سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

علما و شخصیت های اهل تسنن و تشیع که رخ دادن این معجزه را مورد ت - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

کربلایی کاظم در بیان علماء و اشخاص

 

 

علما و شخصیت های اهل تسنن و تشیع که رخ دادن این

 

معجزه را مورد تایید قرار دادند

 

این ماجرا را افراد زیادی پس از دیدن کربلایی کاظم و انجام امتحانات از او در طی 38 سال، تایید نمودند و اسناد آن موجود می باشد که تعداد قابل توجهی از آن اسناد که مربوط به تصدیق علماء گذشته می باشد به صورت مکتوب بوده و تعدادی از این اسناد نیز ویدیویی می باشند (این اتفاق در سن 27 سالگی برای کربلایی کاظم روی داد و پس از 13 سال مخفی نگاه داشتن آن توسط کربلایی کاظم، در سن 40 سالگی فاش شد و تا پایان عمر او در سن 78 سالگی با او همراه بود. کربلایی کاظم در سال 1300 ه.ق برابر با 1257 ه.ش به دنیا آمد و در سال 1379 ه.ق برابر با 1336 ه.ش از دنیا رفت).

 

از جمله علماء و مراجع تقلید عظام گذشته می توان 1- آیت الله العظمی بروجردی،2- امام خمینی، 3- آیت الله امینی صاحب الغدیر، 4- آیت الله مرعشی نجفی، 5- آیت الله میلانی،6- آیت الله حجت کوه کمری، 7- آیت الله خوانساری، 8- آیت الله سید احمد زنجانی، 9- آیت الله دستغیب،10- آیت الله صدر،11- آیت الله فاضل لنکرانی و ... را نام برد.

 

از جمله علماء و مراجع تقلید زنده فعلی که در زمان جوانی خود کربلایی کاظم را از نزدیک دیده اند و مورد امتحان و تصدیق قرار داده اند می توان افراد ذیل را نام برد:

 

1- رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای 2- آیت الله مکارم شیرازی 3- آیت الله خزعلی 4- آیت الله شبیری زنجانی 5- آیت الله نوری همدانی 6- آیت الله سبحانی 7- آیت الله وحید خراسانی 8- آیت الله مصباح یزدی 9- آیت الله استادی 10- آیت الله صافی گلپایگانی 11- آیت الله مقتدایی 12- آیت الله محفوظی 13- آیت الله شاه آبادی 14- آیت الله مظاهری 15- آیت الله گرامی 16- آیت الله سیستانی

 

همچنین کربلایی محمد کاظم کریمی به همراه شهید نواب صفوی به کشور مصر رفت و همچنین به کشور عراق، کویت و عربستان سفر نمود و مورد امتحان و تایید مسلمانان اهل سنت نیز قرار گرفت.

 

صدای این معجزه بزرگ تا آنجا اوج گرفت که امیر کویت و دانشگاه الازهر مصر کربلایی کاظم را به کشور کویت و کشور مصر دعوت نمودند و ایشان دعوت آنان را اجابت نمود و به تمام سوالات علماء و دانشمندان این دو کشور پاسخهای حیرت انگیز داد و مورد تایید آنها نیز قرار گرفت.

 

امیر کویت از ایشان دعوت رسمی نمود و پس از رفتن او به کویت، امیر کویت تقاضای اقامت او را نمود تا کاخی را با همة امکانات در اختیار او گذارده تا طلابی که قرآن را حفظ می‌کنند در نزد او مشغول باشند ولی علمای عراق این امر را صلاح ندانستند و ایشان به عراق و بعد به ایران و قم بازگشت.

 

خلاصه اینکه تمامی علمای تشیع و تسنن اعلام داشتند ، کربلایی کاظم یک فرد عادی نیست ، بلکه معجزه ی بزرگ قرآن کریم است که بعد از پیامبر اکرم ، اینگونه قرآن کریم ، یکجا بر قلب او نازل شده است .

