سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

غدیر - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

 

دسته بندی شده در : گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر  | نوشته شده توسط : امیرحسین  | لینک ثابت
تاریخ انتشار: دوشنبه هشتم مهر 1392

از مدینه تا غدیر

 

>آغاز سفر

>از مدینه تا مکه

>حجاج یمن همراه امیرالمؤمنین

>اعمال حج‏

>تحویل میراث انبیاء به صاحب ولایت

>سلام به عنوان «امیرالمؤمنین»

>اعلان عمومیِ حضور در غدیر

>موقعیت جغرافیایی غدیر خم

آغاز سفر

 

عوالم العلوم: ج 15:3 ص 167 و 297. الغدیر: ج 1 ص 9 و 10. بحارالأنوار: ج 21 ص 360

و 383 و 384 و 390، ج 28 ص 95، ج 37 ص 201.

در سال دهم هجری پیامبر صلی اللَّه علیه و آله برای اولین بار بطور رسمی اعلان عمومی حج دادند تا همه‏ی مردم در حد امکان حاضر شوند. آن‏حضرت این سفر را بعنوان «حجة الوداع» مطرح کردند، که به معنای تنها سفر پر خاطره‏ی آن حضرت در دلها جای گرفت.

هدف از این سفر بیان دو حکم مهم از قوانین اسلام بود که هنوز برای مردم بطور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله‏ی خلافت و ولایت و جانشینی بعد از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله.

پس از دستور الهی، پیامبر صلی اللَّه علیه و آله منادیانی را به مدینه و اطراف آن فرستادند و تصمیم این سفر را به اطلاع همه رساندند تا هرکس بخواهد خود را آماده‏ی این سفر و همراهی آن حضرت نماید.

پس از اعلان عمومی، عده‏ی بسیاری از اطراف مدینه به شهر آمدند تا همراه حضرت و مهاجرین و انصار در سفر مکه ملازم رکاب حضرت باشند.

با حرکت کاروان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در بین راه مدینه تا مکه افراد قبایل به جمعیت اضافه می‏شدند. با رسیدن این خبر مهم به مناطق دورتر، مردم اطراف مکه و شهرهای یمن و غیر آن نیز بسوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در این اولین سفر رسمیِ حضرت بعنوان حج شرکت داشته باشند.

اضافه بر آنکه حضرت اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است، و این می‏توانست باعث شرکت همه جانبه‏ی مردم باشد.

جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند، که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه بهمراه حضرت حرکت کرده بودند، و جمعیت لبیک گویان در جای جای جاده در حرکت بودند.

از مدینه تا مکه

 

الغدیر: ج 1 ص 9 و 10. بحارالأنوار: ج 21 ص 360 و 383 و 384 و 390، ج 28 ص 95، ج

37 ص 201. عوالم العلوم: ج 15:3 ص 167 و 168 و 297.

کاروان بزرگ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله روز شنبه بیست و پنجم ماه ذی قعده از مدینه حرکت کردند. به دستور آن حضرت مردم لباس احرام همراه برداشته بودند، و خود حضرت نیز غسل کرده و دو لباس احرام همراه برداشتند؛ و برای احرام تا مسجد شجره در نزدیکی مدینه آمدند.

اهل بیت معظم پیامبر صلی اللَّه علیه و آله که فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم‏السلام و سایر فرزندان آن حضرت بودند، و نیز همسران آن حضرت همگی سوار بر هودجهای شتران همراه حضرت بودند.

با رسیدن به «مسجد شجره» احرام بستند و مسیر ده روزه تا مکه را آغاز کردند، و قافله‏ای عظیم که شامل مردم سواره و پیاده بود همراه آن حضرت به حرکت در آمدند.

صبح روز یکشنبه را در منطقه‏ای توقف کردند و تا شب همانجا ماندند، و پس از نماز مغرب و عشا حرکت کردند. صبح روز بعد به «عِرْق الظَبْیَة» رسیدند، و سپس در «رَوْحاء» توقف مختصری کردند. از آنجا برای نماز عصر به «مُنصرَف» رسیدند. هنگام نماز مغرب و عشا در «مُتَعَشّی» پیاده شدند و شام را همانجا صرف کردند. برای نماز صبح به «اثایة» رسیدند، و صبح روز سه‏شنبه در «عَرْج» بودند، و روز چهارشنبه به «سَقْیاء» رسیدند.

در بین راه، پیاده‏ها سختیِ راه را مطرح کردند و از حضرت سواری درخواست نمودند. حضرت که سواری در اختیار نداشتند، دستور دادند تا برای آسانی سیر، کمرهای خود را ببندند و راه رفتنشان را بین تند رفتن و دویدن قرار دهند. با انجام این دستور راحت‏تر شدند.

