سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

امام علی علیه السلام - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

 دانشجویان

 

تحقیقات ارائه شده به استاد محمد علی محسن زاده

 

جاذبه ودافعه امام علی السلام

 

 

 

 

 

پیشگفتار

 

شخصیت عظیم وگسترده امیرالمؤمنین علی علیه السلام وسیعتر از این است که یک فرد بتواند به همه جوانب و نواحی  آن وارد شود  و توسن اندیشه را به جولان در آورد .

 

یکی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم، ناحیه تاثیر او بر روی انسانها به شکل مثبت یا منفی است وبه عبارت  دیگر « جاذبه و دافعه » نیرومند  او است که هنوز هم نقش  فعال خود را ایفا می نماید . (1 )

 

 امتیاز اساسی علی علیه السلام وسایر مردانی که از پرتو حق روشن بوده اند این است  علاوه بر مشغول داشتن خاطره ها  و سرگرم کردن  اندیشه ها ، به دلها و روحها نور وحرارت  و عشق و نشا ط و ایمان  و استحکام می بخشند .

 

حسن وزیبایی معنوی که محبت و خلوص ایجاد می کند  از یک مقوله است و سیادت وشخصیت  و مصلحت زندگی که کالای رهبران  اجتماعی و یا عقل و فلسفه که کالای  فیلسوف است و یا اثبات و اقتدار که کالای عارف  از مقوله های دیگر . ( 2 )

 

 فیلسوف شاگرد می سازد نه پیرو ،  رهبران اجتماعی پیروان متعصیب می سازند نه انسانهای مهذب ، مشایخ عرفان  ارباب تسلیم می سازند نه مؤمن مجاهد فعال .

 

 در علی هم خاصیت فیلسوف است  و هم خاصیت رهبر انقلابی  و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران  .مکتب او  هم مکتب عقل و اندیشه است  و هم مکتب ثوره و انقلاب وهم مکتب  تسلیم و انضباط وهم مکتب حسن و زیبایی   و جذبه وحرکت . ( 3 )

 

علی علیه السلام پیش از آنکه  امام عادل برای دیگران باشد و در باره ی دیگران به عدل رفتار کند ، خود شخصآ  موجودی متعادل ومتوازن بود کمالات انسانیت  را با هم جمع کرده بود  هم اندیشه ای عمیق و دور رس داشت و هم عواطفی رقیق  و سر شار .کمال جسم و کمال روح را  توا م داشت  .هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی ، هم  زاهد بود و هم سرباز ، هم قاضی بود و هم کارگر ، هم خطیب بود وهم نویسنده ،  بالاخره  به تمام معنی یک انسان کامل بود با همه ی زیبائیهایش . ( 4 )

 

____________________________________________________________

 

1 –ص 7      2 – ص 8     3 – ص 8 و 9   4 – ص 10  جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

مقدمه :

 

قانون جذب  و دفع :

 

قانون « جذب و دفع » یک قانون  عمومی است که سر تاسر نظام آفرینش حکومت  می کند . و شامل کلیه ذرات هستی می شود  از بزرگترین اجسام و اجرام عالم تا کوچکترین  ذرات آن دارای نیروی جاذبه هستند و به نحوی هم تحت تاثیر آن می باشند  .

 

بشر دورانهای باستان به جاذبه عمومی جهان پی نبرده بود  و لیکن به وجود جاذبه در برخی از اجسام  پی برده بود و بعضی از اشیاء را سمبل آن می دانست چون مغناطیس وکهربا . در نباتات و حیوانات هم قائل به قوه جاذبه و دافعه بوده اند .  ( 1 )

 

جاذبه و دافعه در جهان انسان :

 

مراد از آن جذب و دفعهایی است که در میان افراد انسان در صحنه حیات اجتماعی  وجود دارد .قسمت عمده از دوستیها و رفاقتها و یا کینه توزیها ویا دشمنیها ، همه مظاهری از جذب  و دفع انسانی است .گاهی دو نفر انسان یکدیگر را جذب می کنند و دلشان می خواهد با یکدیگر دوست و رفیق باشند .این رمزی دارد و رمز آن جز سنخیت نیست . به عقیده بعضی ریشه اصلی این جذب ودفعها  نیاز ورفع نیاز است و در واقع دو رکن اساسی  زندگی بشرند . (2 )

 

اختلاف انسانها در جذب و دفع:

 

