سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

ولایت پر استعمال ترین واژه قرآنی - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

چرا خداوند در قرآن کریم نامی از امام علی(ع)نبرده

پرسش :

چرا خداوند در قرآن کریم نامی از علی ـ علیه السّلام ـ نبرده، و چرا واقعة غدیر را مشخص نکرده، که اگر معیّن می‌کرد هم اکنون مذهب تسنن وجود نداشت، و زندگی در کنار افراد اهل تسنن چگونه باید باشد؟

پاسخ :

در قرآن کریم بسیاری از آیات به اعتقاد شیعه و سنی دربارة حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ نازل شده است، و از جمله آیاتی که در شأن علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است آیه تبلیغ و آیه اکمال است که به طور اختصار به آن اشاره می‌شود: 
آیة تبلیغ: خداوند می‌فرماید: ای پیامبر! آن چه را که خداوند بر تو نازل کرده است به مردم برسان و اگر چنین نکنی، گویا رسالت خویش را به انجام نرسانده‌ای و خداوند تو را از مردم حفظ خواهد کرد و به راستی خداوند گروه کافران را هدایت نمی‌کند.[1] 
به اتفاق شیعه و عدّه‌ای از بزرگان اهل‌سنت آیة مذکور در مورد ولایت و امامت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در واقعه غدیرخم بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نازل شده است، چنان‌که سعید خدری و ابن عباس نقل کرده‌اند: که آیة «شریفه یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیک... » در روز غدیر خم بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد علی بن ابی‌طالب ـ علیه السلام ـ نازل شده است.[2] 
آیة اکمال: چنان‌که می‌فرماید: امروز دین را برای شما کامل نمودم و نعمت خویش را به شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین برای شما اختیار نموده بدان راضی شدم،[3] آیه فوق به اتفاق علمای شیعه[4] و گروهی از علمای اهل‌سنت درباره علی ـ علیه السّلام ـ نازل شده است، چنان که خوارزمی نقل نموده است که بعد از بالا بردن دست علی ـ علیه السّلام ـ توسط پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در غدیر خم، و معرفی آن به عنوان ولی و جانشین خود، هنوز پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی ـ علیه السّلام ـ از هم جدا نشده بودند که آیه اکمال «الیوم اکملت...» نازل شد، حضرت فرمود: 
الله اکبر بر کامل نمودن دین و تمام نمودن نعمت و رضایت خداوند به رسالت من و ولایت علی ـ علیه السّلام ـ و «رضی الرب برسالاتی و الولایة لعلی» پس در حق یاری‌کنندگان علی ـ علیه السّلام ـ دعا فرمود و خوارکنندگان علی ـ علیه السّلام ـ را نفرین[5] امّا با این حال می‌بینیم که در قرآن اسمی از علی ـ علیه السّلام ـ و واقعه غدیر نیامده است، ولی می‌توان گفت که به خاطر مصالحی به اسم علی ـ علیه السّلام ـ و واقعه غدیر تصریح نشده است و از جمله ی مصالح: 
از یک طرف می‌دانیم که امت اسلامی اعم از شیعه و سنی یک دشمن مشترک دارند که هدف آنها نابود کردن اسلام و از بین برون ابهت و اقتدار و اتحاد مسلمین است، و هدف‌شان این است که به جهان ثابت کنند که اسلام دین جهانی نیست و نمی‌تواند انسان را به سعادت دنیوی و اخروی خود برساند. 
و از طرف دیگر بین شیعه و سنی مشترکات زیادی وجود دارد اگرچه در بعضی از مسائل اختلافاتی با هم دارند، البته این اختلافات هم با بحث و گفتگوی علمی یا قابل حلّ هستند و یا حداقل قابل تقریب و نزدیکی به هم می‌باشند، حال با توجه به این دو نکته، باید برادران تشیع و تسنن در کنار هم با برادری و اخوت زندگی کنند، و از دامن زدن به اختلافات جزئی پرهیز کنند؛ چون این‌گونه مسائل باعث تفرقه امت اسلامی و موجب سوء استفاده دشمنان اسلام خواهد شد. 
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 
ـ الغدیر، ج1، ص 223-214، پیام قرآن، ج9، ص 117-289.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مائده/ 67. 
[2] . الف: منابع شیعه، ر،ک: امینی نجفی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1372، ج 1، ص 223 ـ 214، و ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، 1374، ج 9، ص 389ـ117. 
ب: منابع اهل‌سنت، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بکر السیوطی، تفسیر در المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 2، ص 327، در ذیل آیه 67، سوره مائده، رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج 6، ص 463، ذیل آیه مذکور. 
[3] . مائده/ 5. 
[4] . الغدیر، پیشین، ج 1، ص 237، 230؛ ر.ک: پیام قرآن، پیشین، ج 9، ص 188 و... 
[5] . المناقب خوارزمی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة مجماعة المدرسین، چاپ سوم، 1417، خطبه 135، روایت 152؛ ر.ک: حافظ حسکانی، شواهد التنزیل، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1392ه‍ ، ج1، ص 157، حدیث 211.
 