 

بعضا میگویند معجزه بزرگ قرآن در قرن بیستم . اما باید گفت حافظ و عالم شدن محمد کاظم کریمی ساروقی به قرآن کریم در کمتر از چند دقیقه ، بعد از نزول قرآن کریم بر پیامبر اسلام ، بزرگترین معجزه بزرگ قرآن در طول تاریخ اسلام است .

 

آیت الله مرعشی نجفی (ره) در طول یک ماه قرآن موجود را با قرآنی که به کربلایی محمد کاظم کریمی داده شده و القاء شده بود مقایسه نمود و دیدند که در کل قرآن، حتی کلمه ای بین قرآن موجود و قرآنی که کربلایی کاظم می خواند تفاوت وجود ندارد و تنها چند حرکت فتحه، کسره و ضمه تفاوت وجود داشت.

 

در حال حاضر دستونشته هایی از علما در مورد تایید این اتفاق وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می گردد.

 

 

 
آیت الله بروجردی و کربلایی کاظم

در جلسه ای مرحوم آیة الله العظمی بروجردی آیاتی را از حافظ قرآن پرسیدند و او بدون معطلی پاسخ گفت . سپس آیة الله آیه ای تلاوت می کند ، کربلایی کاظم میگوید : آقا ، آیه آنطور که خواندید نیست . آقا می فرماید : من هم اشتباه خواندم ؟ عرض کرد : بلی آقا ، شما مجتهد و مرجع تقلید هستید ، ولی آیه آن گونه که خواندید نیست بلکه این طور است . سپس قرآن آوردند و دیدند که حافظ قرآن درست گفته است . در موارد خلاف بین قراء سبعه ، مرحوم آیة الله بروجردی نظر کربلایی کاظم را جویا می شدند و قرائت او برایشان معتبر و قابل اعتماد بود و در موردی فرمودند : ما سوره حمد را نمی توانیم به قهقرا بخوانیم ، ولی او سوره بقره را می تواند از انتها به اول بخواند.

کربلایی کاظم در جلسه ای و در حضور علماء قم به حضرت آیت اله بروجردی میگوید : شما ساعت ها از من سوال کردید در مورد قرآن و من همه را جواب دادم . اکنون من یک سوال می پرسم و شما جواب بدهید . از آقای بروجردی می پرسد :کدام سوره از سوره های قرآن است که خداوند هفت حرف از حروف عربی را در آیاتش نازل نکرده است و آن هفت حرف مربوط به هفت طبقه جهنم می باشد که خداوند از سوره حمد آنها را برداشته است . آیت الله و دیگران که از پاسخ دادن عاجز می مانند از ایشان در خواست می کنند پاسخ سوال را خود بگوید .

کربلایی کاظم می گوید : و آن سوره حمد است که همیشه در نماز می خوانید و آن هفت حرف : ( ث ، ج ، خ ، ذ ، ش ، ظ ، ف ) می باشد و تفسیر و علت نازل نشدن این حروف در سوره حمد چنین می گوید که ث از ثبورا می آید که در سوره فرقان قرار دارد و مکان افرادی است که نماز نمی خوانند و در طبقه زیرین جهنم است، ج از جهنم است، خ که از خسران می آید، ذ از ذقوم می آید که خوراک اهل جهنم بوده و در سوره دخان قرار دارد، ش از شیطان می آید، ظ هم از لظا می آید که آتش سوزانی است که در جهنم قرار دارد و به یک لحظه انسان را ذوب می کند، ف از فضع اکبر می آید که در سوره انبیاء قرار دارد که در روز قیامت مردم در فضع اکبر هستند که خداوند با آنها چه می کند؟

- به نقل از روزنامه ندای حق شماره 44 – سال 1344

 

آیت الله خامنه ای و کربلایی کاظم

حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با فرزند کربلایی کاظم در تاریخ 01/03/85