افراد از لحاظ جاذبه و دافعه نسبت به افراد دیگر ،یکسان نیستند بلکه به طبقات مختلفی تقسیم می شوند :

 

1 – افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه  ( بی تفاوت در میان مردم راه می روند مثل یک سنگ )  این دسته موجودات بی ارزش و انسانهای پوچ و تهی هستند . ( 3 )

 

2 – مردمی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند .با همه می جوشند و گرم می گیرند وهمه طبقات را مرید خود می کنند . ( این انسانها در واقع متظاهر و دروغگو هستند )  ( 4 )

 

3 – مردمی که دافعه دارند اما جاذبه ندارند . دشمن سازند اما دوست ساز نیستند و فاقد خصائل انسانی می باشند . ( 5 )

 

______________________________________________________________

 

1- ص 17    2 – ص 19   3 – ص 21  4 –   ص22   5 – ص 27     جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

4 – مردمی که هم جاذبه دارند وهم دافعه . انسانهای با مسلکی که در راه عقیده ومسلک خود فعالیت می کنند . اینها نیز چند گونه اند گاهی جاذبه و دافعه هر دو قوی است و گاهی هر دو ضعیف و گاهی با تفاوت . افراد با شخصیت آنهایی هستندکه جاذبه  و دافعشان هر دو قوی باشد . (  1 )

 

علی (ع)  شخصیت دو نیرویی :

 

علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه . و جاذبه ودافعه او سخت نیرومند است .دوستانی دارد عجیب ، تاریخی ، فداکار و با گذشت . از عشق او همچون شعله هایی از خرمنی از آتش سوزان و پر فروع اند و جان دادن در راه او را آرمان و افتخار می شمارند .سایر شخصیت های جهان با مرگشان همه جیزها می میرد و با جسمشان در زیر خاک ها

 

پنهان می گردد . اما مردان حقیقت خود می میرند ولی مکتب و عشق ها که برمی انگیزند  با گذشت قرون تابنده تر می گردد . ( 2 )

 

نیروی جاذبه علی علیه السلام

 

جاذبه های نیرومند:

 

جاذبه علی علیه السلام یک جاذبه سه بعدی است  هم سطح وسیعی از جمعیت را مجذوب خویش ساخته وهم به یک قرن ودو قرن نیست بلکه  در طول زمان ادامه یافته و گسترش  پیدا کرده است .حقیقتی که بر قرون و اعصار  می درخشد و تا عمق و ژرفای دلها و باطن ها پیش رفته است . در حقیقت  علی (ع) همچون قوانین فطرت است  جاودانه می ماند . او منبع فیاضی است که تمام نمی گردد بلکه روز به روز زیادتر میشود . ( 3 )

 

تشیع ، مکتب محبت و عشق

 

 از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیر بنای اصلی آن محبت است .از زمان شخص نبی اکرم که این مذهب  پایه گذاری شده است  رمز محبت و دوستی بوده است آنجا که در سخن رسول اکرم(ص)جمله :«  عَلیٌ وَ شیعَتُهُ هُمُ الْفائِزون » را می شنویم گروهی را در گرد او می بینیم که شیفته او و گرم او و مجذوب او می باشند از این رو تشیع مذهب عشق وشیفتگی است . ( 4 )

 

______________________________________________________________

 

1 – ص 28    2- ص 31 و 32   3- ص 38     4 – ص 42 جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

اکسیر محبت

 

 شعرای فارسی زبان عشق را « اکسیر » نامیده ا ند عشق مطلقاً اکسیر است و خاصیت کیمیا دارد یعنی فلزی را به فلز دیگر تبدیل می کند  .مردم هم فلزات مختلفی هستند . عشق است که دل را دل می کند و اگر عشق نباشد  دل نیست ، آب و گل است . ( 1 )

 

 

 

هر  آن دل را که سوزی نیست دل نیست 

 

                                                دل ا فسرده غیر از مشت  گل نیست

 

الهی ! سینه ای ده آتش ا فروز

 

                                                در آن سینه دلی ده وآن دل ، همه سوز ( 2 )

 

 

 

از جمله آثار عشق نیرو و قدرت . زرنگی ، بخشندگی ، شکیبایی ،  الهام بخشی ، قهرمان سازی ا ست  .

 

عشق ا ست که از بخیل ، بخشنده و از کم طاقت ، شکیبا و متحمل می سازد .