 
منبع:اندیشه قم

فاطمه | 14:7 - شنبه بیست و نهم آبان 1389 
+ |  2 نظر
 
ولایت پر استعمال ترین واژه قرآنی
ولاء ، ولایت، ولی، مولی، اولی و امثال اینها از ماده‌ی ولی است. این واژه پر استعمال‌ترین واژه‌ی قرآنی است.

124 مورد به صورت اسم و 112 مورد در قالب فعل در قرآن آمده است معنای اصلی این کلمه قرارگرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است به نحوی که فاصله‌ای در کار نباشد. 

این کلمه طبعاً به معنی قُرب هم به کار رفته هم قُرب مادی هم قرب معنوی. برای این ماده و مشتقات آن معانی زیادی در حدود 27 مورد آورده‌اند اما همه‌ی آنها به اعتبار همان یک معنی اول آن است. 

این لفظ هم در امور جسمانی به کار رفته و کم کم در طول تاریخ کاربرد آن به مفاهیم معنوی رسیده است و معناهای جدید و خاص پیدا کرده است. 

در کتاب مفردات راغب (لغت‌نامه‌ای در باب لغات قرآنی به زبان عربی) آمده است: «وِلایت به معنی نصرت است اما وَلایت به معنی تصدی و صاحب اختیاری یک کار است و گفته شده است که معنی هر دو یکی است و حقیقت آن همان تصدی و صاحب‌ اختیاری است» 

راغب راجع به کلمه‌ی ولی و کلمه‌ی مولی می‌گوید. 
«این دو کلمه نیز به همان معنی است چیزی که هست گاهی مفهوم اسم مفعولی دارند گاه مفهوم اسم فاعلی» 

ولایت از آن خداست 

آیاتی در قرآن کریم داریم که ولایت را منحصر به خداوند می‌‏داند، و بدون هیچ گونه استثنائی، در بسته و سربسته ولایت را از آن خدا قرار می‌‏دهد. مانند آیات زیر: 

«قل اغیر الله اتخذ ولیا فاطر السموات و الارض و هو یطعم و لا یطعم قل انی امرت ان اکون اول من اسلم و لا تکونن من المشرکین‏». (آیه 14، از سوره 6: انعام) 

«بگو (ای پیامبر) آیا من برای خودم ولیی غیر از خداوند بگیرم، در حالیکه او آسمان‏ها و زمین را آفریده است؟!و او غذا می‌‏دهد، و کسی به او غذا نمی‌‏دهد؟!بگو من مامور شده‏ام که: اولین کسی باشم که به این خدا ایمان آورده و تسلیم شده باشد!و البته البته از مشرکان به خدا مباش‏». 

در این آیه می‌‏بینیم ولایت را ملازم با آفرینش آسمان‏ها و زمین، و واجب الوجود بودن ذات حق می‌‏گیرد، که عالم را طعام و رزق می‌‏دهد، و خود به هیچ گونه روزی نمی‌‏خورد، پس ولایت در انحصار خداوند است. 

«ام اتخذوا من دونه اولیاء فالله هو الولی و هو یحیی الموتی و هو علی کل شی‏ء قدیر». (آیه 9، از سوره 42: شوری) 

«آیا ایشان غیر از خداوند، برای خود اولیائی گزیده‏اند، پس خداوند است که اوست فقط ولی، و اوست که مردگان را زنده می‌‏کند، و او بر هر چیزی تواناست‏». 

«و هو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته و هو الولی الحمید». (آیه 28، از سوره 42: شوری) 

«و اوست آنکه باران را پس از آنکه از بارش آن ناامید شدند، فرو می‌‏فرستد، و رحمت‏خود را می‌‏گسترد، و اوست که صاحب ولایت است، و محمود و مورد ستایش‏». 