مرحوم کربلایی کاظم را من در حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در دیده بودم ، در کنار مناره مسجد گوهر شاد نشسته بود . قرآنش هم دستش بود ، هر کس هر آیه ای را می پرسید با این که اصلا سواد نداشت قرآنش را باز میکرد و با دستش آن آیه را نشان می داد . این را من خودم دیدم و امتحان کردم این سماعی نبود . مرحوم کربلایی کاظم همان کسی است که بیسواد و در جوانی بر اثر یک توسل به امامزادگانی که در ساروق است حافظ قرآن شد ، بنده هم رفتم آن امامزادگان را زیارت کردم ، آن شبستانی که ایشان شب در آنجا بیتوته کردند و در همان جا هم مشرف به حمل قرآن شدند را بنده رفته و دیده ام . آیت الله بروجردی ایشان را امتحان و تایید کرده بودند .

موقعی که شهید نواب صفوی، کربلایی محمد کاظم را به مشهد آوردند و در بالای منبر او را به علما معرفی کردند از کربلایی سؤالهایی درباره قرآن و آیات قرآن کردم و حافظ قرآن شدن ایشان را جزو کرامات دیدم

 

 

آیت الله سید محمد جواد علوی طباطبایی بروجردی و کربلایی کاظم

نوه آیت الله العظمی بروجردی

مرحوم آقای سید اسماعیل علوی، پسر عموی پدر بنده و برادرزادة حضرت آیت ‌الله بروجردی ـ‌ رحمة ‌الله‌ علیه‌ ـ بود. ایشان رئیس ادار? ثبت اراک بودند؛ ازاین ‌رو با مرحوم کربلایی کاظم آشنایی پیدا کردند و بی‌درنگ ایشان را به قم نزد مرحوم پدر ما آوردند و به وسیل? ایشان خدمت آیت ‌الله بروجردی رسیدند.

مرحوم آیت‌الله بروجردی ذاتاً فرد زود باوری نبودند؛ هر ادعایی را به‌ سادگی نمی ‌پذیرفتند و در این زمینه بسیار دقت می ‌کردند.از آنجا که بنده در آن زمان، مدرسه می ‌رفتم، در نخستین جلسه ‌ای که کربلایی کاظم را خدمت ایشان آورده بودند، حاضر نبودم. پدر من در همان زمان،‌ داستان آن جلسه را برای برخی از دوستانی که برای دیدن مرحوم کربلایی کاظم به منزل ما می آمدند، از جمله حضرت امام ـ ‌رحمة‌ا لله ‌علیه‌ـ نقل می کردند. ایشان می‌ فرمودند که مرحوم آیت ‌الله بروجردی در آن جلسه سؤالات مختلفی از کربلایی کاظم پرسیده بودند. خود ایشان حافظ بسیاری از آیات قرآن بودند؛ چنان‌ که پدرم می فرمودند: بیش از یک‌ سوم قرآن را حفظ بودند. ایشان آیه ‌ای را می خواندند و مرحوم کربلایی کاظم ادام? آن را تلاوت می‌ کرد؛ همان گونه که در آن زمان معمول بود.

پدرم نقل می کردند که حتی آیت ‌الله بروجردی برخی از آیات را به هم می چسباندند؛ ابتدای یک آیه، بخشی از وسط آی? دیگر و انتهای آی? دیگری را به هم می‌ چسباندند و به عنوان یک آیه می خواندند. کربلایی کاظم با همان زبان خودش می گفت: آیه این نیست.قسمت اول را به همراه دنباله‌ اش می ‌خواند و شمار? آیه و نام سوره ‌اش را هم می ‌گفت.سپس بخش وسطی را با قبل و بعد آن می ‌خواند و بعد بخش انتهایی را به همین ترتیب بیان می ‌کرد. در نتیجه ایشان از همان جلس? اول نزد آیت ‌الله بروجردی جلوه کردند.

