سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

جزیره خضراء - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

جزیره خضراء

  

یکی از دوستان در باره جزیره خضراء و صحت و سقم آن پرسش کرده است، که آیا از جزیره خضراء، در متون اسلامی سخن گفته شده است به طوری که بتوان آن را پذیرفت؟ (منظور از آن جزیره ای سرسبز است که بنا به نظر معتقدین به آن، امام مهدی(عج) و زن و فرزندانش در آن زندگی می کنند)، ودوم اینکه در صورت صحت و وجود آن، آیا منظور از آن، همان مثلث برمودا می باشد یا خیر؟  

در جواب باید عرض کنم که در اینجا سه مسئله مورد توجه است که باید به آنها پرداخته شود نخست آنکه آیا اصلاً مسئله جزیره خضراء یک امر قطعی و پذیرفته شده میان شیعیان می باشد؟ دوم آنکه اگر جزیره خضراء درست باشد، می توان گفت که منظور از آن همان مثلث برمودا است که منطقه أی خوفناک در اقیانوس است که تا حال صدها انسان، کشتی، و هواپیما در آنجا غرق شده است؟ و سوم آنکه آیا اعتقاد به جزیره خضراء‌ از بدیهیات و ضروریات دین می باشد به طوری که اگر کسی مخالف آن باشد و آن را نپذیرد با ضروریات دین مخالفت کرده باشد؟

در پاسخ به پرسش نخست باید گفت که به نظر می رسد اصل وجود جزیره خضراء که به معنای جزیره سرسبزی است که امام عصر(عج) و خانواده ایشان در آنجا زندگی کنند جزء امور یقینی نمی باشد و تنها احتمالی است که بعضی مطرح نموده اند.

البته با توجه به استدلا لهای شرعی و عقلی به نظر می رسد که امام عصر(عج) در عصر غیبت دارای خانواده و فرزند می باشند و با توجه به اینکه ازدواج یک سنت نبوی است، از اینرو گمان می رود که امام عصر(عج) هم به این سنت عمل کنند اما این که آیا ایشان با خانواده خود در جزیره ای موسوم به خضراء زندگی کنند تنها یک احتمال می باشد و نمی توان به طور کامل و یقین آن را اثبات نمود و دلایل نقل شده در اثبات جزیره خضراء بیشتر در حد مکاشفه و خبر های واحد است و توصیه میشود که کتابی را که «آقای جعفر مرتضی » که از مورخان صاحب نام است و به بررسی مسئله جزیره خضراء پرداخته، رجوع شود .

همچنین انکار وجود جزیره خضراء لزوماً به معنای نفی زن و فرزند نیست و بلکه شواهد زیادی وجود دارد که وجود زن وفرزند را برای امام مهدی(عج) اثبات می کند هر چند که نتوانیم جزیره خضراء را اثبات کنیم و یکی از بهترین کتابها که در باره زن و فرزند حضرت بحث های دل نشینی نموده کتاب «فانوس» اثر سید ابن طاووس است که ترجمه فارسی کتاب «کشف المحجه» می باشد. در این کتاب سید ابن طاووس به فرزند خود محمد می گوید که «محمد تازگی امام عصر(ع) با کسی وصلت نموده ولی افسوس که نمی توانم به تو بگویم که او کیست». از این حرف سید ابن طاووس فهمیده می شود که یا خود امام عصر(عج) یا یکی از فرزندان ایشان ازدواج نموده بود که سید ابن طاووس از آن جریان اطلاع داشته است و همچنین اطلاعات جالبی سید ابن طاووس در باره امام عصر(عج) می دهد که بسیار حیرت آور و جذاب است و با توجه به اینکه سید ابن طاووس از کسانی است که بارها خدمت امام عصر(عج) ملاقات داشته، از اینرو سخنان او قابل توجه است و با توجه که وی از علمای طراز اول شیعه می باشد، خواندن این کتاب حتماً جالب خواهد بود .

همجنین پاره ای از عالمان معتقد ند که همانطور که ما سادات رضوی، موسوی، نقوی، تقوی، حسینی و حسنی داریم که از فرزندان و ذریه این امامان عزیز می باشند همچنین محتمل است که سادات مهدوی هم داشته باشیم که از فرزندان امام مهدی(عج) باشند هر چند که خودشان خبر نداشته باشند و چه بسا با فرض وجود زن و فرزند برای امام عصر(عج) فرزندان امام عصر(عج) از دیگر امامان هم بیشتر باشد .

در پاسخ به سوال دوم باید بگویم بر فرض که جزیره خضراء درست باشد اما آیا ما میتوانیم بگوییم که جزیره خضراء، همان مثلث برمودا می باشد؟ آیا می توان پذیرفت که امام عصر(عج) که لطیف ترین و نازک طبع ترین موجود عالم است. دهها کشتی را که فقط از آن منطقه در حال عبور بوده اند غرق نموده است؟ قطعاً هیچ مسلمانی به خود اجازه نمی دهد که این امر را به آن وجود نازنین و مهربان نسبت دهد و شاید همین دلیل کافی است که هیچ وقت جزیره خضراء را همان مثلث برمودا ندانبم، به هر ترتیب اثبا ت این امر کار دشواری است و اگر هم جزیره خضراء درست باشد، شاید در جای دیگری باشد، به طوری که انسان هر خانه دنج و دل نشینی را که می بیند، در دل به خود می گویدکه شاید این جا خانه آن عزیز باشد و شاید او در کنار ما خانه ای دارد و ما او را نمی شناسیم. به هر حال هر جا که ایشان باشند میدانبم که از ما دور نیستند و هر جا که ایشان باشند همان جا سرسبز و خرم (خضراء) است .

و در پاسخ به پرسش سوم هم باید بگوییم که قبول نداشتن مسئله جزیره خضراء، هیج ضرری به دیانت و اعتقادات انسان نمی زند و این مسئله جزء ضروریات دین نمی باشد تا نپذیرفتن آن موجب ایجاد خلل در دین و اعتقادات فرد باشد. و سخن خود را با این شعر به پایان می برم :

در دیاری که تویی بودنم آنجا کافی است + آرزوی دگرم غایت بی انصافی است





تاریخ : دوشنبه 89/10/6 | 11:5 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.