 

حصار شکنی :

 

عشق و محبت  قطع نظر از اینکه از چه نوعی باشد ا نسان را از خود و خود پرستی بیرون می برد . خود پرستی محدودیت و حصار است و عشق به غیر مطلقا ًاین حصار را می شکند.  

 

مبارزه با خود پرستی مبارزه با « محدودیت خود»  است و عشق و علاقه و تمایل  ،  ا نسان را  به خارج از وجودش متوجه می کند . وجودش را توسعه داده و کانون هستیش را عوض می کند و به همین جهت عشق و محبت  یک عا مل بزرگ اخلاقی و تربیتی ا ست مشروط بر اینکه خوب هدایت شود ومورد استفاده قرار گیرد . ( 3 )

 

____________________________________________________________________________

 

1 – ص 47  2 – وحشی کرمانی 3 – ص 52و 53 جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

سازنده یا خرا ب کننده :

 

 عشق اوج علاقه و احساسات است  احساسات ا نسان انواع ومراتب دا رد برخی از مقوله شهوت ومخصوصاً شهوت جنسی ا ست  واز وجوه مشترک انسا ن و سایر حیوانات است  . عشقهای جنسی به سرعت می آید وبه سرعت هم می رود . قابل اعتماد وتوصیه نیست خطرناک و فضیلت کش ا ست  تنها باعفاف و تقو ا و تسلیم نشدن  در برابر آن است که آدمی سود می کند . ( 1 )

 

ا نسان نوعی دیگر احساسات دارد که از لحاظ  حقیقت و ماهیت با شهوت مغایر است و نام آن عاطفه و به تعبیر قرآن ، مودت و رحمت ا ست . انسان تا تحت تا ثیر شهوات خویش است از خود بیرون نرفته است و از آن خشونت و جنایت بر می خیزد . ولی وقتی ا نسان تحت تاثیر عواطف عالی  انسانی خویش قرار می گیرد  محبوب و معشوق در نظرش احترام و عظمت پیدا می کند . مانند مهر و علاقه مادر به فرزند یا ا رادت و محبت به پاکان و مردان خدا . در قرآن کریم رابطه میا ن زوجین را  با کلمه مودت و رحمت تعبیر می کند واشاره به جنبه انسانی و فوق حیوانی زندگی زناشویی دارد  عامل شهوت تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست . رابطه اصلی صفا و صمیمیت و اتحاد دو روح است  که زوجین را به یکدیگر  پیوند یگانگی می دهد . ( 2 )

 

محبت و ارادت به اولیا :

 

عشق و محبت تنها منحصر  به عشق حیوانی جنسی و حیوانی انسانی نیست بلکه نوع دیگری از عشق و جاذبه هست در جوی بالاتر قرار دارد  واز محدوده ماده ومادیات بیرون است و فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است .  

 

عشق در بسیاری از آیات قرآ ن با واژه محبت و یا مودت یاد شده است  این آیات در چند قسمت قرار گرفته اند :

 

1 – آیاتی که در وصف مؤ منان است واز دوستی ومحبت عمیق آنان نسبت به حضرت حق و یا نسبت به مؤمنان سخن گفته است .

 

« آنان که ایمان آورده اند در دوستی خدا سخت ترند . » سوره حشر آیه 19

 

_______________________________________________________________

 

1 – ص 55    2- ص 56 و 57    جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

2 _ آیاتی که از دوستی حق نسبت به مؤ منان سخن می گوید .  

 

« خدا دوست دارد پاکیزگان را » سوره توبه آیه 108

 

 « خدا دوست دارد نیکوکاران را » سوره آ ل عمران آیه 148

 

3 _آیاتی که متضمن دوستیهای دو طرفه و محبتهای متبادل است .

 

« بگو اگر دوست دارید خدارا ، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهانتان را برایتان ببخشاید » سوره مائده آیه 54  . ( 1 )

 

نیروی محبت در اجتماع :

 

نیروی محبت از نظر اجتماعی نیروی عظیم ومؤ ثری است  بهترین اجتماع ها آن است که با نیروی محبت اداره شود.

 

علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی است برای ثبات و ادامه حیات حکومت .

 

علت گرایش مردم به پیغمبر اکرم علاقه و مهری که نبی اکرم نسبت به آنان مبذول می داشت .