مرحوم کربلایی کاظم بسیار مورد توجه آیت ‌الله بروجردی قرار گرفته بود؛ به گونه‌ای که گاهی در حدود دو ساعت می نشستند و با هم صحبت می کردند. این امر برای من جای پرسش داشت؛ چون آن زمان آیت ‌الله بروجردی، در اوج مرجعیت شیعه و زعامت عامه بود و کربلایی کاظم هم فرد بی ‌سوادی بود که در ظاهر هیچ سنخیتی با ایشان نداشت. من بعد ها از مرحوم آقای سید اسماعیل علوی و پدر خودم پرسیدم که آیت‌الله بروجردی به چه دلیل چنین توجهی به ایشان داشتند؟ پدر من در پاسخ، بر دو نکته بسیار تأکید می کردند:

نخست اینکه آیت‌ الله بروجردی، وجود شخص کربلایی کاظم را حجتی در زمان ما می ‌دانستند.شخصی که کاملاً بی ‌سواد بود، با عنایت ویژه ‌ای حافظ قرآن شده بود؛ به گونه‌ ای که حتی ویژگی ‌های سوره ‌ها و آیه ‌ها را نیز می‌ شناخت. این امر از آن‌ رو اهمیت داشت که در آن زمان، تفکر ماتریالیستی و مادی ‌گرایان? حزب توده، به ویژه در محافل علمی و دانشگاهی بسیار جا افتاده بود. هرچند این حزب سرکوب شده بود، اما مبانی فکری آن در بین جوانان و جامع? روشن ‌فکری آن زمان، به تفکر غالب تبدیل شده بود. مرحوم آیت ‌الله بروجردی نیز با دیدگاه گسترد? خود، به همة جنبه ‌ها توجه داشتند و معتقد بودند که معرفی مرحوم کربلایی کاظم به جوانان به عنوان حجتی در روزگار ما، کار بسیار مهمی است؛

مطلب دوم که برای آیت ‌الله بروجردی بسیار مهم بود، بحث تحریف قرآن بود. در بین علمای شیعه اختلاف است که آیا قرآن تحریف شده است یا خیر. آیت ‌الله بروجردی، خود قایل به عدم تحریف قرآن بودند؛ اما بسیاری از بزرگان ما، مانند مرحوم صاحب کفایه ـ ‌رضوان ‌الله ‌تعالی‌علیه‌ ـ در این مسئله شک و شبهه داشتند. آیت‌الله بروجردی به گونه های مختلف کربلایی کاظم را آزمایش کردند تا اینکه برای ایشان ثابت شد واقعاً قرآن به آن مرحوم عنایت شده است. در این صورت، قرآنی که به ایشان عنایت شده است، باید همان قرآنی باشد که به رسول اکرم ـ‌ صلوات ‌الله‌ و سلامه ‌علیه‌ـ نازل شده است و در نتیجه نباید هیچ گونه تحریفی در آن وجود داشته باشد.

آیت‌الله بروجردی نیز بار ها هم? مواردی را که احتمال تحریف در آنها وجود داشت، از ایشان می ‌پرسیدند و کربلایی کاظم هم که هیچ‌ اطلاعی دربار? بحث تحریف قرآن نداشت، فقط آیاتی را که از او پرسیده می‌ شد، می‌ خواند. آیت ‌الله بروجردی در برخی موارد، بعضی از آیات و سوره ‌ها را چندین بار به گونه‌ های مختلف تغییر می دادند؛ مثلاً کلماتی را که برخی از بزرگان مانند مرحوم میرزا حسین نوری معتقد بودند که جزو قرآن بوده و حذف شده است، در آیه می ‌آوردند و می خواندند. کربلایی کاظم آیه را تصحیح می کرد و می گفت: نه؛ این طور نیست؛ پس از این کلمه، آن کلمه است. بحث اثبات عدم تحریف قرآن، یکی از مسائلی بود که بسیار مورد عنایت آیت ‌الله بروجردی بود و من شنیدم که ایشان پس از آشنایی با کربلایی کاظم، قایل شده بودند که هیچ تحریفی در قرآن صورت نگرفته است و در این زمینه، اطمینان یافته بودند.