روز پنجشنبه به «اَبْواء» رسیدند که قبر حضرت آمنه مادر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آنجا بود، و حضرت قبر مادر را زیارت کردند.

روز جمعه با عبور از «جُحفه» و «غدیر خم» عازم «قُدَیْد» شدند و شنبه آنجا بودند. روز یکشنبه تا «عُسفان» آمدند و روز دوشنبه به «مَرّ الظهران» رسیدند و تا شب آنجا ماندند.

شب به سوی «سَیْرَف» حرکت کردند و به آنجا رسیدند که منزل بعدی مکه معظمه بود. بعد از ده روز طی مسافت، در روز سه شنبه پنجم ذی‏حجة اولین کاروان حج اسلام با جلال و عظمتی بی‏نظیر وارد شهر «مکه» شدند.

حجاج یمن همراه امیرالمؤمنین

 

بحارالأنوار: ج 21 ص 360، ج 37 ص 201. عوالم العلوم: ج 15:3 ص 297.

در ایامی که سفر حج اعلام شد، امیرالمؤمنین علیه‏السلام با لشکری از طرف پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به «نَجْران» و سپس «یمن» رفته بودند. هدف از این سفر دعوت به اسلام و جمع‏آوری خمس و زکات و جزیه بود و نیز حل اختلافی که بین اهل یمن پیش آمده بود.

پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هنگام حرکت از مدینه برای امیرالمؤمنین علیه‏السلام نامه‏ای فرستادند، و طی آن دستور دادند آن حضرت نیز با لشکر و کسانی از اهل یمن که مایل به شرکت در مراسم حج هستند از آنجا به سوی مکه حرکت کنند.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام پس از پایان کارهای محوله در نجران و یمن، با لشکر همراه و دوازده هزار نفر از اهل یمن عازم مکه شدند. با نزدیک شدن کاروان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به مکه از طرف مدینه، امیرالمؤمنین علیه‏السلام هم از طرف یمن به این شهر نزدیک شدند و دستور دادند مردم در میقات اهل یمن احرام ببندند.

سپس حضرت جانشینی در لشکر تعیین کردند و خود پیشتر به ملاقات پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شتافتند، و در نزدیکی مکه خدمت حضرت رسیدند و گزارش سفر را دادند. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بسیار مسرور شدند و دستور دادند هر چه زودتر لشکر همراه و حجاج یمنی را به مکه بیاورد. امیرالمؤمنین علیه‏السلام به محل لشکر بازگشتند و همراه آنان- همزمان با قافله‏ی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله- روز سه شنبه پنجم ذی‏حجه وارد مکه شدند.

اعمال حج‏

 

با رسیدن روز نهم ذی‏حجة مراسم حج آغاز شد. حضرت به موقف عرفات و سپس به مشعر رفتند، و روز دهم در مِنی قربانی و رمی جمرات و سایر اعمال را انجام دادند.

سپس طواف و سعی و بعد از آن اعمال دیگر حج را به ترتیب به انجام رساندند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند. بدینسان تا پایان روز دوازهم ذی حجة اعمال سه روزه‏ی حج پایان یافت.

تحویل میراث انبیاء به صاحب ولایت

 

بحارالانوار: ج 28 ص 96، ج 37 ص 202، ج 40 ص 216.

پس از پایان مراسم حج دستور الهی بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله چنین نازل شد:

نبوت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و میراث انبیاء را به علی بن ابی‏طالب بسپار که او اولین مؤمن است. من زمین را بدون عالمی که اطاعت من و ولایتم با او شناخته شود و حجت بعد از پیامبرم باشد رها نخواهم کرد».

یادگارهای انبیاء علیهم‏السلام صُحُف آدم و نوح و ابراهیم علیهم‏السلام و تورات و انجیل و عصای موسی علیه‏السلام و انگشتر سلیمان علیه‏السلام و سایر میراثهای ارجمندی است که فقط در دست حجج الهی است، و نزد انبیای گذشته و اوصیای ایشان دست به دست گشته تا آن روز که خاتم انبیاء صلی اللَّه علیه و آله حافظ آن بود، و اینک باید به اوصیای آن حضرت انتقال می‏یافت.

پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه‏السلام را فراخواند و مجلس خصوصی تشکیل دادند و ودایع الهی را به آن حضرت تحویل داد، و بدینسان میراث ششهزار ساله‏ی انبیاء علیهم‏السلام به امیرالمؤمنین علیه‏السلام سپرده شد. این ودایع از امیرالمؤمنین علیه‏السلام به امامان بعد منتقل شده تاکنون که در دست مبارک آخرین حجت پروردگار حضرت بقیة اللَّه الاعظم علیه‏السلام است.