 

امیرالمؤ منین نیز در فرمان خویش به مالک اشتر آنگاه که او را به زمامداری مصر  منصوب میکند در باره ی رفتار با مردم چنین توصیه می کند :

 

«احساس مهر و محبت به مردم را و ملاطفت با آنها را در دلت بیدار کن .از  عفو وگذشت به آنان بهره ای بده همچنان که دوست داری خداوند از عفو و گذشتش تورا بهره مند گرداند .»   ( 2 )

 

 بهترین وسیله تهذیب نفس

 

آیا  عشق و علاقه به اولیا و دوستی نیکان خود هدف است یاوسیله ای است برای تهذیب نفس واصلاح اخلاق وکسب فضائل و  سجایای  انسانی  ؟

 

در عشق های حیوانی تمام عنایت و اهتمام عاشق به صورت معشوق و تناسب اعضاء و رنگ و زیبایی اوست و آن غرائز است که انسان را مجذوب می کند اما پس از اشباع به سردی می گراید وروبه خاموشی می رود.

 

اما عشق انسانی حیات است و زندگی ، اطاعت آور است . پیرو ساز ،  ( 3 )

 

_________________________________________________________

 

1- ص 63و 64 و 65    2 – ص 68  و 70    3 – ص 74  جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

حب علی (ع )درقرآن و سنت :

 

عشق پاکان وسیله ای است برای اصلاح وتهذیب نفس نه اینکه خود هدف باشد .

 

اکنون باید ببینیم اسلام و قرآن محبوبی را برای ما انتخاب کرده اند یا نه ؟

 

 قرآن سخن پیامبران گذشته را که نقل میکند  میگوید همگان گفتند : « ما از مردم مزدی نمی خواهیم تنها اجر مابر خداست » .

 

قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی  (سوره شوری آیه 23 )

 

«بگو از شما مزدی را درخواست نمی کنم مگر دوستی خویشاوندان نزدیکم  »

 

اینجا جای سؤال است که چرا سایر پیامبرانهیچ اجری را مطالبه نکرده اند و نبی اکرم برای رسالتش مطالبه مزد کرد ، دوستی خویشاوندانش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست ؟

 

 قرآن خود به این سؤال جواب می دهد :

 

قل ما سئلتکم من اجرا فهو لکم ان اجری الا علی الله( سوره سبا آیه 47 )

 

«بگو مزدی را که درخواست کردم  چیزی است که سودش عاید خود شماست . مزد من جز  بر خدا نیست  »

 

محبت و شیفتگی آنان جز اطاعت حق و پیروی از فضائل نتیجه ای نبخشد و دوستی آنان است که همچون اکسیر ، قلب را ماهیت می کند و کامل ساز است .

 

مراد از قربی هر که باشد مسلماً از بر چسته ترین مصادیق آن علی (ع )است .از پیغمبر نیز راجع به دوستی علی (ع) روایات بسیاری رسیده است . (1 )

 

ابن اثیر نقل می کند که پیغمبر خطاب کرد به علی و فرمود :

 

یا علی ! خداوند تو را به چیزهایی زینت دادکه پیش بندگان او زینتی از آنها محبوبتر نیست :کناره گیری دنیا ؛ آنچنان قرارت داد که نه تو از دنیا چیزی بهره مند شوی و نه آن از تو، به تو بخشید دوستی مساکین را ؛ آنان به امامت تو خشنودند و تو نیز به پیروی آنان از تو ، خوشا به حال کسی که تورا دوست بدارد و در دوستیت راستین باشد ، و وای بر کسی که با تو دشمنی کند و علیه تو دروغ گوید .(2 )

 

___________________________________________________________

 

1 – ص 94 و 95   2 – ص 97     جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

سیوطی روایت می کند که پیغمبر فرمود :

 

«دوستی علی ایمان است و دشمنی وی نفاق » ( 1 )

 

و نیز اهل سنت روایاتی از پیغمبر نقلذ کرده اند  که در آن روایات نگاه به چهره علی و سخن فضائل علی عبادت شمرده شده است :

 

ابن حجر از عایشه روایت می کند که پیغمبر گفت :

 

«بهترین برادران من علی است و بهترین عموهای من حمزه است و یاد علی و سخن از او عبادت است . »

 

علی محبوبترین افراد بود در پیشگاه خدا و پیغمبر و قهراً بهترین محبوبهاست .  ( 2 )

 

رمز جاذبه علی

 

سبب دوستی ومحبت علی در دلها چیست ؟

 

