سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

معجزه قرن برای تشیع - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

کربلایی کاظم ساروقی

(تغییرمسیر از کربلایی کاظم)
محمدکاظم ساروقی

کربلایی کاظم ساروقی
زادروز ح.1300ق.
زادگاه ساروق (اراک)
درگذشت 1378ق. - قم
محل زندگی ساروق (اراک)
تابعیت ایران
تحصیلات بی‌سواد
پیشه کشاورز، کارگر
شناخته‌شده برای حفظ شگفت‌آور قرآن
لقب کربلایی کاظم
دین اسلام
مذهب شیعه


کربلایی کاظم ساروقی (1300-1378ق)، مرد بی‌سوادی بود که ناگهان حافظ قرآن کریم شد. او کشاورزی ساده و بی‌آلایش بود که ظاهراً به سبب حساسیت در پرداخت به موقع سهم فقرا (زکات) از محصولاتش، مورد عنایت قرار گرفته و به نحوی معجزه‌آسا حافظ کل قرآن شده بود به گونه‌ای که سوره‌های قرآن را نه تنها از ابتدا بلکه از انتهای آنها قرائت می‌کرد و در عین اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشت کلمات قرآن را بی‌درنگ در لابلای دیگر متون تشخیص می‌داد.

کربلایی کاظم به وسیله علما و بزرگان بسیاری مورد آزمایش قرار گرفت و حفظ شگفت‌آور وی از سوی آنها تایید شد.

تمبر بزرگداشت کربلایی کاظم

زندگینامه

وی حدود سال 1300 قمری زاده شد و در روستای ساروق اراک زندگی می‌کرد. وی مانند بیشتر اهالی آن روستا بی‌سواد بود. شغل وی کشاورزی بود و در نهایت سادگی زندگی می‌کرد. از ویژگی‌های بارز وی ادای به‌موقعوجوهات شرعی بود، چنانکه زکات محصول گندمش را به فقرا می‌داد و حتی اگر می‌دانست صاحب زمینی اهل پرداخت زکات و حق فقرا نیست، مسأله پرداخت زکات را به وی یادآوری می‌کرد و اگر زیر بار نمی‌رفت به‌هیچ‌وجه برای او کار نمی‌کرد. حتی بنا گذاشته بود که نیمی از برداشت خود را به فقرا بدهد.[1]

وی در محرم سال 1378ق در قم درگذشت و در قبرستان نو قم یعنی قبرستان آیت الله شیخ عبدالکریم حائریبه خاک سپرده شد.[2]

ماجرای حافظ قرآن شدن

وی یک روز عصر بعد از کار روانه روستا شد و به باغ امامزاده مشهور به «هفتاد و دو تن» (محل دفن چندین امامزاده از جمله دو امامزاده به نام شاهزاده جعفر و امامزاده عبیدالله صالح) رسید و برای استراحت روی سکویی در کنار در امامزاده نشست. ناگهان دید دو جوان بسیار زیبا و جذاب نزدش می‌آیند و به او می‌گویند: نمی‌آیی برویم در این امامزاده فاتحه‌ای بخوانیم؟ محمدکاظم پذیرفت و با آنها داخل شد. آنها اول به امامزاده جلوتر وارد شدند و فاتحه‌ای خواندند و سپس به امامزاده بعدی رفتند و مشغول خواندن چیزهایی شدند که محمدکاظم نمی‌فهمید. در اینجا وی متوجه شد که در اطراف سقف امامزاده کلمات روشنی نوشته شده است و یکی از آن دو نفر به او می‌گوید:چرا چیزی نمی‌خوانی؟

بقعه امامزادگان هفتاد و دو تن روستای ساروق
محمدکاظم گفت: من ملا نرفته‌ام و سواد ندارم.

او می‌گوید: باید بخوانی، آنگاه دست به سینه او گذاشت و کمی فشار داد.

محمدکاظم گفت: چه بخوانم؟ آن شخص آیه‌ای را خواند و گفت: اینطور بخوان.
محمدکاظم آیه را خواند و برگشت که به آن آقا حرفی بزند و یا چیزی بپرسد ولی دید هیچکس همراهش نیست و خودش تنها در داخل حرم ایستاده و ناگهان دچار حالت مخصوصی می‌شود و بیهوش روی زمین می‌افتد.

هنگامی که به هوش می‌آید احساس خستگی شدید می‌کند و ضمناً به این فکر فرو می‌رود که اینجا کجاست و او در اینجا چه می‌کند؟ و سپس از امامزاده بیرون می‌آید و بار علوفه و گندم را برمی‌دارد و روانه دهکده می‌شود، ولی در میان راه متوجه می‌شود که دارد چیزهایی می‌خواند و آنگاه داستان آن دو جوان را به یاد می‌آورد و خود را حافظ همه قرآن می‌یابد.

وقتی به مردم برخورد می‌کند از او می‌پرسند کجا بودی؟ او چیزی نمی‌گوید و بی‌درنگ نزد پیشنماز روستا به نام حاج‌آقاصابر اراکی می‌رود و داستان خودش را هم می‌گوید. پیشنماز بدو می‌گوید: شاید خواب دیده‌ای شاید خیال می‌کنی؟ محمدکاظم می‌گوید: خیر، بیدار بودم و با پای خودم به امامزاده رفتم و همراه آن دو نفر چنین و چنان شد، و حالا هم همه قرآن را حفظ دارم. پس از آن پیشنماز، قرآن می‌آورد و آیات مختلف و چند سوره بزرگ را از او می‌پرسد و او همه را از برمی‌خواند. مردم دهکده دور او جمع شدند تا ببینند حاج‌آقاصابر در این باره چه می‌گوید. حاج‌آقاصابر پس از امتحانات فراوان، به زبان محلی جمله‌ای می‌گوید که معنیش این است: «کارش درست شده، و یک مسأله مهمی برایش پیش آمده، و نظر کرده شده است...».[3]

آزمون در کشورهای مختلف

هنگامی که داستان او از محل زندگیش به جاهای دیگر نقل شد او را به شهرهای ایران مانند ملایر، تویسرکان،همدان، کرمانشاه، کنگاور، تهران، قم، مشهد و نیز کاظمین و کربلا و نجف و کویت و حجاز بردند تا مسلمانان و غیرمسلمانان از نزدیک او را ببینند و با دیدن این معجزه زنده، ایمانشان به جهان غیب محکمتر شود.[4]




تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 98/9/3 | 11:33 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.