«و ما لکم من دون الله من ولی و لا نصیر» (آیه 107، از سوره 2: بقره و آیه 22 از سوره عنکبوت: 29، و آیه 31 از سوره 42: شوری) 

«و از برای شما غیر از خداوند، هیچ صاحب ولایتی، و هیچ یار و معینی نیست‏». 

در تمام این آیات و آیات دیگری از قرآن، می‌‏بینیم که ولایت را از صفات مختصه حضرت باری عز و جل، و ولی را از اسماء مختصه او می‌‏داند. 

ولایت از آن رسول الله و ... 

و از طرفی می‌‏بینیم در آیاتی ولایت را به غیر خدا هم نسبت می‌‏دهد مانند: 

«و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکة بعد ذلک ظهیر». (آیه 4 از سوره 66: تحریم) 

«و اگر شما دو نفر عایشه و حفصه بر علیه پیغمبر قیام نموده و در این غلبه پشت‏به پشت‏یکدیگر دهید، و با هم معین و همداستان شوید، پس خداوند ولی پیغمبرش می‌‏باشد، و جبرئیل و صالح المؤمنین (علی بن ابیطالب) ولی پیغمبرش می‌‏باشند، و فرشتگان نیز علاوه کمک کار و یار و یاور او خواهند بود». 

در این آیه مبارکه جبرائیل و امیر المؤمنین علیه السلام را به خداوند ضمیمه نموده و آنها را ولی رسول الله قرار داده است. 

«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون‏». (آیه 55، از سوره 5: مائده) 



«این است و جز این نیست که ولی شما خداست و رسول خدا و کسانیکه ایمان آورده‏اند، آنانکه اقامه نماز می‌‏کنند، و اعطاء زکات در حال رکوع می‌‏نمایند». 

در این آیه نیز علاوه بر ولایت‏خداوند، ولایت رسول خدا و ولایت امیر المؤمنین علیه السلام را که در حال رکوع انگشتری خود را به صدقه و زکات دادند معین می‌‏کند. برای حل این مسئله و حل این اختلافی که به صورت ظاهر اختلاف به نظر می‌‏رسد، جواب همان است که در موارد عدیده داده‏ایم، و آن این است که: صفات حضرت باری برای خداوند بالاصاله است، و برای غیر خداوند بالتبع، خداوند نور است و دیگران پرتو و شعاع، خداوند نور است و غیر خدا سایه. 

و علیهذا هیچ تنافی نیست، زیرا ولایت رسول الله و امیر المؤمنین هم به ولایت‏خداست، و از خداست. 

و نظیر این مسئله در قرآن کریم بسیار است، از جمله آن که می‌‏گوید: 

«ایبتغون عندهم العزة فان العزة لله جمیعا» (آیه 139، از سوره 4: نساء) 

«آیا ایشان در نزد آنان (کافران) عزت می‌‏جویند؟عزت تمام اقسام و مراتبش اختصاص به خدا دارد». 

«من کان یرید العزة فلله العزة جمیعا» (آیه 10، از سوره 35: فاطر) 

«هر کس عزت می‌‏خواهد، بداند که تمام مراتب و درجات عزت، اختصاص به خدا دارد. 

در عین حال می‌‏گوید: 

«و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقین لا یعلمون‏». (آیه 8، از سوره 63: منافقون)

«عزت اختصاص به خدا و رسول خدا و مؤمنین دارد، و لیکن منافقین نمی‌‏دانند». 

عزت خداوند مال خداست و ذاتی اوست، و عزت رسول خدا و مؤمنان، از خداست و نسبت‏به آنها عرضی است. همچنین لایت‏برای خداوند ذاتی است، و برای غیر او عرضی است. همچون چهره و صورت صاحب صورت که برای خود او ذاتی است، و برای آئینه‏ای که در آن می‌‏نگرد عرضی است. 

کسی نمی‌‏تواند شکل و صورت را از خودش بگیرد، ولی می‌‏تواند در آئینه نظر کند و صورتش در آن منعکس گردد، و می‌‏تواند صورت خود را از آئینه بردارد، و در این حال دیگر صورتی در آن دیده نمی‌‏شود.


منبع:دانشنامه رشد




تاریخ : سه شنبه 89/9/2 | 10:37 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.