11. شفای دختر سه ساله
آقای « رضا کریمی ورزنه ای » سنگتراش، ساکن قم، خیابان امام زاده سید علی، درباره شفای دختر سه ساله خود، اینطور نقل می کند:
« دختر سه ساله ام در حدود چند سال پیش، دل درد شدیدی گرفت و شکم او ورم کرد و خیلی گریه می کرد. او را به بیمارستان نکویی بردیم، با آزمایشات به عمل آمده، دکترهای جراح قم گفتند که:
« ایشان به علت غده ای که در شکم اوست، باید عمل بشود و راهی دیگر ندارد و شنبه، ساعت هفت صبح، عمل می شود. »
من بچه را با چشم گریان به منزل آوردم. شب جمعه بود، بعد از نماز مغرب و عشاء، با گریه و التماس، به امام زمان علیه السلام متوسل شدم و خوابم برد.
در عالم خواب، سوار دوچرخه ای بودم و به طرف کوچه عربستان در محله عربستان قم، حرکت می کردم، یک مرتبه دیدم سید طلبه ای خیلی نورانی با عمامه و عبای مشکی، خیلی خوش اخلاق به من رسید تا او را دیدم من به او سلام کردم، جواب سلام مرا داد به این کلمه:
« سلام علیکم! آقا رضا! »
چون اسم مرا گفت: متوجه شدم که او آقا امام زمان علیه السلام است، چرخ را وسط کوچه انداختم و دنبالش دویدم، به منزل آقای قزوینی که یکی از علما است، رفتند، دویدم عبای او را گرفتم و گفتم:
« دکتر بچه من شما هستی و باید او را شفا بدهی. »
گفت: « ان شاء الله، خوب می شود. »
گفتم: « حاج آقا! شما می خواهی کجا تشریف ببری؟ »
در جواب من گفت:
« می خواهم بروم مسجد جمکران، روضه حضرت حمزه بخوانم. »
چون بلند بلند در خواب حرف می زدم، مرا از خواب بیدار کردند و نگفتم که من خواب دیدم. صبح شنبه شد، بنا بود بچه را بیمارستان ببریم برای عمل جراحی به دختر نگاه کردیم، دیدیم صحیح و سالم است و ورم به کلی برطرف شده و آقا امام زمان عجل الله فرجه او را شفای کامل داده.
سوم ربیع الثانی 1415 هـ . ق مطابق با 19/6/ 1373 هـ.ش