جنگ قرقیسا
سفیانی بعد از خروج از استیلای خود بر منطقه، عملیات مهم برون مرزی خود را آغاز می کند: « سفیانی تلاش و کوشش خود را صرفاً متوجه عراق می کند و سپاه وی وارد قرقیسا می شود و در آنجا به کارزار می پردازد». « بحار ج 52 ص 227 »
در روایات مربوط به سفیانی، جنگ قرقیسا که در مرزهای سوریه و عراق و ترکیه به وقوع می پیوندد حادثه ای خارج از روال طبیعی و حوادث زمان ظهور به نظر می رسد؛ از این رو هدف اصلی سفیانی از جنگ عراق سلطه یافتن بر آن کشور و ایجاد مقاومت در برابر نیروهای ایرانی و زمینه سازان ظهور حضرت که از مسیر عراق به سوی سوریه و قدس پیش می روند خواهد بود. ولی در راه عراق در اثر حادثه عجیبی جنگ قرقیسا رخ می دهد و آن حادثه پیدا شدن گنجی در مجرای فرات و نزدیک مجرای رود فرات است. بطوری که عده ای از مردم برای دست یافتن به آن، دست به تلاش می زنند و آتش جنگ بین آنها شعله ور می شود و بیش از صد هزار تن از آنها کشته می شوند و هیچیک به پیروزی قطعی نمی رسند و به آن گنج دست نمی یابند. بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسائل دیگر مشغول می شوند.
منطقه قرقیسا به طوری که در"معجم البلدان" آمده، شهر کوچکی در نزدیکی مدخل نهر خاور در رود فرات و امروز خرابه های آن نزدیک شهر"دیزرور" سوریه قرار دارد و نزدیک مرزهای سوریه و عراق است و به مرزهای ترکیه – سوریه نیز نسبتاً نزدیک است.
با وجود پیچیدگی وابهام برخی از جوانب نبرد قرقیسا، همچون انگیزه های ایجاد آن و طرفهای درگیر آن غیر از سفیانی و پایان آن، روایات وقوع آن را به صراحت و قاطعیت بیان می کند و با اوصافی، بزرگی آن را وصف می کند. مانند روایت ذیل که از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود:
« همانا خداوند، در قرقیسا سفره پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر می دهد و ندا می کند ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین بشتابید برای سیر شدن از گوشت تن ستمگران ». « بحار ج 52 ص 246 »
اینکه صحنه ی نبرد قرقیسا به خوان و سفره الهی توصیف شده از این جهت است که درگیری ستمگران باهم و ضعیف کردن نیروهای یکدیگر از تقدیرات خداوند متعال است که به شکست آنها به دست حضرت مهدی(عج) کمک می کند. از این رو سفیانی بعد از این جنگ وارد عراق می شود در حالی که بخشی از نیروهای خود را از دست داده است، ایرانیان زمینه ساز، او را شکست می دهند؛ آنگاه حضرت مهدی(عج) با ترکا ن که پس از شکست سفیانیان در نبرد قرقیسا طرف درگیر در آن کارزار بوده اند وارد نبرد می شود.
چنانکه روایت اشاره می کند، عرصه نبرد بیابان خشک و بی آب و علف است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمی کنند و یا قادر به دفن آنها نیستند، از این رو پرندگان آسمان و درندگان زمینی از گوشت لاشه های آنها شکم خود را سیر می کنند. و این که سربازان کشته شده ستمگرند؛ زیرا که سربازان ِ جباران وستم پیشگان می باشند و درمیان آنها شمار زیادی از افسران و فرماندهان ستمکار از دو طرف وجود دارد.
«پس سفیانی با " أبقع" روبرو می شود و با یکدیگر کارزار می کنند، سفیانی او و همراهانش و"أصهب" را به قتل می رساند آنگاه هیچ تصمیمی جز حمله به عراق ندارد؛ سپاه خود را به قرقیسا رسانده و در آنجا وارد نبرد می شود؛ در این درگیری صد هزار ستمگر کشته می شود و سفیانی لشکری به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوی کوفه گسیل می دارد».