علی محبوب دلها و معشوق انسانها است چرا ؟

 

مسلماً ملاک دوستی او جسم نیست زیرا جسم او اکنون بین ما نیست و ما آنرا احساس نکرده ایم . محبت علی از راه محبت فضیلتهای اخلاقی و انسانی است . و حب علی حب انسانیت است .اگر علی آن فداکاریهاو از خود گذشتگی ها وآن تواضع و ادب وآن عطوفت ومهربانی و ضعیف پروری آن ایثار وآزادیخواهی اگر همه اینهارا که داشت اما رنگ الهی نمی داشت مسلماً این قدر امروز عاطفه انگیز ومحبت خیز است نبود . علی از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد چون علی را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق می یابند به او عشق می ورزند . ( 3 )

 

صعصعه صوحان عبدی نیز یکی دیگر از دلباختگان علی بود  هنگام دفن حضرت علی (ع) یک دست خویش را بر قلبش نهاد و با ذست دیگر خاک بر سر پاشید وگفت :

 

« مرگ گوارایت باد !که مولودت پاک بود  و شکیبائیت نیرومند و جهادت بزرگ .بر اندیشه ات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت ..نزدیکترین مردم بودی به پیغمبر  اول کسی بودی که به اسلام گرویدی . از یقین لبریز و در دل محکم واز همه فاکارتر ونصیبت از خبر بیشتر بود .خداوند مارا از اجر مصیبتت محروم نکند و پس از تو ما را خوار نگرداند .....»

 

علی علیه السلام در داشتن دوستان ومحبان سر از پا نشناخته که درراه ولاء و محبت  او سر دادند و بر سر دار رفتند بی نظیر است . ( 4 )

 

_______________________________________________________________

 

1 – ص 97     2 – ص 98      3 – ص 101و 102      4 – ص 102و 103 جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

 نیروی دافعه علی علیه السلام

 

دشمن سازی علی

 

بحث در مورد دوران خلافت چهار ساله و اند ماهه حضرت علی است .  علی همه وقت شخصیت دو نیرویی بوده است . علی همیشه هم جاذبه داشته است و هم دافعه .

 

دوران خلافت  علی و همچنین دوره های بعد از وفاتش یعنی دوران  ظهور تاریخی علی دوره تجلی بیشتر جاذبه و دافعه اوست . علی مردی دشمن ساز  و ناراضی ساز بود و از افتخارات اوست . هر آدم مسلکی و هدفدار و مبارز دشمن ساز و ناراضی درست کن است  .  و مصداق قول خداست که :

 

« در راه خدا می کوشند و از سرزنش سرزنشگری بیم نمی کنند .»  سوره مائده آیه 54

 

علی در راه خدا  از کسی ملاحظه نداشت بلکه اگر به کسی عنایت می ورزید و از کسی ملاحظه می کرد به خاطر خدا بود . ( 1 )

 

 

 

ناکثین و قاسطین مارقین   

 

علی در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست .

 

 اصحاب جمل که خود، آنان را   ناکثین نامید .

 

اصحاب صفین که آنان را قاسطین خواند .

 

اصحاب نهروان یعنی خوارج که آنهار ا  مارقین خواند .

 

ناکثین از لحاظ روحیه پول پرستان بودند  و صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض ،سخنان او در باره عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است .

 

اما  روح قاسطین روح سیاست و تقلب ونفاق بود آنها می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت علی را در هم فرو ریزند. در حقیقت جنگ علی با آنها جنگ با نفاق و دو رویی است . ( 2 )

 

_____________________________________________________________

 

1 – ص 107و 108      2 – ص 111  جاذبه و دافعه علی  ( ع ) شهید مرتضی مطهری

 

 دسته سوم که مارقین هستند  روحشان  روح عصبیتهای ناروا و خشکه مقدسیها و جهالتهای خطر ناک بود.

 

 بحث را  معطوف می داریم به دسته  اخیر ، یعنی خوارج ولو اینکه منقرض شده اند اما تاریخچه ای آموزنده و عبرت انگیز دارند و افکارشان در میان سایر مسلمین ریشه دوانیده و روح شان در کالبد مقدس نما ها همواره وجود داشته و دارد ومزاحمی سخت برای پیشرفت اسلام و مسلمین به شمار می روند. ( 1 )

 

 

 

 




تاریخ : یادداشت ثابت - سه شنبه 94/4/17 | 12:21 صبح | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.