکذلک سائر رجاله ولذلک قال الحاکم: «صحیح على شرط مسلم»، وأقره الذهبی.

من مى‌گویم: جعفر بن سلیمان ثقه و از روایان صحیح مسلم است؛ چنانچه دیگر راویان این روایت نیز این چنین هستند؛ به همین خاطر حاکم گفته است که روایت بنابر شرایط مسلم، صحیح است و ذهبى نیز نظر او را تأیید کرده است.

السلسلة الصحیحة المجلدات الکاملة، ج5، ص222، ذیل روایت: 2223

هر چند که همین تصریحات بزرگان اهل سنت براى اثبات صحت روایت کفایت مى‌کند؛ اما براى اطمینان بیشتر، ما تک تک روات را نیز بررسى خواهیم کرد:

 




تاریخ : جمعه 90/3/6 | 10:3 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.