«بحار ج 52 ص237 »
اما گنج مورد نزاع؛ روایاتی چند در این باره آمده است که روشن ترین آنها در نسخه خطی ابن حماد از پیامبر(ص) است که فرمود: «رود فرات، از کوهی از طلا ونقره پرده برمی دارد و آن را آشکار می سازد بر سر آن جنگ و درگیری بوجود می آید به گونه ای که از هر نه تن هفت تن کشته می شوند. پس هرگاه شما آن را درک کردید به آن نزدیک نشوید».
و نیز در همین نسخه آمده است:
«فتنه ی چهارم، هجده سال به طول می انجامد، سپس در آن هنگام که باید پایان می پذیرد وتحقیقاً، نهر فرات از کوهی از طلاه پرده بر می دارد و مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می افتند وازهر نه تن هفت تن کشته می شود».
اگر مراد از فتنه چهارم در این روایت، سلطه و استیلای غرب و دیگر ملتها بر مسلمانان باشد، چنان که روایات به آن تصریح می کنند، آن فتنه طولانی خواهد بود و بیش ا زیک قرن بر آن می گذرد؛ و اگر منظور فتنه داخلی سرزمین شام باشد که ناشی از فتنه ی چهارم، یعنی فتنه ی فلسطین است؛ که در این جهت ممکن است جنگ داخلی لبنان، آغاز این هیجده سال باشد. و احتمال دارد آن گنج یاد شده، معادن طلا و نقره ای باشد که در آن جا کشف خواهد شد و مورد اختلاف بین سه دولت و حامیان آنها واقع می گردد. یا اینکه آن گنج، نفت و یامعادن دیگر باشد. چنین گفته می شود که منطقه قرقیسا از لحاظ نفت و دیگر معادن حتی اورانیوم غنی می باشد و عملیات حفاری و تحقیقات، از نتایج مثبتی برخوردار بوده است.
اما طرف مقابل سفیانی در نبرد قرقیسا از نظر اکثر روایات ترکان هستند. ولی منظور از ترکان در اینجا چیست؟
آنچه به نظر می رسد و به طبیعت امور نزدیک تر است، آنها سپاهیان ترک زبان هستند؛ چرا که درگیری و نزاع بر سر دارائی ای است که نزدیک مرزهای سوریه و ترکیه وجود دارد اما طرف سوم که در عراق است درگیر اوضاع داخلی خود و وجود دو دستگی در آن می باشد، دسته ای طرفداران یمنی ها وایرانیان ِ زمینه ساز ظهور حضرت و گروهی هواداران سفیانی می باشند. اما قرینه های زیادی وجود دارد که این احتمال که مراد از ترکان، روسها باشد را تأیید می کند. به ویژه روایاتی که خاطرنشان می سازد آنها قبل از خروج سفیانی در جزیره ی "ربیعه" یا دیار بکر نزدیک قرقیسا فرود می آیند. و روایاتی که می گویند سفیانی با ترکان به نبرد می پردازد و سپس بدست حضرت مهدی(عج) ریشه کن می شود و نخستین لشکری را که حضرت برای جنگ با ترکان گسیل می دارند آنها را شکست می دهد. ظاهراً منظور از جزیره که در روایات متعدد یاد شده است و نیروهای ترک زبان قبل از سفیانی در آنجا فرود می آیند، همان منطقه ای است که به این اسم نامیده شده است (باتوجه به مطلق بودن و اضافه نشدن آن به اسم دیگرمانند جزیرة العرب و...) و مراد از فرود آمدن نیروهای روسی در" رمله" چنان که از روایات استفاده می شود، همان رمله فلسطین است. آری از روایات گذشته مربوط به گنج و این که پیامبر(ص) مسلمانان را از شرکت در نزاع بر سر آن گنج نهی فرمود و از عبارت «مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می افتند» استفاده می شود که طرفهای درگیر بر سر گنج، مسلمانان می باشند ولی این