در دین اسلام نظام هستی همچون هندوانه ای است که در آب فرو رفته باشد و بخش ناچیزی از آن خارج از آب و مشهود ماست و بخش اعظم آن از چشم ظاهربین ما پوشیده است. اعتقاد به این حقیقت در نوع نگاه ما، اخلاق، عملکرد و سبک زندگی ما تاثیرات شگرفی را به دنبال خواهد داشت رهاورد پیامبر اکرم صل الله علیه و آله دین اسلام است. البته اسلام بعد از رسول اکرم به شعبی تقسیم شد و مذاهب گوناگونی شکل گرفت. اسلام ناب محمدی همان “تشیع اثنی عشری جعفری”است. اسلام ناب محمدی که همان مذهب حقه شیعه اثنی عشری جعفری است زیبایی های بیشماری دارد و ان شاءالله ذکر آنها موجب تقویت ایمان و ثبات قدم در اسلام و تبیین چرایی قبول آن خواهد بود. لذا در ادامه به برخی از این زیبایی ها اشاره ای خواهم نمود و امتداد افق آن را به درک عمیق و ذوق سلیم مخاطب خواهیم سپرد.

تبیین صحیح توحید در اسلام

اسلام تصویری روشن و معقول از خداوند ارائه می دهد به گونه ای که بسیاری از کسانی که مسلمان می شوند دلیل اسلام آوردن خود را تبیین اسلام از توحید می دانند. در کتاب قرآن، اوصاف و ویژگی های زیادی از خداوند متعال بیان شده و حتی سوره ای تحت عنوان توحید هست که در آن به صراحت بر یگانگی خداوند، بی نیازی خداوند، عدم وجود والدین و فرزند برای خدا و بی همتا بودنش تصریح و اصرار ورزیده. یگانگی خداوند در اسلام فقط امری ذهنی و انتزاعی نیست؛ بلکه به این معناست که شما می توانید همیشه امیدوار باشید و احساس قدرتمند بودن را تجربه کنید؛ چون خدا همه جا با شما هست و به شما مهربان است. این در حالی است که در ادیان دیگر یا از خدا خبری نیست یا حرف از تثلیث و کشتی گرفتن پیامبران با خداست!.

نگاه توحیدی، نگاه از گستره جهان بینی اسلام به انسان و زندگی و نظام هستی است.در جهان بینی توحیدی، نگاه شما روی هر مساله ای ذیل هدف و قوانین الهی تعریف و تبیین می شود لذا با هر مساله ای ارتباط صحیحی برقرار خواهید کرد؛ به عنوان مثال در مساله اختلافات روزمره با همسر یا امراض و …، کسی که نگاه توحیدی ندارد فقط مشکل را می بیند و احساس افسردگی و شکست می کند اما کسی که نگاه توحیدی دارد در پارادایم هدف از خلقت که تحقق اسماءالله در جان آدمی است این تهدید را فرصتی در جهت کسب اسم عفو و غفور و صبر و … سایر اسماء خداوند می بیند و همین زشت را نیز زیبا می بیند و هکذا نسبت به سایر مسائل و مصائب تا جائی که می گوید ما رایت الا جمیلا.

قرآن شریف، تنها کتاب آسمانی بدون تحریف

کتاب آسمانی مسلمانان معجزه زنده و جاوید اسلام است که آن به آن همه مخلوقات را به تحدّی فرا می خواند(وَ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَهٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ/ بقره 23). کتابی که مستقیما از سوی خداوند متعال نازل شده و از کمترین تحریف مصونیت دارد و صدای خدا را بدون هیچ پارازیتی به ما می رساند.کتابی که همچنان از پس 1400 سال صدورش از ناحیه خداوند بلاشک است(ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین/ بقره 2). و این ادعایی با دلایل فراوان است که در تمام ادیان دومی ندارد.

