امتیازات حکومت مورد نظر اسلام و حکومت جهانی امام مهدی (عج) دربرابر جهانىسازى دنیا توسط غربی ها
تا دیروز، تشکیل حکومت واحد جهانى تحت نظر امام معصوم، براى دنیا قابل پذیرش نبود و آن را به صورت امرى عجیب و باورنکردنى مطرح مىکردند، ولى امروزه، خود، آن را به صورت قطعى و امرى اجتنابناپذیر مىدانند. بنابراین، جهان، به تدریج، خود را براى پذیرش حکومت واحد جهانى آماده مىسازد، زمینهى فکرى بشر براى اجراى این طرح مهیا مىشود. اگر تا دیروز، حکومت واحد جهانى، صرفاً یک عقیدهى اسلامى شیعى بود، امروز، انان هستند که انسانها را به پذیرش و اجراى این طرح که امرى ضرورى و حیاتى است، دعوت مىکنند و موضوع جهانىسازى چیزى غیر از این نیست ...
1- حکومت واحد جهانى اسلامى، تحت رهبرى افراد صالح و وارسته و شخصیّتهاى برجستهى دینى که معصوم از خطا و یا تالى تِلوِ معصوماند، ایجاد مىشود و قانون خدا در آن جامعه حاکم است، ولى حکومت واحد جهانى پیشنهادى، تحت نظر و اشراف قدرتمندان و زورمداران و ستمگران ایجاد مىشود.
امتیازات حکومت مورد نظر اسلام و حکومت جهانی امام مهدی (عج) دربرابر جهانىسازى دنیا توسط غربی ها
تا دیروز، تشکیل حکومت واحد جهانى تحت نظر امام معصوم، براى دنیا قابل پذیرش نبود و آن را به صورت امرى عجیب و باورنکردنى مطرح مىکردند، ولى امروزه، خود، آن را به صورت قطعى و امرى اجتنابناپذیر مىدانند. بنابراین، جهان، به تدریج، خود را براى پذیرش حکومت واحد جهانى آماده مىسازد، زمینهى فکرى بشر براى اجراى این طرح مهیا مىشود. اگر تا دیورز، حکومت واحد جهانى، صرفاً یک عقیدهى اسلامى شیعى بود، امروز، انان هستند که انسانها را به پذیرش و اجراى این طرح که امرى ضرورى و حیاتى است، دعوت مىکنند و موضوع جهانىسازى چیزى غیر از این نیست
1- حکومت واحد جهانى اسلامى، تحت رهبرى افراد صالح و وارسته و شخصیّتهاى برجستهى دینى که معصوم از خطا و یا تالى تِلوِ معصوماند، ایجاد مىشود و قانون خدا در آن جامعه حاکم است، ولى حکومت واحد جهانى پیشنهادى، تحت نظر و اشراف قدرتمندان و زورمداران و ستمگران ایجاد مىشود.
شاید این مدّعا، حق وتویى است که آنان براى خود در سازمان ملل گذاشتهاند. توضیح آنکه جهانی شدن، به سازمان ملل احتیاج دارد، لذا سازمان ملل به وجود آمد. طبیعى بود که در دنیاى مرتبط و دنیایى که خطر جنگ و نزاع و کشمکش آن را تهید مىکرد، سازمان ملل براى پیشبرد اهدافاش نیاز به چیزى داشت که منشور ملل نام گرفت، وفى آنان دخالت کردند و حقوق بشرى نوشتند که منافع ناعادلانه آنان را تأمین کند، قدرتهایى مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و... دست به دست هم دادند و امتیازى به نام »حق وتو« را براى خود قرار دادند. تا در مقابل تصمیمات عاقلانهى دنیا که مخالف منافع آنان است، بایستند!
حق وتو حقّى ظالمانه و خطرناک است که آنان براى خود قرار دادهاند. در حکومت واحد جهانى و در خانوادهى بزرگ بشریّت کسانى که سرتاپا اسیر هواى نفساند و از لحاظ اخلاقى منحط و ذلیلاند و نمىتوانند فراتر از تعصبات خود عمل کنند و بسیار مغرور و ظالم و متعصباند و همهى بشریّت را در خدمت خود مىبینند، »حق وتو« دارند. این حقّ وتو، سبب مىشود که جهان را به دوران دیکتاتورى اوّل برگردانند و قانون جنگل را حاکم کنند که هر کس زورش بیشتر است، باقى بماند و ضعیفترها نابود شوند؛ یعنى، همان چیزى که امروزه شاید آنیم و »وتو«هایى که امریکا به نفع اسراییل و بر ضرر فسلطینیان ستمدیده در سازمان ملل اعمال مىکند.
اینجا است که مىگوییم، حکومت جهانى پیشنهادى آنان، یا محّقق پیدا نمىکند و اگر هم تحقّق پیدا کند، هیچ ضمانت اجرایى براى اجراى صحیحى آن در جهت منافع و سعادت و رفاه بشر وجود ندارد.
