در این پست نیز به یکی از مسئله مهم امامت می پردازیم و آن همان ابعاد امامت است :
یکی از موضوعات بسیار مهم در اعتقادات اسلامی مسئله امامت است. در اهمیت امامت همین بس که کمال اسلام به ابلاغ امامت منوط شد و بدین ترتیب کمال دین بر پذیرش امامت متوقف گردید.
مسئله امامت از زاویههای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است که همه این زوایا و منظرها از اهمیت خاص خود برخوردار است. گاه از منظر تاریخی بررسی شده است و تحلیلها و اسناد تاریخی مورد بحث قرار گرفته است و گاه از منظر تجربی مورد کاوش قرار گرفته و امکان و کیفیت آن بررسی و تبیین شده است. گاهی نیز از زاویه عقلی و فلسفی به مسئله امامت نگاه شده است و متکلمان و فلاسفه به بررسی این موضوع پرداختهاند و زمانی نیز امامت و مهدویت از نگاه عرفان مورد تحقیق قرار گرفته است. البته زوایای دیگری نیز در بررسی امامت مورد توجه قرار گرفته است.
مهمترین ابعاد مسئله امامت را می توان به چند گونه تقسیم کرد . یعنی مسئله امامت را در چند بعد می تواند بررسی نمود که مهمترین آنها ، بعد اعتقادی ، بعد سیاسی و بعد تاریخی است .
بعد اعتقادی : از این نظر که حفظ و بقای دین به امامت وابسته است، امامت یک مسئله اعتقادی است ؛ زیرا اعتقاد به حدوث و بقای دین بر هر مسلمانی واجب است، بنابراین اعتقاد به آن چه حدوث و بقای دین در گرو آن است نیز واجب است، حدوث دین وابسته به نبوت، و ادامه آن وابسته به امامت میباشد، بنابراین، همانگونه که اعتقاد به نبوت، اعتقادی دینی و واجب است، اعتقاد به امامت نیز چنین است.
بعد سیاسی : سیاست، عبارت است از تدبیر امور جامعه از طریق تدوین قوانین لازم و اجرای آنها، و غایت عقلانی آن اصلاح زندگی مادی و معنوی افراد جامعه است. اصلاح زندگی مادی و معنوی بشر، از طریق تعلیم معارف الهی و اجرای احکام دینی، فلسفه اصلی امامت را تشکیل میدهد. با این بیان روشن میشود که ابعاد فرهنگی،اقتصادی، نظامی و سایر ابعاد اجتماعی امامت، همگی زیر مجموعه بعد سیاسی میباشند،
بعد تاریخی : مسئله امامت در امتداد نبوت و خاتمیت است، از این رو در مرحلهای از تاریخ اسلام آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و از این پس نیز تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر باقی خواهد بود. بنابراین، چگونگی تعیین نخستین امام، و امامان پس از او، و عکسالعمل مسلمانان در اینباره و بالاخره حوادث تاریخی امامت، از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار میرود.
هر یک از ابعاد یاد شده مربوط به علم خاصی است، بعد اعتقادی امامت از مسایل علم کلام است. بعد سیاسی آن در علومی مانند فلسفه سیاست و جامعهشناسی مورد بحث واقع میشود، و بعد تاریخی آن بخشی از تاریخ اسلام را تشکیل میدهد، بحث درباره امامت از بعد سیاسی و تاریخی اختصاص به علمای اسلام ندارد، و مبتنی بر داشتن باور اسلامی نیست، ولی بحث درباره آن از جنبهاعتقادی مبتنی بر ایمان اسلامی ومخصوص متکلمان اسلامی است، مگر آن که کسی کلام اسلامی را از جنبه تاریخی مطالعه کند که در این صورت بحثی پیرامون دینی خواهد بود.