شخصیت بی نظیر رسول اکرم صل الله علیه و آله

از جمله زیبایی های دین اسلام شخصیت عمیق پیامبر اکرم صل الله علیه و آله است. پیامبری که خداوند درباره او فرمود: وَ إِنَّکَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظِیمٍ(قلم 4). ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنی(النجم 8 و 9). وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ(انبیاء 107)  وَ ما هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ(تکویر 24) و … در ادامه به نمونه هایی از آن خلق عظیم اشاره خواهد شد و بیش از آن را می توانید از کتاب گرانسنگ سنن النبی علامه طباطبایی ره و سایر کتابها پیگیری کنید.

الف. گوسفندى را سر بریدند و گوشت آن را انفاق کردند. پیامبر فرمود: چیزى مانده است؟ عایشه گفت: به جز دستش، چیزى باقى نمانده است. پیامبر فرمود: بلکه بجز دستش، همه آن باقى مانده است.(سنن الترمذی، ج 4 ، ص 58 ح 2587)

ب. در مدینه هر کس برای پیامبر هدیه ای می آورد. مادر انس بن مالک آمد و گفت: من چیزی برای پیشکش ندارم اما فرزندی دارم که او را به عنوان خادم شما پیشکش می کنم. به این ترتیب انس ده سال خادم پیامبر بود. بعد از رحلت رسول اکرم از انس سوال کردند پیامبر را چگونه یافتی؟ گفت: مختصر بگویم یا مفصّل؟ گفتند: مختصر. انس گفت: رفتار پیامبر در این ده سال بگونه ای بود که نفهمیدم، من خادم او بودم یا او خادم من! (اسدالغابه ج 1 ص 151)

ج. شمشیر را روی گلوی پیامبر اکرم گذاشت و با تمسخر گفت: یتیم عبدالله! اکنون چه کسی تو را از دست من نجات خواهد داد؟ پیامبر اکرم فرمودند: خدای من. ناگهان پای آن مشرک لغزید و بر زمین افتاد. پیامبر اکرم شمشیر را برداشت و فرمود: اکنون چه کسی تو را از دست من نجات خواهد داد؟ گفت: جُودُکَ و کَرُمُکَ یا محمد! پس پیامبر خدا او را آزاد کرد.(محجه البیضاء، ج 4، ص 147)

و. از پیامبر اکرم سوال شد کدام غذا را بیشتر دوست دارید؟ فرمود: غذایی که دست بر آن بسیار باشد.(نهج الفصاحه ، صفحه 15)

عقیده به حضور امام معصوم علیه السلام در تمام زمانها الی یوم القیامه

در بین تمام ادیان آسمانی هیچ دین و مذهبی نیست الا این که رابطه بین زمین و آسمان را از مقطعی از زمان به بعد قطع نموده الا مذهب حقه شیعه اثنی عشری جعفری. شیعه معتقد است از بدو خلقت الی یوم القیامه زمین هرگز از حجت خدا و انسان معصوم خالی نبوده و نخواهد ماند.لذا ما امام مهدی عج را نه تنها مثل سایر ادیان، “موعود” بلکه “موجود” و حاضر و ناظر و ناصر می دانیم. و این تفکر، زیبایی، حیات، گرما و تلالو خاصی به مذهب حقه شیعه اثنی عشری بخشیده و آن را از تمام مذاهب جدا و یک سر و گردن بالاتر قرار می دهد.

دلایل بسیاری بر موجودیت آن حضرت وجود دارد از جمله لَوْلا الْحُجَّهُ لَسَاخَتِ الارْضُ بِاَهْلِهَا (طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 48 و مجلسی، بحار الانوار، ج 60، ص 213?)و نیز استمرار شب قدر و لزوم وجود انسانی کامل برای دریافت فیض و کل امر(تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر) یا لزوم مظهر داشتن اسماء الهی از جمله اسم الله و اسم ولی یا روایاتی که دال بر تولد و شهود ایشان توسط اصحاب امام عسکری علیه السلام است.

منجی اسلام، منجی عالم بشریت است

همه ادیان به منجی معتقدند اما نه منجی عالم بشریت بلکه منجی خودشان! اما اسلام به نجات همه بشریت فکر می کند نه فقط دین یا مذهب خاصی(وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفین در زمین منت نهیم و آنها را مشمول مواهب خود نمائیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.)