2- امتیاز دیگر جامعهى جهانى اسلامى، بر جهانىشدن، این است که محور تمام یک مورد در این جامعه، خدا و احکام خدا است و تعالیم اسلامى براى ادارهى جامعهى جهانى کافى است، ولى در جهانى شدن و جهانىسازى. محور، قوانین موضوعهى بشرى و الحاد و حاکمیّت سکولاریسم است.
3- در حکومت جهانى حضرت مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( دین اسلام، تنها دین حاکم بر جهان خواهد بود، چنانکه دین و سیاست نیز از هم تفکیک ناپذیرند و بلکه سیاست و حکومت؛ در خدمت دین و اهداف متعالى آن است، در صورتى که در وضعیت جهانىشدن، دین، مخصوصاً اسلام، جایگاه روشنى ندارد.
4- در حکومت جهانى حضرت مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( قرآن، محور زندگى بشر قرار مىگیرد. حضرت على )علیهالسلام( فرمود: »وَیَعَطِفُ الرأىَ عَلَى القرآنِ اذا عَطَفُو القَرآنَ عَلَى الرأىِ؛ در آن هنگام که مدرم قرآن را به رأى خود تفسیر کنند، امام زمان)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف(، اراء و نظر مدرم را تابع قرآن قرار خواهد داد.«.
از این کلام امیرالمؤمنین)علیهالسّلام( استفاده مىشود که در عصر حکومت مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( محور همه چیز و همه آراء و عقاید، قرآن خواهد بود، در حالى که در وضعیّت جهانى شدن، نه تنها قرآن، در جامعهى بشرى محور نیست، بلکه کوشش مىشود که قرآن از صحنه خارج شود و اگر هم در برخى از جوامع، حضور کمرنگى دارد، سعى مىشود که آیات قرآن را طبق نظر خود تفسیر کنند.
5- حکومت جهانى امام مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( بر محور توسعهى اخلاقى، اجتماعى، امنیّتى استوار است، در حالى که جهان کنونى ما، از بحران معنویّت در رنج است، و امنیّت نیز چه در سطوح فردى و چه سطوح عمومى و ملّى و جهانى، به خطر افتاده است و از طرفى آنچه به عنوان اهرم قدرت است، براى کشورهاى قدرتمند به رسمیّت شناخته شده است.
6- توسعهى علمى، از ویژگىهاى بارز حکومت جهانى امام مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( است در حدیث شریف از امام صادق)علیهالسّلام( مىخوانیم: اَلَعِلَمُ سَبْعَةَ وَعْشِرُوْنَ حَرْفاً فَجَمیعُ ما جاءت بِهِ الرسُلُ، حَرْفانِ، فَلَمْ یَعرفِ الناسَ حَتَّى الَیَوْمَ غیرالْحَرْفَیْنِ فَإذا قامَ قائِمُنا خَرَجَ الْخَمْسةَ وَالْعشْرىَ حَرْفاً فَبَثَّها فی النَّاسِ وَضَمَّ إلَیتها الْحَرْفَیْنُ حَتَّى یَبَثَّها سَبْعَةَ وَ عِشْرْینَ حَرَفاً؛ علم و دانش، بیست و هفت حرف است. تمام آن چه پیامبران الهى براى مدرم آوردند، دو حرف بیشنبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناختهاند، امّا هنگامى که قائم ما قایام کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر مىسازد و دو حرف دیگر را با آن ضمیمه مىکند تا بیست و هفت حرف، کام و منتشر گردد.« در عصر جهانىشدن، دانش پیشرفته، در انحصار کشورهاى خاصّى است و این کشورهاى از انتقال آن به کشورهاى دیگر جلوگیرى مىکنند.
7- حکومت جهانى حضرت مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( حکومتى است مبتنى بر آموزههاى حیاتى و دینى. در حالى که جهانى شدن، پیامد و حاصل آگاهانه و ناآگاهانه پیشرفتهاى سیاسى، اقتصادى. فنآورى، و در اترابط با نظام سرمایهدارى و سلطهطلبى است.
8- حکومت واحد جهانى حضرت مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( مشروعیّت خود را از خدا دارد و به تعبیر دیگر، حکومت ولایى است که حاکم آن از طرف خدا منصوب است و از ناحیهى مردم نیز مورد پذیرش است؛ یعنى، حکومتى است که از یکسو مبتنى بر تأیید الهى است و از سوى دیگر، مورد رضایت مردم است، در حالى که در جهانى شدن، مشروعیّت حکومت جهانى، از ناحیهى مردم است، آن هم با هزاران فریبکارى که در گرفتن آراى مردم به کار مىرود.
9- حکومت واحد جهانى حضرت مهدى)عجّلاللّهتعالىفرجهالشّریف( بر مبناى حاکمیّت عقل است؛ زیرا، عقل انسانها، در عصر ظهور، به کمال مىرسد. در حالى که حکومت بر اساس جهانى شدن، بر منابى هواهاى نفسانى و تمایلات حیوانى شکل مىگیرد