سلام به عنوان «امیرالمؤمنین»

 

بحارالأنوار: ج 37 ص 111 و 120. عوالم: ج 15:3 ص 39. کتاب سلیم: ص 730.

پیش از حرکت به سوی غدیر، در مکه جبرئیل لقب «امیرالمؤمنین» را بعنوان اختصاص آن به علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام از جانب الهی آورد، اگر چه این لقب قبلاً نیز برای آن حضرت تعیین شده بود.

پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دستور دادند تا بزرگان اصحاب جمع شوند و طی مراسم خاصی نزد علی علیه‏السلام بروند و بعنوان «امیرالمؤمنین» بر او سلام کنند و «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» بگویند، و بدینوسیله در زمان حیات خود، از آنان اقرار بر امیر بودن علی علیه‏السلام گرفت.

در اینجا ابوبکر و عمر بعنوان اعتراض به پیامبر صلی اللَّه علیه و آله گفتند: آیا این حقی از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شد و فرمود: «حقی از طرف خدا و رسولش است. خداوند این دستور را به من داده است».

اعلان عمومیِ حضور در غدیر

 

بحارالأنوار: ج 21 ص 385، ج 37 ص 111 و 158. اثبات الهداة: ج 2 ص 136 ح 593.

الغدیر: ج 1 ص 10 و 268.

با اینکه انتظار می‏رفت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در این اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادیِ خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند:

فردا- روز چهاردهم ذی حجه- همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در «غدیر خم» حاضر باشند و کسی جز معلولان نباید باقی بماند.

انتخاب منطقه‏ی «غدیر» به امر خاص الهی از چند جهت قابل ملاحظه بود:

یکی اینکه در راه بازگشت از مکه، کمی قبل محل افتراق کاروانها و تقاطع مسیرها در جحفه است.

دوم اینکه در آینده‏های اسلام که کاروانهای حج در راه رفت و برگشت از این مسیر عبور می‏کنند با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، تجدید خاطره و بیعتی با این زیربنای اعتقادی خود می‏نمایند و یاد آن در دلها احیا می‏گردد.

سوم اینکه «غدیر» محلی بسیار مناسب برای برنامه‏ی سه روزه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بود.

اینک پیامبر صلی اللَّه علیه و آله پس از دوری ده ساله از وطن خود مکه- بدون آنکه مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارش بیایند و مسائل خود را مطرح کنند- با پایان مراسم حج فوراً از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در «غدیر» امر نمودند.

موقعیت جغرافیایی غدیر خم

 

معجم ما استعجم: ج 2 ص 368 و 492 و 510. لسان العرب: ماده‏ی خمم و غدر. معجم

البلدان: ج 2 ص 350 و 389، ج 3 ص 159، ج 4 ص 188، ج 6 ماده غدیر. معجم معالم

الحجاز: ج 1 ص 156. تاج العروس: ماده خمم، غدر. النهایة (ابن اثیر): ماده خم. الروض

المعطار: ص 156. وفاء الوفاء: ج 2 ص 298. صفة جزیرة العرب: ص 259.

منطقه‏ی غدیر خم بیابانی باز و وسیع در مسیر سیلاب وادی جحفه بود. این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می‏شد و پس از عبور از غدیر به جحفه می‏رسید و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می‏کرد و سیلهای سالیانه را به دریا می‏ریخت.

در این مسیر آبگیرهایی طبیعی بوجود آمده بود که پس از عبور سیل، آبهای باقیمانده در آن جمع می‏شدند و در طول سال بعنوان ذخایر آبی شناخته می‏شدند و به آنها اصطلاحاً «غدیر» می‏گفتند.

در مناطق مختلف، غدیرهای زیادی در مسیر سیلها وجود داشت که با نامگذاری از یکدیگر شناخته می‏شدند. این غدیر هم برای شناخته شدن از غدیرهای دیگر بنام «غدیر خم» نامگذاری شده بود.

کنار این آبگیر پنج درخت سرسبز و کهنسال از نوع «سَمُر» شبیه درخت چنار وجود داشت، که درخت خاص صحراها است. این پنج درخت با شاخ و برگ انبوه و قامت بلند، سایبانی خوب برای مسافران خسته ایجاد کرده بود.

لذا در آن شرایط، این بیابان وسیع بعنوان بهترین مکان برای مراسم سه روزه‏ی غدیر انتخاب شد، و جایگاه سخنرانی زیر همان درختان در نظر گرفته شد که هم مشرف بر بیابان و محل تجمع مخاطبین بود و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطابه بنظر می‏آمد.


برچسب‌ها: از مدینه تا غدیر, غدیر



تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 93/10/2 | 3:43 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.