انطباق اسلام با فطرت و عقل

دین اسلام، دینی کاملا عقلانی و فطری است. اسلام دین تحقیق با خرد است و سوال در آن آزاد است و اساسا شرط ورود به آن تعقل و تحقیق است. چه این که اسلام مردم را به تحقیق و پژوهش در اصول خود امر می کند و اصول خود را تقلیدی نمی داند. اسلام دین افراد عمیقا متفکر است؛ چون قرآن پر است از دعوت به تفکر و تدبر و تعقل(أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَان؛ چرا در قرآن تدبّر نمى کنید/ محمّد ، 24). دین اسلام “کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل”.در دین اسلام عقل یکی از منابع فتواست. دینی که عقل شما را مخاطب خود می سازد به درستی خود اطمینان دارد. دین اسلام منطقی آشکار دارد و محقق، با هوش خود به ایمان خواهد رسید(یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا؛ ای مردم، برای هدایت شما از جانب خدا برهانی (محکم) آمد، و نوری تابان به شما فرستادیم./ نساء 174 ). بر خلاف ادیان دیگر که اصول خود را رمز مقدس! می دانند و تضاد اصول خود با عقل را با تعبد می خواهند حل کنند. در مسیحیت به علت غیر عقلانی بودن اصول اساسی مسیحیت نظیر تثلیث، الوهیت و تجسّد خدا در عیسی علیه السلام، گناه ذاتی انسان و … متکلمان مسیحی مجبورند بگویند ایمان بیاورید تا بفهمید نه این که ابتدا بفهمید، سپس ایمان بیاورید. اما از دیدگاه شیعه احکام قطعی عقل از جمله منابع احکام الهی است. دین اسلام فطری است(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّه؛پس روى خود را متوجه آیین پروردگار کن!این فطرتى است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست / روم ، 30)؛ یعنی هر قلب سلیمی درستی آن را درک می کند و به سوی آن میل می کند؛ مثلا وجود واجب تعالی، امری فطری است؛ چون که انسان به هنگام رویارویی با سختیها و تنگناها، به سبب اقتضای اصل آفرینش خود، به خدا توکل کرده، به صورت غریزی به سبب ساز اصلی و آسان ساز سختیها رو می کند و آرامش را در سایه حس حضور خدا تجربه می کند. یا زیبایی عدالت و زشتی ظلم که از جمله شعارهای اصلی دین است را حتی یک کودک نیز درک می کند و قس علی هذا.

نگاه جامع اسلام به زندگی

اسلام هم به دنیا توجه کرده و هم به آخرت. و اساسا اسلام آخرت را محصول دنیا می داند(الدنیا مزرعه الآخره). اسلام به سه ساحت عقیده، اخلاق و اعمال توجه دارد.اسلام از گرفتن ناخن تا تشکیل حکومت برنامه دارد. مثلا در قرآن کریم فقط 500 مساله شرعی وجود دارد و بیش از 5000 آیه دیگر در مورد اجتماع، سیاست، خانواده، اخلاق، اقتصاد و سایر وجوه زندگی است.بر خلاف ادیان دیگر که بیشتر به اخلاق توجه می کنند و در سیاست و اقتصاد و روابط اجتماعی و … برنامه مشخصی ندارند. اسلام در جمیع شؤون زندگی بشر برنامه دارد و هیچ موضوعی از تشریع آن خارج نیست. به گفت? مرحوم شهید مطهری: «رسالت پیامبر اسلام با همه رسالتهای دیگر، این تفاوت را دارد که از نوع قانون است نه برنامه، قانون اساسی بشریت است، مخصوص یک اجتماع تندرو و یا کندرو و یا راست رو و چپ رو نیست، اسلام طرحی است کلی، جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل، حاوی همه طرحهای جزئی و کارآمد در همه موارد(مرتضی مطهری، مجموع? آثار، ج 3، ص 164)