خود من این خاطره را دارم که جلسه‌ای در منزل ما برگزار شد و حدود ده تا پانزده نفر از علما همچون حضرت امام، حاج‌ آقا مرتضی حائری و مرحوم حاج فقیهی رشتی، و نیز آقای اسماعیل علوی و کربلایی کاظم حضور داشتند. پس از صرف نهار، نوبت به آزمایش کربلایی کاظم رسید. حاضران کتاب شرح لمعه را برای آزمون انتخاب کردند. این کتاب به زبان عربی است و در جای ‌جای آن، آیه و حدیث نیز هست. این کتاب را پیش روی کربلای کاظم گذاشتند. ایشان دست می گذاشت و متن عربی شهید را رد می کرد؛ چون نمی توانست بخواند؛ روایت ‌ها را هم نمی ‌توانست بخواند و رد می کرد؛ اما وقتی به یک کلم? قرآن می ‌رسید، آن را می خواند.

آنچه موجب تعجب من بود، این بود که کلماتی مثل «الله» را که در متن مرحوم شهید و حتی در روایت بود، نمی ‌دید و نمی ‌توانست بخواند؛ اما در آیه قرآن می ‌توانست بخواند. این آزمایش را چندین بار انجام دادند؛ مثلاً مواردی را مشخص کرده بودند که آیه و روایت به هم آمیخته بود؛ دو کلم? یکسان ـ مثلاً «الله»ـ را به او نشان دادند و گفتند که این «الله» است؛ آن هم «الله» است. کربلایی کاظم گفت: من نمی دانم آنجا چه چیزی است؛ اما به آیه که می رسم، نور سبزی هست؛ با این نور، من آن آیه را می بینم و می توانم بخوانم؛ اما غیر آن را نمی توانم بخوانم. بنابراین، ایشان این کلمات و نوشته ‌ها را نمی ‌دید؛ بلکه آنچه می دید، ورای نوشته‌ ها بود. با اینکه «الله»همان است که در قرآن هست، اما کلم? الله را در جمل? «رحم الله» در کلام مرحوم شهید، نمی دید؛ ولی در آی? قرآن می دید. من خودم این را در آن جلسه دیدم.

به این ترتیب، مرحوم کربلایی کاظم به برکت عنایتی که دربار? او شده بود، در مجامع علمی قم در آن زمان، جا افتاد. در حوزه، هر مطلبی به ‌زودی پذیرفته نمی شود؛ هرکس ادعایی کند، علما آن را بسیار می ‌سنجند تا جا بیافتد؛ اما داستان کربلایی کاظم و اینکه واقعاً قرآن به او عنایت شده است، در میان علما پذیرفته شد.

مرحوم کربلایی کاظم حجتی است برای کسانی که غیر از زندگی ظاهری را نفی می کنند.همچنین مؤمنین و علما که معتقدند لیس العلم بکثرة التفهم والتفهیم، به برکت عنایتی که به ایشان شد، این معنا را به صورت حق الیقین درک کردند. مرحوم کربلایی کاظم از کسانی بود که باعث شد افراد، آنچه را به صورت علم الیقین باور داشتند، به صورت حق الیقین باور کنند. بنابراین ایشان هم بر حوزه حق دارد، هم بر عام? مردم.

مرحوم آقای سید اسماعیل علوی نقل می کردند که وجود ایشان در اراک، تحولی در ایمان مردم و جوانان ایجاد کرد. در آن زمان، جنبه ‌هایی که موجب روی ‌گردانی جوانان از دین شود، کم نبود و جوان هنگام ورود به دبیرستان و دانشگاه، بی‌درنگ مورد هجم? تفکرات مادی قرار می گرفت. در نتیجه وجود ایشان در آن زمان بسیار مؤثر بود. اساساً خداوند در هر عصری حجت ‌هایی را به مردم نشان می‌ دهد.مرحوم کربلایی کاظم هم در روزگار ما و در این زمینه‌ ها حجت خدا بود.




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 95/9/15 | 10:4 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.