مطلب مانع از آن نیست که دولت ترکیه طرف درگیر نباشد و ترکان روسی و یا هواداران ترکان، آن دولت را یاری نکنند، چنان که این تعبیر درباره آنان، در روایات فرود آمدن نیروهای آنان در جزیره وارد شده است. اما رومیان و مغربی ها که در برخی از روایات آمده است، از طرفهای درگیر در جنگ قرقیسا هستند اما نشانه های آن اندک و ضعیف است. و ممکن است ورود آنان برای کمک به سفیانی یا دیگران باشد. اما نیروهای اصلی و دشمنان سفیانی و هواداران و یاوران حضرت مهدی(عج) ، یمنی ها و ایرانیان هستند که در نبرد قرقیسا دخالت نمی کنند چرا که آن جنگ میان دشمنان آن ها برقرار است ولی انگیزه مهمتر با توجه به ظواهر روایات، اشتغال آنان به حوادث ظهوردر حجاز و تلاش برای ارتباط و ایجاد وحدت نیروها با نیروهای امام مهدی(عج) است که آغاز نهضت ظهور آن حضرت در مکه می باشد. البته ممکن است علت آن شعله ور شدن جنگ جهانی باشد که احتمال بیشتر می دهیم بخشی از آن در این مرحله به وقوع بپیوندد.
ابن حماد از امام علی(ع) روایت می کند که حضرت فرمود:
«وقتی سواران سفیانی به سوی کوفه به حرکت در آیند او گروه را در پی اهل خراسان می فرستد در حالیکه اهل خراسان به طلب حضرت مهدی(عج) بیرون می آیند».
به گفته ی روایات، اشغال عراق برای سفیانی هدفی استراتژیک و فوری است. ولی ناگزیر می شود به جنگ قرقیسا بپردازد، آنگاه پس از آن نبرد اجرای نقشه خود را ادامه دهد. و در حمله به عراق، طرف مخالف جهانی و یا از دولتهای منطقه در برابر وی وجود ندارد. حتی ترکان که سفیانی در قرقیسا با آنها وارد نبرد می شود هدفشان به دست آوردن ثروت و گنج قرقیسا است و کاری به مسائل عراق ندارند. تنها نیروی مخالف او یمنی ها و خراسانیان یعنی یاران حضرت مهدی(عج) می باشند، این امر روشنگر این است که جنگ سفیانی در عراق اساساً حرکتی است بر ضد حضرت مهدی(عج) و طرفداران وی.
در روایات نام های متعددی از مکانها مانند" زوراء" ( بغداد )، "انبار"، "صدات"، "فاروق" و"روحا" ذکر شده که ارتش سفیانی در آنها تمرکز پیدا می کند. از امام صادق(ع) نقل شده است که :
«او یکصد و سی هزار تن را به کوفه گسیل می دارد و آنها در روحا و فاروق فرود می آیند و شصت هزار تن از آنان از آنجا حرکت می کند تا در کوفه محل قبر هود(ع) در نخیله فرود می آیند».
درکتاب «لوائح الانوار البهیه» اثر" سفارمین خبلی" درباره سفیانی آمده است:
«او با ترکان پیکار می کند و بر آنها پیروز می شود، آنگاه در زمین تبهکاری می نماید و وارد بغداد شده جمعی از آنان را از دم تیغ می گذراند».
هجوم سفیانی به عراق حمله ای آلوده و ویرانگر است و تا حد زیادی به هدف خود در کشتار شیعیان حضرت مهدی(عج) موفق می شود. وی با نیروی مقاوم مهمی از سوی حکومت روبرو نمی گردد حتی مقاومتی از ناحیه شیعه نیز ذکر نشده است به جز آنکه درباره مردی از عجم (غیر عرب) آمده است که او با گروه اندک و غیر مسلح خود در برابر ارتش سفیانی می ایستند و آنها وی را به قتل می رسانند.
«آنگاه مردی از عجم و از اهل کوفه با گروهی ضعیف خروج می کند و فرمانده ارتش سفیانی وی را بین "حیره" و "کوفه" به قتل می رساند». « بحار ج 52 ص 238»