*وا محمدا ! چرا هیچ دستی و علمی از هیچ جا به یاری حق بلند نمی شود؟
آیا همه دستها بریده اند؟
زبان ها را نیز؟
پس چرا هیچ فریادی به دادخواهی بر نخاسته است؟
*آه یاران! اگر در این دنیا رسم مردانگی اینست که سر بریده مردان را در تشت طلا نهند
و به روسپیان هدیه کنند...بگذار اینچنین باشد.
این دنیا و این سر ما!
*وقوف در عرفات ، مقدمه وقوف در مشعر است. یعنی که عرفان مقدمه شهود و چون به شهود رسیدی مهیای شهدات باش،
آنچنان که اسماعیل بود
و آنچنان که حسین
*خداوند خمیر وجود مؤمن را با خاک کربلا و خون شهدایش سرشته است
کربلا میزان عشق است
هیچ کس را تا به کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد.
تاریخ : سه شنبه 89/9/16 | 10:11 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()